eitaa logo
شمع
247 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
353 فایل
نكاتي از مهارت هاي زندكي ارتباط با ادمين👇 @Naderiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
رها: ⚫️ خیلی جالبه؛ قابل توجه طرفدارای خدابیامرز👇👇 🔺خیلی روشنفکر بود ، پدر و پسر باهم باجناق بودن 🔺 خیلی جنتلمن بود ، زن دومش از دختر سوم زن اولش کوچیکتر بود 🔺مردمی و ساده زیست بود اما کاخهایی داشت از گیلان تا تورنتو و ونکوور کانادا 🔺میهن پرست بود اما بچه اش تو ونکوور کانادا بدنیا اومد و یه پاش کانادا بود و یه پاش آمریکا 🔺خیلی موقعیت شناس بود ؛ قبل از انقلاب با نام سیاوش بیدگانی میخوند ،انقلاب که شد اسم محمدرضا به نفعتر بود 🔺گویا بهره برداری به نفع خود از شرایط موجود در خون شونه ، زیبا کلام از زلزله کرمانشاه به جیب زد، ایشون هم از زلزله بم متنعم شد 🔺طرفداراش خیلی سینه چاکند اما هیچ کدوم حتی اسم آثارشو نمیدونند و تا حالا شاید دو سه ترانشو بیشتر گوش نکردند 🔺طرف خودش به صداوسیما نامه نوشته که چون من راضی نیستم ، شرعا‌ً مجاز نیستید آثار منو پخش کنید ، حالا طرفداراش شعار میدن " ننگ ما ننگ ما صداوسیمای ما" 🔺طرفداراش همونا هستند که میگن صدای دسته های عزاداری مردمو اذیت میکنه ، اما چندهزار نفرشون جلوی بیمارستان عربده میکشیدند ، البته گویا جلوی بیمارستان ایراد نداره
آیت الله بهاء الدینی ره: اگر لطف حق نباشد، نمی توانید یک فرزند صالح تربیت کنید، هر چند مراقب او باشد
حرف تازه و دقیق علامه طباطبایی درباره «صبر اجتماعی»✨ ✍️ در آیه‌ آخر سوره آل عمران می‌خوانیم: «ـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ...»، چه فرقی بین صبر کردن و صابر بودن است؟ «علاّمه طباطبايي مطلب دقيقي را از دو كلمه ﴿صابِروا و رابِطوا﴾ استنباط كرده‏اند كه ﴿صابِروا ورابِطوا﴾ مستقيم متوجّه مؤمنان است؛ به اين معنا كه صبرهايتان را با هم تبادل كنيد؛ نه اينكه هر يك به تنهايي صبر كنيد، همان‏گونه كه آيه شريفه ﴿واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعا) فرمان مي‏دهد كه همه با هم مسلمان باشيد؛ نه فقط همه مسلمان باشيد، پس اگر مسلمانان هماهنگي جمعي نداشته باشند، هيچ يك به آيه مزبور عمل نكرده‏اند، زيرا فرمان ﴿واعتَصِموا﴾ به معناي «مسلمان شويد» نيست، بلكه به معناي «با هم مسلمان باشيد» است و با هم مسلمان بودن، غير از مسلماني هر فرد به تنهايي است. با هم مسلمان بودن يعني در مسائل نظري تبادل فكري داشتن، در امور اجرايي و عملي همكاري كردن و در مسائل دفاعي و جنگ مصابره و مرابطه داشتن. نتيجه آنكه : ﴿صابِروا﴾ و ﴿رابِطوا﴾ خطاب به مؤمنان است؛ بدين معنا كه با هم صبر و رباط داشته باشيد، زيرا صبر هر انساني محدود است؛ بعضي زود مي‏رنجند و خسته مي‏شوند. اگر مصابره جايگزين صبر فردي شود و مرابطه جاي حراست و نگهباني انفرادي از مرزهاي ديني را بگيرد، نقص ناشي از رنجش و خستگي بعضي با توانمندي و پايداري افراد ديگر ترميم خواهد شد.»
روحیه ای انتقاد پذیر و قوی خدمت علامه طباطبائی(ره) گف ته شد: «شخصی، ضد المیزان کتابی نوشته است.» ایشان بدون این که خشمگین شود، فقط دو کلمه فرمود؛ فرمود: «بسیار خوب!» یک بار به علامه گفتند: «فلان کس از شما انتقاد کرده است.» علامه فرمود: «من که رسوای جهانم! عیب من یکی دو تا نیست؛ خوب این هم رویش.» استاد امجد نقل می کنند: مرحوم استاد، هیچ نامه نام و نشان داری را بی پاسخ نمی گذاشتند. حتی اگر حامل ناسزا به ایشان بود، جوابی کریمانه به آن می دادند. شخصی که ایشان را با سخنانش آزار می داد و با علامه دشمنی می کرد، در مجامع، مورد احترام استاد بود و استاد به او می فرمود: «به حرم که می روم، اول برای شما دعا می کنم!» هیچ کس نمی توانست علامه را خشمگین کند. به طور خلاصه می توان گفت: «علامه، له شده بود». [یعنی بسیار بسیار متواضع بود
کرامتی_از_ایت_الله_نخودکی آیت الله احمدی میانجی: خدا رحمت کند آقای تربتی را، روی منبر می گفت: ما در اصفهان با مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی در مدرسه بودیم. ایشان که شبها گاه گاهی نمی خوابید ما هم بیدار می شدیم. ایشان متاهل شد و رفت، ما دیگر بیدار نشدیم. یک روزی به ایشان عرض کردم که آقا! شما رفتید، دیگر نماز شب از ما فوت شده است. فرمود: وقتی که سرتان را می گذارید روی متکا و می خوابید، این جمله را بگویید: شیخ حسنعلی می‌گوید مرا ساعت فلان بیدار کنید و ساعتش را تعیین کنید. می‌گفت: هر وقت می گفتیم، احساس می کردیم که کسی ما را صدا می‌زند. بیدار می شدیم ومی دیدیم که هیچ کس نیست ولی به هر حال،سر ساعت ما را بیدار می کردند. ✨ به سوی نور دفتر دوم ص10
💥صدای زیبا کافی نیست ... روح حاکم بر صدا هم مهم است ... ✍ کمیل نیمه شبی همراه حضرت علی علیه السلام در تاریکی شب از کوچه های کوفه عبور می کردند تا به خانه ای رسیدند از آن خانه صدای تلاوت قرآن به گوش می رسید، معلوم بود مرد پارسایی از بستر راحت برخاسته و باصدایی دانشین و پرشور قرآن می خواند آن چنان که گریه و بغض گلویش را گرفته بود کمیل سخت تحت تأثیر آن صدا قرار گرفت آن مرد این آیه را می خواند: 🔹{آیا کسانی که در زیورهای دنیا غرق هستند بهترند} یا آن کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو آیا کسانی که می دانند یکسان هستند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند}. 🔹وقتی کمیل این آیه را با آن صدای پرسوز می شنید، چنان دگرگون شد که با خود گفت: ای کاش مویی بر بدن این قاری می شدم و صدای قرآن او را می شنیدم! حضرت علی علیه السلام از دگرگونی حال کمیل به خاطر آن صدای پرسوز و گداز آکاه شد و به او فرمود:  🔥 ای کمیل! صدای پراندوه این قاری تو را حیران و شگفت زده نکند؛ چرا که او از دوزخیان است و بعد از مدتی راز این سخن را به تو خواهم گفت. ✨این سخن مولا، کمیل را از دو جهت شگفت زده کرد؛ یکی این که حضرت از دگرگونی درونی کمیل خبر داد و دیگر این که او را از دوزخی بودن آن خواننده ی قرآن باخبر کرد. ⚔مدتی گذشت تا این که جنگ نهروان پیش آمد. در این جنگ کسانی که با قرآن سر و کار داشتند علی علیه السلام را کافر خواندند و با او به جنگ برخاستند. کمیل چون سربازی جانباز همراه علی علیه السلام بود و علی که شمشیرش از خون آن کوردلان مقدس مآب سیراب شده بود، متوجه کمیل شد، ناگهان نوک شمشیرش را بر سر یکی از هلاک شدگان فرود آورد و فرمود: ای کمیل! آن کسی که در آن نیمه شب قرآن را با آن سوز و گداز می خواند همین شخص است. 🔹کمیل سخت تکان خورد و به اشتباه خویش پی برد و دانست که نباید صدای قرائت زیبا و ظاهر افراد او را گول بزند. او در حالی که بسیار ناراحت بود، خود را روی قدم های بارک حضرت انداخت و از خدا طلب آمرزش کرد . پ.ن: علاوه بر صدای زیبا ، خود خواننده هم مهم بود برای همین صدای زیبا در آن شب هیچ تاثیری بر حضرت امیر نداشت چرا که بر باطن و اصل موضوع احاطه داشتند. فقط صدای زیبا کافی نیست ... روح حاکم بر صدا هم مهم است ... 🙏 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً: خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم بخيرنما
آیت الله بهاء الدینی ره: اگر لطف حق نباشد، نمی توانید یک فرزند صالح تربیت کنید، هر چند مراقب او باشد حرف تازه و دقیق علامه طباطبایی درباره «صبر اجتماعی»✨ ✍️ در آیه‌ آخر سوره آل عمران می‌خوانیم: «ـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ...»، چه فرقی بین صبر کردن و صابر بودن است؟ «علاّمه طباطبايي مطلب دقيقي را از دو كلمه ﴿صابِروا و رابِطوا﴾ استنباط كرده‏اند كه ﴿صابِروا ورابِطوا﴾ مستقيم متوجّه مؤمنان است؛ به اين معنا كه صبرهايتان را با هم تبادل كنيد؛ نه اينكه هر يك به تنهايي صبر كنيد، همان‏گونه كه آيه شريفه ﴿واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعا) فرمان مي‏دهد كه همه با هم مسلمان باشيد؛ نه فقط همه مسلمان باشيد، پس اگر مسلمانان هماهنگي جمعي نداشته باشند، هيچ يك به آيه مزبور عمل نكرده‏اند، زيرا فرمان ﴿واعتَصِموا﴾ به معناي «مسلمان شويد» نيست، بلكه به معناي «با هم مسلمان باشيد» است و با هم مسلمان بودن، غير از مسلماني هر فرد به تنهايي است. با هم مسلمان بودن يعني در مسائل نظري تبادل فكري داشتن، در امور اجرايي و عملي همكاري كردن و در مسائل دفاعي و جنگ مصابره و مرابطه داشتن. نتيجه آنكه : ﴿صابِروا﴾ و ﴿رابِطوا﴾ خطاب به مؤمنان است؛ بدين معنا كه با هم صبر و رباط داشته باشيد، زيرا صبر هر انساني محدود است؛ بعضي زود مي‏رنجند و خسته مي‏شوند. اگر مصابره جايگزين صبر فردي شود و مرابطه جاي حراست و نگهباني انفرادي از مرزهاي ديني را بگيرد، نقص ناشي از رنجش و خستگي بعضي با توانمندي و پايداري افراد ديگر ترميم خواهد شد.» روحیه ای انتقاد پذیر و قوی خدمت علامه طباطبائی(ره) گف ته شد: «شخصی، ضد المیزان کتابی نوشته است.» ایشان بدون این که خشمگین شود، فقط دو کلمه فرمود؛ فرمود: «بسیار خوب!» یک بار به علامه گفتند: «فلان کس از شما انتقاد کرده است.» علامه فرمود: «من که رسوای جهانم! عیب من یکی دو تا نیست؛ خوب این هم رویش.» استاد امجد نقل می کنند: مرحوم استاد، هیچ نامه نام و نشان داری را بی پاسخ نمی گذاشتند. حتی اگر حامل ناسزا به ایشان بود، جوابی کریمانه به آن می دادند. شخصی که ایشان را با سخنانش آزار می داد و با علامه دشمنی می کرد، در مجامع، مورد احترام استاد بود و استاد به او می فرمود: «به حرم که می روم، اول برای شما دعا می کنم!» هیچ کس نمی توانست علامه را خشمگین کند. به طور خلاصه می توان گفت: «علامه، له شده بود». [یعنی بسیار بسیار متواضع بود کرامتی_از_ایت_الله_نخودکی آیت الله احمدی میانجی: خدا رحمت کند آقای تربتی را، روی منبر می گفت: ما در اصفهان با مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی در مدرسه بودیم. ایشان که شبها گاه گاهی نمی خوابید ما هم بیدار می شدیم. ایشان متاهل شد و رفت، ما دیگر بیدار نشدیم. یک روزی به ایشان عرض کردم که آقا! شما رفتید، دیگر نماز شب از ما فوت شده است. فرمود: وقتی که سرتان را می گذارید روی متکا و می خوابید، این جمله را بگویید: شیخ حسنعلی می‌گوید مرا ساعت فلان بیدار کنید و ساعتش را تعیین کنید. می‌گفت: هر وقت می گفتیم، احساس می کردیم که کسی ما را صدا می‌زند. بیدار می شدیم ومی دیدیم که هیچ کس نیست ولی به هر حال،سر ساعت ما را بیدار می کردند. ✨ به سوی نور دفتر دوم ص10
🔖 آیات: ۶۲سوره بقره 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ معیار سعادت، به مبدأ و معاد و انجام مطابق وحی معرفی شد.گاهی به مبدأ و معاد با هم تذکر داده میشود و گاهی تنها به مبدأ. مثلا در «لا اله الا انا فاعبدون» لا اله مبدا را گوید، اما مبدأ هم همان معاد است. عبادت هم باید طبق وحی باشد پس به وحی و نبوت(آورنده وحی) هم اشاره شده است. 2⃣بهشت و جهنم، بخشی از همین جهان مادی نیست که بگوییم این قسمتش زمین و آن قسمتش بهشت است، بلکه بهشت و جهنم، همین الان آماده است و باطن دنیاست چنانکه اگر کسی دروغ بگوید باطنش در آتش میسوزد و عرفا این آتش را میبینند. 3⃣قرآن را تعریف نمیکند بلکه مصادیق آنرا میگوید. مثلا ترک نهی شده ها را عمل صالح میداند. بعضی گناهان را سیئه(عمل بد) میداند و با شناخت آنها میتوان عمل صالح را شناخت چون عمل صالح در برابر سیئه است(توبه/۱۱۰) صالح، گاهی در برابر «سیئه» آمده و گاهی در برابر چیزی که «زوال پذیر» است. 4⃣منافقان، خود را مصلح دانسته و اعمالشان را صالح میدانند اما آیه ۱۰۰ سوره مومنون گوید اینها هنگام مرگ میفهمند که صالح نبوده لذا آرزوی بازگشت به دنیا میکنند تا کار صالح انجام دهد. و خدا میفرماید که او فقط حرفی در حال احتضار میزند و اگر هم او را برگردانیم عمل صالح انجام نخواهد داد پس برنمیگردانیم. 5⃣ایمان به تنهایی سودمند نیست لذا غالبا خداوند عمل صالح را در کنار ایمان آورده است. جزو مظهرات و نشان دهنده ایمان است لذا جزیی از ایمان است. در همین زمینه اجزای دیگری از ایمان هم گاهی در قرآن آمده مثلا میگوید مومنان و کسانی که قلبشان خاضع است درحالیکه خضوع قلب جزیی از ایمان است نه مستقل از آن. 6⃣گاهی قرآن جزییات عمل صالح را در کنار آن میگوید مثلا در آیه ۲۸۷ بقره گوید «کسانی که مومنند و نماز را برپا داشته و زکات میدهند» یعنی اقامه نماز و پرداخت زکات جزیی از ایمان است اما با واو و جدا آمده است. 7⃣قرآن در سوره عصر گوید صرفا افرادی از خسران در امانند که اولا مومن باشند، ثانیا اعمال صالح را انجام دهند،ثالثا باشند و رابعا . در مورد سوم، انسان باید ابتدا فرق توصیه به حق را با «پارتی بازی» بفهمد و در هر مورد تشخیص دهد. وقتی که تشخیص داد حالا برایش دشوار است که توصیه کند تا شخصی به حقش برسد زیرا باید از آبرویش خرج کند. هر دو این کارها جزو است و از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر. 8⃣چهار موردی که در سوره عصر بود به دو اصل ایمان و عمل صالح برمیگردد چنانکه اگر شخص مومن بود باید دیگران را توصیه به حق(تواصوا بالحق) کند تا مومن شوند و اگر عمل صالح انجام میداد دیگران را توصیه به صبر کند تا آنها هم عمل صالح انجام دهند. 9⃣تنها کسی نجات میابد که مومن شود و تلاش کند دیگران را مومن کند، خودش عمل صالح انجام دهد و دیگران را دعوت به عمل صالح کند. پس کسی که مومن بود و عمل کننده به صالحات بود اما منزوی شد و کسی را دعوت نکرد از در امان نیست. 0⃣1⃣خدا «صالح» را گاهی در برابر سیئه قرار میدهد و گاهی در برابر چیزی قرار میدهد که است. گوید «المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر». پیامبر هر شب با صدای بلند در بین نمازگذاران میگفت«انسان باید هر لحظه بارش برای کوچ به جهان آخرت آماده باشد» 1⃣1⃣طبق خطبه ۷۶ نهج البلاغه انسان باید دامن کسی را که به مقصد رسیده را بگیرد تا به مقصد برسد نه اینکه «خودرو» باشد. انسان، رقیب و مراقبه میخواهد. یعنی کسی که هر لحظه رقبه و گردن میکشد تا ببیند دارد چه میکند تا جلوی بیراهه رفتنش را بگیرد. مراقبه این نیست که هر روز یکبار به اعمال خود فکر کند بلکه باید هر لحظه مراقب باشد. 2⃣1⃣امیرالمومنین میفرماید انسان باید شکارچی خوبی باشد و با غرض و هدف، تیراندازی کند و بی هدف حرکت نکند. باید با هوای خودش مخابره و مبارزه کند. کسی که مرگ را «نابودی» میداند گوید برای چه باید توشه تهیه کنم؟ اما کسی که آنرا «سفر» میداند هر لحظه در حال جمع آوری زاد و توشه است و توشه طبق قرآن فقط است.گوید انسان باید بر هوای خود برتری یابد. و کبریایی خود را نسبت به هوس نشان بدهد و به هوس بگویید که من از تو بزرگتر هستم. 3⃣1⃣سپس گوید باید سریع آماده شوید زیرا ندای و سفر به آخرت که بیاید وقتی ندارید که آماده شوید! در دنیا زاد تقوا، فراوان است پس بگیرید. صراط مستقیم در دنیا، همین است. نگاه مرگ به شما نزدیک است و عزرائیل حداقل، هنگام نمازهای پنجگانه به شما سر میزنند
📌 متن آیات تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 153 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۶۲ سوره بقره: «ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون» کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده‌اند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان، هر گاه به خدا و روز قیامت ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچ‌گونه ترس و اندوهی برای آن خلاصه تفسیر سوره مبارکه 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ اسلام هم از افراط برکنار است هم از تفریط، لذا «صراط مستقیم» است. اما خدا راه را طبق این ماده در مورد غیر مسامانان باز کرد و گفت اگر آنها، ایمان(به خدا و معاد و نبوت) و عمل صالح داشته باشند خوف و حزن ندارند. در مورد مسلمانان هم خدا راه را بست و گفت اگر ایمان و عمل صالح نباشد، صرف مسلمانی، انسان را نجات نمیبخشد. 2⃣طبق آیه اگر کسی یهودی شد در ذلت برای او بسته نیست و میتواند تغییر کند و عزیز شود. مسلمان هم هدایتش دائمی و قطعی نیست بلکه میتواند ذلیل شود. چنانکه قرآن به مومن، دستور می دهد اگرچه تا الان ربا میگرفتند (یا ایها الذین آمنوا ذروا ما بقی من الربا ان کنتم مومنین) یعنی ما و صوری هم داریم. 3⃣وقتی قرآن گوید هر انسانی با عقیده اش دلخوش است این یک «خوشی کاذب» است نه اینکه واقعی باشد. قرآن گوید کار با تمنی و آرزوی شما که مسلمانید یا غیر مسلمانید حاصل نمیشود «لیس بامانیّکم». این آیه گوید اگر به خدا ایمان نداشتید پیدا نمیکنید، اما اگر «ایمان سه گانه و عمل صالح» داشتید مهم نیست که مسلمان و یهود و ... باشید، شما نجات یافته اید چون کار با نام مسلمان و یهود و ... حل نمیشود بلکه عقیده و عمل باید درست باشد. 4⃣قرآن در مقام اول فرمود که نام و حزب سبب سعادت نیست بلکه (ایمان) و (عمل صالح) باید با هم باشد تا انسان به بهشت برود اما در مورد کار بد گوید اگر انسان کار بد کرد جهنم میرود و به «حسن فعلی» نیاز نیست! کسی هم که کافر است و کارش برای خدا نیست بهشت نمیرود اگرچه برای کار خوبش، تنها در دنیا پاداش میگیرد! 5⃣اگر حسن فعلی و حسن فاعلی هر دو بود دیگر فرقی میان زن و مرد نیست (مِن ذکرٍ او اُنثی) منظور آیه این است که زن و مرد بودن در ماهیت و با هم فرقی ندارند و آنکس که عمل را انجام داده و به آن دنیا میرود حقیقت انسان است نه ظاهرش. این مکتب بسیار عرشی است زیرا زن را به مقامی برد که در آن مقام، زن و مرد بودن بی معناست اما در «غرب»، انسان را همین ظاهر میدانند و تنها میگویند به زن و مرد باید مانند هم نگاه کرد. 6⃣زن و مرد بودن تنها در تفاوت دارد چنانکه برای مرجعیت، ذکورت شرط است اما برای فقاهت و اجتهاد و عصمت و ولایت کلّیه، ذکورت شرط نیست چون در تفکر و ... بین زن و مرد فرقی نیست و هر دو به یک مقام میتوانند برسند. 7⃣در مقام دوم بحث بر این است که به چه چیزی باید ایمان آورد و عمل صالح چیست؟آیا ایمان به عیسی(ع) و موسی(ع) کافیست یا ایمان به پیامبر اسلام هم نیاز است؟ اینها را وحی باید بگوید. کتب الهی قبلی که تحریف شده‌اند لذا تنها کتابی که خودش دیگران را به مبارزه برای زیر سوال بردن خودش دعوت میکند، قرآن است و باید به آن رجوع کرد. خطوط کلی در قرآن آمده است. 8⃣طبق آیه، ، در برابر مشرکینند. حال اینکه آیا پیروان یحیی(ع) هستند یا ترکیبی از یهودیان و مسیحیان است مشخص نیست. صابئین ایران میگفتند چرا غیر از یهود و مسیح، در قانون اساسی، حق صابئین به رسمیت شناخته نشده؟ پاسخ داده شد که اگر شما پیروان یحیی هستید ایشان شریعت مستقلی نداشته و کتاب جداگانه ای از انجیل ندارد لذا شما هم مانند یحیی(ع) پیرو مسیحید که تقریبا قانع شدند و رفتند.