eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
522 ویدیو
97 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
‌آیت اللّه جاودان : مثالی از #مراقبه برای #آیت‌اللّه_حق‌شناس در یک درس مسئله را با مثالی بهتر تشریح کرده بودند:«یک وقت گفتم: پروردگارا این مراقبه چگونه است؟ همان طوری که استراحت کرده بودم، چرتم برد، یک دفعه دیدم، باران مثل سیل از آسمان جاری است. بعد یکی در کنار من ایستاد. من[که ابتدا] توجهم به باران بود، تا این طرفم را نگاه کردم، باران قطع شد. گفت: بالاخره فهمیدی مقام مراقبه چه شد؟ مقام مراقبه این است که خودت را در #حضور و #محضر حق تعالی بدانی و ببینی! همین طور که تو به باران توجه داشتی در حال مراقبه بودی. یک آن که غفلت کردی فیض قطع می شود.» بعد هم در ادامۀ کلام #تصفیه و #تزکیۀ نفس را به طور جدی به مراقبه مربوط می‌دانند و می‌فرمایند: «پس بناءً علی هذا تزکیة نفس و تصفیۀ قلب و عروج به مراتب عالیه، جز با مراقبۀ کامل وزحمت زیاد [ممکن] نمی شود: «لایُمکِن الوُصولُ إلاّ بالمواظَبَةِ التّامّةِ عَلیها و الإجتِهادِ الشَّدید فِیها.» باز هم تکرار می کنند: بدون تصفیه و تزکیه هیچ مرتبت عالی در انتظار نیست، و اگر آدمی تصفیه و تزکیه نکرد به جائی نمی‌رسد: «اگر کسی بخواهد به مراتب عالیه برسد باید از راه تصفیۀ  قلب و تزکیه نفس راه را طی بکند که آن هم زحمت زیاد لازم دارد.» تذكرة الاولياء در تلگرام🔻 https://t.me/joinchat/AAAAADyHGCJLTMZ6FtPk2w در اینستاگرام🔻 https://instagram.com/_u/tezkar_insta
♦️کلمات ِبزرگان ِگمنام ِاهل معرفت ملاک مهم | روش انتخاب ادب در موضوعات مختلف ☑️ کانال تذکره اولیاء @tezkar
‌♦️برسانید به دست هر کس که برایتان ارزش دارد♦️ ✨اربعینی مهم درپیش است✨ 📌چرا هیچگاه نوبت ما نمی شود؟ 🔻هدف از این همه زندگی کردن برای ما چیست؟ با سوادبودن و مدرک داشتن واینکه دیگران به ما احترام بگذارند؟ استفاده ازدنیا به اندازه ای که چشمانمان برق رفاه وتفاخر به هوشمندی پربهره بودن از دنیابزند و به دیگران که به این نقطه نرسیدند به چشم آدم های بی عرضه نگاه کردن؟ خدمت به خانواده و زن و فرزند و یا خدمت به دیگران و فراهم کردن آسایش آن ها؟ تحصیلات عالیه کردن و خدمت به جوامع بشری و ساخت جهانی برای بهتر زیستن؟ تکاپو برای رساندن انسان به قله های مطلوب زندگی در دنیا؟ و یا آرمانی بلندتر و تلاش برای جهانی کردن انسانیت و صلح؟ در بهترین حالت ها ما کسی هستیم که در پی آرامش،رفاه،تعالی و خدمت به دیگر انسان ها باشیم. اما شوربختانه 99درصد انسان های استعلا گرا و تعالی محور در این نقطه متوقف می شوند. اینجا دقیقا شاهراه جدایی حقیقت و رسانیدن انسان به نقطه ی حقیقت بلند خویش است. 🔻چرا ما حواسمان نیست که امام به معنای وجودی است که تمام موجودات حقیقت او را قصد و نیت می کنند؟ امام حقیقتی جاری در کیان عالم هاست که تمامی وجود ها او را از نهان ترین زاویه های وجودشان پی می گیرند و به سمت حقیقت او حرکت می کنند. 🔻سوال اینجاست ما به عنوان یک انسان که گویا در میان موجودات غافل ترین نسبت به این معنا هستیم از زندگی چه هدفی داریم؟ اگر کسی بگوید من به دنبال ساخت جهان آرام و زیبا برای انسان هستم باید از او پرسید تو که میدانی مرکز این پرگار هستی امامی است که دَوران حقائق حول محور او رقم می خورد و آرامش و تعالی انسان از بستر وجود او به تمام عوالم سریان دارد،برای او و همراهی او در این حرکت بی کران ِپر خیر که مصدر تمام خیرات نه برای انسان بلکه جمیع ماسوی الله است، چه کرده ای؟ آیا نشنیده ای که او غمگین است. آیا نخوانده ای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىَ الْقَائِمِ بِقِسْطِكَ...الْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ الْوَلِيِّ النَّاصِحِ(بحار ج99) ما که میدانیم او محزون است و تمام موجودات ملک و ملکوت بجز این انسانِ کَنود غافلِ ناسپاس، به حزن او و در حسرت او محزونند. چرا هیچگاه هدف ما این نشد که ما برای او التیام و آرامش باشیم. چرا همیشه نوبت اوست؟ و چرا هیچگاه نوبت ما نمی شود که مرحمی بر زخم ها و چنگ های بشریت بر نهاد او باشیم. کدام مقام بالاتر از کاشف الکرب بودن برای امام زمان خویش؟ از کجا ماه بنی هاشم به مقامی رسید که فرمودند تمامی شهدا روز قیامت به مقام ابی الفضل العباس علیه السلام غبطه می خورند. آیا جز این بود که می خوانیم یا کاشف الکرب عن وجه الحسین...؟ و آیا نبود جز آنکه وقتی بر پیکر شریف مقطع الاعضای برادرش آمد و پیکر او را پاشیده بر بسترکربلا یافت،دشمن از ظهور آثار شکستگی در سیمای سیدالشهداء نوشته است: "بان الانکسار فی وجه الحسین علیه السلام". 🔻چه می شود که ما آرام دل ولی زمانمان باشیم و کدام مقصد و هدف از این بلند تر خواهد بود؟ اگر ما چنین باشیم به قافله سالار ماسوی الله خدمت کرده ایم و بالطبع خدمتی به کل بشریت و غیر بشریت،از آسمان ها و سیارات و کهکشان ها تا دریاها و ماهی ها و شن ها و صدف ها... لکن اعمال ما چنان که در قلب مبارکش منقش می شود و صفحه ی هستی را هر دم ورق می زند و جز حسرت از قاموس ما بر وجود مبارکش نقش نمی بندد. چرا از این حسرت نمردیم و این روایت هیچگاه ما را تکان نداد و از شوق نمردیم که بلکه ما نیز راهی از شبکه های وجودی مان به آن باز کنیم، آنجا که فرمود: عَنْ الصادق ع: لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ(مدینه)وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ.(کافی ج 1ص340) سی نفر که مرحم زخم های او هستند. با او هستند، در محضر او و از شهود و درک محضر او به لایه های بی نهایت توحید نفوذ می کنند. 🔻و اما نکته ی بسیار مهم اربعینی است که پیش رو داریم و قطعا می توانیم در آن حرکت موثری رقم بزنیم. از بیستم شعبان تا عید فطر چهل روز است که از بهترین مواقع برای اربعینیات است. بیاییم در این چهل روز علاوه بر اربعین مراقبه ای و ترک صد در صد گناهان و کنار گذاشتن زخم کردن قلب صاحبمان یک کار،یک توسل،یک خدمت به خلق موثر و ثابت در این چهل روز فقط و فقط وفقط به نیت ظهور او و التیام قلب او انجام دهیم. که قطعا "وفی ذلک فرجکم"، چرا که صادق آل محمد علیه السلام فرمود: َ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي(غیبت نعمانی) اگر او را درک می کردم تمام عمرم را خدمت او می کردم... بلکه در این چهل روز که عمده ی آن را روزه هستیم زَبد رابی وجودمان فنای در دریای بیکران حقیقت و لطف امام اباصالح المهدی ارواحنا له الفداء گردد. المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor
‌دختر شیخ انصاری میگوید: روزی دختر ناصرالدین شاه برای زیارت و دیدار با شیخ وارد منزل ایشان در نجف اشرف شد. آثار زهد عیسوی و علائم ورع یحیوی را در پیشانی شیخ یافت. در اتاق او کمی پشکل-به جای زغال- در منقل مشتعل بود و سفره ای حصیری به دیوار آویزان.در کنار منقل گِلی یک پیه سوز سفالی اتاق را نیمه روشن کرده بود. اینها اسباب اتاق آن قطب دایره ی فقاهت بود! شاهزاده چون وضع اتاق را برانداز کرد نتوانست از اظهار مطلب درونی خود خودداری کند. از این رو گفت:« اگر مجتهد این است پس مولی علی کنی چه میگوید؟!» سخنش هنوز تمام نشده بود که شیخ انصاری از جا برخاست و با ناراحتی فرمود:« چه گفتی؟ این کلام کفرآمیز چه بود؟! بدان که خود را جهنمی کردی، برخیز و از پیش من دور شو. حتی لحظه ای هم در اینجا نمان، زیرا میترسم عقوبت تو مرا هم بگیرد». شاهزاده از تهدیدات شیخ به گریه افتاد و گفت:« آقا! توبه کردم، نفهمیدم، مرا عفو کنید، دیگر از این غلط ها نمیکنم!» شیخ فرمود:« تو کجا و اظهار نظر درباره مولی علی کنی کجا؟ حاجی کنی حق دارد آنگونه زندگی کند، زیرا در مقابل پدر تو باید همانطور زندگی کرد؛ ولی من در میان طلاب هستم. باید حالم و امور زندگانی ام مانند همین طلاب باشد...». #سیمای_فرزانگان زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص427، پانوشت 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
🔸شهادت هنر مردان خداست #آیت_الله_حق_شناس من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم.  به جز بنده وخادم مسجد، این شهید بزرگوار ( احمد علی نیری) هم کلید مسجد را داشت به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است دیدم که یک جوانی در حال سجده است اما نه روی زمین !  بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...." (کتاب عارفانه:ص۱۵) تذکره الولیاء(کلمات وحالات بزرگان اهل عرفان)🔻 @tezkar
‍ ‍ 🌺 🌺 مکافات یکی از گناهانی که خداوند متعال در قرآن مجید برای آن وعده عذاب داده و است، مال مردم را زیاد گرفتن و مال خود را کم دادن است تا جایی که یک سوره به نام کم فروشان و زیاد بگیران نازل شده است.(1) خداوند در این سوره چنین افرادی را وعده عذاب داده (2) و آنان را در حکم قرار داده است. آنجا که می فرماید: "وای بر کافران از مشاهده آن روز بزرگ"(3) امام صادق (علیه السلام) در ذیل این آیه می فرماید : " کم فروشی بوی کفر می دهد " (4) کم فروشان علاوه بر این که خود را مدیون مردم میکند و در روز قیامت باید از عهده خسارات آنان برآیند، در دنیا هم مکافات خواهد شد و مکافات دنیایی کم فروشان این است که محصول آنان به واسطه نیامدن باران، سیل، سرما و آفات از بین می رود و مبتلا به خشكالى و قحلی می شوند و برکت از زندگی آنان برداشته میشود. مناسب است در این جا روایتی را که از زبان نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است بیان کنم تا عبرتی برای گرانفروشان و کم فروشان باشد. آن حضرت روی پنج گناه بزرگ تکیه می کند و پیرامون اهمیت آنها اینگونه می فرماید که : 1. هیچ قوم و ملتی عهد شکنی نکردند مگر اینکه خداوند، دشمنانشان را بر آنان مسلط ساخت( تا ایشان را ذلیل و خوار کند). ۲- هیچ جمعیتی و گروهی به غیر حکم خدا حکم نکردند مگر اینکه فقر و بیچارگی و حیرانی در میان آنان زیاد شد. ۳- در میان هیچ ملت و جمعیتی و منکرات ظاهر نشد مگر اینکه مرگ و میر و در میان آنان فراوان گشت. ۴- هیچ قومی زکات مال خود را منع نکردند و از دادن آن خودداری نمودند مگر اینکه باران رحمت از آنان قطع شد و خشکسالی ایشان را فرا گرفت. 5. هیچ گروه و طایفه ای کم فروشی و گرانفروشی نکردند مگر اینکه زراعت آنان (به وسیله های گوناگونی ) از بین رفت و قحطی ایشان را فرا گرفت.(5) 🌺منابع🌺 1.سوره مطففین 2.سوره مطففین آیه 1 3.سوره مریم آیه 36 4.تفسیر نورالثقلین ج5 ص527 نقل از اصول کافی 5.تفسیر فخررازی ج31 ص88، تفسیر ابوالفتح رازی . تفسیر نمونه ج26 ص243 🌸مکافات عمل ص76 و 77🌸 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
موش دزد.mp3
1.89M
موش دزد #آیت_الله_مجتهدی کانال تذکره الاولیاء @tezkar
‍ ‍ بسمه تعالی ♦️ وجود مقدس امیرالمومنین صلوات الله علیه می فرمایند: قَلیلٌ یَدوُمُ خَیْرٌ مِنْ کَثیرٍ مُنْقَطِعٍ عمل اندکی که تداوم داشته باشد بهتر است کار بسیاری که دوامی نداشته باشد ♦️در مسائل معنوی ما با آفت های بسیاری رو به رو هستیم یکی از مهم ترین این آفت ها مبتلی بودن به اعمال کثیر ولی منقطع است، همراه با این آفت، نتیجه ثابت عدم بهره وری معنوی همیشه همراهی مان خواهد کرد. برای مثال در طول سال ما ایامی را به اعمال سنگین و زمان بر و حتی بعضا کسل کننده برای نفسمان اختصاص می دهیم مثل یک دستور نقل شده از بزرگان یا اعمالی مثل ام داوود،دعای عرفه سید الشهدا صلوات الله علیه، قرائت ادعیه طویل ماه مبارک رمضان و ..... . ودر عین حال بهره ی معنوی چندانی نصیب ما نمی شود هر چند قابل انکار نیست که رحمت واسعه الهی در این ایام جاری و ساریست و ای بسا توفیق برنامه های عبادی و بیش از آن در همین ایام نصیب ما می گردد و ما خودمان را نباید از توفیق انجام این اعمال محروم‌کنیم ولیکن باید مد نظر باشد با برنامه و عمل به کلام "و نظم امرکم" توفیقات بیشتری نصیبمان می گردد. دو نکته را می توان به عنوان علت این ناتوانی ذکر کرد: 🔹️ اول نفس ما توان هضم و بهره وری از این اعمال را کسب نکرده و نصیب ما از این اعمال بعضا تعب جسمانی خواهد بود. 🔹️و دوم نکته مهم تر اینکه منظومه وجود ما فضای کافی برای قرار گرفتن حقیقت این اعمال را به دست نیاورده.‌ علت عمده این ناتوانی ما در بهره وری معنوی به علت فقدان گزاره مهم قلیل یدوم است. چراکه این مطلب لا اقل دو فایده مهم‌برای ما دارد: 🔸️اول ذائقه معنوی مارا رشد می دهد و با تداوم در نفس ما رسوخ کرده و مارا عمیق تر میسازد 🔸️و دوم که اهمیت قابل توجهی دارد این است که مارا عادت به داشتن برنامه و نظم معنوی میکند و ساختار وجود مارا برای جانشینی باطن اعمال منظم‌ می گرداند کانال تذکره الاولیاء @tezkar
#مراقب_اندوخته_های_معنوی_مان_باشیم شیخ عارف کامل ما حضرت حجه الله الحق، آیه الله پهلوانی – قدس الله نفسه الزکیه – به تلامذه سلوکی خود سفارش می کردند که «مراقب باشید تا شیطان، سرمایه ها و اندوخته های معنوی شما را از دستتان نگیرد؛ گاهی سه ماه رجب و شعبان و رمضان را زحمت کشیده اید و اندوخته هایی به دست آورده اید، برای آنکه از دستتان بگیرد و از نتایج آن محرومتان کند، همسرتان را تحریک می کند، تا اوقات تلخی کرده و بهانه جویی کند و شما در برابر رفتار نابجای او که دور از انتظارتان بوده، یک سخن ناشایسته ای بگویید و سرمایه های معنوی و اخروی را از دستتان بگیرد». منبع: #سلوک_با_همسر ، ص هشتاد و پنج کانال تذکره الاولیاء @tezkar
♦️حال و هوای مناجات شعبانیه(۱) دعاکننده در این مناجات شریف باوجود اینکه می داند که خدا به همه نیازها و حوایج او آگاه است(تعرف ضمیری) و با وجود اینکه می داند قلم سرنوشت سراسر امور را مقدر کرده است(و قد جرت مقادیرک علی) اما باز هم تلاش می کند تا توجه خاص خدا را به خود جلب کند. فضای مناجات شعبانیه درباره حوایج دنیوی و حتی مغفرت_ که در بیشتر دعاها مفهومی کلیدی است_ نمی باشد بلکه دعا کننده تلاش می کند با ورود به ساحت های رحمت خاصه، بهره ای از دریای رحمت الهی ببرد چرا که بر اساس آموزه‌های اهل بیت علیهم السلام دعا این توان را دارد که تقدیر را دگرگون کند(بعد ما ابرم ابراما) اگر انقطاع از اسباب حاصل شد(هربت الیک) و چاشنی استکانت و تضرع همراه گردید(مستکینا لک متضرعا الیک) و حالت رجا در دل طلایی گردید آنگاه است که زمینه برای استماع دعا و ندا و استقبال از نجوای دعاکننده فراهم می شود. به رحمت سرزلف تو واثقم ورنه کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن! مناجات خواندن برای همه میسر است اما مناجات کردن کار ساده‌ای نیست و حال و هوای خود را دارد. اصولا آدمی که تا عمق جان تعلق و وابستگی به اسباب دارد، آدمی که قلبش شلوغ است و نجوایی ندارد مجالی هم برای مناجات کردن ندارد... خدا کمک کند حالی داشته باشیم و تا چیزی از شعبان باقی است مناجاتی کرده باشیم همان شعبانی که محفوف به رحمت الهی است.. (شعبان الذی حففته بالرحمة و الرضوان...) قدری دل ها را خلوت کنیم... ماه خدا در راه است و رحمت شعبانیه در آستانه گذر!! (ادامه دارد) #استاد_رفیع_پور #مناجات_شعبانیه تذکره الاولیاء @tezkar
4_5841498763461394668.mp3
4.36M
* #کلیپ_صوتی #شعبان #رمضان بسیار زیبا 🎧 موضوع: توصیه‌های پایانی ماه شعبان برای آماده شدن جهت ماه مبارک رمضان 🎤 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری ‌ ‌⏱ زمان: ۷ دقیقه 📥 حجم: ۴ مگابایت 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
‌سر ارادت ما و آستان‌ حضرت دوست... مروی است که: « خدای-تعالی- ابراهیم را مال بسیار داده، چنان که چهارصد سگ با قلاده زرین در عقب گوسفندان او بودند و فرشتگان گفتند که: دوستی ابراهیم از برای خدا به جهت مال و نعمتی است که به او عطا فرموده. پادشاه عالم خواست که به ایشان نشان دهد که این چنین نیست؛ پس به جبرئیل فرمود که : برو و مرا در جایی که ابراهیم بشنود یاد کن. جبرئیل رفت در وقتی که ابراهیم نزد گوسفندان بود بر بالای تلی ایستاد و به آوازی خوش گفت:« سبوحٌ قدّوس ربّ الملائکه والّروح». چون ابراهیم نام خدای را شنید، جمیع اعضای او به حرکت آمد و فریاد برآورد به این مضمون: کاین مطرب از کجاست که برگفت نام دوست   تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست دل زنده میشود بــه امیـــد وفـــای یــار                   جان رقص میکند ز سماع کلام دوست پس ابراهیم از چپ و راست نگاه کرد. شخصی را بر تلی ایستاده دید. به نزد وی دوید و گفت: تو بودی که نام دوست مرا بردی؟ گفت: بلی. ابراهیم گفت: ای بنده حق! نام حق را یکبار دیگر بگو و ثلث گوسفندانم از آن تو. جبرئیل باز نام حق را گفت . ابراهیم گفت: یکبار دیگر بگو و نصف گوسفندانم از تو. جبرئیل باز نام حق را گفت. حضرت ابراهیم در آن وقت از کثرت شوق بیقرار شد؛ گفت: همه گوسفندانم از تو؛ یکبار دیگر نام دوست مرا بگو. جبرئیل باز گفت. ابراهیم گفت: مرا دیگر چیزی نیست، خود را به تو دادم یکبار دیگر بگوی. جبرئیل باز گفت. پس ابراهیم گفت: بیا مرا با گوسفندانم ضبط کن که از آن توست. جبرئیل گفت: ای ابراهیم! مرا حاجت به گوسفندان تو نیست؛ من جبرئیلم. و حقّا که جای آن داری که خدا تو را دوست خود گردانید، که در وفاداری کاملی، و در مرتبه دوستی، صادق و در شیوه اطاعت مخلص ثابت قدم». لثالی الاخبار،ج1،ص96 @tezkar
📍فروش ویژه آغاز گردید📍 📚 کتاب "ولایت و امامت از منظر عقل و نقل" همزمان با نمایشگاه کتاب، با تخفیف ویژه عرضه می‌شود. قیمت دوره ۳ جلدی: ۲۰۰ هزار تومان قیمت با تخفیف ویژه (۲۰٪): ۱۶۰ هزار تومان برای خرید کتاب، به یکی از این دو روش عمل کنید: 🔸 خرید پیامکی: ارسال عدد ۱۴ به شماره ۱۰۰۰۳۰۲۲ 🔸 خرید اینترنتی از سایت پاتوق کتاب فردا: https://bookroom.ir/fb/4222 ☑ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
عمری ما تو را نگه داشتیم حاج آقا فخر تهرانی میگوید: یک روز من و یکی از دوستانم به نام آقای انشایی در خدمت آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم. آقا شیخ مرتضی تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و کشیدن دستش به اطراف، دنبال تسبیحش میگشت و از ما هم پرسید: «شما این تسبیح مرا ندیدید؟» با این سخن، ما نیز برای یافتن تسبیح ایشان شروع به گشتن کردیم. پس از دقایقی، آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و با بغض فرمود: «ببینید! این امر میتواند به این معنا باشد که خداوند میخواهد به من بفرماید ای مرتضی! عمری است ما تو را نگه داشته ایم وگرنه تو حتی تسبیحت را نیز نمیتوانی نگه داری». آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۱۶۷ و ۱۶۸. 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
‍ 🌺 🌺 قوم شعیب بودند یکی از اقوامی که به واسطه کم فروشی به هلاکت رسیدند و نسل آنان از روی زمین قطع شد قوم لجوج و خودخواه و سرکش شعیب بودند که در سرزمینی اطراف شام به نام "معان" زندگی می کردند ، مذهب و آیین آنان بت پرستی و شرک به خدا بود، بت آنان جنگل و نیزار و دوستی مال و منال بود. گناه این قوم، بود. وقتی آنان جنسی را به مردم می فروختند از سنگ سبک استفاده میکردند و در موقع خریدن از سنگ سنگین و پیمانه بزرگتر استفاده می نمودند. خداوند برای هدایت و ارشاد آنان پیامبری از خودشان به نام " "در میان آنان مبعوث کرد و معجزاتی به او عنایت فرمود. حضرت شعیب، مردم را به ، و به دعوت می کرد، از عاقبت شوم بر حذر می داشت و برای بیدار کردن آنان چنین می فرمود: ای مردم! جمعیت شما کم بود خداوند زیادتان گردانید، فقیر بودید بی نیازتان ساخت، اگر به هدایت و ارشاد من گوش فرا ندهید به عذاب خدا گرفتار خواهید شد. مردم او را مسخره کردند و گفتند: ای شعيب! به ما بگو، آیا این نماز تو، به تو می گوید که ما به عبادت غیر آن چیزی که پدران گذشته ما عبادت می کردند دعوت کنی ؟ واز خرید و فروش و معامله دلخواهانه ما نهی نمایی؟ ما این طور بار آمده ایم و تا به حال هیچ ضرر و زیانی هم ندیدیم، ما از همین راه کم فروشی به ثروت های فراوان رسیدیم. (1) در جواب نصیحت های دلسوزانه حضرت شعیب، چنین گفتند: " ای شیعب تورا سحر کرده اند که این چنین با ما سخن می گویی و ما را از روش گذشتگانمان منع میکنی ، ما هر چه فکر می کنیم، می بینیم تو هم مانند ما بشری بیش نیستی. و ما فکر می کنیم که تو صد در صد از دروغ گویانی(2) وقتی مردم زیر بار حضرت شعیب نرفتند و آن پیامبر مهربان و دلسوز را ساحر و دروغ گو پنداشتند، دل آن حضرت به درد آمد، پرودگار را به یاری خود طلبید و از او خواست که ایشان را به کیفر کفر، فجور، گران فروشی و کم فروشی مکافات کند. در این جا نفرین آن پیامبر الهی به اجابت رسید و خداوند با نازل کردن عذاب او را یاری کرد و قوم او را به هلاکت رسانید و مکافات قوم به این گونه بود که: هفت روز چنان هوا گرم شد که تا آن زمان سابقه نداشت، باد به کلی از وزیدن باز ایستاد و از شدت حرارت همه می سوختند تا اینکه ابری در بیابان پیدا شد. همه مردم به امید آنکه شاید این ابر بارانی داشته باشد به سحرا رفتند و با خوشحالی و سرعت خود را زیر سایه آن قرار دادند که از حرارت طاقت فرسای آفتاب نجات پیدا کنند. وقتی همه مردم از شهر بیرون آمدند و در زیر سایه ابر گرد آمدند عذاب الهی بر آنان نازل شد، بدین گونه که زمین زیر پایشان به لرزه در آمد به طوری که نتوانستند روی پای خود به ایستند و ناچار به زانو در آمدند و روی زمین افتادند. در این حال پاره های آتش از ابر باریدن گرفت و چنان قیامتی بر پا کرد که دنیا کمتر به خود دیده بود، سنگ های آسمانی گداخته شده با صیحه و صاعقه از آن ابر بر سرشان باریدن گرفت که دلهایشان از ترس آب شد و همه به هلاکت رسیدند و جزای اعمال خلاف خود را دیدند.(3) 🌺منابع🌺 1- اقتباس از سوره هود، آیه ۸۹ اقتباس از سوره شعراء، آیه ۱۸ و ۱۸۷ 3.اقتباس از سوره اعراف آیه 90 و 91 ، سوره هود آیه 98 🌸مکافات عمل ص77تا 79🌸 🔻کانال تذکره الاولیاء @tezkar
ساده زیستی ملاهادی سبزواری حکیم بزرگ حاج ملاهادی سبزواری که دارای شاگردان بسیار ممتاز و صاحب تالیفاتی همانند شرح منظومه در فلسفه است، از کسانی بود که زندگی بسیار ساده ی او زبان زد تاریخ شد. در تاریخ صفر ۱۲۸۴ ه ق ناصرالدین شاه قاجار در راه رفتن به خراسان در سبزوار توقف نمود و عازم خانه ی ایشان شد و تنها و بدون محافظا وارد منزل او گردید. هنگام ظهر حاجی و مشغول غذا خوردن بود. پادشاه قاجار مشاهده کرد که غذای این دانشمند یک گرده نان است و لقمه های نان را در یک ظرف کوچک که مایعی در آن بود، فرو می کرد و در دهان می گذاشت؛ فهمید آن ظرف درونش سرکه است شاه نظری به حالش کرد و نظری به خانه انداخت و دید در آن اتاق جز یک قطعه نمد، چیزی دیده نمی شود که سفره روی آن قرار دارد شاه می بیند در دو اتاق دیگر، فرش آن نمد است و می گوید: فکر میکردم زندگی شما خوب. است، ولی این طور نیست؟ حاجی می فرماید: این سه قلعه نمد را هم که کف اتاق انداخته ام باید در جهان بگذارم و بروم، این نمدها در دنیا می ماند و من رفتنی خواهم بود. سیمای فرزانگان ص 460 ـ مقدمه کتاب اسرار الحکم 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
راه درست آیت الله انصاری همدانی من مدتی در جوانی دنبال علوم غریبه و تسخیر جن و این مسائل بودم؛ اما اینها همه اش تاریکی است و تاریکی می آورد. و من چون دنبال چیز بالاتری بودم، خداوند مرا راهنمایی کرد و راه درست را پیش پایم گذارد. 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر به #قرآن، نظر به امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است! #آیت_الله_بهجت کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
🌿انقلاب🌿 در تمام طول عمر مبارکشان و به ویژه در شروع انقلاب، به جدیت از امام پیروی وافکار و نظرات ایشان را تأیید می کردند و به شخص ایشان ارادت فراوان می ورزیدند. به یاد دارم که روزی، یکی از دوستان برای ایشان نقل کرده بود که آیت الله حاج سید احمد خوانساری را برامام ترجیح داده است. ایشان به حدی ناراحت شده بودند که من کمتردیده بودم. می فرمودند: امام از همه چیزش در راه خدا گذشته است. این در حالی بود که خود من وقتی که در تشییع جنازه ی مرحوم اقای خوانساری ایشان را زیارت کردم، فرمودند: آمده ام در این تشییع شرکت کنم که خداوند گناهان مرا بیامرزد ☘️☘️☘️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ منبع: #مواعظ_آیت_الله_حق_شناس جلد ۴ - ص ۲۲ 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar