eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️اشراف متواضع! 🔺چند سال پیش به مناسبتی دعوت شدم به جشن ازدواج یکی از افراد خاندان مرحوم هاشمی رفسنجانی. حضور در آن مراسم برای من که یکی از کارهای تکراری در دوران روزنامه نگاری‌م نقد آن مرحوم و فرزندانش بود، دیدن آنها و مناسباتشان از نزدیک –آنهم در یک مجلس غیر رسمی- می‌توانست تجربه جالبی باشد. کاریکاتور و اغراق شده آنچه انتظار داشتم ببینم این بود: یکسری خون آشام که بویی از دین و دینداری نبرده‌اند و مجلس پر از لهو و لعبی برگزار کرده‌اند و کنار هرکدام یک برده زنگی ایستاده و با پر آنها را باد میزند و... 🔹حالا اینکه گفتم، اغراق شده بود اما چیزی که دیدم این بود: یک مجلس آرام، بدون کوچکترین موزیک در یکی از بهترین تالارهای فرمانیه با حضور افرادی به غایت مودب، خونگرم، بذله گو، متواضع و با ظاهری آراسته و متشرع... یکی دو ساعتی که در آن مراسم بودم را علی رغم سرگرم بودن با بیش از سی چهل نوع میوه و شیرینی و غذا و...، سعی کردم به شنیدن گفتگوهایشان صرف کنم. 🔺صحبتهایشان از ظاهر و رفتارشان هم برایم جالبتر و در واقع روی دیگر آن بود. بعد از آن مراسم فهمیدم که این قشر آدمهای بدی نیستند! (حتما فکر کردید آن سی چهل نوع خوردنی چه زود اثر وضعی‌اش را گذاشته و نمک گیرم کرده! نه، صبر کنید!) صبح که از خواب بلند میشوند نمی‌گویند «خب، امروز چطور مردم مستضعف و فلک زده و بوگندو را بدبخت کنم و از کجا رانت بگیرم» و... 🔹بلکه این طیف افراد در کمال تواضع خود را برتر میبینند. در کمال خیرخواهی فکر میکنند مملکت مال بابایشان است و در کمال برادری فکر میکنند باید همه امورات مملکت طبق میل آنها باشد تا بقیه برادرهای ایرانی‌شان هم از قِبل آنها و فعالیتهایشان به یک نان و نوایی برسند. 🔹«اشراف متواضع» اولین بار آنجا به ذهنم خطور کرد. چیزی که این چند وقت و بعد از باز شدن دوباره بحث مدارس غیرانتفاعی مذهبی و شهریه های میلیونی شان و تمرکز مصداقی روی بعضیها از جمله مدارس آقای حدادعادل دوباره دارم به آن فکر می‌کنم. 🔺در این چند روز چند نفر از اهالی مدرسه فرهنگ به دفاع از آقای حداد عادل و پسر برومندشان برخاسته‌اند و متنهایی نوشته‌اند که بیشتر حجم آن را تمجید از تواضع و پرکاری و خونگرم بودن آقا فرید و پدر بزرگوار در برمیگیرد. یکی نوشته حداد عادل پدر را در راهپیمایی اربعین «فقط» با چهار محافظ دیده و وقتی یکی از محافظها خواسته مانع صحبت او با ایشان شود آقای حداد عادل با محافظ برخورد کرده! و دیگری نوشته که حداد عادل پسر را در اردوی جهادی دیده که با لباس بلوچی و محاسن پُر و صورت آفتاب سوخته به گرمی و با خنده از آنها استقبال کرده. 🔹بله خب! این افراد حتما متواضع و خونگرم و مهربان هستند. اینها افراد توانمندی هستند که چون توانایی عجیبی به تربیت مدیران صالح برای اداره مملکت اسلامی دارند، به راحتی زمین میگیرند و مدرسه میسازند و بعد تا ده شب در مدرسه فعالیت میکنند! افرادی هستند که بدون اینکه اصلا خطری تهدیدشان کند چهارتا چهارتا محافظ میگیرند و البته به آنها متذکر میشوند مانع گفتگوی مردم بوگندو و پابرهنه با آنها نشوند! 🔺افرادی هستند که در دروس زندگی میکنند اما ماشین زیر پایشان پراید است. افرادی که چند ده میلیون از جوجه‌مایه‌دارهای پدرریشو میگیرند که خوب تربیتشان کنند برای مدیر شدن در جمهوری اسلامی و بعد چند هفته در سال هم آنها را می‌برند اردوی جهادی تا از نزدیک ببینند فردا که به لطف جیب پدر در کنکور ترکاندند و مدرک معتبر گرفتند و مدیر شدند قرار است به چه بدبختهای مستضعفی که بخاطر پول نداشتن در آموزش و پرورش رایگان هیچ پخی نشده‌اند خدمت کنند! افرادی که برای اردوی پیاده روی اربعین هواپیمای اختصاصی جور میکنند تا دانش آموزان مدرسه شان بروند و بپیوندند به سیل خروشان آنهایی که دم مرز زمینی دهنشان سرویش شده است و در کنار آنها سه روز بچشند طعم امت واحده را! 🔺گیر الکی هم ندهید. مدیر کاردرست در مدرسه مفتی درست نمیشود. مدیر کاردرست وقتش را بجای اینکه توی مرز تلف کند باید سریع برود پیاده روی اربعین و برگردد و تست بزند برای کنکور. بالاخره هر جامعه‌ای یک عده مدیر میخواهد. اینها قرار است مدیر بشوند و مدیر تربیت کنند تا مستضعفین را از درد و رنج رهایی بخشند. 🔹پس طبیعی است که زمین مدرسه شان و هواپیمای اربعینشان و کارت فله‌ای دیدار دانش‌جویانشان و شهریه چند ده میلیونی مدرسه شان و خانه بالای شهرشان و... جور باشد. البته حواسشان هست که در مدرسه آنچنانی درست شده تا ده شب کار کنند و کم نگذارند، اردوی جهادی بروند، لبخند بزنند و به سر بدبختهای رها شده در فاضلاب آموزش و پرورش رایگان دست بکشند و لوازم التحریر رایگان هدیه بدهند، در هواپیمای رانتی اربعین کربلا کربلا ما داریم می‌آییم بخوانند و... اینها حتما اشراف متواضعی هستند و این عین عدالت است! ✍️ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نماهنگ فرزند ایران زمین با شعری از آقای حداد عادل 🔹 #اشراف_متواضع حتی اگر بالاترین سمتها را در این کشور داشته باشند و از ریاست مجلس بگیر تا عضویت در چندین شورای عالی و مجمع عالی تر در کارنامه شان باشد باز هم از ظرفیت یک سرود و نماهنگ هم که میتوانست به یک جوان گمنام یا کمتر شناخته شده برسد نمیگذرند! 🔺هر سال کلی شاعر جوان با کلی امید و آرزو به دیدار شاعران با رهبر انقلاب می آیند اما بخاطر کمبود وقت فقط چند تایشان شعر میخوانند اما آقای حداد عادل یکبار نشد بگوید فرصتم را میدهم به جوانها 🔹ایشان به همین هم راضی نیست. اینهمه شاعر جوان در کشور وجود دارند اما شعر متوسط و معمولی آقای حداد عادل که در آن جلسه خوانده شده تبدیل به سرود و نماهنگ میشود با هزینه بیت المال و از تلویزیون پخش میشود. 🔺نه آن چند دقیقه خیلی مهم است و نه این هزینه خیلی گزاف, مهم روحیه عجیب اشراف متواضع است که باید شناخت. 🔹پ.ن:یک نکته جالب. رسانه های مختلف مثل خبرگزاری فارس این نماهنگ را در گروه سیاسی خود منتشر کرده است و نه مثلا هنری, موسیقی یا حتی اقتصادی که موضوع محتوای نماهنگ است! گروه سیاسی... ✍ #محمد_رضا_شهبازی ✅ @teribon
⭕️فعلا به همینجای انتخابات تافت بزنید 🔹شاید برای این حرف زود باشد و در یک هفته باقی مانده اتفاقات مهمتری هم بیفتد, اما ماجرای انتشار لیست ائتلاف اصولگرایان, مخالفت آقای قالیباف و طرفدارانش و بعد اصلاح لیست عجیب چیز دندان گیری برای ثبت در تاریخ است. 🔹امثال ما که تکلیفمان معلوم است. وحدت شکنان همیشه تاریخیم! حتی اگر بیش از اتوبوس حدادعادل دنبال بیرون آمدن یک لیست بوده باشیم. عامل همه شکستهاییم, حتی اگر ولایتی شب انتخابات موبایلش را خاموش کرده باشد! این از ما! 🔹اما شما چرا بزرگواران؟ شما که نافتان را با وحدت بریده بودند چرا زدید زیر میز و زیر ساز و کاری که با شرح دادنش خفه مان کرده بودید؟ که نمیدانم اول هشت هزار نفر رای داده اند و بعد چه شده و بعد چه و چه... ما اگر میگفتیم خروجی ساز و کار غلط است میشدیم خوارج و وحدت شکن و نفوذی دشمن, اما شما که گفتید چه شد؟ هیچ! 🔹لیست منتشر شده رفت کنار, چند نفر حذف شدند و سهم آقای قالیباف رفت بالا و لیست جدید منتشر شد. هیچم درد نداشت! بالاخره نازکش دارید خب! نازتان خریدار دارد! مثل ماها اخ و پیف و بوگندو نیستید که. باید نظرتان جلب شود! ائتلاف خودتان است, هرجور دلتان بخواهد میچینید. ان شالله رای هم می آورید تا بدهی جمهوری اسلامی به آقایی که 12 سال است یک پیروزی در انتخابات از همه طلبکار است صاف شود. اصلا خود ماهم به شما رای میدهیم. 🔹فقط اگر اجازه بدهید ما به همینجای انتخابات و هینجای لیست دادنتان و همینجای زیر میز زدنتان تافت بزنیم تا همینطور سیخ در تاریخ بماند. بالاخره شما باز هم حرف از وحدت و لزوم پیابندی به لیست و... حرف خواهید زد دیگر... ✍️ @teribon
⭕️‏انتخابات "شیفتگان خدمت" و فرصت رشد جمعی‎ 🔹انتخابات برای شیفتگان خدمت(!) فقط محل کسب رای و رسیدن به قدرت است. رای هم که با رای فرق ندارد. چه تفاوت که چه کسی و چرا به آنها رای بدهد؟ 🔹‏رای از روی جهل یا فریفته شدن یا جوگیر شدن یا... حتی اگر بارها بدون هیچ رشد فهم و قدرت تحلیل اتفاق بیفتد برای اینها ارزشمندتر است از یکبار شکستی که از روی رشد قدرت تحلیل یا حتی روی آوردن رای دهندگان به تحلیل شخصی باشد. رای دهنده احمقِ همراه را بیشتر دوست می‌دارند! 🔹‏اما انتخابات فقط این نیست. انتخابات فرصت مناسب برای رشد جمعی مردم و بالا بردن فهم آنها از امر سیاسی و بهبود نگاهشان به نوع سیاست‌ورزی است. بازخوانی تاریخ و تجربه‌های قبلی و مداقه درباره روش‌های سیاست‌ورزی گروه‌ها و افراد حداقلی‌ترین کار در این مسیر است. 🔹‏اما شیفتگان خدمت با بهانه‌هایی مثل سوءاستفاده دشمنان، رای آوردن رقیب, ضربه به وحدت، انشقاق در جبهه خودی مانع این امر هستند. به تاریخ چند انتخابات اخیر و نوع سیاست‌ورزی اصولگرایان دقت کنید. چه چیزی تغییر کرده است. جمنا شده است شانا! همین 🔹‏در شرایطی که چماق وحدت و لزوم پایبندی به لیست همیشه بر سر منتقدان بود، حالا خود دوستان می‌زنند زیر میز و لیست را هوا می‌کنند و لیست جدیدی می‌دهند و آب هم از آب تکان نمیخورد. خیلی هم عالی پس معلوم می‌شود که سازوکار می‌تواند لیست بد بیرون بدهد و به لیست میشود اعتراض کرد و لیست را... 🔹‏و لیست را میتوان تغییر داد. بدون درد و خونریزی! خب چه عیبی دارد همین اتفاق گقته شود و ثبت شود و امتی که همیشه با لولوی تفرقه فکر میکرده لیست بیرون آمده از شوراهای کذایی مقدس است، یک قدم رو به جلو برود؟ حالا این وسط مسط‌ها باندبازی و قدرت‌طلبی بعضی‌ها هم رو می‌شود که کاری نداریم! 🔹‏بازخوانی انتخابات‌هایی که علی رغم وحدت صد درصدی به شکست انجامید. مرور لیست افرادی که با لیست اصولگرایان وارد مجلس شدند و بعد از هر اصلاح‌طلب و ضد انقلابی بیشتر پدر در آوردند. و مواردی از این دست چه اشکالی دارد؟ وحدت را زیر سوال میبرد؟ خب ببرد! 🔹‏آیا مسئولیت‌پذیری از اولیات کنش سیاسی نیست؟ اینکه هر بار با یک اسم به میدان بیایی تا مثلا مردم فکر کنند که تو آن قبلی که در انتخابات گذشته شکست خوردی نیستی، سیاست‌ورزی اصولی است؟ از جمنا تا شانا چه چیزی جز دو حرف اول تغییر کرده؟ همان آدم‌ها هستند با همان سازوکار 🔹‏این آدمها از جمنا تا شانا کجا بودند؟ به کدام اتفاق واکنش نشان دادند؟ در طول این مدت چه کردند؟ تاسیس شرکت سهامی با نامی جدید، در شب هر انتخابات سیاست‌ورزی درستی است؟ چرا نباید اینها را گفت تا مطالبه اصلاح به‌وجود بیاید؟ بگذاریم حزب الله رشد کند ولو شکست بخورد ✍️ @teribon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹من باور نمیکنم که تو، همان محمود احمدی‌نژادی باشی که با چشمهای خودم دیدم و با گوشهای خودم شنیدم که در سالن چمران دانشکده فنی دلنشگاه تهران درباره ولایت فقیه ازت پرسیدند، سربالا و سینه‌ستبر جواب دادی «زندگی در سایه ولایت فقیه تمرین زندگی در سایه امام زمان است». در همان سالن و در همان روزها بقیه نامزدهای انتخاباتی هم می‌آمدند و میرفتند و این را هم خودم دیدم و شنیدم که مثلا خوش‌تیپ‌ترینشان که از قضا خوشگل و بور هم بود چطور در جواب سوالهایی درباره ولایت فقیه به تته پته افتاده بود و میخواست هم خر را داشته باشد و هم خرما را. 🔹ما که تازه جوان‌ها و تازه‌دانشجوهای هشتاد و چهار بودیم عاشق همین مرامت شدیم. اینکه بی‌لکنت از امام و انقلاب و ولایت فقیه میگفتی و بلند بر سر استکبار و اسراییل و.. داد میزدی... حالا اما اینی هستی که هستی... یکی مثل بقیه. اگر کمی عدالت‌خواه‌تر، از آنطرف کمی‌ هم متوهم‌تر! کسی که فکر کند با پیام دادن به مناسبت مرگ مایکل جکسون و قهرمانی فلان تیم بسکتبال آمریکایی الان نظم نوین جهانی را بهم می‌ریزد، خب حتما برای حل مشکل ایران و آمریکا هم اینطور بچه‌گانه نسخه میپیچد. 🔺حیف... حیف احمدی‌نژاد هشتا و چار... و اما نه حیف ما! آن روز که بعد از صحبتهایت، پشت سرت در راهروهای سالن چمران دانشگاه تهران راه افتادیم و شعار دادیم «ابوالفضل علمدار، احمدی رو نگهدار» شوری عاقلانه داشتیم و امروز هم که صحبتهایت را برای هم میفرستیم و سری به تاسف تکان میدهیم، حسرتی دردمندانه میخوریم. اما باید چشم به فردا داشت و عبور کرد. ✍️ http://Eitaa.com/teribon_ir
ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! پیام داد: «وقتی میخوایم کلید رو بچرخونیم توی درِ (...) قبلش حساب شماها رو میرسیم. ولی اگر از دستمون در رفتید، اینکه کجا میرید قایم میشید دیدن داره.» برای او نوشتم و اینجا هم مینویسم: زرشک! ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و انقدر بی‌غیرت که شماها به نزدیکی‌های آنجا برسید و ما همچنان زنده باشیم. ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! که اگر از ما گذشتید، نوبت ستون خیمه انقلاب برسد. ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و نه تنها نزدیک دورازه‌های ما، که حتی اگر به نزدیکی میانه‌های زمین هم رسیده‌ باشید یعنی اینکه قبلش از ما گذشته‌اید. توهم برتان ندارد که بازی به شش قدم ما رسیده است! اینکه ما هنوز هستیم و شما با ما درگیرید و از پسمان بر نمی‌آیید یعنی توپ توی شش قدم شماست! اینکه هنوز دارید زور میزنید هر جوری شده -ولو با زدن زیر توپ- خطر را از دم دروازه‌تان دور کنید و به گلر و خط دفاعی‌تان فرصت نفس کشیدن بدهید، یعنی ما داریم در یکی دو متری تیرک‌های دروازه شما می‌جنگیم. که اگر حتی توانسته بودید توپ را وسط زمین بیاورید لازم نبود از داور و تماشاچی و توپ جمع کن و عکاسهای دور زمین و... برای شلوغ کردن فضا و فلاش انداختن در چشم بازیکنها و بطری پرت کردن وسط زمین و آب نرساندن و... استفاده کنید. اینکه جبهه کفر همه چیزش را به میدان آورده، یعنی همه چیزش به خطر افتاده! ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و فکر نکنید که همینطور می‌نشینیم نگاه میکنیم که چطور قدم به قدم و متر به متر توپ را جلو می‌آورید و به دروازه ما نزدیک می‌شوید. اینکه خیال می‌کنید ما حاصل مجاهدت و خون دل خوردن‌ها و شکنجه‌شدن‌ها و آوارگی کشیدن‌های چند هزار ساله را راحت تحویلتان میدهیم و با چهارتا هشتگ زدن و تشتک پراندن، چشم بر کور شدن چشم امید مظلومان و مسنضعفان جهان می‌بندیم، معلوم است هنوز نفهمیده‌اید چند چندیم! اینکه فکر میکنید همه اینها را به رسانه‌نفهمی خودی‌ها و شوت‌بازی نخودی‌ها و پرخوری باخودی‌ها می‌فروشیم و میگوییم حالا که اینطور است پس به ما چه، کور خوانده‌اید. ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و فرض محال هم محال نیست؛ پس اگر یک روز نه اینکه جمهوری اسلامی نباشد، که حتی قرار باشد نباشد، مطمئن باشید ما آن روز نیستیم و خیلی قبلترش بر بدنهای ما اسب دوانده‌اید. تا ما هستیم نوبت به بنی‌هاشم نمیرسد... چه برسد به خیمه‌ها.... http://Eitaa.com/teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕️مدارس غیرانتفاعی، پراید، الاغ و نعل وارونه‌ای که می‌زنید! چند وقت قبل مناظره‌ای بود در تلویزیون درباره اضافه شدن مناطق آزاد اقتصادی. فرد مخالف از ناکارآمدی مناطق آزاد فعلی می‌گفت و اینکه شده‌اند کانال قاچاق و مخرب تولید و اضافه شدن چند منطقه دیگر بر این مضرات خواهد افزود. اما فرد موافق، اساسنامه مناطق آزاد را گرفته بود دستش و اهدافی که قانونگذار از تاسیس مناطق آزاد در نظر داشته را می‌خواند و به طرف مقابل میگفت شما که مخالف مناطق آزادید یعنی با این اهداف مخالفید! من نشسته بودم جلوی تلویزیون و چنان به این سیرک مهیج که از شبکه خبر پخش میشد میخندیدم که انگار دارم کمدی‌ترین فیلم تاریخ را در شبکه نسیم میبینم. فکر کن تو به سایپا بگویی این آشغالی که به اسم خودرو ساختی بی‌کیفیت است و قرار نبود چنین باشد، و او بیاید مزایای خودرو را بربشمرد و بگوید پس تو با حمل و نقل نوین مخالفی و طرفدار استفاده از الاغی! حکایت مدافعان مدارس غیرانتفاعی «لاکچریِ» «مذهبیِ» «ساخته شده به دست مسئولان» هم همین است. چند وقت قبل آقای میرلوحی از مدیران مدارس امام صادق(ع) بخشی از راهبردهای ابلاغی رهبر انقلاب به مدرسه امام صادق را منتشر کرد و از آنجا که آقا گفته بودند این مدارس تقویت شود، نتیجه گرفته بود که مسیرشان عین عدالت است! از دیروز هم که افشاگری‌های رئیس بنیاد مستضعفان به پر شال مدرسه فرهنگ گرفته، می‌شود مطمئن بود این دوستان هم تاییدات آقا درباره مدارس این مدلی را سر دست خواهند گرفت و حتی مثل مولاوردی و ابتکار، خواهند گفت که اصلا زمین این مدارس به دستور خود رهبری در اختیارشان قرار گرفته تا مدرسه بسازند و... . در حالی که اصلا محل نقد اینها نیست. یعنی برای اینکه زمین و امکانات و... در اختیار علاقه‌مندان و این‌کاره‌های حوزه آموزش و پرورش قرار بگیرد، اصلا نیاز به دستور رهبری نیست بلکه طبق قانون دولت موظف است این کار را انجام دهد. بنابراین مشکل این نیست که چرا مدارس غیر انتفاعی وجود دارند یا اینکه چرا امکانات گرفته‌اند. رفته‌اید گفته‌اید ما می‌خواهیم کار فرهنگی و تربیتی کنیم، روی اعتمادی هم که به امثال شما بوده گفته‌اند سلمنا، بفرمایید؛ خیلی هم قانونی، خیلی هم منطقی. اما بعدش چه شده؟ شما‌ها زمین رایگان و ساختمان وقفی و اردوگاه مجانی و هواپیمای اختصاصی سفر اربعین و... را میگیرید، و شهریه چند ده میلیونی هم میگیرید! ملک با اجاره کم از بنیاد «مستضعفان» در محله‌های مستضعف نشین(!) نیاوران و الهیه و فرشته می‌گیرید تا مدرسه‌ای بنا کنید که خود مستضعفها اگر بخواهند فقط برای تماشایش تا آنجا بیایند سه ساعت باید توی اتوبوس باشند و البته بعد هم راهشان نمی‌دهید! با توان مالی‌تان و ارتباطات قوی‌ خودتان و اولیای دانش‌آموزانتان که کم‌کم غالبا از طبقه‌ای خاص هستند، بهترین معلمها و ساختمانها و امکانات آموزشی و تربیتی و تفریحی و زیارتی را جمع می‌کنید، و در اختیار افرادی قرار می‌دهید که از پس شهریه سی چهل میلیونی شما برمی‌آیند. آن وسط مسطها چهارتا با استعدادِ فقیر را هم بورس میکنید که بچه‌ها از نزدیک ببینید فقیر چه شکلی ست! مشکل اینجاست برادران! شما که قرار بود با امکانات رایگان و درامد موقوفه‌ها(!) کمک‌کار نظام تربیتی باشید، شده‌اید رقیب فعالان تربیتی و هسته‌های خودجوش تربیتی و آموزشی کشور که مثل شما دسترسی به این امکانات رایگان ندارند. و بدبختی اینجاست که محتوای ضدتربیتی‌تان عملا دارد آسیب هم می‌زند. و این تازه یک صورت‌بندی خوش‌بینانه از ماجراست. اینکه بعضی‌هایتان شهریه دریافتی را میگذارید در بانک یا وارد کارهای تجاری و دلالی میکنید و با سودش ماه به ماه مدرسه را می‌چرخانید و عملا کل شهریه می‌شود درآمدتان به کنار! گرفتید قضیه را؟ کسی نه با اصل مدارس غیرانتفاعی مشکلی دارد و حتی نه با گرفتن زمین و امکانات و... . مشکل اینجاست که این امکانات را فقط شما توانسته‌اید نقد کنید و تازه شما قرار بود با این‌ها کار دیگری بکنید، اما همه‌تان جمع شدید در شمال شهر و شدید خط تولید پروار کردن طبقه اشراف مذهبی برای ریاست بر مستضعفین، بجای خدمت به مستضعفین و کمک به رفع نقایص سیستم آموزشی آنها. ✍️ http://Eitaa.com/teribon_ir
قرائتی که از دین ارائه می‌دهد در همه طول تاریخ بوده و اتفاقا همیشه هم طرفدار داشته. حالا الان که آخرالزمان است و دینداری سخت شده هیچ، بابا یک زمان پیامبر خدا به مردمش گفته این یک روز را ماهی نگیرید، بعد انسان راحت‌طلب که حال یک روز کمتر خوردن نداشته زیر بار نرفته! یعنی میخواهم بگویم نه این حرفها خیلی تازه و عجیب است و نه آن خیل طرفداران در بین توده مردم. اما آن چیزی که برای من در این چند روز خیلی خنده‌دار بود، این بود که یکسری از دوستان جوری عوام‌الناس و مخاطب اینستاگرامی را بخاطر تمایل نشان دادن به آقامیری شماتت می‌کنند که انگار قشر فرهیخته و دانشجو و... دارد هر روز مطهری می‌خواند و مصباح مباحثه می‌کند و سرش بجای کانالهای فیکِ اسکرین‌بگیر در کتاب است و... سطحی شدن توده مردم، نتیجه قهری سطحی شدن گروههای مرجع است. به قول «سفر به چزابه» ملاقلی‌پور، فرمانده که برود بنشیند توی سنگر، بقیه جمع می‌کنند برمیگردند شهرشان! آقایانی که جماعت را رام و گوسفند و سر به زیر و بدون تحلیل و بله قربان گو خواستند، حالا چرا تعجب میکنند که حرفهای سطحی آقامیری انقدر راحت دست به دست می‌شود و از خیل شرکت‌کنندگان دوره‌های بصیرت و... یکی هم نمیتواند جوابش را بدهد؟ تازه اگر خودش مریدش نشده باشد! آن روزی که طرح ولایت آیت الله مصباح را علی‌رغم تاکیدات چندباره و محرز حضرت آقا به حاشیه راندید چون تویش نمی‌توانستید برای اردوگاه سیاسی‌تان یارگیری کنید باید فکر مشکل معرفتی دانشجوها را میکردید. آن روزی که پسندیدید تاریخ‌نگاری انقلاب بیفتد دست یک جوانک بی‌ریش که زرتی به این و آن بهایی بودن و یهودی بودن ببندد باید به فکر مشکل فهم تاریخی جوانان می‌افتادید. آن روزی که فهم و انتقاد جوانان حزب اللهی را سرکوب کردید و از چهارتا منبری و خطیب امضا جمع کردید تا کسی علیه لیستتان حرف نزند و هر بار از ترس لولو گفتید به این هلوها رای بدهید و متر و معیار و اصلح و... را بگذارید دم کوزه، باید به فکر مشکل تحلیل سیاسی ما رعیت می‌افتادید! آن روزی که بجای ترویج کتاب و کتابخوانی، اهالی اردوهای بصیرت و دوره‌های آموزشی‌تان را اهل کانال‌های فیک محرمانه و نیمه محرمانه و یه ذره محرمانه و بیا توی سایه و... کردید و پسندیدید بجای کتاب خواندن، اسکرین بخوانند باید فکر امروز را میکردید. حالا حرفهای صد تا یه غاز آقامیری فشار آورده؟ باشد! خلع لباسش که کردید، خلع مودم و موبایلش هم بکنید! کاری کردید که تحلیل‌های غلط و استدلالهای سستی که میتوانست مثل میکروب ضعیف، حکم واکسن را داشته باشد حالا اینطور ترسانده‌تان ✍️ @teribon
واقعیت‌ها و حقیقت‌های تاریخی هم می‌تواند باعث گمراهی باشد. دیگر از قران که بالاتر و حقیقی‌تر و دست‌نخورده‌تر که نداریم، داریم؟ می‌فرماید «یضِلُّ بِهِ كَثِیراً» یعنی با همین آیات قران خیلی‌ها هم گمراه می‌شوند. یعنی می‌خواهم بگویم دروغهای بی‌بی‌سی اگر راست هم باشد، عده‌ای شبهه‌دار میشوند حالا چه برسد به این مستند که تویش طرف این طائب را با آن طائب اشتباه گرفته و... بگذریم برای من که بزرگ‌شده یاخچی‌آیاد و نازی‌آباد بودم، شهید «داوود کریمی» آشنا‌ست. قبلا هم در نوجوانی و اوایل دانشجویی سرک کشیده بودم برای شناخت او و ماجراهای اطرافش و برخورده بودم به اتفاقات پادگان ولیعصر، مستند بی‌بی‌سی زنده کننده یک بهت بود؛ بهت از تاثیر روحی امام! بی‌خیال بی‌بی‌سی! بگذار مثل خوک توی کثافات خودش غلت بزند و آنها را نشخوار کند. اینور اما ببین امام خمینی چه کرد با روح و جان آن جوانان که یکی مثل شهید بهمنی و شیری و رستگار بعد از بالا گرفتن دعوایشان با فرماندهی وقت سپاه، فرماندهی را تحویل می‌دهند و می‌روند مثل بسیجی عادی در جنگ شرکت می‌کنند و شهید می‌شوند. ما بودیم چه میکردیم؟ به راحتی در دعوایی که خودمان را حق می‌دانستیم کوتاه می‌آمدیم؟ بعدش اگر سنگ اندازی نمی‌کردیم و منتظر شکست نمی‌شدیم تا با یک «ما که گفته بودیم» دلمان را خنک کنیم، حداکثرش میرفتیم یک گوشه ساکت می‌نشستیم به تماشا و کاری به کار جنگ نمی‌داشتیم. اما اینها رفتند مثل یک بسیجی ساده تحت فرماندهی همانی که به او انتقاد داشتند جنگیدند و جانشان را هم دادند! الله اکبر! حالا بی‌بی‌سی به خیال خودش بخش ناگفته‌ای از جنگ را بیرون کشیده و گردی به دامان شهدا و رزمندگان نشانده؛ زرشک! البته برای آنها که هنوز داغ درفش رئیس‌علی دلواری هم روی تنشان جزجز میکند عجیب نیست کاسه‌لیسهای سگ ملکه را اجیر کنند برای تف انداختن به دریای تاریخ دفاع و غیرت و شجاعت این ملت، اما از اینطرف هرچه نگاه میکنی آن هشت سال سلسله جبال افتخار و رشادت است و این ماجرا فقط یکی از قله‌های آن است. ماجرای زنانی که در رخت‌شورخانه پشت جبهه فعالیت میکردند و شیمیایی شدند (مستند ننه قربون)، ماجرای زن ژاپنی که مادر شهید شد (کتاب مهاجر سرزمین آفتاب)، ماجرای لاتهای موتورسواری که گردان چریکی موتوری تشکیل دادند (مستند خاطرات موتور سیکلت)، مادری که دو شهید داد و هنوز هم سرپاست و مشغول مادری برای مردم و کارآفرینی و... (مستند بانو) و... بگیر بیا تا همین مستند عابدان کهنز... همه و همه قله‌هایی هستند پیش چشم ما. حالا شما بی‌بی‌سی چی‌ها هی تف بندازید... «کی شود دریا به پوز سگ نجس ✍️ http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️تست واکسن در دقیقه سیزده بازی ایران و مراکش هنوز دقیقه سیزدهم بازی ایران و مراکش در جام جهانی تمام نشده بود که گزارشگر بازی آرزو کرد سوت پایان بازی همینجا به صدا در بیاید. شاید حتی بودند کسانی که اگر جای آقای گزارشگر بودند پیشنهاد ترک زمین را هم می‌دادند و می‌گفتند همین الان سه-هیچ هم ببازیم شرافتمندانه‌تر است از ادامه بازی و ماندن زیر این حملات سنگین. حملات مراکش انصافا نفس‌گیر بود. ایران در شرایطی رفته بود روسیه که بخاطر تحریمها، حتی شرکت نایک هم کفش‌های بازیکن‌هایمان را نمی‌داد. آن بازی در دقیقه سیزده تمام نشد، و از قضا در دقایق پایانی این ایران بود که به هر ضرب و زوری که شده گل زد و برنده شد. در بازیهای بعدی، حتی بیرانوند که قبل از تورنمنت با ویدئوی «چطوری کریس» برای رونالدو کری خوانده بود، پنالتی او را گرفت تا همه آن ایرانی‌هایی که اعتماد بنفسش را سخره گرفته بودند، سنگ روی یخ شوند. حالا هم که دقیقه سیزده کرونا هستیم،آقای گزارشگر تکثیر شده است در کلی اکانت تا یکصدا آرزو کنند کاش بازی همینجا تمام شود و دارند مسخره می‌کنند ویدئوهای مختلفی که از آزمایش واکسن ایرانی منتشر شده است. آن هم در شرایطی که اگر واکسن‌های ایرانی فلج اطفال و سرخک و... نبود، اصلا به این سن نمی‌رسیدند که بخواهند اینطور مزه بریزند. واکسن ایرانی موفق بشود یا نشود، واکسن شرکت فایزر سالم باشد یا مثل خیلی از تولیدات تقلبی این شرکت که باعث جریمه جهانی شده، عیب داشته باشد، ایران واکسن بخرد یا مثل برخی کشورها بخاطر عدم اعتماد به این واکسن‌ها از خرید آن امتناع کند، غربی‌های واکسن سالم بفرستند یا تجربه خون‌های آلوده به ایدز فرانسوی تکرار شود و... فرقی نمی‌کند. واقعیت این است که برای این عده زبان دراز اصلا واکسن مهم نیست. اینها آدم نود دقیقه بازی نیستند. آدم مقاومت، آدم مبارزه، آدم تلاش نیستند. همانطور که آنجا آقای گزارشگر میگفت همین که رسیدیم به جام جهانی برایمان کافیست، اینجا هم برای اینها همینکه در جامعه جهانی داخل آدم حساب شوند کافی‌ست. همینکه همزمان با بن‌سلمان سوزن بزنند توی بازویشان و سلفیِ من و واکسن یهویی بگیرند، عقب‌ماندگی‌دردشان درمان می‌شود. حالا اگر واکسن عیب داشت و کروناشان درمان نشد و اصلا مردند هم مهم نیست! حالا آن دفعه، آخر بازی توپ خورد به سر بازیکن مراکشی و ما بردیم. ممکن است دفعه بعد تقی به توقی بخورد و ما ببازیم. همین است. بازی برد و باخت دارد. اما مهم این است که بازی نود دقیقه است و باید مرد نود دقیقه تلاش و مبارزه و استقامت و حمله بود؛ حتی اگر از روی سکوها، برخی تماشاگرهای خودی هم هماهنگ با گزارشگرهای بی‌بی‌سی و... از دقیقه سیزده هو بکشند و آرزوی پایان بازی را فریاد بزنند. اما این برای مردها تازه شروع بازی‌ست... البته که نامردها به ترک زمین هم راضی‌اند... http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️تماس تلفنی میرحسین با ترامپ میرحسین: الو... دونالد... ترامپ: جونم؟ میرحسین: خودتی؟ ترامپ: آره ... میرحسین: خود خودت؟ توئیترت هم دست خودته؟ ترامپ: آره داداش... تو چطوری از حصر زنگ زدی؟ میرحسین: اینجا که همه چیز هست... تو چرا اون توئیت رو زدی؟ اون حرفا چی بود گفتی؟ ترامپ: چی؟ میرحسین: همینکه گفتی معترضا برگردن خونه‌شون دیگه... ترامپ: بابا ضایع بود ناموسا میر! ریختن توی ساختمون سنا... میرحسین: ضایع چی چیه مرد حسابی؟ تو هم لات کوچه خلوتی ها! تازه اول ماجراست... ترامپ: نه جون داداش! دیگه هرچیزی حدی داره... چند نفر کشته شدن... میرحسین: چند نفر! چند نفر؟ اینجا کلی آدم کشته شدن، حتی خیلی‌ها هم کشته نشدن، من گفتم کشته شدن الکی! ترامپ: جان من؟ الکی تعداد کشته‌ها رو بردی بالا؟ میرحسین: آره... حتی ختم یکیشون هم رفتم... سعیده پورآقایی... بعدا معلوم شد زنده اس دختره... البته ختمش خوب بود... موز دادن، پرتقال دان... ترامپ: بابا تو دیگه چه یولی هستی... اینکه خیلی خیطی داره مشتی... میرحسن: خیطی چیه بابا؟ اینا رو خودتون بهم یاد دادید دیگه... حالا که نوبت خودتون شد، جا زدی؟ ترامپ: نه... ببین... چیزه... بالاخره اینجا مهد دموکراسیه، چشم دنیا به ماست. امنیت ملی هم خط قرمزه... نمیشه که اونجوری وحشی بازی دراورد! میرحسین: وحشی باباته مردک! ترامپ: (می‌خندد) حالا عصبانی نشو میر جون... میرحسین: عصبانی نشو چیه بُشکه! آبروی من رفته... میگن حتی ترامپ هم از تو شعورش بیشتر بود... مردم رو دعوت به آرامش کرد... ترامپ: خب خدایی شعورم بیشتره دیگه... قبول کن... میرحسین: زرشک! از کروبی شاید بیشتر باشه.، ولی از من بیشتر نیست! ترامپ: آخ آخ آخ کروبی... اون چی می‌گفت با سیصد هزار تارای آخه... (می‌خندد) میرحسین: نخند بابا... لااقل بگو بی‌بی‌سی چهار تا پخش مستقیم بره... دو تا ساخت کوکتل مولوتوف پخش کنه... چیه راز بقا و موسیقی... بی‌طرفه خیر سرش... ترامپ: برو بابا... توئیتر خود من محدود شده... فاکس‌نیوز حرفام رو قطع میکنه... بگم بی‌بی‌سی ساخت کوکتل مولوتوف بره... بعد ده سال هنوز مشنگی ها... نگرفتی ماجرا رو... حتما فکر میکنی این تلفنی هم که دارم باهاش حرف میزن پاناسونیکه! گاگول... کاری نداری؟ میرحسین: دونالد... ناموسا یه کاری بکن... آبروی من رفته... الو... دونالد... ای ری... پس کله‌تون... http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیچار/ قسمت یازدهم: هر واکسنی بهتر از بی‌واکسنی‌ست! در بحبوحه مذاکرات هسته ای، اصغر فرهادی و چهار تا فیلمساز دیگه یه بیانیه دادن و نوشتن «هر توافقی بهتر از عدم توافق است». این رو گفتم، که بگم مشکل بعضی‌ها با استدلال و.. رفع نمیشه. اونا عاشق آمریکان و هر نوع رابطه و مراوده و ابراز ارادتی که باشه رو قبول دارن. واکسن، آمریکایی باشه، کوفت باشه! اونا واکسن آمریکایی رو بو میکشن و شفا میگیرن! 😜🤪 http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️داستان ما و اکبر شورتی‌های عرصه سیاست! اصولگراها که قبلا با جمنا و شانا اومده بودند توی میدون، برای این انتخابات اسمشون رو گذاشتن «همنا» 😅😁🙈 http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لیچار/ قسمت دوازدهم: میلیاردرهایی که در مرکز نفرین زمین کلافه شده‌اند! توی روزهایی که خیار انقدر گرون شده که ته تلخش رو هم نمیتونیم بندازیم دور، یه عده مفت‌خور که پولشون از پارو بالا میره، عاروق بعد از درآمد میلیاردی‌شون رو با طعم ناامیدی و ناله و نفرین، میزنن توی صورت مردم. این لیچار درباره اینهاست. ببینیدش. http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 از این تپه به اون تپه بنفشه... آقا یه تپه هم بذارید بمونه برای بقیه. از فرهنگ و اقتصاد و سیاست گرفته رو گلکاری کردید آخه. راستی یه سلامی هم عرض کردیم خدمت خانوم باران کوثری. ببینید. http://Eitaa.com/teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیچار/ قسمت شانزدهم: 🔸عشق غبطه برانگیز غربزذه‌ها به آمریکا 🔸نصف امید به زندگی آمریکاییها بخاطر امیدیه که اینا به آمریکا دارن. http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕ ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! 🔺پیام داد: «وقتی میخوایم کلید رو بچرخونیم توی درِ (...) قبلش حساب شماها رو میرسیم. ولی اگر از دستمون در رفتید، اینکه کجا میرید قایم میشید دیدن داره.» برای او نوشتم و اینجا هم مینویسم: زرشک! ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و انقدر بی‌غیرت که شماها به نزدیکی‌های آنجا برسید و ما همچنان زنده باشیم. ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! که اگر از ما گذشتید، نوبت ستون خیمه انقلاب برسد. ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و نه تنها نزدیک دورازه‌های ما، که حتی اگر به نزدیکی میانه‌های زمین هم رسیده‌ باشید یعنی اینکه قبلش از ما گذشته‌اید. 🔺توهم برتان ندارد که بازی به شش قدم ما رسیده است! اینکه ما هنوز هستیم و شما با ما درگیرید و از پسمان بر نمی‌آیید یعنی توپ توی شش قدم شماست! اینکه هنوز دارید زور میزنید هر جوری شده -ولو با زدن زیر توپ- خطر را از دم دروازه‌تان دور کنید و به گلر و خط دفاعی‌تان فرصت نفس کشیدن بدهید، یعنی ما داریم در یکی دو متری تیرک‌های دروازه شما می‌جنگیم. که اگر حتی توانسته بودید توپ را وسط زمین بیاورید لازم نبود از داور و تماشاچی و توپ جمع کن و عکاسهای دور زمین و... برای شلوغ کردن فضا و فلاش انداختن در چشم بازیکنها و بطری پرت کردن وسط زمین و آب نرساندن و... استفاده کنید. 🔺اینکه جبهه کفر همه چیزش را به میدان آورده، یعنی همه چیزش به خطر افتاده! ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و فکر نکنید که همینطور می‌نشینیم نگاه میکنیم که چطور قدم به قدم و متر به متر توپ را جلو می‌آورید و به دروازه ما نزدیک می‌شوید. 🔺اینکه خیال می‌کنید ما حاصل مجاهدت و خون دل خوردن‌ها و شکنجه‌شدن‌ها و آوارگی کشیدن‌های چند هزار ساله را راحت تحویلتان میدهیم و با چهارتا هشتگ زدن و تشتک پراندن، چشم بر کور شدن چشم امید مظلومان و مسنضعفان جهان می‌بندیم، معلوم است هنوز نفهمیده‌اید چند چندیم! اینکه فکر میکنید همه اینها را به رسانه‌نفهمی خودی‌ها و شوت‌بازی نخودی‌ها و پرخوری باخودی‌ها می‌فروشیم و میگوییم حالا که اینطور است پس به ما چه، کور خوانده‌اید. 🔺ما دفاع‌آخرهای جمهوری اسلامی نیستیم! و فرض محال هم محال نیست؛ پس اگر یک روز نه اینکه جمهوری اسلامی نباشد، که حتی قرار باشد نباشد، مطمئن باشید ما آن روز نیستیم و خیلی قبلترش بر بدنهای ما اسب دوانده‌اید. تا ما هستیم نوبت به بنی‌هاشم نمیرسد... چه برسد به خیمه‌ها.... @teribon_ir
⭕مصباح، نجاتمان داد 🔹یکی دو سال اول دبیرستانم بود. دو سه سال آخر دولت اصلاحات بود. جمله‌ای از مرحوم آیت الله مصباح یزدی -فکر کنم در سخنرانی‌های معروفش پیش از نمازجمعه تهران- نقل شده بود با این مضمون که الان در جمهوری اسلامی بانک‌ها رباخواری می‌کنند و... 🔹در یک جمعی گفتم حالا این ادبیات هم خیلی خوب نیست! یکنفر در آن جمع بلند شد و مرا شست و پهن کرد روی دیوار، که تو چه میفهمی و به چه جراتی درباره آیت الله مصباح اینطور حرف میزنی و... 🔹همان فرد که مرید علامه مصباح بود و بعدتر عقدش را هم علامه خواند و علی ما نقل، سر عقد از شوق گریه هم می‌کرده، بعدتر مشایی‌چی شد و مخالف علامه شد و... . اما من اتفاقا سر آن اتفاقا ویرم گرفت که بروم آیت الله مصباح را بشناسم. دوم خردادی‌ها بدجور تخریبش می‌کردند. دبیرستانی بودم اما خوره کتاب و مجله. 🔹از آنجا پایم به کتابهای علامه باز شد. بعدتر که رفتم دانشگاه و فعالیتهای جدی‌تری داشتیم و شبهات جدی‌تری و بحثهای جدی‌تر، بیشتر چنگ میزدم به دامان اندیشه‌های ایشان. 🔹اینها را گفتم که بگویم اگر رگ غیرتمان برای مرحوم آیت‌الله مصباح باد ‌می‌کند مثل پایداری‌هایی که این روزها ساکت شده‌اند تا سر سفره غنیمتی دولت آینده به اندازه یک لقمه هم عقب نیفتند، از سر سیاسی‌کاری نیست! 🔹ما بچه بودیم و اگرچه اینستا و تلگرام و... نبود، اما بالاخره شبهه و وسوسه از هر سوراخی بود راه خودش را پیدا می‌کرد و می‌آمد داخل روح و جانمان. روزهای سختی بود، روزهای دولت دوم خرداد. تا دلتان بخواهد روزنامه داشتند، مجله داشتند، می‌نوشتند، تیتر می‌کردند، روی جلد می‌بردند و آتش می‌انداختن به خرمن اعتقادات ما. و ما را کتابها و سخنرانی‌های نجات داد. 🔹نمی‌ترسید، کم نمی‌آورد، کپ نمی‌کرد، محافظه‌کار نبود، از ترس فحشهای زنجیره‌ای‌های زنجیری در روزنامه‌های فردایشان، تیغ سخنرانی‌های پیش از نماز جمعه تهرانش را کند نمی‌کرد. می‌دید چطور دارند میزنند به ریشه اسلام و انقلاب و چطور ماها داریم دست می‌کشیم به لبه‌های دره تا شاید تکه سنگی، ریشه بیرون زده‌ای، ساقه خمیده‌ای پیدا کنیم و چنگ بزنیم و سقوط نکنیم. 🔹حالا زورمان می‌آید بعد از دوم خردادی‌های علیه ما علیه، یکی به اسم پسر شهید و... بر قبر مطهر او هم اسب براند. اصلا نامردی‌ست اگر آبرویی که او از خود خرج کرد برای نسل ما را فراموش کنیم و بگذاریم هی از اینطرف و آنطرف به او جسارت کنند؛ نمک‌نشناسی‌ست. تازه حرمت عالم و فقیه در اسلام و لزوم دفاع از او هم جای خود. بی‌خیال این هتاکی هم نمی‌شویم. همین. @teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مقاله‌ای که دکتر گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان درباره انتصابهای فامیلی نوشته را یخوانید. خیلی خوبه. 🔻حتی دیگه بعنوان رعیت هم برای ما سهمی از مملکت قائل نیستن. @teribon_ir
🔻 ناموسا ماله رو داری؟! @teribon_ir
⭕ بیایید برای هاشمی رفسنجانی دعا کنیم! 🔻یکی از افرادی که در شبهای قدر و مواقف استجابت دعا وسوسه میشوم برایش دعا کنم و حتی فاتحه‌ای بخوانم، مرحوم هاشمی رفسنجانی ست! واقعا تلاش و ممارست آن مرحوم در ثبت خاطرات روزانه به قدری ستودنی‌ست که گاهی فکر میکنم ارزشش را دارد اگر 364 روز سال بد و بیراه بارش میکنیم، لااقل یکبار هم دعایش کنیم. البته آن کتب خاطرات به جهات مختلف می‌تواند مورد توجه و قدردانی و حائز اهمیت باشد اما برای شخص بنده بیش از هرچیز از این جهت خواندنی است که به نظرم بهترین و مهمترین سند شناخت و آشنایی با «اشرافیت انقلابی»ست. 🔻شرح میدهم: من هر وقت بخشهایی از کتابهای خاطرات آن مرحوم را میخوانم با خودم میپرسم چرا یک روحانی باید رویش بشود این را که در روز تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده، بنویسد و بعد چاپ کند؟ ببینید! اینکه در تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده را کار ندارم ها، اینکه این را نوشته و چاپ کرده را میگویم! یا مثلا چرا باید بنویسد و منتشر کند که برای پسرش در حول و حوش بیست سالگی، سفارش کرده تا عضو هیئت مدیره کشتی‌رانی شود؟ یا از این قبیل موارد که در کتب خاطراتش پر است. یعنی خود آن کارها که بد است و اشرافی‌ست و تبعیض‌آمیز است و پارتی بازی‌ست و... به درک، خود این ثبت و انتشار واقعا عجیب است. 🔻در واقع این مسئله بیش از اینکه از سر تعهد به تاریخ و آیندگان و شفافیت و گردش آزاد اطلاعات و این قبیل خزعبلات باشد، ناشی از یک اعتماد بنفس اشرافی‌ست که تو نه تنها به خودت حق می‌دهی چنین غلط‌هایی بکنی بلکه حتی انقدر آن را حق می‌دانی که هیچ ابایی نداری آن را جار بزنی و برای همیشه تاریخ در مقابل دید‌گان بقیه قرار دهی. 🔻از این جهت است که عرض میکنم کتب خاطرات هاشمی مهمترین سند آشنایی با چیزی است به نام اشرافیت انقلابی. چیزی که در آن شما به صرف دخیل بودن در انقلاب و مدیر بودن در جمهوری اسلامی کاملا حق داری متفاوت زندگی کنی. اشرافیتی که به شما حق می‌دهد حالا که داری امور رعیت را تدبیر می‌کنی، بیش از آنها از امکانات برخوردار باشی. حالا که روزی پانزده شانزده ساعت از این جلسه به آن جلسه به فکر آب و نان رعیت هستی، حق داری هشت ساعت بقیه را در خانه لوکس بالای شهرت استراحت کنی. حالا که روز و شب برای امورات این مردم وقت گذاشتی، حق داری دو تا سفر تفریحی کیش و خارج و... بروی. حالا که داری فکر میکنی چطور برای آینده توله‌های رعیت شغل و مسکن بسازی، حق داری بچه خودت را مدرسه گران‌قیمت بفرستی و پیش پیش برایش شغل کنار بگذاری. حالا که داری از تمام توانت برای جا انداختن استفاده از کالای ایرانی که سودش در جیب خود رعیت میرود و برای خود او شغل ایجاد میشود، استفاده میکنی، حق داری خودت کالای خارجی با کیفیت استفاده کنی. حالا که داری تلاش میکنی روشهای نوینی مثل قرعه کشی فروش خودرو برای کاهش قیمت بازار و کارخانه ابداع میکنی، حق داری خودروی ایمن خارجی سوار شوی. و حق داری خانه تخفیفی از دم قسط بگیری، و حق داری به اسم خیریه چند هزار متر زمین بگیری، و حق داری... 🔻دعوای این روزها و همه روزهای پس از انقلاب سر همین است. طبقه‌ای از مدیران ایجاد شده که فکر میکنند چون دارند خدمت میکنند (خدمت میکنند؟!) حق دارند بیشتر برخوردار باشند، حق دارند بهتر بخورند، بهتر بگردند، بهتر بپوشند، بهتر سوار شوند، بهتر تربیت شوند، بهتر آموزش ببینند و... 🔻چون اگر آنها خانه و سفر و تفریح خوبی داشته باشند و خوب استراحت کنند و ماشین خوبی داشته باشند و ایمن بمانند و دغدغه مدرسه وتربیت بچه نداشته باشند و وقت ذهنشان باز باشد و... بیشتر میتوانند به رعیت خدمت کنند و سودش در جیب همان رعیتی میرود که از قضا این روزها یک کم پررو شده است و دارد جفتک می‌اندازد و سبک زندگی اینها را با آرمانهای انقلاب و مدل حکومت داری امیرالمومنین و حرفهای امام و رهبری مقایسه میکند. 🔻ما دچار چنین طبقه‌ای شده‌ایم. و خدا نگذرد از هاشمی رفسنجانی که پایه‌گذار چنین منش ومرامی بود و این را تئوریزه و توجیه کرد. حالا اینکه آن فاتحه و طلب رحمت اول متن این لعن و نفرین را میشورد یا برعکس، نمیدانم! اما هرچه هست مطمئنم اگر نبود شجاعت و جسارت (والبته شاید تا حدی وقاحت!) هاشمی رفسنجانی در ثبت این خاطرات، ما این روزها به این راحتی نمیتوانستیم از پس نفاق و ظاهرسازی این طبقه مدیران اصولگرا و اصلاح‌طلب به این شناخت دقیق برسیم. @teribon_ir