✅ رحمت و مهربانی امام رئوف، حضرت رضا علیهالسلام نسبت به دوستان و موالیانشان
موسی بن سیّار از اصحاب #امام_رضا صلواتاللهعلیه گوید: روزی همراه حضرت بودم که به نزدیک دیوارهای شهر طوس رسیدیم؛ ناگهان صدای ناله و شیونی را شنیدیم؛ به جستجوی آن رفتیم و دیدیم جنازهای را میآورند؛ در همین حال، حضرت از اسب پیاده شده و به طرف جنازه رفتند و آنرا بلند کرده و چنان به آن جنازه چسبیدند، مانند بچّهای که به مادرش میچسبد! آنگاه رو به من نموده، فرمودند:
🍃 «هر کس جنازۀ یکی از دوستان و موالیان ما را #تشییع کند، مانند روزی که از مادر متولّد شده، از گناهانش پاک میشود.»
وقتی جنازه کنار قبر گذاشته شد، حضرت کنار میّت نشسته و دست مبارک خود را روی سینۀ او گذاشتند و فرمودند: «ای فلان پسر فلان! تو را به #بهشت بشارت میدهم که پس از این دیگر ناراحتی نخواهی دید.» (خوشا به سعادتش!)
عرض کردم: «فدایت شوم، مگر این مرد را میشناسید، در حالی که اینجا سرزمینی است که تا کنون در آن گام ننهادهاید؟!» حضرت فرمودند:
🌿 «موسی بن سیّار! مگر نمیدانی که اعمال شیعیان ما، هر صبح و شام بر ما ائمّه عرضه میشود؛ اگر در آن تقصیر و کوتاهی ببینیم، از خدای تعالی درخواست عفو و بخشش و اگر عمل خیری مشاهده نمائیم، از خداوند پاداش و نعمت برایشان طلب میکنیم.»
💠 «موسى بن يسار قال: كنت مع الرضا علیهالسلام وقد أشرف على حيطان طوس وسمعت واعية فأتبعتها فاذا نحن بجنازة ، فلما بصرت بها رأيت سيدي وقد ثنى رجله عن فرسه ، ثم أقبل نحو الجنازة فرفعها ، ثم أقبل يلوذ بهما كما تلوذ السخلة بامها ، ثم أقبل علي وقال : يا موسى بن يسار ، من شيع جنازة ولي من أوليائنا خرج من ذنوبه كيوم ولدته أمه لا ذنب عليه ، حتى إذا وضع الرجل على شفير قبره رأيت سيدي قد أقبل فأخرج الناس عن الجنازة حتى بدا له الميت فوضع يده على صدره ، ثم قال : يا فلان بن فلان أبشر بالجنة فلا خوف عليك بعد هذه الساعة. فقلت : جعلت فداك هل تعرف الرجل؟ فو الله إنها بقعة لم تطأها قبل يومك هذا فقال لي : يا موسى بن يسار أما علمت أنا معاشر الائمة تعرض علينا أعمال شيعتنا صباحا ومساء؟ فما كان من التقصير في أعمالهم سألنا الله تعالى الصفح لصاحبه ، وما كان من العلو سألنا الله الشكر لصاحبه.»
📚 مناقب آل ابیطالب علیهمالسلام (ابنشهرآشوب)، ج۴، ص۳۴۱
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۴٩، ص٩٨
#قصه_شب
دیوار مهربانی
توی یک شهر شلوغ یه خونهی خیلی بزرگی بود که چندتا اتاق داشت، توی یکی از این اتاقها پر از اسباب بازی بود، روبروی کمد اسباب بازی ها یه تخت خواب چوبی بود که زیر این تخت خواب یک جفت کفش صورتی ناراحت و غمگین نشسته بود.
خانم کفشه هر روز گریه میکرد و با خودش میگفت: “دیگه سارا منو دوست نداره، دیگه منو پاش نمیکنه از وقتی که مادر بزرگش یه جفت کفش قرمز براش خریده همش اونو پاش میکنه سارا دیگه منو نمیخواد”.
هر روز یکی از اسباب بازی ها میومد و خانم کفشه رو دلداری میداد اما فایده نداشت خانم کفشه بازم گریه میکرد چون از مامان سارا که داشته با خانم همسایه صحبت میکرده، شنیده بوده که میگفته : ” سارا عاشق کفشه، دوست داره کفشای جورواجور پاش کنه خیلی زود از کفشای قبلیش خسته میشه و کفش جدید میخواد”.
خانم کفشه خوب می دونست که دیگه سارا سراغش نمیاد با ناراحتی میخوابید و با نا امیدی بیدار میشد. تا اینکه یک روز مادر بزرگ میاد داخل اتاق تا برای سارا قصه بگه وقتی مادر بزرگ میشینه روی تخت عصای مادربزرگ که خیلی قدیمی بوده سر میخوره و میوفته کنار خانم کفشه، اولش خانم کفشه خیلی میترسه و جیغ میزنه اما آقا عصا با صدای کلفت میگه :”سلام ببخشید سر خوردم”. خانم کفشه میگه: “سلام آقا عصا” آقا عصا میگه: “چرا گریه کردی؟” خانم کفشه با ناراحتی قصه زندگیشو تعریف میکنه، آقا عصا بعد از شنیدن حرفهای خانم کفشه میخنده و میگه: “اینکه ناراحتی نداره دختر جون، من یه دیواری توی این شهر میشناسم که تو میتونی بری اونجا اسمش دیوار مهربونیه من تا حالا چند بار با مادربزرگ رفتم اونجا”،
خانم کفشه میگه : “دیوار مهربونی دیگه چیه؟”، آقا عصا میگه: “یه دیواریه که اگر کسی چیزی داره که بهش نیاز نداره میبره اونجا آویزونش میکنه تا کسی که بهش نیاز داره بیاد و بردارو ببره”
خانم کفشه با تعجب پرسید: “یعنی کسی هست که به من احتیاج داشته باشه؟”
آقا عصا گفت: “چرا نباشه هستن آدمایی که قدر چیزایی که دارنو میدونن و زود ازش دل نمیکنن تو برو اونجا مطمئن باش که یکی تو رو میبره و ازت مواظبت میکنه”
خانم کفشه تا صبح از خوشحالی خوابش نبرد، صبح که شد فوری خودشو به پارکی که قبلا با سارا رفته بود رسوند روبرو پارک دیوار مهربونی بود با هر سختی که بود خودشو به دیوار مهربونی آویزون کرد، خیلی نگذشته بود که یه نفر بدوبدو اومد و کفشارو برداشت خانم کفشه از خوشحالی جیغ زد و خندید.
#شعر_کودکانه
🌸 احترام به والدین
خدای مهربونم
نوشته تو کلامش
هر پدر و مادری
واجبه احترامش
باید باشه رفتارت
همیشه با محبّت
بالا نبر صداتو
پیش اونا تو صحبت
بابا و مامان ما
مثل چراغ خونن
نشونه ی رحمتِ
خدای مهربونن
〰〰〰〰〰〰〰
#قصه_شب
🐜 مورچه بی دقت
آن شب برف سنگینی باریده بود . همه جا سرد بود .
موچی ( مورچه كوچولو ) و فیلو ( فیل كوچولو ) در خانه خوابیده بودند . بخاری كوچک آنها روشن بود اما نمی توانست همه خانه را گرم كند.
موچی گفت : " باید یک فكری بكنیم كه خانه را گرم كنیم . "
و بعد گفت : " یك فكر حسابی دارم . ما می توانیم تمام شعله های اجاق گاز را روشن كنیم تا خانه گرم شود ."
فیلو گفت : " اما این كار خطرناک است . مگر یادت نیست كه آقای ایمنی می گفت هیچوقت این كار را نكنید ؟"
موچی گفت : آقای ایمنی در خانه گرمش خوابیده و نمی داند كه ما داریم از سرما می لرزیم ."
موچی این را گفت و سراغ اجاق گاز رفت و همه شعله ها را روشن كرد .
كم كم خانه گرم شد ولی بوی گاز همه جا را گرفته بود .
موچی كه گرمش شده بود پنجره را باز كرد .
چند دقیقه بعد صدای زنگ در بلند شد . فیلو با تعجب در را باز كرد . آقای ایمنی پشت در بود .
آقای ایمنی گفت :" داشتم از اینجا عبور می كردم ، دیدم توی این سرما پنجره هایتان باز است، تعجب كردم . گفتم در بزنم و بپرسم اینجا چه خبر است ؟ ! "
فیلو گفت : " موچی سردش بود و اجاق گاز را روشن كرد تا خانه را گرم كند و حالا هم گرمش شده و رفته پنجره را باز كرده است."
آقای ایمنی فریاد زد : " چی ؟ مگر اجاق گاز بخاری است كه با آن خانه را گرم می كنید ؟"
اول این كه گرم كردن خانه با شعله های اجاق گاز كار اشتباهی است . "
فیلو با سرعت دوید و گاز را خاموش كرد .
بعد آقای ایمنی ادامه داد :" شما نباید آنقدر خانه را گرم كنید كه مجبور شوید پنجره ها را باز كنید. هیچ میی دانید اینطوری چقدر گاز هدر می رود ؟
شما می توانید لباس گرم بپوشید و یا جلو در و پنجره ها پرده های كلفت بزنید تا گرمای خانه هدر نرود .
باید در زمستان جلوی دریچه كولر را بپوشانید تا گرمای خانه هدر نرود .
فیلو با سرعت رفت و مقداری لباس آورد و به موچی گفت : این لباسها را بپوش . من می روم جلوی پنجره ها پرده بزنم.
ساعتی بعد، پرده های پنجره زده شد . فیلو با یك تكه نایلن، جلوی دریچه كولر را هم پوشاند .
آقای ایمنی گفت : دوستان عزیز یادتان باشد موقع خواب شعله بخاری را كم كنید و از پتو و لحاف مناسب استفاده كنید .
آقای ایمنی خداحافظی كرد و رفت . حالا خانه گرم شده بود و همه راحت بخواب رفتند .
#شعر_کودکانه
🌞 خورشید خانم
خورشید خانوم از پشت کوه در اومد
خنده به لب با پیرهن زر اومد
یواش یواش تو آسمون که چرخید
یکی یکی ستاره ها رو اون چید
دامنشو تکون داد و نور پاشید
گل باز شد خندید به روی خورشید
دستی کشید و ناز کرد اون گلا رو
توی دلم حس کردم من خدا رو
شعر_کودکانه
💠 سوره فیل:
کی بود کی بود ابرهه
چيکار میکرد تو مکه؟
اون آدم خيلی بد
سوی مکه حمله کرد
يک لشگر فيل داشت
يک سپاه عظيم داشت
می رفت به سوی مکه
تا که بکوبه کعبه
چی شد چی شد يکباره
بارون سنگ می باره
يه عالمه ابابيل
اومد رو لشگر فيل
تو پاهاشون سنگ داره
با دشمنا می جنگه
چی شد چی شد نتيجه
دشمنا نابود شدن
خاکستر و دود شدن
سوره ی فيل نازل شد
قصه ی ما کامل شد.
*اصلاحات تنها جریانی در جهان است که*
*دولت یک نظام را در اختیار می گیرد تا زمینه را برای سقوط همان نظام فراهم سازد و اگر نتواند دولت را در اختیار بگیرید، لشکرکشی خیابانی می کند!*
*تنها جریانی در جهان است که از کشورهای دیگر درخواست تحریم و حتی تجاوز نظامی به کشور خود را دارد،*
*تنها جریانی است که علیه متحدان کشورش اقدام می کند،*
*تنها جریانی که در حکومت *حضور دارد اما قانون اساسی آن را قبول ندارد*،
*تنها جریانی که می گوید اگر نظام سقوط کند، در حکومت بعدی هم حضور دارد،*
*اصلاحات تنها جریانی در طول تاریخ بشریت است که به دنبال خلع سلاح کشور خودش است*،
*تنها جریانی در جهان است که دشمن کشورش آن را پیاده نظام خود در آن کشور توصیف می کند،*
*تنها جریانی در جهان است که به دنبال تجزیه کشور خود است و با تمامی عقاید و باورهای مردم کشورش در حال مبارزه است*،
*اصلاحات تنها جریانی در جهان است که وقتی در کشورش حادثه تروریستی رخ می دهد، مدافع حقوق تروریست ها می شود و وقتی مفسدانی در کشورش به اعدام و زندان محکوم می شوند، فریاد نقض حقوق بشر سر می دهد*
*و در نهایت اصلاحات تنها جریانی در جهان است که اعضای آن پس اتمام دوره مسئولیت خود، یا از کشور خارج می شوند و به اپوزیسیون نظام می پیوندند یا در داخل کشور مشغول ارتباط و مصاحبه با اپوزیسیون می شوند!*
*اکنون شما قضاوت کنید، اگر چنین جریانی در آمریکا می بود، نظام آمریکا چه برخوردی با آن می داشت؟*
*آیا صبورتر از نظام ایران در جهان سراغ دارید؟*
*آیا اگر اینان در ترکیه یا عربستان و... بودند، نامی از خودشان، حزبشان یا حتی خانواده هایشان بود؟!*
*چه ناسپاسانی هستند این مدعیان اصلاحات*
*قرآن کریم:*
*وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ*﴿ آیه۱۱ سوره بقره)
*چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح گریم!*
🌀 مراقب نفوذ روحانینمایان باشید
📝 فرازی از وصیتنامه امام خمینی قدس سره
🔸 در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش مینمایند، و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی #نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است:
1️⃣ که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است
2️⃣ و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین تودهها وقشرهای مردم پاکدل و علاقهمند نمودن آنان را به خویش و ضربهی مهلک زدن به حوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب میباشد.
♨️ و میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و #روحانینمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدسمآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیلههای دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند.
#امام_خمینی
#احکام_مسافر
#مسافت_شرعی : 8 فرسخ
🌺✍️ آیات عظام خامنهای و جوادی: 20/5 کیلومتر = 41 رفت و برگشت.
🌼✍️ آیات عظام مظاهری و مکارم: 21/5 کیلومتر = 43 رفت و برگشت.
🌸✍️ آیت الله سیستانی: 22 کیلومتر = 44 رفت و برگشت.
🌺✍️ آیت الله نوری: 22/5 کیلومتر = 45 رفت و برگشت.
🌼✍️ آیت الله شبیری: 20 کیلومتر = 40 رفت و برگشت.
#حد_ترخص
☘️ بر اساس تحقیقات انجام گرفته 1350 متر پس از آخرین نقطه شهر، حد ترخص می باشد.
👌 تبصره: برای محاسبه حد ترخص و مسافت شرعی از آخرین خانهی شهر حساب میکنند.
🌸توضیح:
✅مسافت شرعی یعنی حداقل مقدار مسافتی که سبب می شود نماز شکسته شود مثلاً در فتوای امام خامنه ای اگر حد اقل ۲۰/۵ کیلومتر برود و برگردد که مجموعا ۴۱ کیلومتر می شود نماز شکسته است و کمتر از این مقدار نماز شکسته نیست
✅حد ترخص مقدار مسافتی است که کسی که مسافرت می رود و می خواهد به مقدار مسافت شرعی یا بیشتر برود از این محدوده که از شهر دور شد باید نماز را شکسته بخواند و در کمتر از این محدوده اگر نماز خواند باید تمام بخواند با اینکه در مسیر مسافرت است🌸
⭕️ حرف شنوی زن، از
شوهر یا پدر و مادر ؟
❓ سوال: در اموری مانند خروج
از منزل، حرف شنوی و اطاعت از
شوهر بر زن واجب است یا پدر و مادر؟
✅ پاسخ: ⬇️
وقتی عقد ازدواج بین زن و مرد خوانده می شود تمام احکام زن و شوهری بین آن ها جاری است و زن موظف به تمکین است و بدون اجازه شوهر نمی تواند از منزل خارج شود، هرچند در منزل پدرش باشد، بنابراین اگر پدر امر به رفتن کند و شوهر منع کند به حرف شوهر باید گوش بدهد. [1]
البته باید به گونه ای عمل نماید که موجب ناراحتی و آزار والدین نباشد. [2]
------------------
✅ [1]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی
✅ [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم
💠 احکام #تراشید_ریش 💠
1️⃣- در بین مراجع موجود،کسی حکم به جواز نداده و نوعاً یا فتوا به حرمت دادهاند یا بنابر احتیاط واجب تراشیدن آن راجایز نمیدانند.
2️⃣- تراشیدن ریش خواه با تیغ باشد یا ماشین حرام است( بنابر فتوی یا احتیاط واجب).
3️⃣- به نظر مشهور مراجع تراشیدن مقداری از ریش (دو طرف گونهها) نیز حکم تراشیدن تمام آن را دارد.
آیت الله مکارم: اگر چانه و اطراف آن (یک چهارم صورت) تراشیده نشود، به طوری که صدق ریش کند، کفایت میکند.
4️⃣- هر وسیلهای که موهای صورت را بتراشد به گونهای که عرف مردم بگویند ریش ندارد، خواه با تیغ باشد یا ماشین و یا هر ابزار دیگری.
5️⃣- تراشیدن روی گونهها (بصورت خط ریش) و زیرگلو اشکال ندارد.
6️⃣- تراشیدن سبیل و بلند گذاشتن آن اشکال ندارد ولی بلند نمودن آن به مقداری که هنگام خوردن و آشامیدن با غذا یا آب برخورد کند مکروه است
#
🌺 اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّـکَ_الفَـــرَج
📌 متن شایعه 👇
یک گردشگر ایرانی به دلیل سرعت بالای رانندگی در شهر دبی امارات اخطاریه ای از پلیس دریافت کرد وقتی اخطاریه را باز کرد با متن عجیبی مواجه شد
راننده عزیز! با توجه به اینکه شما مهمان دولت امارات متحده عربی هستید و برای بازدید از دبی به این شهر سفر نموده اید پلیس امارات زیباترین خوش آمد گویی ها را به شما و همراهانتان تقدیم می دارد و آرزوی اقامتی
خوش را برای شما و همراهانتان دارد.
ما برای شما جریمهای در نظر نمی گیریم، زیرا هدف ما جریمه شما نیست بلکه سلامتی شما هدف ماست
باتشکر پلیس دبی»😳
*پاسخ به شایعه*
🔺بازهم داستان خیالی جدیدی از امارات و دبی
واقعیت را در فیلم بالا ببینید