یک قاعده کلی در میان دولت های داعیه دار #امپراطوری وجود دارد .
آنها چون نوک اهداف خود در مواجهه های بین المللی را توسعه هژمونی خویش می پندارند در هر قضیه ای که ورود کنند به دنبال بهترین شرایط برای خود و بدترین شرایط برای رقیب مقابل هستند ، آنها شاید با #نقاب حل مشکل وارد کارزار شده و یا مذاکرات را به قصد خیرخواهی جلوه دهند اما در آخر با اهرم های بین المللی همفکر خود بازی را به آن نقطه ای که بخواهند میرسانند.
قطعه ای از گفته های #بلین_باگت نویسنده ی لس آنجلسی در مورد مواجهه آمریکا با مساله شیلی در دهه ۷۰میلادی این پیام را می تواند برساند اومیگوید :
"هنگامی که ریچارد #هلمز (رئیس وقت CIA) در ۱۵ سپتامبر ۱۹۷۰ برای ملاقاتی با پرزیدنت نیکسون و هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی او به کاخ سفید دعوت گردید، متوجه شد که قضیه شیلی تا چه حد حاد شده بود. کیسینجر با حالت غضبناکی گفت: 《من نمیدانم چه ضرورتی دارد ما کنار ایستاده و نظاره گر آن باشیم که یک کشور بدلیل بی مسؤلیتی مردم آن، به چنگ #کمونیسم بیفتد》 بعد نیکسون به هلمز دستور داد تا عملیات گسترده ای را علیه دولت جدید سالوادر آلنده (رئیس جمهور وقت شیلی) به مرحله اجرا بگذارد این عملیات ابتدائا بعنوان «#اغتشاش_در_اقتصاد» مطرح شد. در حقیقت یك کودتای مورد حمایت آمریکا سالوادور #آلنده را سرنگون و وی را بقتل رسانید. اما قربانی بعدی این عملیات، ‴دمکراسی‴ در #شیلی بود زیرا سیاست کاخ سفید و فعالیت های سیا منجر به روی کار آمدن یک دیکتاتوری سرکوبگر در شیلی گردید و درمان امریکا برای بیماری شیلی بدتر از خود #بیماری بود.!
🆔 @Terrorofmedia