🔴فتنه های غربالگر دوست داشتنی/چگونه در فتنهها راه را گم نکنیم؟
✍سید علیرضا آل داود
🔹در حوادث فتنهگون اخیر بسیاری از دوستان سوال میکردند که این فتنه های پی در پی نشانه چیست؟ در این فتنه ها چرا بزرگان و حتی برخی انقلابی ها دچار مضلات الفتن(فتنه های گمراه کننده و اغواگر) شدند و نه تنها خودشان دچار تحیر شدند بلکه دیگرانی را نیز دچار سرگشتگی کردند، مخصوصا در روزهای پس از فتنه آبان ۹۸، سقوط هواپیما، کرونا، ژینا امینی و ...
🔸پاسخ این سوال را در آیه ۱۷۹ سوره آل عمران باید پیدا کرد، خداوند همه مهر و مهرورز می فرمایند:
مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۹﴾
خدا بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [حالى] كه شما بر آن هستيد واگذارد تا آنكه پليد را از پاك جدا كند و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب آگاه گرداند ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه
را بخواهد برمى گزيند پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود
🔹این آیات اشاره به جنگ احد دارد که خداوند میفرمایند این جهان یک محل آزمایش است و این بلاها، فتنه ها و ... وسیله آزمایش مردم بخصوص مومنان هستند
اما در قسمت نخست آیه پیامی واضح برای ما دارد که خداوند، كفّار را به حال خود رها مىكند؛ «نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً» ولى مؤمنان را رها نمىكند. «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ»
🔹رهبر معظم انقلاب نیز در خطبه های نماز جمعه ۲۷ دیماه سال ۹۸ به امداد الهی برای ملت بزرگ ایران اشاره کردند.
بدون شک سنت الهی جداسازى پاك از پليد، از است. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» و این فتنه های اخیر به خوبی این مهم را نشان داد...
🔹قطعا در دوران آخرالزمان این فتنه ها منجر به پاکسازی جامعه اسلامی از منافقان، مفسدان و عناصر ملحد در هر لباسی که پنهان شده باشند، خواهد شد و نکته بسیار مهم آنجاست که طيب وپاكى اصالت داشته وپايدار است، ولى خبث عارضى و رفتنى است و ما در ایام اخیر این رفتار سلبریتی ها و برخی ورزشکاران حتی برخی سیاسیون را با این آیه میتوانیم تحلیل کنیم...
🔸مهم این است که ما در این دوران با صبر، بصیرت و ایستادگی راه را گم نکنیم تا ان شا الله مطابق با بیانیه گام دوم انقلاب پس از شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن و امید آفرینی به سمت تحقق ایجاد تمدن نوین اسلامی و ظهور، ایران اسلامی را به پیش ببریم.
💠راهکار اصلی مقابله با این فتنهها نیز تواصی به صبر و بصیرت و اقدام فردی و جمعی فرضیه قطعی و فوری #جهاد_تبیین است.
📚 مجموعه ۲۰ جلدی این همه هدیه از خداست
این مجموعه به شناخت نعمت های خدا مانند نعمت بینایی، شنوایی، چشایی، آفتاب، باد، خواب، آب و.... میپردازد.
▫️نویسنده مجید محبوبی
▫️ناشر جمال
▫️قطع نیم خشتی (کوچک)
▫️تعداد صفحات هر جلد ۱۲
✅ مناسب برای 6 تا 12 سال
🔴 قیمت پشت هر جلد : 6.000 تومان
🔵 قیمت پشت مجموعه : 120.000 تومان
⚪️ قیمت مجموعه با تخفیف: 114.000 تومان
#سلام_مولای_ما❤️
#مهدی_جان💚
روزهای عمرمان چه پرشتاب گذشت ...
بی آنکه بدانیم و بفهمیم ، روزها و شب هایمان ... هفته و ماهمان ... فصل و سالمان ...طی شد ...
گرد پیری بر صورتمان نشست و در تمامی این عبورها ...
خوش آن دمی که در هوای شما گذشت ...
خوش آن اوقاتی که معطر به نام و یادتان بود ..
خوش آن لحظه هایی که بیقرارتان بودیم ...
باقی همه بی حاصلی و بیخبری بود ...
یک روز انتقامِ تو را از همه عقربهها میگیریم !
#سلام حضرت دوازده ...
#یاایهاالعزیز🥀
#سلام تنها پادشاه زمین ✋
برای سلامتی وتعجیل درامر ظهور امام عصرعجل الله ......
دلهایمان رو نورانی کنیم، با ذکر[14] #صلوات
#الهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
💠به مناسبت درگذشت جهانگیر خان قشقایی در ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ش
✍از حکیم بزرگ #ملاعلی_نوری از حکمای زمان #فتحعلی_شاه_قاجار در اصفهان نقل شده که در آن تاریخ دو هزار طلبه علوم معقول در اصفهان تحصیل میکردند که چهارصد نفرشان در درس وی حضور مییافتند.
با انتقال #حوزه_حکمی به تهران، جمعیت بزرگی از اساتید و طلاب معقول از فلسفه و عرفان در تهران به تعلیم و تعلم اشتغال یافتند و تهران دار الهجره جویندگان علم بود.
از این جمله است #جهانگیر_خان_قشقایی که به شوق استفاده از درس حکمت متعالیه و عرفان عملیِ #آقا_محمدرضا_قمشه_ای از اصفهان به تهران آمد. (دکتر صدوقی سها هم در کتاب تاریخ حکما و عرفا استفاده جهانگیر خان از آقا محمدرضا را در مدرسه صدر تهران دانستهاند)
او خود حکایت دیدارش با #صهبای_قمشه_ای را چنین بیان میدارد:
«همان شب اول خود را به محضر او رساندم. وضع لباسهای او علمایی نبود، به کرباس فروشهای سِدِهْ میماند. حاجت خود را بدو گفتم. گفت: میعاد من و تو فردا در خرابات. خرابات محلی بود در خارج خندق قدیم تهران. در آنجا قهوه خانهای بود که درویشی آن را اداره میکرد. روز بعد اسفار ملاصدرا را با خود بردم. او را در خلوتگاهی دیدم که بر حصیری نشسته بود. اسفار را گشودم. او آن را از بر میخواند. سپس به تحقیق مطلب پرداخت. مرا آنچنان به وجد آورد که از خود بی خود شدم، میخواستم دیوانه شوم. حالت مرا دریافت. گفت: آری! قوّت می، بشکند ابریق را».
📚خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۵۲۳