eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
543 ویدیو
99 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
علاقه امام خميني قدِّس سرُّه به تلاوت قرآن حضرت امام خميني قدِّس سرُّه با قرآن انس بسيار داشت، در شبانه‌روز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن مي‌پرداخت و در هر فرصتي كه به دست مي‌آورد، مشغول تلاوت قرآن مي‌شد، هنگامي كه در پاريس بود، وقتي خبرنگارها براي مصاحبه به محضرش مي‌آمدند، معمولاً حدود ده دقيقه يا يك ربع براي آماده كردن دوربين‌هايشان معطل مي‌شدند، امام در همين فرصت به تلاوت قرآن مشغول مي‌شد، بعضي از حاضران مي‌گفتند: خود را براي مصاحبه آماده كنيد (يعني فعلاً قرآن نخوانيد). فرمود: آيا در اين چند دقيقه وقتم ضايع شود. علاوه بر اين، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان، حضرت امام دستور مي‌داد براي افرادي كه مورد نظر مباركش بود، چند بار قرآن قرائت شود. حتي در روزهاي آخر عمر، كه در بستر بيماري بود، دوربين مخفي لحظه‌هاي دشوار زندگي‌اش را ثبت كرد و همه دريافتند كه در نيمه‌هاي شب قرآن به دست داشت و مشغول تلاوت بود. سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني، ج 5، ص 68 ـ 70. @tezkar
‍ آیت الله کشمیری نماز شب بخوانید. بعضی اعمال مقام می‌آورد مانند نماز شب «عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» که انسان به مقام محمود می‌رسد و مجاور خدا می‌شود. کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم خوشا به حال کسی که خطای خود را ببیند و به عیب خود توجه داشته باشد و عیب دیگران را ندیده بگیرد و خود را کامل و بی نقص نبیند، بلکه در موارد خطا و اشتباه، خود را خطا کار ببیند. ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و هنگام خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد جبران کنیم. در محضر بهجت ص 300 @tezkar
♦️اثر مدوامت بر قرائت سوره ی کهف در شب های جمعه | ▫️از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سوره کهف را در شب های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود. 📕ثواب الاعمال، ص۱۰۷ 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 📍مهم📍 🔸صدای حاج محمد علی خلف زاده از شاگردان عارف توحیدی ، حاج سید هاشم حداد 🔸بیان ِدستوری از ایشان @tezkar
نماز جعفر طیار ‍ آیت الله نـاصری یکی از نمازهای مستحبی که اهل‌بیت:و بزرگان خیلی سفارش کرده‌اند -به خصوص برای حاجت‌های خیلی مهم- نماز جعفر طیار است. انسان، هر مشکلی که دارد، نماز جعفر طیار بخواند، بسیار عالی است. برای هر حاجت مهمی که دارید، این نماز را بخوانید. یکی از امور بسیار مهم که باید عنایت ویژه‌ای به آن داشته باشیم، توسل است. توسل خیلی اثر دارد. گدایی کردن از در خانة‌ خدا و ائمه اطهار تجارتی است که سرمایه نمی‌خواهد. یکی از توسلاتی که بزرگان به آن سفارش می‌کردند، نماز جعفر طیار است که گره‌های بسیار مهم را با آن می‌توان باز کرد. البته شرایطی دارد که رعایت آن‌ها، اثر گذاری‌اش را بیشتر می‌کند. بهترین وجهش این است که روز چهارشنبه و پنج‌شنبه و جمعه را انسان روزه بگیرد و در عصر جمعه نماز جعفر طیار را بخواند و بعد هم مبلغی را هر چند اندک باشد، برای سلامتی حضرت بقیة الله صدقه بدهد و حاجتش را از خدا تقاضا کند که فرموده‌اند: ممکن نیست حاجت او رد شود. اغلب افراد در ماه مبارک رمضان موفق به خواندن نماز جعفر طیار می‌شوند؛ چون در این سه روز، روزه دارند و عموماً شرطش در ماه مبارک رمضان موجود است. @tezkar
‍ ‍ شهید رسولی تابستان ۷۵ بود. به واحد تفحص غرب کشور منتقل شدیم. مسئول این گروه بسیجی کم سن و سال اما بسیار پردل و جرأتی بود از اهالی کرج. او را برادر رسولی صدا می زدند. مهمترین شاخصه او صلابت و شهامت در کار بود. به طوری که بسیاری از فرماندهان عالی رتبه نظامی مطيع دستورات او بودند. پس از ساعتها جستجو در منطقه سومار شهیدی پیدا شد. اما تلاش ما برای یافتن پلاک او نتیجه نداد. برادر رسولی پیکر شهید را در کفن سفید پیچید و بی مقدمه گفت: حاجی دو بیت شعر بگو! من هم یک بیت شعر در همانجا سرودم. رسولی شعر را بر روی کفن شهید نوشت. پیکر شهید به مقر ایلام منتقل شد. برادر رسولی هم برای سرکشی و پیگیری کار راهی مهران شد. در آن ایام، سخت ترین خبر بود. اینکه برادر رسولی در منطقه مهران و در حال جستجوی شهدا به روی مین رفته! حالا گلزار شهدای ملارد کرج مهمان دیگری دارد. شهید محمدرضا رسولی مسئول تفحص غرب کشور. برای مراسم ختم به ملارد رفتیم و برگشتیم. مدتی بعد اعلام شد که خانواده شهید رسولی به منطقه آمده اند. آنها پس از بازدید از محل شهادت پسرشان به مقر ایلام آمدند. شب را مهمان ما بودند. قرار شد بعد ان مجلس دعای توسل برپا کنیم. من بعد از نماز پیکر شهید گمنام را آورده گفتم: این آخرین شهیدی بود که فرزند شما پیدا کرد. این هم دستخط اوست. بعد هم پیکر شهید را در مقابل بچه ها رو به قبله - قرار دادیم و دعا شروع شد. خواهر شهید که در گوشه ای در کنار خانواده اش نشسته بود خیلی گریه می کرد. در اواخر دعا هم ناله ای زد و غش کرد یکی از مسئولین تفحص گفت: در آن جلسه دعا اتفاقات عجیبی افتاد. خانواده شهید رسولی از این شهید گمنام چیزهای عجیبی دیدند! خواهر شهید از مسئول تفحص درخواست نمود که پیکر این شهید گمنام در کنار شهید رسولی دفن شود. گفته بود: من می خواهم برای این شهید غریب و گمنام خواهری کنم. با تقاضای او موافقت شد. بعد از تشییع باشکوه کاروان شهدا، این شهید در کنار شهید رسولی در گلزار شهدای ملارد دفن شد. چند روزی نگذشته بود که خواهر شهیدرسولی دوباره تماس گرفت. ایشان پرسید: آیا در شهر شیراز شهید مفقودی با این مشخصات داریم. و بعد نام شهیدی را گفت. ایشان ادامه داد: دیشب در عالم خواب شهیدی را دیدم که گفت: من همان شهید گمنامی هستم که در کنار برادر تان دفن نمودید. بعد مشخصات خود را گفت. و اینکه اهل شیراز است. بعد ادامه داد: راضی نیستم مرا جابه جا کنید. سنگ مزار مرا هم تغییر ندهید من می خواهم شهید گمنام بمانم. بچه های ستاد مفقودین پیگیری کردند. با شیراز تماس گرفتند و... پس از پیگیری معلوم شد که مشخصات اعلام شده صحیح است. این اسم مریم به یکی از شهدای بی مزار شهر شیراز است. ص167 و 168 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر به قرآن نظر به امام زمان (عج) است آیت الله بهجت @tezkar
کهکشان نیستی سراسیمه همراه او(سید هاشم) و محمد حسن وارد خانه شدیم اهل خانه که ما را می شناختند راه را باز کردند تا کنار جسد استاد برویم صدای شیون و گریه گوش خراش همسر آقا درد دلم را دوباره به بغضی نفس گیر تبدیل می کرد. در اتاق را با دلهره باز کردیم. بدن استاد را در حالتی دیدیم که نشسته و سرش پایین است و با چشمانی باز و خیره، به دیوار تکیه داده و مثل چوب خشک تکان نمیخورد چند لحظه ای بین من و سید هاشم و سید محمد حسن سکوتی پر از تحیّر حاکم شد. نزدیک رفتیم و با دقت به او که گویا هزار سال است از این دنیا رفته نگریستیم سید محمد حسن که اشکهایش خشک شده بود با صدای بلند گفت: نگاه کنید. به رد انگشت اشاره اش نگاه کردیم؛ دیدم قطرات اشک از چشمان استاد در حال سرازیر شدن است. نفسم در سینه حبس شده بود یا للعجب این مرگ نبود؛ این خلع بدنی بود با زمانی طولانی. سید هاشم که از خوشحالی نزدیک بود بال درآورد در حالیکه گوشه چشمی به سمت اندرونی خانه داشت با لبخندی گفت: «آقا در حال تجرد است؛ اهل خانه گمان کرده اند از دنیا رفته است.» پس سید هاشم هم همان را که من فکر میکردم فهمیده بود. نفسی را که گویا در سینه ام صد سال بود که حبس شده، رها کردم گویا عالم در چشمانم به رنگ خود برگشت به قطرات اشک چشم استاد نگاه کردم و در عظمت این مرد فرورفتم. کهکشان نیستی ص 416 @tezkar