eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️آرمان خواهان واقع بین یا بایکوتچی های بی انصاف 🔺اخیرا و پس از اتفاقات برج سلمان مشهد بیانیه ای توسط گروهی تحت عنوان «» منتشر شد که به دو بخش عمده تقسیم میشد، قسمت اول در اعتراض به وقایع رخ داده در این برج و قسمت دوم در محکوم کردن شورای شهر سابق مشهد به حزب اللهی گری مبتنی بر زمختی و دوری از نشاط. 🔺این گروه در بیانیه خود بخشی از تقصیر را متوجه جریان انقلابی و حزب اللهی‌ای دانسته که «نوع نگاه و رفتارشان باعث شده تصویری زمخت و نامانوس با شادی و نشاط مورد نیاز و خواست مردم از گفتمان انقلاب‌اسلامی به نمایش درآید.» این بیانیه عملکرد فرهنگی دوره قبلی شهرداری مشهد را به عنوان شاهد مثال مدعایش ذکر می‌کند. https://t.me/teribon_media/168 🔺برای پی بردن به ریشه این مدعا باید نگاهی به جریانی انداخت که با این گروه و امثالش بده بستان فکری و سیاسی دارد. جریان رسانه ای که در دوران اوج فعالیت های موزه زنده و هویت بخش «مشهد دوست داشتنی» که مورد اقبال توده مردم و خواص قرار گرفت، دغدغه اش توصیه فیلم هالیوودی «منچستر کنار دریا» به مخاطبانش بود و انواع و اقسام تیترها را برای خندوانه و ماه عسل کار کرد اما یک بار هم از «مشهد دوست داشتنی» که در کنار گوشش غوغا به پا کرده بود در صفحه اول روزنامه اش خراسان دم بر نزد. 🔺این نوع نگرش و تفکر است که باعث میشود چهره حزب الله و انقلابیون به عنوان دگم و زمخت معرفی شود، هر فعالیت هنری انقلابی در نطفه خفه شده و نسبت انقلاب با هنر و شادی بعد از چهل سال از عمر آن هنوز برای خواص و توده ها نامانوس باشد. 🔹 http://sapp.ir/teribon_ir 🔸 Eitaa.com/teribon_ir 🔺 @teribon
⭕️جهان اسلام را جور دیگر باید دید... 🔺 و به خصوص جریان سلفی را نمی شود ساده اندیشانه و صرفا بر اساس شناخت ابتدایی خود مبنتی بر چند تحلیل بولتنی یا اخبار و سایر رسانه ها تحلیل کرد. 🔺اتفاقی که بارها رخ داده و ماحصلش شده است یک کاسه کردن کل جریان سلفی از قبیل داعش، النصره، طالبان و... با عنوان تکفیری ها که البته نتیجه این سطح تحلیل و عدم شناخت بود که ما را در تحلیل اتفاقات چند سال قبل و برخی حمایت های بعضی افراد در یک برهه زمانی خاص از از جبهه النصره و عاجز کرد. 🔺توقع بالای ما از جریان های سنی جهان اسلام مثل حماس نیز در همین راستا قابل بیان است؛ یعنی ما از حماس همان توقعی را داریم که فرضا از حزب الله داریم، غافل از این که جریانی مثل حماس هربار که خواسته است به سوی جمهوری اسلامی ایران قدم بردارد با عتاب مواجه شده است؛ نمونه به روزش هم عکس العمل راشد العفاسی قاری معروف کویتی است به محکومیت حمله آمریکا به سوریه توسط حماس که در توییتی حماس را جنبشی غیر اسلامی خواند. 🔺برای حل این بحران تحلیلی باید به آراء صاحب نظران جهان اسلام و کسانیکه در بطن ماجرا حضور دارند رجوع کرد و اقتضائات بومی جریان های مختلف جهان اسلام را بخوبی فهم کرد. به عنوان مثال یکی از گروه ها و تشکیلاتی که در این زمینه میشود به سراغشان رفت و به آن ها اعتماد کرد است؛ گروهی متشکل از جوانان انقلابی که در این زمینه متخصص اند و عملکردشان نه از روی منافع شخصی و جناحی بلکه به واسطه دغدغه انقلابی شان است و می توانند ما را به صحیح ترین و به روزترین تحلیل ممکن در زمینه جهان اسلام راهنمایی کنند. 🔹 http://sapp.ir/teribon_ir 🔸 Eitaa.com/teribon_ir 🔺 @teribon
⭕️می کشی بکش، تحقیر نکن... 🔺این تک جمله شاه دیالوگ فیلم اتوبوس شب است که امشب مدام صحنه اش جلوی چشمم تکرار می شود؛ امشب حال من و خیلی از هم قطارانم شاید شرح این دیالوگ باشد. همان کسانی گه چهار پنج سال گاهی خون دل خوردند، گاهی برچسب خوردند، گاهی مبارزه کردند، گاهی صبر کردند، گاهی دلواپس شدند و گاهی هم مثل امشب تحقیر شدند... آه، درد عجیبیست تحقیر، هر دردی درمانی دارد اما تحقیر از آن دردهایی است که درمانی ندارد. 🔺چه تلخی از این تلخ تر که فرزند روح اللهی باشی که زمانی شاه کشور را به خاطر نگاه تحقیر آمیز کارتر از گوشه عینک مورد سرزنش قرار میداد و حالا ببینی که رئیس جمهور کشورت آنقدر بی اراده و واداده است که نگاهش به دهان آن گرگ زرد موی آمریکاییست تا بر اساس چنگ و دندان نشان دادن او برای ۷۵ میلیون انسان جنگ کشیده تحریم چشیده تصمیم بگیرد و تلخ تر آن که ببینی سکان دار مملکت از ترس چنگ دندان گرگ به دامان گرگ زاده های اروپایی پناه ببرد! 🔺آه که هیچ قلب سلیمی توان تحمل این درد سنگین را ندارد، کاش روح الله ما را زیر بار این حقارت تاریخی نبیند. آهای بت شکن قرن، اگر نگاهت به ما هست چشمانت را ببند و به ما نگاه نکن؛ ما همان فرزندانت هستیم که قرار بود بغضمان را در سینه نگه داریم و در روز موعود با همان بغض کنگره بارگاه استکبار خون خوار را به زیر بکشیم؛ حالا بغضمان در گلو ترکیده است... 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 @teribon
⭕️دیداری برای حرف های سانسور شده 🔺دیدار رمضانیه اگر نگوییم مهمترین دیدار، یکی از پراهمیت ترین جلسات سالانه رهبر انقلاب محسوب میشود. این تریبون از محدود تریبون هایی است که در نظام جمهوری اسلامی در اختیار دانشجویان قرار می گیرد تا بی واسطه و حرف ها و مطالباتشان را با حاکم جامعه در میان بگذارند. لذا چنین فرصتی، بی سابقه را می طلبد و لازم است باید ها و نبایدهایی را رعایت نمود تا این فرصت نشود. در ذیل به چند نمونه مهم از این باید ها و نباید ها مختصرا پرداخته شده است: 🔻باید ها: 1️⃣در کلام حضرت امیر یکی از حقوق متقابل حاکم و مردم این است که مردم برای حاکم کنند. یکی از معانی که از این تعبیر می توان برداشت کرد بحث مطالبه کردن از حاکم و نقد منصفانه وی است. دانشجویان به عنوان نمایندگان نخبه جامعه که هیچ گونه معذوریت محافظه کارانه و مصلحت جویانه ای بر آنها بار نیست باید بی پرده مشکلات جامعه را از صدر تا ذیل، از حاکم مطالبه کنند و اگر نقدی به شخص حاکم، ساختار های وابسته به وی همچون و ساختارهای حاکمیتی منتسب به وی مانند ، بنیاد مستضعفین و... ،همچنین منسوبین وی من جمله و رئیس و رئیس و... دارند را بی پرده والبته منصفانه بیان کنند؛ بکوشند که حق را صریحا بگویند هرچند که تلخ باشد که مولا علی خطاب به مالک فرمود: بکوش که گزیده ترین افراد نزد تو کسانی باشند که سخن حق را هرچند تلخ بیشتر برایت بیان کنند. 2️⃣از دیگر برداشت هایی که از تعبیر خیرخواهی میشود این است که دانشجو باید ولی باشد به این معنا که همواره ولی حرف هایی در سینه دارد که بنا به نبود شرایط و فضای جامعه، مجال بیان کردن این حرف ها برای وی محیا نشده است، در این شرایط دانشجو باید مطالبات و بیاناتش به سمتی برود و فضا را به گونه ای ایجاد نماید که ولی بتواند حرفهای نگفته اش را نیز بزند. 3️⃣گاهی اوقات نیز حرف هایی در سینه ولی هست که بنا به مصالحی نمی تواند خودش مستقیما آنها را بیان نماید،در این شرایط نیز دانشجو وظیفه دارد تریبون و بشود و ناگفته های ولی را به زبان بیاورد. 4️⃣دانشجو نماینده مردم است پس باید مطالبات کف جامعه را که احساس میکند ممکن است به خاطر وجود موجود پیرامون ولی به وی نرسد یا شود بی پرده با او در میان بگذارد. 🔻نباید ها: 1️⃣حضرت آقا سالانه دیدار هایی با شعرا و مداحان دارند که در آنها اشعار حماسی به قدر مکفی خوانده میشود، همچنین ایشان به اندازه کافی مجیز گو و مقام معظم رهبری مدظله العالی گو در میان مسئولین دارند،پس نیازی نیست که دانشجویان این فرصت غنیمت را با و تباه کنند. 2️⃣کلی_گویی و مباحثی که رهبری در جلسات دیگر هم به آنها می پردازند و اگر ما نگوییم هم باز به آنها خواهند پرداخت و همچنین پرداختن به و سطح پایین و غیراولویت دار نتیجه ای جز نخواهد داشت. ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 @teribon
‍ ⭕️خیمه های بازگشت بر سر در علم صنعت 🔺تجمع در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و اعتراض به انفعال مسئولان دو شب گذشته مقابل سردر دانشگاه علم و صنعت ایران برگزار شد. 🔺دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران، به نشانه ی همدردی با مردم مظلوم فلسطین و اعتراض به انفعال مجامع داخلی و بین المللی نسبت به اتفاقات اخیر فلسطین دو شب گذشته تجمعی را تحت عنوان "خیمه های بازگشت" برگزار نمودند. این تجمع در محل سر در اصلی دانشگاه علم و صنعت ایران به مدت دو شب همراه با برنامه های جانبی مانند سخنرانی فعالین بین المللی و رسانه ای، نمایشگاه عکس و گعده برگذار شد. 🔺در این تجمع که با شعار دکتر عباسی و محمدصادق شهبازی نیز شب گذشته حاضر شدند و تا پاسی از شب علیرغم بارش باران به بحث گفتگو پیرامون رهایی قدس شریف و نقش جوانان دانشجو در این مسیر پرداختند. 🔻پ ن: فقط بلدیم بگوییم جریان دانشجویی منفعل شده است؛ بلدیم تحقیرشان کنیم، متاسفانه بلد نیستیم منصف باشیم. مدام داد میزنیم چرا دانشجویان در مقابل آرمان های انقلاب من جمله آرمان رهایی قدس منفعل هستند، اما وقتی حرکت خودجوشی مثل این تجمع را هم انجام می دهند حاضر نمی شویم در رسانه هایمان به آن بپردازیم. ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 @teribon
⭕️اگر من جای حمید حسام بودم (چند خط پیرامون کتاب خداحافظ سالار) 🔺خداحافظ سالار، طبق معمولِ روایت های زنانه مدل روایت جزئی نگرانه، عاطفی و البته تک بعدی است. قاعدتا توقعی جز این هم نمی توان از یک زن داشت آن هم همسر شهیدی که مردش برایش سراسر عشق و عاطفه بوده است؛ البته این نوع نگاه یک نقطه قوت زنانه می باشد و محقق می تواند از این نقطه قوت برای غنی سازی اثر خود استفاده کند. من اگر جای حمید حسام بودم از همین ظرفیت زنانه گویی و جزئی نگرانه استفاده می کردم و ابعادی به جز ابعاد شخصی و خانوادگی شهید همدانی را از دل صحبت های همسر ایشان استخراج می کردم. 🔺البته بی انصافی است اگر خرده روایت های کتاب پیرامون ابعادی کمتر شنیده شده چون نقش آفرینی سردار همدانی در جمع کردن فتنه ۸۸ و مظلومیت سپاه و بسیج در فتنه، راه اندازی دفاع وطنی(بسیج مردمی) در سوریه و رساندن نفرات آن از هیچ به مرز ۱۵۰ هزار نفر توسط سردار همدانی، برنامه های بین المللی سپاه به خصوص در آفریقا را نادیده بگیریم، اما همین ها هم می توانست به جای اینکه خرده روایت باشد جای خود را در بین روایات اصلی کتاب پیدا کند. من اگر جای حمید حسام بودم بار دیگر به سراغ سردار همدانی می رفتم اما این بار با نگاه به خرده روایت های فوق. 🔻پ ن: علی الحساب فارغ از محتوای شخصی کتاب که البته خواندنش برای شناخت سبک زندگی یک سردار پاسدار مردمی و تغییر نگرش ها نسبت به سپاه خالی از لطف نیست، دقت در خرده روایات کتاب می تواند در اصلاح نگرش برخی ها نسبت به بحران سوریه تغییر ایجاد کند و ادعای ناجوانمردانه توسعه طلبی منطقه ای ایران در سوریه را پاسخ دهد. ضمنا قهرمان کتاب می تواند به عنوان یک الگوی موفق فعالیت مردمی در داخل و خارج مرزها مورد کنکاش قرار گیرد، قهرمانی که توانسته است در سوریه از مردمی که فکر می کردند پاسداران ایران در پی سهم خواهی به کشورشان آمده اند یک بسیج مردمی ۱۵۰هزار نفری تحت عنوان دفاع وطنی را تشکیل دهد که جنگیدن تحت فرماندهی پاسداران ایرانی برایشان به افتخار تبدیل شده است. ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 t.me/teribon
⭕️راهکارهای آقا برای قضایی ها؛ تبلیغ، تشهیر، حمله... (پانوشتی کوتاه بر دیدار آقا با مسئولین قضایی) 1⃣نظر آقا در مورد گزارش رئیس قوه قضاییه بسیار مثبت تر از گزارش چند روز قبل رئیس مجلس است و درست برخلاف گزارش مجلس که آقا آن کمی و فارغ از کیفیت می خواند و تلویحا به لاریجانی میگوید گزارشت به درد خودت میخورد از گزارش قوه قضاییه بسیار تمجید می کند اما حسرت این را میخورد که ای کاش این گزارش به دست مردم میرسید. 2⃣شاید حدود یک سوم صحبت های آقا با قوه قضائیه در مورد تبلیغ است، و نقطه اوجش آنجاست که میگوید تبلیغ رساندن حقیقت به دل مخاطب است نه گوش او و از قوه قضاییه گله می کند که چرا اقداماتش را برای افکار عمومی مطرح نمی کند و چرا به جای بیان مجتهدانه و عالمانه اقداماتش، از هنر برای تبلیغ استفاده نمیکند. 3⃣آقا دو راهکار ایجابی و سلبی را هم برای قضایی ها مطرح میکند، قضات صالح خود را مطرح و بولد کنید و قضات ناسالم خود را که تنبیه کرده اید در صورت لزوم و جواز حتما تشهیر کنید یعنی علنا اعلام کنید فلانی فاسد بود و ما تنبیهش کردیم. البته آقا در دیدارهای قبلی هم از قوه قضاییه خواسته بود که قوه صرفا به تنبیه قضات فاسد افاقه نکرده و اسامی آنها را اعلام بکند، و آقای آملی هم قرار بود این کار را انجام بدهد اما معلوم نیست بنا بر چه مصالحی هنوز این کار صورت نگرفته و همین امر موجب شد آقا مجددا مطالبه خود در این زمینه را تکرار کند. 4⃣آقا در مورد بحث های حقوق بشری و زن از موضع قدرت وارد میشود و می گوید ما نه تنها در این زمینه ها نباید دفاع کنیم بلکه اتفاقا باید حمله بکنیم. کاری که متاسفانه سال هاست ارگان های فرهنگی و رسانه ای ما خلافش را انجام داده اند، چه در بحث حجاب و زن، چه مباحث حقوق بشری، چه موسیقی و... این در حالی است که ما در این مباحث هم حرف و تئوری های فراوانی برای حمله داریم که امثالش در کتب شهید مطهری و در دل تاریخ فراوان است و هم نمونه عملیاتی که در عملکردهایمان در برهه های مختلف به خصوص در دهه ۶۰ پیاده کرده ایم. (در این بحث رجوع کنید به نحوه برخورد جریان انقلاب با بحث موسیقی در دهه ۶۰، خواندن کتاب متولد بهمن در این زمینه خالی از لطف نیست). ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 t.me/teribon
⭕️این یک معادله تاریخی ساده و پر تکرار است 1⃣حق مستضعف و محرومی پایمال میشود (این اقدام یا با تایید دستگاه های نظارتی و قضایی صورت می گیرد و یا با سر در زیر برف کردن این دستگاه ها) 2⃣با مشاهده این وضع مکتبی ها و حزب اللهی های اصیل بنا بر وظیفه دینی و الهی و بدون پشتوانه مادی و قضایی به حمایت از مظلوم بر می خیزند.(نسخه انقلابی اش همان عمل به بند میم وصیت نامه امام توسط فرزندان روح الله است.) 3⃣اربابان قلدر و قداره بندهایشان با مشاهده بی تفاوتی و یا تایید قوای نظارتی و قضایی بهانه مدعی شدن را پیدا می کنند و سر بچه های انقلاب را برای به ثمر نشاندن ستم هایشان به رعیت مستضعف زیر آب می کنند. ◀️در تکمیل این سیکل اگر جرم متولیان قضایی و نظارتی، که ظلم اولیه را تایید کردند، یا حتی آن ها که نسبت به این ظلم بی تفاوتی نشان دادند، بیشتر از ظالمان نباشد کمتر از آن ها نخواهد بود. 🔺پ ن: اگر قوای نظارتی و قضایی از همان ابتدا جلوی تخریب خانه محرومین و مستضعفین ده ونک را می گرفت، یا لااقل در جرم تخریب کنندگان معاونت و شرکت نمی کرد، الان کار به ضرب و شتم یک طلبه انقلابی به دلیل حمایت از محرومین نمی کشید. ✍ #علی_اصغر_مرتضایی_راد 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️سیمرغ ایرانی، تولید خارج !!! 🔺داروغه زاده دبیر جشنواره فجر: امکان ساخت سیمرغ بلورین جشنواره در داخل کشور وجود ندارد. سیمرغ بلورینی که ۳۷ دوره تعریف شده همیشه به شکل یک‌تکه و کریستال بوده است و امکان ساخت آن در داخل کشور نیست. ربطی به امسال هم ندارد و چندین سال است که خارج از کشور ساخته می شود چون امکانات و ابزاری که باید برای ساخت سیمرغ کریستال و تراش خورده استفاده شود در داخل کشور وجود ندارد. 🔺پ ن: در فلاکت سینمای غربزده و جشنواره ای ما همین بس که جشنواره و فرش قرمزش تقلید از هالیوود بوده و حتی سیمرغش هم تولید خارج. اینجاست که به شرافت جشنواره ای مثل عمار میتوان پی برد که همه چیز، حتی پذیرایی و جوایزش هم توسط زنان و مردان کوچه پس کوچه ها و روستاهای مملکت خودمان تهیه میشود. ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️دهه شصت زنده است 🔺خانه ها ویران شده است و پل ها خراب، مردم سیل زده نیاز به کمک فوری دارند، دولت اما کمیتش می لنگد، البته زمینی هم نیست که بخواهد بفروشد تا زمان بخرد، همه آب است... 🔺سپاه و بسیج و ارتش اولین هایی هستند که وارد میشوند، جهادی ها و مهندسی رزمی که زمانی روی رودخانه ها بعثت و خیبر می زدند اینجا هم در پل دختر کارشان همان پل سازیست، گاهی صدای انفجار به گوش می رسد و با هر انفجار انگار خط می شکند و غریو الله اکبر بلند میشود؛ چکمه های گِلی جای پوتین های خاکی را گرفته است اما دل ها همان دل های شب های سنگر است. 🔺در شهرهای دیگر مساجد و خانه ها شده اند پایگاه پشتیبانی از سیل زدگان؛ زنان و دختران بساط پشتیبانی را مهیا کرده اند، نان می پزند و اقلام را جمع اوری می کنند، با همان سیستم دورهمی زنان پشت جبهه. دانش آموزان مدارس قلک هایشان را برای کمک به سیل زدگان آورده اند. 🔺میان این هیاهو تنور محتکران هم داغ شده، احتکار میکنند، احتکار حقیقت، خدمت بی منت حزب الله را پشت بوق های رسانه ایشان مخفی می کنند. اما مردم چشمشان باز است و خدمت را از خیانت تشخیص می دهند. مردم همان مردم دهه شصتند، دار و ندارشان را آب برده اما راضیند به رضای خدا... ⭕️یک چیز اما عوض شده؛ دیروز مزدوران از ملیت های مختلف علیه مان می جنگیدند و امروز از ملیت های مختلف دوشادوشمان گونی سنگری پر می کنند برای ساختن سیل بند. 🔺دهه شصت نمرده است؛ درست مثل شهیدانش که زنده اند و هر گاه کارمان به باریکی مو می رسد برگ برنده ای برایمان رو میکنند. ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
۲ ⭕️تهدید طلابی که برای عیادت پدر شهید مدافع حرم رفته بودند 🔺چند نفر از رفقای طلبه بعد از ظهر برای عیادت از پدر شهید سید مهدی سادات به بیمارستان می روند. از قرار معلوم حال پدر شهید وخیم بوده؛ چند دقیقه ای با برادر شهید که در اتاق حضور داشته هم کلام می شوند. موقع خروج تصمیم می گیرند با گوشی چند عکس از وضعیت پدر شهید بگیرند. 🔺به محض بیرون آوردن گوشی یک نفر از بیرون به شیشه می کوبد و دست آن ها را می‌گیرد، از اتاق بیرون برده و به جای خلوتی در بیمارستان می برد. 🔺فرد لباس شخصی ابتدا قصد داشته بچه ها را با خود به نیرو انتظامی ببرد؛ با درخواست طلبه ها مبنی بر نشان داد کارت شناسایی مشخص می شود که طرف مامور نیروی انتظامی است. 🔺فرد لباس شخصی پس از بازجویی از طلاب به آن ها می گوید شنیده ایم که قرار است عده ای از طلاب برای ساخت مستند و ایجاد آشوب و اغتشاش(!) به بیمارستان بیایند و برای آن ها خط و نشان می کشد. بعد هم آن ها را تهدید می‌کند که اگر بحث هایی که با آن ها داشته جایی درز پیدا بکند می رود درب حوزه علمیه و آن ها را بازداشت میکند! 🔺پ ن: عزیزان نیروی انتظامی؛ این که می بینید کسی از کم کاری ها و نقاط ضعف شما که باعث فراری دادن ضارب شده گله ای نمی کند بگذارید پای نجابت ما و امید اصلاح؛ و الا فراری دادن یک ضارب نژاد پرست توسط دو نفر از پرسنل نیروی انتظامی و توجیه عملکرد ضعیف افسرنگهبان تحت عنوان بی اطلاعی، به هیچ وجه قابل قبول نیست. ضمن این که بدون شک تعلیق این دو نیرو که کارشان کم از جنایت ضارب نیست به هیچ وجه برای تنبیه آن ها کافی نیست چرا که این رویه اگر ادامه پیدا کند دامن سایر پرسنل خدوم نیروی انتظامی را نیز ممکن است بگیرد. فارغ از این همه، گله نکردن و سکوت ما دلیل نمی شود که جوانان دلسوز و انقلابی یزد با تهدید و ارعاب وادار به سکوت شوند. ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
‍ ⭕️آخرین وضعیت پدر شهید مدافع حرم افغانستانی و ضارب ایشان 🔺توفیق شد امشب با رفقای هیئت روح الله یزد به عیادت حاج قلندر سادات، پدر شهید مدافع حرم افغانستانی برویم. چند روزی است که حاج قلندر را از بیمارستان مرخص کرده اند البته با ضریب هوشی شش. پزشکان گفته اند در خانه بستری شود بهتر است؛ راست گفته اند چون از قرار معلوم به خانه که آمده بعد از حدود سه ماه چشمانش را باز کرده. چشمان حاج قلندر باز بود، ما را می دید اما هیچ حرکتی انجام نمیداد، فقط گاهی پلک میزد. 🔺دو پزشکی که از بچه های هیئتند و با ما آمده بودند حاج قلندر را معاینه کردند؛ گفتند اینقدر ضربه ضارب محکم بوده که قسمتی از جمجمه خرد شده و پزشکان نتوانستند آن را ترمیم کنند. خونریزی مغذی هم به حدی شدید بوده که حاج قلندر دیگر برنگشته و الان وضعیتش زندگی نباتی است و ضریب هوشی اش حدود هفت. برای حاجی فقط دعا کنید... 🔺از پسر حاج قلندر در مورد وضعیت ضارب و همدستانش پرسیدیم؛ گفت ضارب زندان است و تحت نظر بازپرس مراحل قضایی را طی می کند. همدستان ضارب یعنی خواهر او و یکی دیگر از مامورین نیروی انتظامی هم به بافق منتقل شده اند! به عبارت دیگر نه تعلیق شده اند و نه برکنار، بلکه کماکان مشغول به کارند فقط در منطقه ای دیگر! ای کاش میشد حکم این دو نفر را نیز به جای آئین نامه ها و قضاوت نیروی انتظامی به قوه قضاییه سپرد. نکته غم انگیز دیگری که پسر حاجی گفت شهادت ندادن همسایگان در مورد ضرب و شتم پدرش بود؛ می گفت وقتی برای بازسازی صحنه جرم آمده اند هیچ کدام از همسایگانی که سر صحنه جرم حضور داشته اند حاضر نشده اند به ضرر ضارب شهادت بدهند؛ اینجا که شهادت ندادند، مانده ام چطور آن طرف جواب خواهند داد؟!!! 🔺پسر و همسر حاج قلندر آرام بودند و گله ای نداشتند؛ حتی موقعی که پرسیدیم مسئولین استان به عیادت حاجی آمده اند یا نه لبخندی زدند و گفتند ان شاالله می آیند... جمله تلخی بود، به جز فرمانده نیروی انتظامی استان هیچ کدام از مسئولین یزد به عیادت این پدر شهید و خانواده مظلومش نرفته بودند؛ به قول خودشان ان شاالله که می روند... ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
‍ ‍ ⭕️ضارب پدر شهید سادات آزاد شد 🔺خبر تلخ و عجیب بود؛ دو روز قبل مطلع شدم که ضارب پدر شهید سادات به قید وثیقه آزاد شده است! اولش باور نکردم اما با پیگیری از برادر شهید متاسفانه فهمیدم خبر صحت دارد. حالا جناب ضارب آزاد است و راست راست در کوچه می رود و می آید. خانه شهید سادات هم دقیقا روبروی خانه ضارب است. لحظه ای خودتان را بگذارید جای مادر شهید؛ هر صبح از خواب که بیدار می شوید، پیکر نیمه جان همسرتان را زیر قاب عکس فرزند شهیدتان می بینید؛ غم و غصه کل وجودتان را فرا می گیرد. از خانه بیرون می روید و درست جلوی چشمانتان خانه ای سبز می شود که صاحبش این بلا را بر سر همسرتان آورده. بدتر از همه ناگهان در باز خانه روبرویی باز می شود و چهره صاحب خانه را می بینید و تمام خاطرات تلخ چندماهه جلوی چشمتان می آید، آرامش روحی و روانی تان را می رباید و ترس انتقام صاحب خانه به غم و غصه های صبحتان اضافه می شود. 🔺این ها تمام احساسی است که همسر و فرزند حاج قلندر سادات هر روز آن را با تمام وجود لمس می کنند و حالا کارشان را به جایی رسانده که تصمیم گرفته اند قید خانه و کاشانه را زده، آن را بفروشند و به جایی دور از دست و نگاه ضارب پدرشان کوچ کنند. 🔺خطابم به مسئولین محترم استان است، خصوصا مسئولین دادگستری و قوه قضاییه؛ آن هایی که درد دین دارند یا حداقل انسانند و آزاده؛ تا دیر نشده و پشیمانی اش برایتان نمانده اقدامی بکنید. 🔻پ ن: وضعیت پرونده اصلا جالب نیست و ضارب و اطرافیانش از هرگونه تلاشی برای تبریه خود دریغ نکرده اند؛ اخیرا هم ضارب کلا منکر این شده است که ضربه ای به سر پدر شهید سادات وارد کرده است!!! ✍️ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
‍ ‍ ⭕️چرا پرونده ضرب و شتم پدر شهید سادات مهم است 🔺می گویند چرا پیگیر ماجرای پدر شهید سادات شده ای؟ چند گرفته ای؟ به کجا وصلی؟ چرا اذهان عمومی را در این پرونده مشوش می کنی؟ و هزار سوال دیگر که این روزها مدام با آن ها درگیرم. پاسخ روشن است؛ 1️⃣من میدانم ظلمی صورت گرفته و این دانستن برای من مسئولیت دینی می آورد، حتی اگر به فرموده حضرت امیر این ظلم در حد خلخالی باشد که از پای زن یهودی باز کرده اند. حال اینکه این ظلم در حق خانواده ی شهیدی شده است که همه ایران مدیون آن هستند. من میدانم پس مسئولم و اگر به خاطر این مسئولیتم اینجا هزینه بدهم خیلی بهتر از آن است که در دادگاه الهی بخواهم پاسخگو باشم و جلوی شهید سادات، سرافکنده شوم که فلانی تو میدانستی و می توانستی از حق خانواده من دفاع کنی اما نکردی. 2️⃣بعد از ماجرای ضرب و شتم پدر شهید برخی رسانه های بیگانه و مریض تلاش کردند که ماجرا را به نفع خود و به ضرر سپاه قدس و نظام مصادره کنند. در رسانه هایشان می گفتند سپاه قدس افغانستانی ها را به سوریه برده، فرزندانشان را به کشتن داده و حالا که جنگ‌تمام شده آن ها را به حال خود رها کرده و بدتر از آن در کشور ایران که سپاه قدس متعلق به آن است فاطمیون افغانستانی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. بنده با مطلع شدن از این شانتاژ رسانه ای کوشیدم ثابت کنم که نه تنها افغانستانی ها رها نشده اند بلکه اصلی ترین گروهی که در ایران حامی آن هاست و از حقشان دفاع می کند بچه های سپاه و بچه حزب اللهی های حامی سپاه و انقلاب هستند. خدا می داند در این مدت بیشترین کسانی که پیگیر ماجرا بودند و بنده در جریانش هستم همگی یا بچه هیتی ها و بسیجی ها بودند یا بچه های پاسدار؛ 3️⃣مسئولین استان یا از ماجرا مطلع نیستند یا هنوز عمق آن را درک نکرده اند و نمی دانند پای ابروی نظام در میان است و برای همین آنچنان پیگیر ماجرا نبوده اند؛ لذا تلاش کردم در این مدت ذهن آن ها را با این موضوع درگیر کنم تا پای کار بیایند و موضوع با جدیت بیشتری پیگیری بشود که الحمدلله تا حدی این پیگیری ها موجب تسریع در پرونده و جدیت مسئولین شده است ولی خب گاهی هم کوتاهی برخی ها موجب شده است پرونده به مسیرهای نادرستی هدایت بشود؛ نمونه اش هم اتفاقات چند روز اخیر. 4️⃣بنده از ابتدا با دقت پیگیر ریز جزئیات پرونده بودم و آنچه تاکنون منتشر کرده ام مطالبی بوده است که با درجه اطمینان بالا دریافته ام و کوشیده ام که مطالبی را که نسبت به آن ها شک داشتم تا عدم حصول اطمینان منتشر نکنم؛ لکن جزییات دیگری نیز وجود دارد که فعلا بنا به صلاحدید منتشر نکرده ام و‌ با انتشار آن ها قطعا اتفاقات متفاوتی رخ خواهد داد. 🔺الغرض هدف بنده در این ماجرا تنویر افکار عمومی در زمینه های فوق بوده است و نه تشویش و در این مسیر از هیچ تهدید یا تشری ترسی ندارم چون اعتقادم بر حقانیت این راه است و این مسیر را تا آخر با قوت ادامه خواهم داد. در پایان هم بسنده می کنم به جمله ای از شهید بزرگوار یزد آیت الله صدوقی که دقایقی قبل از شهادت خطاب به تهدیدهای منافقین فرموده بود: «مرغابی را از آب نترسانید...» ✍️ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
‍ ‍ ⭕️برای شهدای خمینیست افغانستان (پیرامون کتاب در آغوش قلب ها، به بهانه سالگرد ارتحال حضرت روح الله) 🔺درست مثل پدران ما بودند، با عشق امام زنده بودند و با رفتن امام دنیا برایشان تمام شد. خمینیست؛ این لقبی بود که نیروهای امنیتی دولت کمونیستی افغانستان به مریدان امام داده بودند. در روزگاری که ساواک ایران انقلابیون را به جرم داشتن رساله امام دستگیر می کرد سازمان های امنیتی افغانستان بسیاری از مردم این کشور را به جرم داشتن رساله امام محکوم به اعدام می کرد. این را اسناد استخراج شده از زندان پل چرخی افغانستان می گوید. در حدود ۵ هزار نفر شهیدی که جلوی نام بسیاری از آن ها این گونه درج شده بود: جرم: خمینیست بودن 🔺چه شیعه و چه سنی مرید خمینی بودند و همین شیفتگی کافی بود تا یک سال پس از انقلاب ۵۷ در ایران، انقلابی مردمی علیه حکومت کمونیستی وابسته به شوروی برپا کنند. انقلاب ۷ ثور ۵۸ که از لحاظ اجتماعی و ایدیولوژیک شباهت فراوانی با انقلاب ما داشت؛ حتی شعرها و شعارهایشان وام گرفته از اشعار انقلابی مردم ایران بود. این کنش های ارتباطی را جمع بزنید با کنش های احساسی و عاطفی که مردم افغانستان نسبت به امام داشته و دارند، مادرانی که برای کودکانشان قصه امام می گفتند و پدرانی که در آرزوی دیدن امام بودند و او را در رویاهاشان زیارت می کردند. خیلی از مردم افغانستان به عشق خمینی ترس دستگیری توسط حکومت کمونیستی وقت را به جان می خریدند و تصاویر امام محبوبشان را در پستوها و حتی بر دیوارهای خانه نگه می داشتند و خیلی ها به عشق امام به ایران آمدند و پایشان به جماران باز شد. حرف و کلام خمینی برایشان حجت تمام بود. وقتی امام گفت "اسلام مرز ندارد" این تک جمله کوتاه کافی بود تا گروه گروه برای جهاد به ایران مهاجرت کنند. مجاهدانی که هم برای آموزش و هم برای مبارزه راهی جبهه جنگ ایران با عراق می گردند و گردان ابوذر را در یکی از سخت ترین جبهه های نبرد، یعنی جبهه غرب کشور تشکیل می دهند. 🔺ولایت امام برای مردم افغانستان فقط یک امر عقلی نبود، بلکه سررشته ای محکم در قلب آن ها افکنده بود. اوج این ارادت و شیفتگی را می شود در زمان ارتحال امام دید، روزهایی که دنیا برای این مردم پر از احساس تمام می شود و هجران امام را در مرثیه هایشان می سرایند. داستان این مرثیه ها در کنار جلوه هایی از ارادت مردم افغانستان به امام خمینی (ره) همگی در کتاب خواندنی "در آغوش قلب ها" به قلم محمد سرور رجایی، نویسنده و پژوهشگر افغانستانی نگاشته شده و توسط انشارات راه یار به چاپ رسیده است. ✍ @teribon
‍ ⭕️مهاجرت به بهای جان... (آسیب شناسی مهاجرت غیرمجاز افغانستانی ها به ایران، به بهانه سوختن ماشین مهاجران غیرمجاز افغانستانی در یزد و کشته شدن چند تن از آنان) 🔺قصه مهاجرت قصه تلخیست، اکثر مهاجران افغانستانی که به صورت غیرمجاز وارد ایران می شوند، از طبقات پایین این کشورند که ناامنی افغانستان و نبود کار و درآمد آن ها را وادار می کند که جان خود را کف دست بگیرند و اینگونه وارد ایران بشوند. 🔺شاید بپرسید چرا به صورت مجاز نمی آیند، جواب واضح است؛ اولا همانگونه که گفتم این مهاجران از طبقات پایین اند و پولی برای طی کردن مراحل قانونی مهاجرت ندارند و ثانیا سخت گیری هایی که به دلیل وجود آفتی به نام قاچاق مواد مخدر در مرزهای شرقی ما وجود دارد باعث می شود که نتوانند به سادگی جواز ورود به ایران را بگیرند. این سخت گیری ها که برخی هایش به جا و برخی هایش نابه جا می باشد آن قدر شدید است که به واسطه آن حتی طبقات بالاتر افغانستان، مانند نخبگان، اساتید و دانشجویان هم به سختی می توانند به صورت مجاز از مرز ما عبور کنند و وارد خاک ما بشوند. اینگونه است که ما در کشورمان کمتر نخبگان افغانستانی را می بینیم و عموم قشری که با آنان برخورد داریم از طبقات کارگر و محروم این کشورند که قاچاقی وارد مرزهای ما شده اند. 🔺این امر زمینه نگاه منفی ما ایرانی ها به جامعه افغانستان را فراهم کرده است و موجب شده تصویر عمومی که مردم ما از جامعه افغانستان داشته باشند، تصویر جامعه ای عقب افتاده باشد. البته در شکل دهی به این تصویر رسانه های ما خصوصا رسانه ملی نیز جزو متهمین ردیف اول هستند؛ برای درک این موضوع کافیست مراجعه کنید به حافظه تصویری خود از فیلم های صدا و سیما که کاراکتر افغانستانی داشته اند. در فیلمهای دهه ۶۰ و هفتاد و فیلم های پلیسی که به بحث قاچاق می پردازند، اصولا شخصیت های منفی و قاچاقچی ها با لباس افغانستانی ظاهر می شوند. پس از آن و در دو دهه اخیر نیز در کنار تصویر قاچاقچی، چهره دیگری از افغانستانی ها در صدا و سیمای ما ساخته و پرداخته شده است و آن چهره کارگران پایین دست می باشد؛ فیلم متهم گریخت و یا چهارخونه مشتی کوچک است از این خروار. 🔺همه این امور نهایتا دست در دست هم می دهند تا جامعه ایران نگاهی تحقیر آمیز به جامعه افغانستان داشته باشد. عکس العملی که در مقابل این تحقیر ایجاد می شود حس انتقامی است که در بعضی مهاجران افغانستانی نسبت به ایرانی ها ریشه می دواند و نتیجه آن افزایش جرم و جنایت و بزهکاری توسط افغانستانی ها در ایران می شود. 🔺اما علاج کار کجاست؟ در وهله اول بازنگری در قوانین و قواعد مهاجرت و مهاجران از مرزهای شرقی و مهم تر از آن ایجاد پیوست فرهنگی بین جامعه ایرانی و جامعه افغانستان با استفاده از اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و...؛ مانند پرداختن به اموری از قبیل شهدای مدافع حرم فاطمیون، شهدای افغانستانی دفاع مقدس و... زمانی که ما از قهرمان ها و هویت مشترکمان بگوییم دیگر نه جامعه ایرانی به خود حق می دهد که افغانستانی ها را تحقیر کند چون می داند اگر تحقیر کند در واقع دارد قهرمان ها و هویت خود را تحقیر می کند. مثلا یک ایرانی وقتی قصه دلاوری های افغانستانی ها در جنگ ایران با عراق را بشنود قطعا نگاهش به افغانستانی ها تغییر خواهد کرد و خود را مدیون آن ها خواهد دانست. از طرفی دیگر به واسطه تغییر نگاه ایرانی ها، قاعدتا حس انتقام جویی و بزهکاری در مهاجران نیز کاسته خواهد شد؛ علاوه بر این که آنان کمتر به خود اجازه خواهند داد با عملکردهای منفی خود، قهرمان هایشان را زیر سوال ببرند. ✍ http://Eitaa.com/teribon_ir
‍ ⭕️ایران ستیزی روی کرسی ولسی جرگه (پیرامون تجمعات اخیر مقابل سفارت ایران در افغانستان و مواضع ضد ایرانی مریم سما، نماینده مجلس نمایندگان افغانستان) 🔺در هفته های اخیر دو مطلب افکار عمومی ایران و افغانستان را تحت تاثیر قرار داد؛ یکی شایعه به آب انداختن مهاجران افغانستانی توسط مرزبانان ایران و دیگری آتش گرفتن ماشین حامل غیرقانونی افغانستانی در یزد. با انتشار این دو مطلب فرصت موج سواری برای رسانه های خارجی و خصوصا انگلیسی زبان فراهم شد و یکی از کسانی که به واسطه این موج رسانه ای خود را بیش از دیگران نشان داد زنی بود به نام مریم سما. زنی که ایرانی ها برای اولین بار چهره او را از شبکه و در بحثی که با داشت مشاهده کردند و پس از آن نام او را هنگامی که توییت هایش همراه با تصاویر توهین آمیز به رهبر انقلاب اسلامی در فضای مجازی منتشر شد به خاطر سپردند. 🔺 گرچه برای ما ایرانی ها چهره ای جدید به حساب می آید اما افغانستانی ها و خصوصا جوانان آن دیار او را چند سالی است که می شناسند. او که اتفاقا به همراه خانواده اش سال های کودکی خود را در ایران به عنوان مهاجر زندگی کرده است، تا کلاس چهارم را در مدارس ایران می خواند و پس از آن به کشور خود افغانستان و دیار پدری خود هرات باز می گردد. در سن ۱۲ سالگی به توصیه یکی از دوستانش در نشریه ارج شروع به فعالیت می کند و همزمان تحصیلات خود را ادامه می دهد. اولین اتفاق مهم در زندگی سما پس از بازگشت به افغانستان مشغول به کار شدن او در تلویزیون طلوع است. شبکه ای که در کنار شبکه فارسی وان زیر مجموعه گروه موبی متعلق به تاجر و سرمایه دار افغانستانی است. سرمایه داری که با تاجر یهودی روابط تنگاتنگی دارد تا جایی که برخی ها او را مرداک افغانستان می نامند. حضور سما در به عنوان مجری، خیلی زود او را به یک چهره پرطرفدار و سلبریتی در بین جوانان مبدل می کند و همین امر او را بر آن می دارد که از فرصت شهرت برای کسب کرسی قدرت نیز بهره مند شود. سما در کارزار انتخابات با شعارهای مبارزه با مردسالاری و آزادی زنان، آراء بخشی از جوانان و خصوصا زنان افغانستانی را از آن خود می کند و به عنوان جوان ترین کاندیدای منتخب، از حوزه کابل به یا همان مجلس نمایندگان افغانستان راه می یابد. البته به اعتقاد برخی ها راهیابی این زن جوان به ولسی جرگه صرفا با شهرت رسانه ای و سر دادن شعارهای لیبرالی میسر نبوده و نیست فلذا خیلی زود حرف و حدیث های زیادی پیرامون مریم سما و ترقی زودهنگام او در میان افکار عمومی و نخبگانی افغانستان ایجاد شد. 🔺یکی از مهم ترین گزاره ها، ارتباط عمیق و تنگاتگ مریم سما با در افغانستان، رفت و آمدهای او به این سفارت خانه و ارتباطش با سفیر این کشور است. البته سما و طرفداران او کوشیده اند منکر این رابطه بشوند اما رپرتاژ سنگین شبکه های لندنی مانند بی بی سی و ایران اینترنشنال برای سما در کنار حمایت های شبکه های صهیونیستی و رسانه های منافقین برای پوشش دادن مواضع وی این شائبه را جدی و جدی تر می کند. این گزاره را اضافه کنید به حمایت های بی دریغ شبکه انگلیسی_افغانستانی طلوع از مریم سما در کارزار انتخابات. ادامه دارد... 🔹متن کامل یادداشت را در خبرگزاری نسیم بخوانید: https://b2n.ir/296227 http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️زن، زیر قیچی تاریخکاتورها 🔺تاملی بر چگونگی حذف زن از صفحات تاریخ ایران و انقلاب (به بهانه سالگرد قیام گوهرشاد و روز عفاف و حجاب) 🔺قصه تاریخ برای ما قصه پرغصه سانسورهاست. سانسورهایی از جنس ندانم کاری یا غرض ورزی و نفوذ فرهنگی. آنچه که اکثر ما از تاریخ کشورمان می دانیم خلاصه می شود در صفحات کتاب های تاریخ مدرسه. این که تخت جمشید که و توسط کدام سلسله ساخته شد؛ آقا محمد خان که بود و چه کرد؛ نهضت ملی شدن صنعت نفت از کی آغاز گردید و... . نگاهی که شاید بهتر باشد اسمش را بگذاریم نگاه تاریخکاتوری؛ ملغمه ای کاریکاتوری از تاریخ. چرا کاریکاتوری، چون: 🔺اولا قریب به اتفاقش تاریخ سیاسی است و ما کمتر از حوزه های دیگری چون فرهنگ، هنر، اقتصاد و... در آن می بینیم. ثانیا همه از زبان نخبگان نقل شده است؛ درست برخلاف نگرش امام خمینی که در نامه اش خطاب به سید حمید روحانی می خواهد تاریخ انقلاب را به روایت توده های مردم که هیچ منفعتی در ذکر ناصحیح تاریخ ندارند نقل کند. ثالثا قسمت های مهمی از این تاریخ به صورت مغرضانه یا جاهلانه سانسور شده است. رابعا در ذکر آن صرفا به صحنه های ظاهری پرداخته شده و هرگز خبری از پشت صحنه ها نیست در حالی که در بسیاری موارد پشت صحنه ها هستند که خالقان اصلی صحنه اند. 🔺اما در این وانفسای تاریخ نگاری، مظلوم ترین گروه، زنان هستند. گروهی که حتی از همین کاریکاتور کج و کوله هم سهمی عایدشان نشده است. برای این که به نگاه فمنیستی متهم نشوم شما را ارجاع می دهم به حافظه تاریخی تان از کتاب های تاریخ مدرسه، از ابتدایی تا پیش دانشگاهی؛ چند مورد به ذهنتان می آید که اشاره ای به زنان یا نقششان در تاریخ باشد؟ بنده تنها چیزی که به خاطر دارم اشاره ای به خانم گوهرشاد است که آن هم از صدقه سری پرداختن به اقدامات همسرش جناب شاهرخ اسمش در کتاب های تاریخمان امده است! ✅ادامه مطلب را در در لینک زیر بخوانید... https://www.nasimonline.ir/Content/Detail/2357031 💠 @noghtewirgool
⭕️از زبان پدر، برای جان پدر... چشمانمان نشسته به در پس کجاستی برگرد قصه ام رسیده به سر پس کجاستی اسپندهای مادرت همه دود هوا شدند جانم به لب رسید جان پدر پس کجاستی http://Eitaa.com/teribon_ir