روزگار تلخیست...
همچون قهوهی سردیست...
که مزهاش سرشار از ناگفته هاست...
در این بیوقفهی گذر، در پی تلخی و شیرینی زندگی، گرد فنجان قهوه میگردیم...
خواستم بگم که:
شب تولد کسیست که نیست
ما بی او جشن میگیریم تا شاید روزی دلش برای دیدار ما تنگ شود، ما که دلمان تنگ او نمیشود ولی او مهربان تر از زمینیان است
عشق همین است یکی ۱۱۹۱ سال چشم به انتظار یک دلم برایت تنگ شده از ته دل و یکی بی محبت تر از این حرفا...
شب ولادت عاشق ترین پدر رو بهتون تبریک میگم... :)
دَر جَهانی کِه پُر اَز هَمهَمِه یِ اَحمَق هاست
تو فَقَط خیرِه بِمان بَر رَهِ خود هیچ مَگو...