☀️#حدیث_نور #رمضان
🌙سبک زندگی و روزهدار واقعی
در ماه رمضان
امام #صادق(علیهالسلام):
⚠️ #روزه، تنها دست كشيدن از طعام نيست و شرایطی دارد كه تنها با رعايت آنها، روزه کامل میگردد.
هنگامى كه روزه گرفتید:
👅 #زبان خود را از دروغ نگه داريد
👀 ديدگانتان را از ناروا بپوشانید،
⚔ با يكديگر نزاع مكنيد،
😠 بر هم #حسد مبريد،
🗣 #غيبت يكديگر را نكنيد،
👥 با هم بحث و جدل نکنید،
✂️ با یکدیگر به اختلاف نپردازید،
😡 نسبت به هم خشمگين نشويد،
😏 دشنام و ناسزا مگویيد،
⚖ بر يكديگر ستم نورزيد،
⛔️ بی خردى مكنيد.
📍 از ياد خدا و #نماز غفلت مكنيد،
⚡️ چنان باشيد كه انگار روز #قيامت را میبینید،
❌ براى روزی که خداوند را دیدار میکنید، توشه برگيريد.
⚠️ باید در روزه ات،
#ولایت خداوند را داشته باشی و به وسیله خاموشیِ برخاسته از تفکر درونی، از هر آنچه که خداوند، نهی نموده است در آشکار و نهان پرهیز کنی.
‼️پس اگر اين اعمال را به طور کامل انجام دهی، #حقيقت روزه را به جا آوردهای.
‼️اما اگر به اين اعمال كه برايت بيان داشتم بیتفاوت باشی، به همان مقدار از فضل و ثواب روزهات كاسته خواهد شد.
📚شیخ حرعاملی، وسائل الشيعة، ج۱۰ ، ص۱۶۶.
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹#کلیپ_ویژه | #ماه_مبارک_رمضان
🌙ورود در عرصه ضیافت الهی احتیاج به آمادگیهایی دارد.
👌 ببینید | بیانات حضرت آیتالله
#خامنهای حفظهالله
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
#اعمال_ماه_مبارک_رمضان
⬆️ ادعیه شب و روز
✨طبق روایات، در هر روز از ماه مبارک رمضان بعد از نمازهای واجب این دعاها خوانده شود.✨
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
هدایت شده از تحول معنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠۹ توصیهناب از آیتالله کشمیری برای ماه مبارک رمضان
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
حضرت آیت الله جوادی آملی:
اگر انسانِ مریض، خوشمزهترین میوه را بخورد، لذت نمیبرد و گاهی هم به کام او تلخ است!
در بعد معنوی و عبادت هم اینگونه است، کسی که
«في قلوبهم مرض» یعنی قلبش بیمار است، از نماز و عبادت لذت نمیبرد و گاهی هم خسته میشود.
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
بسم الله الرحمن الرحیم
جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO
جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ
جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF
جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3
جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3
جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs
جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC
جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o
جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu
جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH
جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y
جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby
جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ
جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA
جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM
جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG
جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz
جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc
جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95
جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc
جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO
جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP
جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm
جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5
جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf
جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2
جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno
جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai
جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF
جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
شهید برونسی فرمانده است توی عملیاتِ رمضان، تیربار دشمن میگیره تو گردان عده ای شهید میشن گردان زمین گیر میشه. سید کاظم حسینی میگه من معاون شهید برونسی بودم، اصلا بچه ها نمیتونستن سرشونو بلند کنن، یه دفعه دیدم شهید برونسی بیسیمچی و پیک و همه رو ول کرد و رفت یه جا افتاد به سجده، رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، میگه یازهرا مدد، مادر جان مدد…
بهش گفتم حالا وقت این حرفا نیس، پاشو فرماندهی کن بچه های مردم دارن شهید میشن، میگفت شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت.
گفت بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: سید کاظم، گفتم بله، گفت سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن، ۲۵ قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، بعد ۴۰ قدم ببر جلو.
گفتم بچه ها اصلاً نمیتونن سرشونو بلند کنن عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟
گفت خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین.
گفت وقتی این دستور رو داد آتیش دشمنم خاموش شد، ۲۵ قدم رفتم به چپ، ۴۰ قدم رفتم جلو،
بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن، گفت آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی نمی بینم
گفت بگو یا زهرا و شلیک کن.
یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد. تمام فضا اتیش گرفت و روشن شد.
گفت اون شب ۸۰ تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم.
چند روز بعد که پیشروی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود و می گفت یا زهرا مدد، نگاه کردم دیدم جلومون میدون مین هست. قدم شماری کردم ۲۵ قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده. اگر من ۳۰ قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم.
۴۰ قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن.
شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام، من سیدم، به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِر اون شب رو بهم بگی، تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی ۲۵ قدم به چپ؟ ۴۰ قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن؟ قصه چیه؟
گفت سید کاظم دست از سرم بردار.
گفتم نه تا این سِر رو نگی رهات نمیکنم،
گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی
گفتم باشه
گفت تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم به من گفت چی شده؟
گفتم بی بی جان موندم؛ اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟
گفت آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، ۲۵ قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو ۴۰ قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ان شاءالله تانک منفجر میشه و شما ان شاء الله پیروز میشی.
منبع : کتاب خاکهای نرم کوشک
🌹 #شهید_برونسی
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.
به یک ساعت نکشید، دیدیم در میزنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. آن خانم نه مثل قابلهها، و نه حتی مثل زنهایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آنقدر وضع حملم راحت بود که آن طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم.
آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را فاطمه بگذاریم.
سالها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. میگفت: وقتی رفتم بیرون، یکی از رفقای طلبه رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش میکردم. توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین.
گریه اش افتاد. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود.
#زندگینامه
#یاد_شهدا
#سنگر_خاطرات
🌹 @thavlmanvi 🌹
#عکس_نوشت
#روزه 📿 #رمضان
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
شهید سید مرتضی آوینی:
اين بار انقلاب ربيع و انقلاب صيام به هم برافتادهاند تا آن يكی هستهی جسم را بشكافد و اين يكی هستهی جان را و زندگان از بطن مردگان سر برآورند.
#رمضان_المبارک
#التماس_دعا_در_لحظات_سبز_افطار
🌹کانال تحول معنوی 🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/2369978418C054f24bdbf
🔻#مراقبه #درجات🔻
سؤال 🤔 آیا مراقبه، درجات هم داره؟
جواب 👇
1⃣ درجۀ اوّل، مراقبت صدّیقان مقرّب است.
🔹به اینصورت که دل، بر اثر توجّه به هیبت و عظمت او خاضع و شکسته میشود، و به هیچ وجه در آن جایی باقی نمیماند که به دیگری #توجّه کند.
✅ در این مرتبه، جوارح از توجه به مباحات باز میایستند چه رسد به محرمات.
🔹هرگاه در مقام ادای حق معبود برآید جوارح نیز بدون هیچ تکلف و زحمت به طریق صواب و استقامت عمل خواهند کرد، و این همان کسی است که توانسته است #مقصد خود را یکی کند و خداوند مقاصد دیگر او را کفایت کرده است.
🏷 ادامه دارد...
📗راه روشن : ترجمه المحجه البيضاء في تهذيب الحياء - محمد بن مرتضی فیض كاشانی ص ۱۹۵-۱۹۶
🌹 @thavlmanvi 🌹