eitaa logo
ثقلین بابِ حطه
247 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
رسولُ اللَّه(ص): انّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللَّهِ و عترتی أهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‏ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ 📥ارتباط با ادمین جهت سوالات دینی و اعتقادی،مشاوره تحصیلی،خانوادگی،ازدواج و... https://eitaa.com/Saghalein313
مشاهده در ایتا
دانلود
6️⃣🔆متن شبهه: برخی مطرح می کنند که مثلا شیعه برای نمایی می گوید دشمنان قبر امام حسین را چندین بار تخریب کردند این چقدر سندیت دارد!اساسا انگیزه آنان از این عمل چه بوده ؟ 🔆پاسخ شبهه: 1⃣در این شکی نیست که زیارت قبر امام حسین علیه السلام همواره مورد تاکید و توصیه سایر امامان علیهم السلام بوده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 2⃣الهام ‏بخشى تربت خونين سيد الشهدا در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شيعه،همواره مرقد آن را تكريم و بر گرد آن تجمّع كند. توصيه ‏هاى اكيد ائمّه نيز نسبت به زيارت قبر امام حسين اين شور و الهام را مى ‏افزود. همين سبب شد كه حكّام ستمگر همواره احساس خطر كنند و اين كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى اميّه كه زيارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرّشيد كه حتّى درخت سدرى را كه سايه‏ بان زائران بود قطع كردند ؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 398 3⃣مهم‏ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ، مربوط به متوكّل عبّاسى است. وى از سال 232 تا 247 ق، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانسته‏اند و گفته ‏اند كه دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده ‏اش داشت‏ . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 4⃣متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 5⃣به امر متوكّل، بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 6⃣ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى‏ آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن را مى ‏خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى‏ کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 7⃣هارون الرشيد نيز يك بار به والى فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 8⃣ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام‏ حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه ‏هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 9⃣به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى ‏شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى‏ آيد و كانون خطرى تشكيل مى ‏شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى‏ باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى‏ داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سخت‏گيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 🔟روز به روز بر زائران افزوده مى‏ شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 1⃣1⃣آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى ‏دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى‏ شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى ‏شود و حتّى بر آن ترجيح مى‏ يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن درس هشتم.pdf
946.2K
📗 کتاب «طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن» ؛ فایل pdf 🔸 توحید در جهان‌بینی اسلامی ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
08 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - توحید در جهان‌بینی اسلام.mp3
17.17M
📻 پای منبر استاد سیدعلی حسینی خامنه‌ای حفظه الله 📻 📻 سلسله جلسات طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن/جلسه هشتم ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌تفسیر آیات قرآن در بیان امام خامنه ای سوره مبارکه الأحزاب آیه 1و 2 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَالمُنافِقينَ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليمًا حَكيمًا؛وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است. آیه‌ی تکان‌دهنده‌ی اوّل سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب: بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیم * یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکٰفِرینَ؛ [میفرماید] «اِتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرین»! پیغمبر! تقوا داشته باش و از کافران تبعیّت نکن؛ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا،ما میدانیم مشکلات تو را، ما میدانیم فشارهایی که بر تو وارد میکنند تا تو را وادار به تبعیّت کنند -تهدید میکنند، تطمیع میکنند- امّا شما مراقب امر و نهی الهی باش، اِتَّقِ اللهَ، حواست جمع باشد. وَ لا تُطِعِ الکٰفِرین؛ این اطاعت نکردن از کافرین، آن چیز بزرگ و مهمّی است که خدای متعال با این لحن با پیغمبرش حرف میزند. خب، اطاعت از کافرین نکن، پس چه‌کار کن؟ وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا.[میفرماید:] یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المُنفِقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا * وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا؛ از آنها تبعیّت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ی کار داری، برنامه‌ی زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ی اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو. ببینید اینها همه آیات اوّل سوره‌ی احزاب است؛ پشت سر هم؛ اوّل، اِتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ وَ المُنفِقین؛بعد، وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّک؛پشت سر [آن‌]، جواب این سؤال است که خب، خطر وجود دارد، فشار می‌آورند؛ وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی‌ بِاللهِ وَکیلا؛ در مقابل همه‌ی این فشارها به خدا تکیه کن؛ به خدا تکیه کن. توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ این نیست؛ توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آن‌وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ امروز مسئله‌ی جمهوری اسلامی این است.۱۳۹۵/۰۳/۰۳ ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
ثقلین بابِ حطه
📻 پای منبر استاد سیدعلی حسینی خامنه‌ای حفظه الله 📻 📻 #صوت_کامل سلسله جلسات طرح کلی اندیشۀ اسلامی در
بسم الله الرحمن الرحیم نکات اجمالی کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن " ✍ابوالفضل نجفی 📌الله لا اله الا هو 💠🔹️جهان حقیقتی است که از خود استقلال ندارد.دست قدرتمندی به نام الله این پدیده های گوناگون را آفریده. 🔸️اِله هر آن موجودی است که انسان در مقابل او خضوع کند و اختیار خودش را دست او بدهد.ولو اینکه اختیار خود را به سنت ها و عقیده های پوچ تسلیم کند. 🔹️پس اینکه قرآن می فرماید"لا اله الا الله" جز او الهی نیست یعنی اله واقعی نیست.یعنی هرکس غیر از الله را برای معبودیت و الوهیت پذیرفت،گناه کرده. 📌الحی القیوم: 🔸️خدایی که زندگان به زندگی او زنده اند. 📌لاتاخذه سنة و لا نوم له ما في السموات السموات و ما في الارض 🔹️لحظه ای غفلت و بی توجهی و جهل در وجود و حیات او راه ندارد. 📌من ذا الذّی یشفع عنده الا باِذنه 🔸️پیغمبران و اولیاء و ائمه و صلحا و مومنین و شهدا که شفاعت می کنند جز به اذن خدا نیست. این هم از آن جهت است که بیشتر بندگی خدا کرده اند و خود را بیشتر تحت قدرت خدا قرار داده اند. 📌یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لایحیطون بشیء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السموات.. .: 🔹️تمام عالم را به دو صف خدا و موجودات دیگر تقسیم می کند.همه ذرات عالم بندگان خدایند. 🔸️مشرکین با قائل شدن فرزند برای خدا این دو صف را سه صف کردند خدا،بندگان،زبدگان،فرزندی،آقازاده ای،خدازاده ای ..این آیات این مطلب را نفی می کند. 📌تکادالسموات یتفطرن منه و تنشق الارض و تخر الجبال هدّا 🔹️پروردگار الهی آنچکه به عنوان عقیده به مردم می دهد،چیزی است که در تامین اهداف الهی دخالت دارد. 🔸️آنچکه به عنوان عقیده فاسد نفی می کند،چیزی است که اعتقاد به آن در تامین فساد جامعه دخالت دارد. 💠نفی عقیده فاسد به معنای نفی یک رگه فساد در جامعه بشری. 🔹️اعتقاد به اینکه خدا فرزند دارد و..مفاسدی در جامعه دارد که بهانه ای می شود که بندگان غیر اینکه بنده خدا می شود،بنده دیگری هم بشوند. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: نگذارید مجالس حسینی موجب شیوع بیماری و مایه طعنه مخالفان و دشمنان شود 🔹ملت و کشور به مجالس با برکت عزای سیدالشهدا علیه‌السلام احتیاج دارد اما در برگزاری آنها باید شیوه‌نامه‌ها با کمال دقت و شدت مراعات شود. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
7️⃣🔆متن شبهه: برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ؟معاویه که از یزید بدتر بود.میگن نعوذ بالله یزید چون به امام پول نداد امام حسین قیام کرد! 🔆پاسخ شبهه: 🔮 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت  شمرد ؛ 1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت  او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند. 🔮البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود  آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد. از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟ پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت  طلبى خود را چنین مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند. بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد. 2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد. گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد. پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه ترین افراد مردم است.» ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود. معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد. 🔆ادامه پاسخ در پست بعدی 👇 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
7️⃣🔆ادامه پاسخ به شبهه: بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل 📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147 👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، ، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي مي‌گذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب مي‌خورد ودر شب نشيني‌ها وبزم‌هاي اشرافي به باده گساري مي‌پرداخت وبي باكانه اشعاري مي‌سرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپياله‌ها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز مي‌دارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم». 📚تذکره الخواص ص 291 👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام مي‌كرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» . 📚تتمه المنتهی ص 43 دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدف‌هاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا توده‌ها به چشم خود مي‌ديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند. 📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229 👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد . 📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
هدایت شده از KHAMENEI.IR
14000520_41606_1281k.mp3
5.4M
🎙بشنوید | صوت کامل پیام تلویزیونی رهبر انقلاب درباره وضعیت بیماری کرونا. ۱۴۰۰/۰۵/۲۰ 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠نهج البلاغه حکمت 2 - عوامل ذلت و خواری وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى‌ارزش كرده است 📌شرح اجمالی از حکمت دوم نهج البلاغه آن‌گاه امام عليه السلام در جملۀ سوم مى‌فرمايد: «كسى كه زبانش را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى‌شود»؛ (وَ هَانَتْ‌ عَلَيْهِ‌ نَفْسُهُ‌ مَنْ‌ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ‌) . منظور از امير شدن زبان آن است كه از تحت كنترل عقل و فكر خارج شود و هرچه بر زبانش آمد بگويد. بديهى است سخنانى كه از فكر و عقل و تقوا سرچشمه نمى‌گيرد در بسيارى از موارد خطرهايى ايجاد مى‌كند كه انسان قادر بر جبران آن نيست و گاه اسباب رنجش افراد آبرومند و سبب ايجاد اختلاف در ميان مردم و كينه و دشمنى نسبت به گوينده و ديگران مى‌شود و چه زيبا مى‌گويد شاعر عرب: اِحْفَظْ لِسٰانَكَ‌ اَيُّهَا الْإنْسٰانُ‌ لاٰ يَلْدَغَنَّكَ‌ إنَّهُ‌ ثُعْبٰانٌ‌ كَمْ‌ فِى الْمَقٰابِرِ مِنْ‌ قَتيٖلِ‌ لِسٰانِهِ‌ كٰانَتْ‌ تُهٰابُ‌ لِقٰاءُهُ‌ الاْقْرٰانُ‌ اى انسان زبان خود را حفظ كن - مراقب باش تو را نگزد كه اژدهايى است. چه بسيارند كسانى كه در گورستان‌ها خفته‌اند و كشتۀ زبان خويشند - همان كسانى كه همطرازان آنها از ملاقات با آنها وحشت داشتند. در حديث ديگرى در سلسلۀ همين كلمات قصار مى‌خوانيم: «مَنْ‌ كَثُرَ كَلَامُهُ‌ كَثُرَ خَطَؤُهُ‌؛ كسى كه زياد سخن گويد اشتباهات زيادى خواهد كرد». و اين خطاى بسيار باعت تحقير و بى‌ارزش شدن او در نظرها مى‌شود. كوتاه سخن اين‌كه انسان عاقل بايد زبانش را در اختيار عقلش قرار دهد نه اين‌كه عقلش را در اختيار زبان كه اولى مايۀ سعادت است و دومى اسباب حقارت. شايان توجه است صفات سه‌گانۀ نكوهيده‌اى را كه امام در اين بيان كوتاه ذكر كرده (طمع، فاش كردن ناراحتى‌ها نزد هركس و امير ساختن زبان بر خود) هرسه در اين جهت مشتركند كه سبب ذلت و خوارى مى‌شوند و اين هماهنگى در اثر سبب شده است كه امام عليه السلام هر سه را كنار هم قرار دهد. [گفتار حكيمانه] 3 و قال عليه السلام الْبُخْلُ‌ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ‌ مَنْقَصَةٌ‌، وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ‌ الْفَطِنَ‌ عَنْ‌ حُجَّتِهِ‌، وَ الْمُقِلُّ‌ غَرِيبٌ‌ فِي بَلْدَتِهِ‌ ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌کلیپ استوری مرثیه عشاق نوحه های قدیمی از پیرغلامان حسینی مرثیه مصیبت حضرت رقیه (س) 🎙با صدای زنده احمد دلجو ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
8️⃣🔆متن شبهه: مگه و یارانش تو جنگ پیروز نشدن؟ خب پس چرا میکنیم باید جشن بگیریم 🔆 پاسخ شبهه: 1⃣اگه قرار به استدلال این شکلی باشه، اصلا گریه و عزاداری حتی برای از دست دادن نزدیکانمون رو هم باید تعطیل کنیم. چون در اصل امانت خدا رو بهش برگردوندیم و این جای خوشحالی داره نه جای گریه. 2⃣"استاد نیز به این پرسش در کتاب ، به صورت مفصل پاسخ داده؛ ایشان از جمله چنین نوشته ... ، موفقیت است نه شکست. مگر نه این است که على علیه السلام همواره آرزوى شهادت میکرد و میگفت: «لالْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّیْفِ اهْوَنُ عَلَىَّ مِنْ میتَةٍ عَلى فِراشٍ ...» ، مگر نمیگفت: «وَ اللَّهِ لابْنُ ابى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ امِّهِ»؟! مگر بلافاصله پس از ضربت خوردن از ابن ملجم نگفت: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»؟! مگر در وقتى که در بستر افتاده بود نگفت: «... وَ ما کُنْتُ الّا کَقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ»؟! مگر سید الشهداء نگفت: «وَ ما اوْلَهَنى الى اسْلافِى اشْتیاقَ یَعْقوبَ الى یوسُفَ»؟! مگر نگفت: «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ لَا الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً»؟! 3⃣ ولی این مطلب را با مقیاس دیگرى هم باید سنجید و آن، مقیاس اجتماعى است. ... اسلام یک سلسله حبّ و بغضهاى منطقى دارد. دستور ائمه اطهار به اقامه عزاى حسین بن على علیه السلام- به خاطر تشفّى قلب حضرت زهرا فى المثل نیست، حضرت زهرا أَجَلُّ شأناً از این امور است؛ براى احیاء نیت حضرت سید الشهداء و حضرت زهراست. از این جهت اظهار تأثر میشود که چرا چنین حادثه‌اى واقع شد. به منزله «آخ» است که مبادا تجدید شود. براى تقویت روح مبارزه است. 4⃣ البته تجلیل و جشن شهادت نیز اگر به شکل معنوى و اخلاقى باشد نه آنطور که فعلًا در عید کریسمس معمول است، ممکن است تشویق به جهاد در او باشد؛ اما تشویق به تنهایى کافى نیست؛ حبّ و بغض باید با هم توأم باشد تا روح مبارزه در شخص پیدا بشود. احیاء روح مبارزه به این است که مظاهر ظلم و کفر همواره در برابرمان فرض شود و به آنها لعن و نفرین شود و آرزوى قطع و قمع آنها تلقین گردد، همانطور که در رَمْى جمرات همیشه ما باید شیطان را مجسم فرض کنیم و به او سنگ پرتاب کنیم. غرض این نیست که آرزوى مردن فقط تلقین شود. آرزوى مردن فقط خوب نیست. غرض آرزوى شهادت است. آرزوى شهادت وقتى محقَّق میگردد که انسان خود را در مقابل صف مخالف ببیند و از پیشرفت آنها و عملى شدن نقشه آنها در اجتماع متأثر گردد، و توأم با اشک شوق براى خوبان و سرمشقهاى عالى انسانیت، آتش خشمش براى مظاهر کفر و ظلم زبانه کشد. ... 5⃣پس شهادت را اگر به مقیاس فردى بسنجیم باید موفقیت بشماریم و جشن بگیریم و شادى کنیم، ولى اگر به مقیاس اجتماعى در نظر بگیریم باید از یک نظر آن را شکست جامعه بدانیم، جامعه اى منحط که خود سید الشهداء فرمود: «وَ عَلَى الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِیَتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» و امثال این کلمات؛ و از نظر مصالح اجتماعى و تجدید و احیاء روح مبارزه و نبرد در راه حق البته ایجاد مکتب گریه و تأثر، مؤثرتر و مفیدتر است. استاد شهید مطهری (حماسه حسینى(1 و 2)، ج17، ص 567- 568 6⃣همچنین حضرت در پاسخ به این پرسش که: " چرا سوگوارى می‌کنیم؟! میگویند اگر امام حسین علیه السلام پیروز شد، پس چرا جشن نمىگیریم؟ چرا گریه میکنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزى بزرگ شایسته است؟"، نوشته است: آنها که این ایراد را مطرح میکنند، «فلسفه عزادارى» را نمیدانند و آن را با گریه هاى ذلیلانه اشتباه میکنند.، آنگاه گریه را به چهار قسم: 1- گریه شوق، 2- گریه عاطفى، 3- گریه پیوند با هدف و 4- گریه ذلّت و شکست) تقسیم کرده و با ذکر تعریف و مثال برای هر کدام، افزوده است: هرگز براى امام حسین علیه السلام چنین گریه اى (گریه ذلّت و شکست) مکن که او از این گریه بیزار و متنفّر است؛ اگر گریه مىکنى، گریه شوق، عاطفه، و پیوند با هدف باشد. ولى البته مهمتر از سوگوارى، آشنایى با مکتب امام حسین علیه السلام و یاران او، و پیوستگى عملى به اهداف آن بزرگوار و پاک بودن و پاک زیستن و درست اندیشیدن و عمل کردن است. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
YEKNET.IR - shoor 2 - shabe 3 muharram 1400 - hosein taheri.mp3
9.69M
🔳 🌴سلام خانم خانما دیر اومدم میدونم 🌴گریه نکن عزیزم دیگه پیشت میمونم 🎤 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
اجمالی از معرفت شناسی،جلسه ۱۰،ارزش علم حصولی.m4a
17.04M
📌اجمالی از 📎جلسه دهم_ارزش علم حصولی ▫️ابوالفضل‌ نجفی ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌تفسیر آیات قرآن کریم در بیان امام خامنه ای سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳ مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلً همه باید آماده باشید. در هرجایی که هستید، باید آماده‌ی خدمتگزاری باشید؛ «و منهم من ینتظر». «ینتظر» یعنی چه؟ یعنی منتظر مردنند؟ نه، یعنی منتظر انجام وظیفه‌اند؛ کجا وظیفه آنها را صدا خواهد زد، تا آن‌جا حاضر باشند. ما باید منتظر انجام وظیفه باشیم. هرچه که تکلیف الهی ما ایجاب کرد، بخواهیم آن را انجام بدهیم. این، ما را پیروز خواهد کرد و به موفقیت بزرگ خواهد رساند.۱۳۷۰/۰۶/۲۷ ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
9️⃣🔆متن شبهه: چرا سال قمری ازماه محرم شروع میشود مگر پیامبر(ص) در ماه ربیع الاول هجرت نکردند؟ 🔆پاسخ شبهه: 1⃣در عصر جاهلی یعنی زمانی که هنوز پیامبر اکرم(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستین ماه سال قرار داده بودند و سال جدید نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز می‌گردید.(۱) علت انتخاب ماه محرم این بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمین خود باز می‌گشتند و قریش نیز از میزبانی حاجیان فارغ و اموال تجارتی خود را نیز در این ایام فروخته آماده تجارتی جدید می‌شدند. 2⃣با هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در سال سیزدهم بعثت که در ماه ربیع‌الاول اتفاق افتاد، این حادثه تاریخی و این ماه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراین از همان سالِ نخستینِ هجرت این واقعه مبدأ تقویم مسلمانان گردید.(۲) در ابتدا این تقویم به صورت ماه شماری بود به این معنا که مثلا می‌گفتند: «فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پیوست» شیوه تاریخ گذاری بر اساس «شمارش ماه‌ها» قبل از هجرت حضرت محمد(ص) سابقه نداشته و پس از هجرت نیز دیری نپاییده و در سال‌های پنجم و ششم هجری یا کمی دیرتر به تدریج منسوخ شد و تا حدودی جای خود را به شیوه تاریخ نگاری بر اساس: «سال شماری» داد اما بدلیل آنکه بسیار کم مورد استفاده قرار می‌گرفت این شیوه نیز داشت به دست فراموشی سپرده می‌شد. 3⃣گسترش اسلام به مناطق امپراطوری ایران و روم، و بستن پیمان‌های متعدد نظیر صلح، خراج،‌ جزیه و... نیاز به تاریخی دقیق را مورد توجه قرار داد. این مسائل خلیفه دوم را بر آن داشت برای رسمیت بخشیدن به تاریخی منظم و دقیق جلسه‌ای مشورتی برگزار نماید. به نوشته «طبری» تاریخ نویس مشهور جهان اسلام: «عمر, اصحاب پیامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاریخ را چه روزی قرار دهیم؟ امیرمومنان علی بن‌ابی‌طالب(ع) فرمود: مبدأ تاریخ مسلمانان را باید از روزی قرار داد که پیامبر مهاجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود». پیشنهاد امام این بود که که ماه ربیع‌الاول به عنوان مبدا تقویم و روز اول ربیع‌الاول یعنی همان روزی که حضرت محمد (ص) از مکه خارج شدند به عنوان اولین روز تقویم رسمیت یابد. 4⃣ اما متاسفانه از آنجایی که عمر بن خطاب بنایش بر مقابله و تقابل با امیرالمومنین علی علیه السلام بود اصل پیشنهاد که: «تقویم مسلمانان هجری، یعنی بر اساس هجرت» باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس «رسوم عهد جاهلیت» مبدأ تاریخ را محرم همان سالی قرار می‌دهد که پیامبر در آن سال هجرت فرمودند كه از لحاظ زمانی دو ماه و دوازده روز زودتر از رسیدن پيامبر به مدينه بود.(۳) 5⃣نتیجه: مبدا تاریخ مسلمانان بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی علیه السلام سال هجرت پیامبر قرار گرفت اما پیشنهاد دیگر حضرت که روز اول ربیع الاول, روز اول سال قمری قرار گیرد با مخالفت... عمر بن خطاب مواجه شد و وی متاسفانه به رسم جاهلیت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد. پی نوشتها: (۱). جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شریف رضی، چاپ اول، ج ۸، ص ۴۶۰. (۲). تاریخ طبری, ‌ج۳، ص۹۲۳. (۳). تاریخ طبری, ج۳، ص۹۲۶. منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳ نهج البلاغه ؛ بخیل و گدا بودن با بی آبرویی رابط مستقیم دارد ... نهج البلاغه نکوهش بخل و ترس و فقر وَ قَالَ عليه‌السلام اَلْبُخْلُ عَارٌ و درود خدا بر او، فرمود: بخل ننگ است. امام عليه السلام در اين حكمت والا به چهار نقطۀ ضعف اخلاقى و اجتماعى انسان اشاره مى‌كند و آثار سوء هر يك را بر مى‌شمرد تا همگان از آنها فاصله بگيرند. نخست مى‌فرمايد: «بخل ننگ است»؛ (الْبُخْلُ‌ عَارٌ) . بخل آن است كه انسان حاضر نباشد چيزى از مواهب خداداد را در اختيار ديگران بگذارد، هرچند امكانات او بسيار بيش از نيازهاى او باشد و نقطۀ مقابل آن سخاوت و كرم است كه گاه سبب مى‌شود انسان حتى وسائل مورد نياز خود را به ديگران ببخشد و خود به كمترين مواهب حيات قناعت كند. عار بودن بخل و افتخار بودن كرم و سخاوت بر كسى پوشيده نيست، زيرا اولاً بخل سبب نفرت مردم از بخيل مى‌شود و افراد نزديك و دور از او فاصله مى‌گيرند و ثانيا بخل سبب سنگدلى و قساوت است، زيرا بخيل نالۀ مستمندان را مى‌شنود و چهرۀ رقت‌بار آنها را مى‌بيند و در عين حال به آنها كمكى نمى‌كند و اين مايۀ قساوت است. ثالثا بخل سبب مى‌شود كه بسيارى از منابع اقتصادى از گردش تجارى سالم خارج شود و به صورت كنز و اندوخته در آيد در حالى كه گروه‌هايى در جامعه ممكن است به آن نياز داشته باشند. رابعاً افراد بخيل گاه به زن و فرزند خود نيز تنگ و سخت مى‌گيرند به اندازه‌اى كه مرگ او را آرزو مى‌كنند و اين عار و ننگ ديگرى است. خامسا افراد بخيل به سبب دلبستگى فوق‌العادۀ غير منطقى به مال و ثروتشان از نظر تفكر اجتماعى بسيار ضعيف و ناتوانند و اين هم ننگ و عار ديگرى است،ادامه..👇
ثقلین بابِ حطه
حکمت ۳ نهج البلاغه ؛ بخیل و گدا بودن با بی آبرویی رابط مستقیم دارد ... نهج البلاغه نکوهش بخل و ترس و
لذا امام عليه السلام در عهدنامۀ معروف مالك اشتر به او توصيه مى‌كند كه هرگز بخيل را در مشورت خود دخالت ندهد كه او را به ترك حق دعوت مى‌كند و از ته‌دستى و فقر مى‌ترساند؛ (لَا تُدْخِلَنَّ‌ فِي مَشُورَتِكَ‌ بَخِيلاً يَعْدِلُ‌ بِكَ‌ عَنِ‌ الْفَضْلِ‌ وَ يَعِدُكَ‌ الْفَقْر) . داستان‌هايى كه از بخيلان و سخاوتمندان در تاريخ مانده دليل روشنى بر گفتار امام عليه السلام است، هرچند گاهى اين داستان‌ها مبالغه آميز است؛ از جمله دربارۀ «محمد بن يحيى» كه بر خلاف باقى برامكه فوق العاده بخيل بود نوشته‌اند كه پدرش به يكى از خواص او گفت: تو چگونه از دوستان نزديك «محمد بن يحيى» هستى در حالى كه لباست پاره شده‌؟ گفت: سوزنى كه پارگى لباس را با آن بدوزم ندارم و اگر «محمد بن يحيى» خانه‌اى داشته باشد به وسعت فاصلۀ ميان بغداد و نوبه مملو از سوزن سپس جبرئيل و ميكائيل نزد او آيند و يعقوب نبى را به عنوان ضامن حاضر كنند و از او بخواهند سوزنى به عنوان عاريت دهد تا پيراهن پاره شدۀ يوسف را بدوزند او هرگز چنين كارى نخواهد كرد ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
🔟🔆متن شبهه: ماجرای خرید زمین کربلا توسط امام حسین (ع) چیست؟ 🔆پاسخ شبهه: 1⃣از وقایعی که در ماجرای کربلا ذکر شده این است که امام علیه‌السلام قسمتی از زمین کربلا را که قبر مطهرش در آن واقع شده است از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خرید و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمانی نمایند. 2⃣امام حسین علیه‌السلام وقتی به کربلا رسید زمین نینوا و غاضریه را از بنی‌اسد به شصت هزار درهم خرید و با آنها شرط کرد که زوارش را به قبرش راهنمایی کنند و آنها را مهمان کنند و در قبال این شرط زمین را دوباره پس از آنکه پولش را پرداخت به آنها واگذاشت. از این خبر معلوم می شود که با امام علیه‌السلام چقدر کالا و پول همراه بود که مازاد آن بالغ یر شصت هزار درهم می شد. 3⃣شاهد دیگر بر عظمت این دستگاه سلطنت، قضیه محمد بشر خضرمی است که سید بن طاووس نقل نموده است که شب عاشورا یا همان شبی که مرگ دو و بر خیمه های می گشت به محمد بشر خضرمی می گفتند: پسرت در سرحد ری اسیر شد. پاسخ داد: من می خواهم پسرم اسیر باشد و من بعد از وی زنده بمانم. امام حسین علیه‌السلام سخن محمد را شنید، به او فرمود: خدا به تو رحم کند، من بیعتم را از تو برداشتم و تو آزادی، هر طور می توانی در آزادی پسرت بکوش. عرض کرد: درندگان مرا زنده نگذارند هرگاه از تو جدا شوم. حضرت فرمود: این لباس ها و برده ای یمنی را به پسرت ده که در آزادی خود صرف کند. پس به او پنج دست لباس عطا فرمود که بهای آنها هزار دینار بود. برگرفته شده از کتاب، چهره درخشان امام حسین (ع) منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110