🔸#احیاء_دینگرایی_با_فروپاشی_کمونیست
با پایان جنگ جهانی دوم و در دوره خروشچف در دهه 1960، جریانات اسلامستیزانه در قالب برنامههای تبلیغات مجددا بروز و ظهور یافتند. این تبلیغات تغییر کاربری مساجد، تلاش برای جایگزینی ملیگرایی با سنتهای اسلامی، ارتباط دادن اسلام با عقبافتادگی، خرافات و تعصب را در بر میگرفت.
از 1979 با مداخله نظامی شوروی در افغانستان و افزایش روزافزون ظهور احیاگران اسلامی در چندین کشور دیگر، جریانات اسلامستیزانه بیش از پیش تشدید شد.
علاوه بر این در حوزههای فرهنگ، هنر و آموزش نیز اقدامات متعددی صورت گرفت. تلاشهای زیادی برای روسیسازی سبک زندگی مردم مسلمان تاجکستان انجام شد، بهنحوی که از این پس سنتهای غیراسلامی روسی به بخشی از زندگی تاجیکان بدل شده بود.
سالنهای موسیقی اپرا و رقص باله در دوشنبه تاسیس شدند، جشنهای سال نو میلادی برای تاجیکان جشن گرفته شد، مشروبات الکلی روسی بهعنوان بخشی از سبد غذایی خانوار تاجیک بهویژه در اعیاد و مراسمات بدل گردید. علاوه بر این مقامات شوروی با ایجاد سیستم آموزشی پیشرفته به استحکام زبان روسی در تاجیکستان و حذف تدریجی آموزههای اسلامی و جایگزینی آنها با نسخههای سکولار پرداختند.
با تمام این اقدامات اما دین خاستگاه خود را در میان مسلمانان آسیای مرکزی حفظ نمود که این امر تا حد زیادی به ویژگیهای فکری- فرهنگی این منطقه و قرائت منحصر به فرد صوفیانه مردم آسیای مرکزی از اسلام متکی بود.
وستانیوز(فراخط)
مطالعات آمریکا اروپا
🔸#احیاء_دینگرایی_با_فروپاشی_کمونیست با پایان جنگ جهانی دوم و در دوره خروشچف در دهه 1960، جریانات ا
🔸#احیاء_دینگرایی_با_فروپاشی_کمونیست
دوران حاکمیت 70 ساله اتحاد جماهیر شوروی تاریکترین دوره در تاریخ آسیای مرکزی برای اسلام و مسلمانان به حساب میآید. سختترین سیاستهای ضداسلامی شوروی از اواخر دهه 1920 تا آخر دهه 1930 بهعنوان بخشی از برنامه دینستیزی کمونیسم در قبال مسلمانان صورت گرفت.
در این دوره بسیاری از چهرههای مذهبی اسلامی کشته شده و آموزش اعمال مذهبی بهشدت کاهش یافت. اما با آغاز جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به شوروی در 1941، به دلیل نیاز رهبران کمونیست به نیروی انسانی برای شرکت در جنگ، سیاستهای رسمی در قبال اسلام معتدلتر گردید.
یکی از مهمترین تغییرات این دوره تاسیس انجمن مسلمانان آسیای مرکزی در 1943 بود که همچون سه سازمان مشابه برای دیگر مناطق مسلماننشین شوروی، توسط کرملین کنترل میشد. اگرچه این ساختارها برای جمعیت گسترده مسلمانان آن زمان کافی نبود، اما نخستین زمینههای قانونی برای ایجاد موسسات مذهبی، آموزش مذهبی و به جا آوردن فرائض اسلامی در شمار محدودی از مساجد فراهم آمد.
وستانیوز(فراخط)
مطالعات آمریکا اروپا
🔸#احیاء_دینگرایی_با_فروپاشی_کمونیست دوران حاکمیت 70 ساله اتحاد جماهیر شوروی تاریکترین دوره در تا
🔸#احیاء_دینگرایی_با_فروپاشی_کمونیست
یکی از مشخصههای آخرین سالهای شوروی و آغاز زمزمههای استقلال، گرایش روزافزون به آموزههای اسلامی، بهویژه میان جوانان بود.
این امر موجب شد در دوره پساشوروی اسلام به عنصر مهمی در مباحثات ملیگرایانه روشنفکران تاجیک بدل شود. در اواخر 1989، مسامحت نسبی در قبال دین در دوره گورباچف موجب نوعی احیاء نسبی در گرایشات و عمل به فرائض دینیِ اسلام و مسیحیت ارتدوکس گردید. در این دوره مساجد جدیدی تاسیس شدند و آموزش اسلامی و مشارکت در امور دینی افزایش یافت.
در این ایام خطیبان مسلمان جدیدی در تاجیکستان ظهور یافتند و اقتدار رسمی انجمن مسلمانان آسیای مرکزی که در تاشکند مستقر بود، در تاجیکستان فروریخت. تاجیکان مرجع دینی مستقل خود را یافتند و به اتکاء به ازبکستان در امور دینی پایان دادند.
این امر موجب شکوفایی روند احیاء دینی تاجیکستان پس از فروپاشی گردید. روشنفکران و روحانیون برجسته تاجیک همچون حاج اکبر تورجانزاده (که از 1988 قاضی کلان تاجیکستان بود) و مرحوم سیدعبدالله نوری (رهبر گروههای اپوزوسیون در فرایند صلح و موسس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان) نقش بیبدیلی در این سالها ایفا نمودند.
آمار و اطلاعات کمی و کیفی پس از استقلال همچون مشارکت مردم در امور دینی، تعداد فضاهای مذهبی همچون مساجد و موسسات مذهبی، آموزش مذهبی و دانش دینی مردم و ... گویای احیاء دینی در تاجیکستان پس از استقلال است.
وستانیوز(فراخط)
🔸 #هویت_اسلامی_تاجیکها
یکی از مهمترین مسائل پس از #استقلال تاجیکستان و درواقع تمام جمهوریهای آسیای مرکزی، بحران هویت بود. در دوران اتحاد جماهیر شوروی تلاشهای بسیاری برای کمرنگ ساختن مولفههای هویتی قومی- مذهبی جمهوریها و جایگزینی آن با هویت ملی شوروی صورت گرفته بود.
سنتها و فرهنگهای روسی از این پس نمود بیشتری در زندگی روزمره مردم این منطقه داشتند و نسلهای جدیدتر دانش و گرایش بیشتری به روسیه در مقابل اجداد و نیاکان خود داشتند. بهویژه در زمینه مذهب که ریشهای عمیق و هزاران ساله در ماوراءالنهر داشت و اینک بهدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط کمونیستها در شرف فراموشی بود.
البته باصرف نظر از محدودیتهای «سخت» اعمال شده در قبال مردم این مناطق همچون تخریب مساجد، زندانیکردن، تبعید و قتل چهرههای تاثیرگذار و جریانسازِ فرهنگی و مذهبی جمهوریها، اعمال قوانین محدودکننده در زمینه آموزش و مشارکت در امور فرهنگی-مذهبی و ...، مولفههای نرم قدرت شوروی تاثیر بیشتری بر مردم این منطقه داشت.
تقریبا عمده روشنفکران تاجیک که نمادهایی از مدرنیته را از نزدیک مشاهده کردند در مسکو و سنتپترزبورگ تحصیل کرده بودند. ساختار روشنفکری و ظهور نخبگان تحصیلکرده جدید در تاجیکستان نیز با مدیریت روسها در دوره اتحاد جماهیر شوروی شکل یافته بود.
علاوه بر این تبلیغات آن زمان رهبران کمونیست برای قرار دادن شوروی بهعنوان یک ابرقدرت جهانی و برابری استراتژیک آن با ایالات متحده آمریکا، ترویج و تبلیغ نمادهای پیشرفت و توسعه شوروی همچون تسلیحات مدرن، موشکها دوربرد و صنایع فضایی که در گوشه و کنار شهرهای آن زمان یافت میشد نیز برای مردم جمهوریهای کوچک آسیای مرکزی، ازجمله تاجیکستان جذابیت داشتند.
امروزه نیز حتی با تشدید بحران هویت و ضعفهای ساختاری دولتهای مستقل شکل گرفته بسیاری از مردم این مناطق جلوههایی از شکوه و برازندگی ملی دوره شوروی را آرزو میکنند.
در نخستین روزهای پس از استقلال و ظهور ثبات نسبی در تاجیکستان با سپری شدن جنگ داخلی و به نتیجه رسیدن فرایند صلح میان گروههای اپوزوسیون و دولت رحماناف، کم کم بحران هویتی جلوههای بیشتری به خود دید.
دولت تاجیکستان در تلاش بود تا هویت نوینی را در تاجیکستان بر مبنای مولفههای غیرمذهبی و با اتکاء به ملیگرایی شکل دهد. نخستین و مهمترین ابزاری که رحمان به آن متوسل شد تاریخ بود.
سلسله سامانیان که در مناطقی از تاجیکستان کنونی مستقر بودند مبنای این دیدگاه تاریخی دولت تاجیکستان قرار گرفت. دولت تاجیکستان از این پس اهتمام ویژهای به ملی کردن این نمادهای تاریخی صورت دادند که از جمله آنها میتوان به نامیدن پول ملی کشور به نام سامانی و ساخت نمادهای تاریخی و مجسمههای گوناگون از شخصیتهای تاریخی ایران باستان در گوشه کنار شهر دوشنبه اشاره کرد.
حتی خود امامعلی رحمان اقدام به نگارش کتابی با عنوان «تاجیکان در آئینه تاریخ: از آریان تا سامانیان» نموده و آموزش آن در مدارس تاجیکستان اجباری شد.
در کنار این اقدامات، در راستای سیاستهای دوره شوروی، دولت تاجیکستان تلاشهای زیادی را نیز برای از میان برداشتن مولفههای اسلامی از هویت مردم این کشور صورت داده است. البته توجیه دولت مقابله با اسلام سنتی تاجیک بوده و مدعی از میان برداشتن مولفههای خارجی اسلام است.
اما به رغم تمام این تلاشها، از میان برداشتن مولفههای اسلامی هویت تاجیکها صورت نگرفته است. چه بسا بحران هویتی بهوجود آمده در این کشور در نتیجه قرار دادن مبنای سکولار برای دولت، ملت و هویت تاجیکها هصورت گرفته است. اما بهرغم تمامی این تلاشها، حضور و نفوذ اسلام در لایههای عمیق و درونی هویت تاجیکها موجب شده با فرایند تقابلی صورت گرفته، این هویت به نوعی تحکیم و تثبیت هم شود تا حدی که بعضا دولت هم مجبور میشود خود را سردمدار و پیشقراول اسلام در کشور جلوه دهد.
در جامعه امروزِ تاجیکستان که نظامی فاقد قانونمداری و مستبد، با فساد ساختاری گسترده وجود دارد، اسلام به تاجیکها کمک میکند تا زندگی روزمره و معیارهای اخلاقی خود را با آن تنظیم نمایند. درحالیکه کشور مملو از ارتشاء شده و بیعدالتی در نظام مالکیت حاکم است، اخلاق اسلامی مقاومت میکند. مقررات اسلامی ازجمله زکات به فقرا و مستمندان یاری میرساند.
علاوه بر این، اسلام در طول بحرانهای گوناگون تاجیکها از حمله مغول تا فشارها و جنگها دوره روسیه تزاری و خفقان کمونیستی و دوران جنگ داخلی، مامن و پناهگاهی برای حفظ مردم این کشور بوده است. بهویژه ماهیت تصوفگونه اسلامِ تاجیکها که نقش موثرتری در این راستا ایفا نموده است.
وستانیوز(فراخط)
🔸جنگ جهانی دوم1941-1942
پنساکولا پرل هاربر را در 29 نوامبر 1941 که عازم مانیل در فیلیپین بود، ترک کرد. پس از حمله به پرل هاربر، کاروان به سمت استرالیا رفت و در 22 دسامبر وارد بندر بریزبن شد. پنساکولا در 19 ژانویه 1942 به پرل هاربر بازگشت و در 5 فوریه برای گشت زنی در مسیرهای جزایر ساموآ به دریا رفت.
هواپیماهای اژدر افکن دریاسالار اسپروانس و بمب افکن های شیرجه زن به ناوهای ژاپنی حمله کردند. آکاگی و کاگا در آتش سوختند و سوریو به شدت آسیب دید چهارمین ناو ژاپنی ها (هیریو) که عملیاتی بود حملاتی علیه یورک تاون انجام داد و باعث شد ناوهای آمریکایی به ان وهیریو بارها در آتش گرفت. در همین حال، یورکتاون توسط سه بمب مورد اصابت قرار گرفته بود برای زندگی خود میجنگید. پنساکولا به سمت یورک تاون رفت تا کمک کند اما یورک تاون غرق شده بود.
در 26 اکتبر هواپیماهای شناسایی یک ناو ژاپنی و را پیدا کردند و نبرد جزایر سانتا کروز را آغاز شد. در طی نبرد هورنت آسیب شدیدی دید که خدمه مجبور شدند آن را رها کنند و بعد
پنساکولا 188 بازمانده را از هورنت را نجان داد و آنها را در نومئا پیاده کرد.
وستانیوز(فراخط)
🔸خلیج فارس در منابع مورخان عرب
🔺بحرفارس، البحر الفارسي، الخليج الفارس و خليج فارس عبارات و واژههایی است که مورخان عرب مسلمان در معرفی و اشاره به خلیج تا ابد فارس از آن بهره بردهاند. در آثار مربوط به دوره اسلامی و آثار نویسندگان عربی میتوان بیش از 30 کتاب جغرافیایی، تاریخی، ادبی یا کتابهای تفسیر اصول اخلاقی و حقوقی، از دانشمندان مسلمان و عرب زبان مورد شناسایی قرار داد، که از خلیج فارس نام بردهاند. ابن حوقل، ابن خردادبه و استخری، سه تن از جغرافیدانان صاحبنام عرب مسلمان در آثار خود خلیج فارس را در زمره مبادی مهم بازرگانی در مشرق زمین و به ویژه در صدر اسلام دانستهاند. در حقیقت مورخان عرب، ایرانی، مسلمان و غیر مسلمان اتفاق نظر دارند که دریای پارس یکی از معابر آبی کهن ایرانیان است. ابن بلخی، مورخ عرب و ایرانی الاصل که از نجبای باختر است در «فارسنامه» خود تنها خلیج فارس را میشناسد و راههای خلیج فارس را به مناطق مختلف ایران و سرزمینهای دور و نزدیک دیگر با ذکر فواصل آنها را نام برده است.
🔺کتاب حدود عالم من المشرق الی مغرب که قدیمیترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی است و در 372 هجری تالیف یافته بیان میکند: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد با پهنای اندک تا به حدود سند.»
🔺همچنین محمد بن نجیب بکیران در کتاب «جهان نامه» که نسخه آن در روسیه چاپ شده و از تالیفات فارسی همان قرن است، مینویسد: «بحر کرمان پیوسته است به بحر مکران و جزیره کیش که مروارید از آنجای آورند در این دریاست و چون از بحر کرمان بگذری بحر پارس باشد و طول این دریا از حدود عمان تا نزدیکی سراندیب بکشد و بر جانب جنوب او جمله زنگبار است.»
🔺ابوبکر احمد بن محمدبن اسحاق بن ابراهيم الهمداني مشهور و معروف به ابن الفقيه در اثر جغرافيايي معروف خود«مختصر کتاب البلدان» که در سال 279ق تأليف شده درباره خليج فارس مینویسد: «بدان که درياي پارس و هند از براي پيوستگي به يکديگر هر دو يک دريا هستند.»
🔺ابوعلي احمد بن عمر بن رسته نیز در اثر خود با عنوان «الاعلاق النفيسه» میآورد: «اما درياي هند، از آن خليجي به سوي ناحيت پارس بيرون آيد که خليج فارس نام دارد... و بين اين دو خليج يعني خليج احمر و خليج پارس سرزمين حجاز و يمن و ديگر بلاد عرب واقع است.»
🔺ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله بن احمد بن خرداد به خراساني در کتاب خود «المسالک و الممالک» در اين باره مينويسد: «گروهي از اين رودها به سوي بصره و گروهي به سوي مذار (شهري بين واسط و بصره) روانند و سپس همه آنها به درياي پارس ميريزند.»
🔺یکی دیگر از مورخان عرب که نام خلیج فارس را در اثر خود آورده بزرگ بن شهريار الناخذاه هرمزي (ناوخداي هرمزي) است که در «عجايب الهند» از بحر فارس براي معرفي خليج فارس استفاده کرده است. ابواسحاق ابراهيم بن محمد الفارسي الاصطخري هم نیز در کتاب «مسالک الممالک» از همين عبارت بحر فارس براي معرفي نام خليج فارس استفاده ميکند.
🔺ابوريحان محمد بن احمد البيروني الخوارزمي نيز در آثار خود واژههاي درياي پارس ـ خليج پارس ـ بحر پارس را براي معرفي خليج فارس ذکر کرده است.
🔺ابن حوقل در اثرش « صورﺓ الارض» و بشاري در کتابش احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم که به ترتيب در سالهاي 367ق و 375ق تأليف شدهاند، واژه «بحر فارس» را به جاي خليج فارس به کار بردهاند در کتاب «حدودالعالم من المشرق الي المغرب» هم در معرفي خليج فارس از عبارت « خليج فارس» بهره گرفته شده است.
🔺ابن حوقل در «صورة الارض»، محمد بن نجيب بکيران در «جهان نامه»، ابن البلخي در «فارسنامه»، شرفالزمان طاهر مروزي در «طبايع الحيوان»، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ادريس در کتاب «نزهه المشتاق في اختراق الآفاق»، شهابالدين ابوعبدالله ياقوت بن عبدالله حموي رومي در اثر مشهور خود «معجمالبلدان»، ابوعبدالله زکريا بن محمد بن محمود قزويني در «آثارالباقيه و اخبارالعباد»، ابوالفداء در «تقويمالبلدان» و شمسالدين ابوعبدالله محمد بن ابي طالب الانصاري الدمشقي الصوفي در «نخبةالدهر في عجايب البر و البحر» از واژههای بحر پارس، دریای پارس و بحر فارس برای معرفی خلیج فارس استفاده کردهاند.
وستانیوز(فراخط)
هدایت شده از مدرسه مهارتهای "فراخط"
🔴 بررسی اتفاقات اخیر ایران در بستر نظم نوین جهانی
💢بروزترین تحلیلها و اطلاعات نظم نوین جهانی، جنگ ترکیبی، قفقاز و...
با حضور برترین اساتید صداوسیما
💢ارایه مدرک، ابزارهای آموزشی و محتوای تکمیلی
عرضه به چهارمیلیون کاربر ایرانی
اطلاعات تکمیلی به زودی
💎فراخط همیشه برخط
هدایت شده از غرب آسیا
معرفی دوره آموزشی فراخط
بزودی منتشر میشه، این شروع یک برنامه آموزشی مفصل برای مخاطبین وستانیوز(فراخط) هستش✌️
🔸هویت اسلامی تاجیکهای تاجیکستان
یکی از مهمترین مسائل پس از #استقلال تاجیکستان و درواقع تمام جمهوریهای آسیای مرکزی، بحران هویت بود. در دوران اتحاد جماهیر شوروی تلاشهای بسیاری برای کمرنگ ساختن مولفههای هویتی قومی- مذهبی جمهوریها و جایگزینی آن با هویت ملی شوروی صورت گرفته بود.
سنتها و فرهنگهای روسی از این پس نمود بیشتری در زندگی روزمره مردم این منطقه داشتند و نسلهای جدیدتر دانش و گرایش بیشتری به روسیه در مقابل اجداد و نیاکان خود داشتند. بهویژه در زمینه مذهب که ریشهای عمیق و هزاران ساله در ماوراءالنهر داشت و اینک بهدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط کمونیستها در شرف فراموشی بود.
البته باصرف نظر از محدودیتهای «سخت» اعمال شده در قبال مردم این مناطق همچون تخریب مساجد، زندانیکردن، تبعید و قتل چهرههای تاثیرگذار و جریانسازِ فرهنگی و مذهبی جمهوریها، اعمال قوانین محدودکننده در زمینه آموزش و مشارکت در امور فرهنگی-مذهبی و ...، مولفههای نرم قدرت شوروی تاثیر بیشتری بر مردم این منطقه داشت.
تقریبا عمده روشنفکران تاجیک که نمادهایی از مدرنیته را از نزدیک مشاهده کردند در مسکو و سنتپترزبورگ تحصیل کرده بودند. ساختار روشنفکری و ظهور نخبگان تحصیلکرده جدید در تاجیکستان نیز با مدیریت روسها در دوره اتحاد جماهیر شوروی شکل یافته بود.
علاوه بر این تبلیغات آن زمان رهبران کمونیست برای قرار دادن شوروی بهعنوان یک ابرقدرت جهانی و برابری استراتژیک آن با ایالات متحده آمریکا، ترویج و تبلیغ نمادهای پیشرفت و توسعه شوروی همچون تسلیحات مدرن، موشکها دوربرد و صنایع فضایی که در گوشه و کنار شهرهای آن زمان یافت میشد نیز برای مردم جمهوریهای کوچک آسیای مرکزی، ازجمله تاجیکستان جذابیت داشتند.
امروزه نیز حتی با تشدید بحران هویت و ضعفهای ساختاری دولتهای مستقل شکل گرفته بسیاری از مردم این مناطق جلوههایی از شکوه و برازندگی ملی دوره شوروی را آرزو میکنند.
در نخستین روزهای پس از استقلال و ظهور ثبات نسبی در تاجیکستان با سپری شدن جنگ داخلی و به نتیجه رسیدن فرایند صلح میان گروههای اپوزوسیون و دولت رحماناف، کم کم بحران هویتی جلوههای بیشتری به خود دید.
دولت تاجیکستان در تلاش بود تا هویت نوینی را در تاجیکستان بر مبنای مولفههای غیرمذهبی و با اتکاء به ملیگرایی شکل دهد. نخستین و مهمترین ابزاری که رحمان به آن متوسل شد تاریخ بود.
سلسله سامانیان که در مناطقی از تاجیکستان کنونی مستقر بودند مبنای این دیدگاه تاریخی دولت تاجیکستان قرار گرفت. دولت تاجیکستان از این پس اهتمام ویژهای به ملی کردن این نمادهای تاریخی صورت دادند که از جمله آنها میتوان به نامیدن پول ملی کشور به نام سامانی و ساخت نمادهای تاریخی و مجسمههای گوناگون از شخصیتهای تاریخی ایران باستان در گوشه کنار شهر دوشنبه اشاره کرد.
حتی خود امامعلی رحمان اقدام به نگارش کتابی با عنوان «تاجیکان در آئینه تاریخ: از آریان تا سامانیان» نموده و آموزش آن در مدارس تاجیکستان اجباری شد.
در کنار این اقدامات، در راستای سیاستهای دوره شوروی، دولت تاجیکستان تلاشهای زیادی را نیز برای از میان برداشتن مولفههای اسلامی از هویت مردم این کشور صورت داده است. البته توجیه دولت مقابله با اسلام سنتی تاجیک بوده و مدعی از میان برداشتن مولفههای خارجی اسلام است.
اما به رغم تمام این تلاشها، از میان برداشتن مولفههای اسلامی هویت تاجیکها صورت نگرفته است. چه بسا بحران هویتی بهوجود آمده در این کشور در نتیجه قرار دادن مبنای سکولار برای دولت، ملت و هویت تاجیکها هصورت گرفته است. اما بهرغم تمامی این تلاشها، حضور و نفوذ اسلام در لایههای عمیق و درونی هویت تاجیکها موجب شده با فرایند تقابلی صورت گرفته، این هویت به نوعی تحکیم و تثبیت هم شود تا حدی که بعضا دولت هم مجبور میشود خود را سردمدار و پیشقراول اسلام در کشور جلوه دهد.
در جامعه امروزِ تاجیکستان که نظامی فاقد قانونمداری و مستبد، با فساد ساختاری گسترده وجود دارد، اسلام به تاجیکها کمک میکند تا زندگی روزمره و معیارهای اخلاقی خود را با آن تنظیم نمایند. درحالیکه کشور مملو از ارتشاء شده و بیعدالتی در نظام مالکیت حاکم است، اخلاق اسلامی مقاومت میکند. مقررات اسلامی ازجمله زکات به فقرا و مستمندان یاری میرساند.
علاوه بر این، اسلام در طول بحرانهای گوناگون تاجیکها از حمله مغول تا فشارها و جنگها دوره روسیه تزاری و خفقان کمونیستی و دوران جنگ داخلی، مامن و پناهگاهی برای حفظ مردم این کشور بوده است. بهویژه ماهیت تصوفگونه اسلامِ تاجیکها که نقش موثرتری در این راستا ایفا نموده است
وستانیوز(فراخط)
🔸تمدن ایلام باستان (هالتاماتی)
هالتاماتی سرزمینی باستانی بود ، که نخستین بار در هزاره پنجم قبل از میلاد ، در عرصه جهانی ظهور پیدا کرد . شوش قلب تپنده این تمدن و پایتخت آن بشمار میرفت. قلمرو و حیطه این تمدن ، در استان های کنونی ، خوزستان ، لرستان، کهگلویه بویراحمد، فارس،بوشهر،ایلام بود . شهرهای مهم آن عبارت بودند از شوش و آنزان (خوزستان) ، ماداکتو(ایلام) ،خایدالو (لرستان) ، لیان(بوشهر) که طوایف مختلف ایلامی در این شهرها سکونت داشتند .
که این طوایف عبارت بودند از :
آوان ها، سیماشکی ها ، اپرتی ها و انشانی ها ..
از این پس در این کانال به تاریخ سیاسی ، جنگها و اتفاقات مهم این تمدن پرشکوه خواهیم پرداخت.
وستانیوز(فراخط)
مطالعات آمریکا اروپا
🔸تمدن ایلام باستان (هالتاماتی) هالتاماتی سرزمینی باستانی بود ، که نخستین بار در هزاره پنجم قبل از
🔸روابط ایلام و سومر (بخش اول)
قدیمی ترین منبع سومری که نامی از سرزمین و دولت ایلام برده است کتیبه ای مربوط به پادشاه سومری سلسله اول کیش به نام ان-مبرگیسی (En-Mebargisi) در 2700 سال قبل از میلاد مسیح می باشد. در این کتیبه گفته شده است که این شاه به ایلام لشکر کشیده است و از آنجا غنائم بسیار یه چنگ آورده است . با استناد به این منابع می توان به دشمنی بین سرزمین ایلام و سومر پی برد. اما با وجود این جنگها، رابطه اقتصادی و فرهنگی بین ایلام و سومر برقرار بود. بین النهرین به منابع ایلام مانند الوار و سنگ های گوناگون، فلزهایی مانند سرب، مس، قلع و نقره و سنگ های مرمر و خارا و همینطور سنگ های قیمتی و اسب نیاز داشته است و اکثریت لشکرکشی های بین النهرین به ایلام برای اطمینان داشتن از ورود چنین محصولاتی از ایلام به بین النهرین بوده است. ایلامیان نیز برای دست آوردن ثروت های متمرکز و حتی برای جلوگیری از خطر احتمالی از سوی بین النهرین گاها به این سرزمین حمله ور میشدند و اولین پیروزی ایلام بر سومر در کتیبه ای مربوط بین سالهای 2600 تا 2550 قبل از میلاد از پادشاه ایلامی به نام "کوریشک" یاد میکند که توانسته است سومر را تصرف و پادشاه سومر را اسیر کند و به منطقه آوان در ایلام ببرد. هرچند که امروزه محل دقیق آوان مشخص نیست ولی کشمکش بین ایلام و بین النهرین تا قرن ها ادامه داشت.
وستانیوز(فراخط)
30.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اولین تشکیلات ترور سیاسی در ایران
وستانیوز(فراخط)