این عکس واقعی است و دستکاری نشده . سنگ واقعی است ، آسمان ، درختان و خاک همه واقعی هستند . فقط کافی است زاویه دیدتان را عوض کنید ! حالا عکس را سر و ته نگاه کنید !! وسعت دید و زاویه نگاه ، فهم ودریافت از واقعیت را عوض می کند !! گاهی ، وقتی زاویه دیدمان را عوض کنیم بخاطر باورهای اشتباه گذشته ، آه از نهادمان برمیاید !!
🔴 بخشی از مستند شبکه سیبیاس درباره حمله موشکی ایران به عینالاسد با تصاویری جدید
🔸️کاری از دست کسی برنمیآمد فقط فرار میکردیم/ این حمله شبیه آنچه دیده بودیم نبود.
❤️اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است
پیش داوری مکن
خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن
چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به صفی الله بود.
❤️کسی را که از قومش اخراج کردهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است
چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند درحالیکه مشهور به خلیل الله بود.
❤️زندان رفته و زندانی را مسخره مکن
چرا که يوسف علیهالسلام سالها زندان بود در حالیکه مشهور به صدیق الله بود.
❤️ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن
چرا که ايوب علیهالسلام بعد از غنا ، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به نبی الله بود.
❤️شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن
چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به حکيم بودن او اذعان دارد.
❤️کسی را که همه به او ناسزا میگویند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد.
چرا که به حضرت محمد(ص) ساحر ، مجنون و دیوانه میگفتند در حالیکه حبیب خدا بود.
💕پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم.💕
در مسیر حقیقت
از خانه تا خدا راهی نیست
رفتار زیبای دینی در خانواده هامون را یاد بگیریم.
حضرت علی (ع) بعدازدرگذشت ابوذر غفاری نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید'
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنید و به من بدهید با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم ،آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروش نشویم.
⭕️ آیا ویروس کوید19 وجود دارد؟!!
🔹یک متخصص ویروس شناسی در آمریکا ۱۵۰۰ نمونه تست PCR مثبت را زیر دستگاه بررسی کرده است اما در هیچکدام از آنها ویروس کوید19 را نیافته است، بلکه ویروس آنفلوانزا نوع A یا B بوده...!
او میگوید : نتایج را به ۷ دانشگاه فرستادم و آنها نیز پس از بررسی همان نتیجه را گرفتند که ویروس کوید19 وجود ندارد❗️
🔸سپس تمام ما با مرکز CDC (مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا) تماس گرفتیم و درخواست نمونه زنده ویروس کوید19 را کردیم آنها گفتند نمیتوانیم بدهیم، چون هیچ نمونه ای ندارند...
ایشان میگوید :
👈ما از راه پژوهش و بررسی آزمایشگاهی به این نتیجه قاطع رسیدیم که تمام داستان کوید19 یک داستان خیالی بوده است .
🔹نام آنفلوانزا به کوید تغییر پیدا کرد و اکثر فوتی ها بعلت بیماریهای زمینه ای قلب و سرطان ودیابت وسینه پهلو و... و هنگامی که به ویروس آنفلوانزا مبتلا شدند چون سیستم ایمنی ضعیف داشتند فوت کردند .
سپس مینویسد :
👈مرکز CDC باید بخاطر این حیله گری محاکمه شود .
ادامه مطلب 👇 (زبان اصلی)
https://b2n.ir/t49929
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
🆔 @pedarefetneh2 🔜 #پدرفتنه
با سلام
استخدامی افسرمحصلی سپاه برای دانشگاه افسری امام حسین(ع)
❇️شرایط:
دیپلم رشته های ریاضی تجربی انسانی ، دانش اموزانی که تا پایان سال تحصیلی ۱۳۹۹_۱۴۰۰ دیپلم خود را میگیرند و فارغ التحصیل میشوند
معدل ۱۴ به بالا
سن:حداقل ۱۷
حداکثر با احتساب خدمت ۲۳
بسیجی فعال
مدارک:
یک قطعه عکس ۴؛۳
گواهی عضویت فعال بسیج
کپی صفحه اول شناسنامه،کارت ملی
کپی مدرک تحصیلی یا گواهی اشتغال به تحصیل(همراه با کارنامه ترم آخر)
کپی کارت پایان خدمت
کپی احکام مسولیت
منابع: کنکور کتابها و دروس سال تحصیلی ۹۹ می باشد.
مهلت معرفی به پایگاههای بسیج تا ۱۸ اسفند ماه می باشد.
امام على عليه السلام:
حَقُّ الوالِدِ عَلَى الوَلَدِ أن يُطيعَهُ في كُلِّ شَيءٍ إلاّ في مَعصيَةِ اللّهِ سُبحانَهُ
حقّ پدر بر فرزند، اين است كه از او در هر كارى جز معصيت خدا، فرمان بردارى كند
🌼🌸🌼🌸
❤️ رسول اڪرم (ص) :
هرگاه انسان چهل ساله شود، و خوبیهایش بیشتر از بدیهایش نشود شیطان بر پیشانیش بوسه میزند و می گوید،این چهره ای است ڪه رستگار نمی،شود.😊
📚مشکاة الانوار ص۱۶۹
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🔹آیت الله حائری شیرازی
🔸مستکبر و مستضعف کیست؟
مستضعفِ اسلام، فقیر و دون نیست؛ مستضعفِ اسلام «لایُرِیدُونَ عُلُواً» است (کسانی که در زمین اراده علوّ و فساد و سرکشی ندارند).
داوود مستضعف بود و بلعم باعورا مستکبر. خوراک بلعم قُرصی نان جو بود و خانهاش غاری و هیچیک از نعمات دنیایی در اختیارش نبود؛ اما مستکبر به شمار میآمد؛ چون وقتی سلطان محل از او میخواهد که مومنان را نفرین کند،
نمیتواند نظر سلطان درباره خودش را دستکم بگیرد.
میگوید پادشاهی با افراد محترم دربارش، در معبد من حاضر و به من معتقد هستند و پیش من حاجتی آوردهاند. اگر من حاجتشان را رد کنم، آنها به من بیعقیده میشوند. او نمیتواند بیعقیده شدن مستکبری به خودش را تحمل کند.
🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱
🔴 زیبایی انسان در چیست؟
✍روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان در چیست؟ حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید، اولی از طلا درست شده و درونش زهر است و دومی کاسهای گِلی و درونش آب گواراست؛ شما کدام را انتخاب میکنید؟
شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را. حکیم گفت: آدمی نیز همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درون و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را ...
🌸🌺🌸🌺🌸🌺
✍صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب بکار میبرد. بر سر قلاّب، طعمهای که ماهی دوست دارد میگذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه میبلعد.
قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد میشود؛ اگر ماهی کم وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا میکشد و اگر سنگین باشد، صیاد بطور متناوب آن را میکشد و رها میکند تا خسته و بیجان شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون میکشد. شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر میکند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز،رابطه با نامحرم, ریاست طلبی و در یک کلمه علاقه به دنیا است
بعد از اینکه انسان را به دنیا علاقه مند کرد، قلاب را شل و سفت میکند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود . چندین بار او را میآورد و میبرد تا بالاخره او را اسیر خود کند
💥مواظب وسوسه های شیطان باشید
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱
🌹 مفتاح راه 🌹
نقل است که :
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . .
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است!
ندا آمد که :
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه . . .
مفتاح راه ، همراه لحظه لحظه هایتان باد
🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼