eitaa logo
شمع
247 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
353 فایل
نكاتي از مهارت هاي زندكي ارتباط با ادمين👇 @Naderiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 آیات: ۶۲سوره بقره 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ معیار سعادت، به مبدأ و معاد و انجام مطابق وحی معرفی شد.گاهی به مبدأ و معاد با هم تذکر داده میشود و گاهی تنها به مبدأ. مثلا در «لا اله الا انا فاعبدون» لا اله مبدا را گوید، اما مبدأ هم همان معاد است. عبادت هم باید طبق وحی باشد پس به وحی و نبوت(آورنده وحی) هم اشاره شده است. 2⃣بهشت و جهنم، بخشی از همین جهان مادی نیست که بگوییم این قسمتش زمین و آن قسمتش بهشت است، بلکه بهشت و جهنم، همین الان آماده است و باطن دنیاست چنانکه اگر کسی دروغ بگوید باطنش در آتش میسوزد و عرفا این آتش را میبینند. 3⃣قرآن را تعریف نمیکند بلکه مصادیق آنرا میگوید. مثلا ترک نهی شده ها را عمل صالح میداند. بعضی گناهان را سیئه(عمل بد) میداند و با شناخت آنها میتوان عمل صالح را شناخت چون عمل صالح در برابر سیئه است(توبه/۱۱۰) صالح، گاهی در برابر «سیئه» آمده و گاهی در برابر چیزی که «زوال پذیر» است. 4⃣منافقان، خود را مصلح دانسته و اعمالشان را صالح میدانند اما آیه ۱۰۰ سوره مومنون گوید اینها هنگام مرگ میفهمند که صالح نبوده لذا آرزوی بازگشت به دنیا میکنند تا کار صالح انجام دهد. و خدا میفرماید که او فقط حرفی در حال احتضار میزند و اگر هم او را برگردانیم عمل صالح انجام نخواهد داد پس برنمیگردانیم. 5⃣ایمان به تنهایی سودمند نیست لذا غالبا خداوند عمل صالح را در کنار ایمان آورده است. جزو مظهرات و نشان دهنده ایمان است لذا جزیی از ایمان است. در همین زمینه اجزای دیگری از ایمان هم گاهی در قرآن آمده مثلا میگوید مومنان و کسانی که قلبشان خاضع است درحالیکه خضوع قلب جزیی از ایمان است نه مستقل از آن. 6⃣گاهی قرآن جزییات عمل صالح را در کنار آن میگوید مثلا در آیه ۲۸۷ بقره گوید «کسانی که مومنند و نماز را برپا داشته و زکات میدهند» یعنی اقامه نماز و پرداخت زکات جزیی از ایمان است اما با واو و جدا آمده است. 7⃣قرآن در سوره عصر گوید صرفا افرادی از خسران در امانند که اولا مومن باشند، ثانیا اعمال صالح را انجام دهند،ثالثا باشند و رابعا . در مورد سوم، انسان باید ابتدا فرق توصیه به حق را با «پارتی بازی» بفهمد و در هر مورد تشخیص دهد. وقتی که تشخیص داد حالا برایش دشوار است که توصیه کند تا شخصی به حقش برسد زیرا باید از آبرویش خرج کند. هر دو این کارها جزو است و از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر. 8⃣چهار موردی که در سوره عصر بود به دو اصل ایمان و عمل صالح برمیگردد چنانکه اگر شخص مومن بود باید دیگران را توصیه به حق(تواصوا بالحق) کند تا مومن شوند و اگر عمل صالح انجام میداد دیگران را توصیه به صبر کند تا آنها هم عمل صالح انجام دهند. 9⃣تنها کسی نجات میابد که مومن شود و تلاش کند دیگران را مومن کند، خودش عمل صالح انجام دهد و دیگران را دعوت به عمل صالح کند. پس کسی که مومن بود و عمل کننده به صالحات بود اما منزوی شد و کسی را دعوت نکرد از در امان نیست. 0⃣1⃣خدا «صالح» را گاهی در برابر سیئه قرار میدهد و گاهی در برابر چیزی قرار میدهد که است. گوید «المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر». پیامبر هر شب با صدای بلند در بین نمازگذاران میگفت«انسان باید هر لحظه بارش برای کوچ به جهان آخرت آماده باشد» 1⃣1⃣طبق خطبه ۷۶ نهج البلاغه انسان باید دامن کسی را که به مقصد رسیده را بگیرد تا به مقصد برسد نه اینکه «خودرو» باشد. انسان، رقیب و مراقبه میخواهد. یعنی کسی که هر لحظه رقبه و گردن میکشد تا ببیند دارد چه میکند تا جلوی بیراهه رفتنش را بگیرد. مراقبه این نیست که هر روز یکبار به اعمال خود فکر کند بلکه باید هر لحظه مراقب باشد. 2⃣1⃣امیرالمومنین میفرماید انسان باید شکارچی خوبی باشد و با غرض و هدف، تیراندازی کند و بی هدف حرکت نکند. باید با هوای خودش مخابره و مبارزه کند. کسی که مرگ را «نابودی» میداند گوید برای چه باید توشه تهیه کنم؟ اما کسی که آنرا «سفر» میداند هر لحظه در حال جمع آوری زاد و توشه است و توشه طبق قرآن فقط است.گوید انسان باید بر هوای خود برتری یابد. و کبریایی خود را نسبت به هوس نشان بدهد و به هوس بگویید که من از تو بزرگتر هستم. 3⃣1⃣سپس گوید باید سریع آماده شوید زیرا ندای و سفر به آخرت که بیاید وقتی ندارید که آماده شوید! در دنیا زاد تقوا، فراوان است پس بگیرید. صراط مستقیم در دنیا، همین است. نگاه مرگ به شما نزدیک است و عزرائیل حداقل، هنگام نمازهای پنجگانه به شما سر میزنند
📌 متن آیات تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 153 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۶۲ سوره بقره: «ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون» کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده‌اند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان، هر گاه به خدا و روز قیامت ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچ‌گونه ترس و اندوهی برای آن خلاصه تفسیر سوره مبارکه 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ اسلام هم از افراط برکنار است هم از تفریط، لذا «صراط مستقیم» است. اما خدا راه را طبق این ماده در مورد غیر مسامانان باز کرد و گفت اگر آنها، ایمان(به خدا و معاد و نبوت) و عمل صالح داشته باشند خوف و حزن ندارند. در مورد مسلمانان هم خدا راه را بست و گفت اگر ایمان و عمل صالح نباشد، صرف مسلمانی، انسان را نجات نمیبخشد. 2⃣طبق آیه اگر کسی یهودی شد در ذلت برای او بسته نیست و میتواند تغییر کند و عزیز شود. مسلمان هم هدایتش دائمی و قطعی نیست بلکه میتواند ذلیل شود. چنانکه قرآن به مومن، دستور می دهد اگرچه تا الان ربا میگرفتند (یا ایها الذین آمنوا ذروا ما بقی من الربا ان کنتم مومنین) یعنی ما و صوری هم داریم. 3⃣وقتی قرآن گوید هر انسانی با عقیده اش دلخوش است این یک «خوشی کاذب» است نه اینکه واقعی باشد. قرآن گوید کار با تمنی و آرزوی شما که مسلمانید یا غیر مسلمانید حاصل نمیشود «لیس بامانیّکم». این آیه گوید اگر به خدا ایمان نداشتید پیدا نمیکنید، اما اگر «ایمان سه گانه و عمل صالح» داشتید مهم نیست که مسلمان و یهود و ... باشید، شما نجات یافته اید چون کار با نام مسلمان و یهود و ... حل نمیشود بلکه عقیده و عمل باید درست باشد. 4⃣قرآن در مقام اول فرمود که نام و حزب سبب سعادت نیست بلکه (ایمان) و (عمل صالح) باید با هم باشد تا انسان به بهشت برود اما در مورد کار بد گوید اگر انسان کار بد کرد جهنم میرود و به «حسن فعلی» نیاز نیست! کسی هم که کافر است و کارش برای خدا نیست بهشت نمیرود اگرچه برای کار خوبش، تنها در دنیا پاداش میگیرد! 5⃣اگر حسن فعلی و حسن فاعلی هر دو بود دیگر فرقی میان زن و مرد نیست (مِن ذکرٍ او اُنثی) منظور آیه این است که زن و مرد بودن در ماهیت و با هم فرقی ندارند و آنکس که عمل را انجام داده و به آن دنیا میرود حقیقت انسان است نه ظاهرش. این مکتب بسیار عرشی است زیرا زن را به مقامی برد که در آن مقام، زن و مرد بودن بی معناست اما در «غرب»، انسان را همین ظاهر میدانند و تنها میگویند به زن و مرد باید مانند هم نگاه کرد. 6⃣زن و مرد بودن تنها در تفاوت دارد چنانکه برای مرجعیت، ذکورت شرط است اما برای فقاهت و اجتهاد و عصمت و ولایت کلّیه، ذکورت شرط نیست چون در تفکر و ... بین زن و مرد فرقی نیست و هر دو به یک مقام میتوانند برسند. 7⃣در مقام دوم بحث بر این است که به چه چیزی باید ایمان آورد و عمل صالح چیست؟آیا ایمان به عیسی(ع) و موسی(ع) کافیست یا ایمان به پیامبر اسلام هم نیاز است؟ اینها را وحی باید بگوید. کتب الهی قبلی که تحریف شده‌اند لذا تنها کتابی که خودش دیگران را به مبارزه برای زیر سوال بردن خودش دعوت میکند، قرآن است و باید به آن رجوع کرد. خطوط کلی در قرآن آمده است. 8⃣طبق آیه، ، در برابر مشرکینند. حال اینکه آیا پیروان یحیی(ع) هستند یا ترکیبی از یهودیان و مسیحیان است مشخص نیست. صابئین ایران میگفتند چرا غیر از یهود و مسیح، در قانون اساسی، حق صابئین به رسمیت شناخته نشده؟ پاسخ داده شد که اگر شما پیروان یحیی هستید ایشان شریعت مستقلی نداشته و کتاب جداگانه ای از انجیل ندارد لذا شما هم مانند یحیی(ع) پیرو مسیحید که تقریبا قانع شدند و رفتند.
💠پرسش: طبق حدیثی از امام حسن عسکری علیه‌السلام، نشانه‌های مؤمن یکی زیارت اربعین یکی انگشتر دست راست کردن هست می‌خواستم بدونم اگه کسی توفیق زیارت اربعین نداشته باشه مومن نیست؟ و این‌که انگشتر دست کردن این‌قدر ارزش داره که نشانه مؤمن میشه. لطفاً توضیح بدید این حدیث را. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 پاسخ: از امام عسکری علیه‌السلام روایت‌شده است: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ‏ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏»؛ «پنج چیز از علامات مؤمن است، ‏پنجاه‌ویک رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن، بلند خواندن بسم‌الله الرحمن الرحیم» (1) دو نکته : یک : مؤمن دارای نشانه‌های متعددی هست که حضرت در این روایت شریفه درصدد بیان بعضی از این نشانه‌ها بوده‌اند و نه همه آن‌ها. دو : اگر کسی موفق به زیارت اربعین شود از نشانه‌های ایمان است ولی چنین نیست که کسی این عمل را انجام ندهد از دایره ایمان خارج شود. اما در مورد انگشتری : الف : انسان مختار است انگشتری را در دست راست و یا دست چپ استفاده کند و روایاتی تصریح به مختار بودن انسان در این امر دارد.(2) ب : در روایات انگشتری در دست راست کردن از نشانه‌های شیعیان امام علی علیه‌السلام، شمرده‌شده است و لذا در این روایت شریفه علامت مؤمن ذکرشده است. (3) ازآن‌جهت که این کار، فرد را در زمره‌ی شیعیان و کسی که دغدغه‌ی اجرای معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام را دار است، قرار می‌دهد ، دارای ارزش و از نشانه‌های مؤمن شمرده‌شده است. پی‌نوشت: 1. كتاب المزار- مناسك المزار(للمفيد)، النص، ص: 53 2. وسایل الشیعه، ج 5، ص 79 3. همان، ص 82
تشویق فرزندان به نماز 1. توجه به دورة‌ نوجواني و ویژگی استقلال طلبي و جلب توجه در او. 2. قطع تذکرات پی در پی. امام علي  مي فرمايند: «الافراط فى الملامة تشب نيران اللجاج ؛ زياده روى و افراط در ملامت و سرزنش، آتشِ عناد و لجاجت را مشتعل مى نمايد.» 3. چون دوستان برای او اهمیت دارند و تعلق به گروه همسالان دارد، ضمن احترام به آنها، از طریق وصل او با دوستان مناسب اقدام کنید. 4. به رأي و انديشه او احترام بگذاريد و اجازه دهيد خودش به ارزش نماز پي ببرد و آن را برگزيند و براي بي‌توجهي‌اش به نماز، حساسيتِ زيادي نشان ندهيد. حساسيت بيش از حد، جلو تفكر او را مي‌گيرد. 5. به روش الگويي خود ادامه دهيد. 6. سعي كنيد به گونه اي عمل كنيد كه آثار نماز و عبادات را در رفتار شما ببيند. مانند خوش اخلاقی، احترام به مردم. 7. همیشه بخصوص قبل از انتقاد و توصیه به نماز، بر صفات خوب او تاکید کنید. 8. از روش القاي غير مستقيم (هدية‌ كتاب دربارة‌ نماز، داستان‌هايي در باب نماز و ...) استفاده كنيد. * نماز صبح* سه مرحله اي عمل نماييد: الف. اولين باري كه او را صدا مي زنيد زماني باشد كه خودتان از خواب بيدار مي شويد. ب. بار دوم زماني است كه وضو گرفته ايد و مي خواهيد به نماز بايستيد. ج. و مرحله سوم بعد از اقامه نماز است. در هر سه مرحله، رعايت اين نكات را توصيه مي كنيم: - در مرحله اول و دوم براي صدا زدن، كنار رختخواب او رفته و به آرامي چند مرتبه با اسم يا لقبي كه به آن علاقمند است، او را صدا كنيد و سپس رها نماييد. - در مرحله سوم كنار رختخواب او برويد و با ماسا‍ژ دادن نقاطي از بدنش كه براي او خوشايند است (مثل گردن، لاله گوش، پشت دست و...) به آرامي صدايش بزنيد. - زمانِ بيدار شدنِ او را طوري تنظيم كنيد كه بعد از نماز، به كار مورد علاقه اش مثل ورزش بپردازد. *نباید های آموزش نماز* الف. براي نماز، متوسل به زور نشويد چون اينكار باعث خواهد شد كه از نماز خاطرات تلخي در ذهن او به جا بماند. ب. تذكرِ به نماز را زماني مطرح نكنيد كه موقع تفريح و يا ديدن فيلم مورد علاقه او مي باشد. ج. هيچ وقت فرزند خود را (در مورد نماز و يا ساير اموري كه مي خواهيد او را تشويق به انجام آن نماييد)، با سايرين مقايسه نكنيد. بخصوص در جلو جمع. د. نباید ‌احساس خستگي كند. لذا در مورد مستحبات یا تند تند نماز خواندن سخت نگیرید. ه. کتاب «روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان» نوشته آقای دکتر غلامعلی افروز، انتشارات انجمن اولیا و مربیان و «هدایت نوجوان به سوی نماز» آقای دکتر علی قائمی مراجعه نمایید.
آیا اقلیت شیعه و اکثریت اهل سنت نشانه ی حقانیت اهل سنت است؟چون همیشه اشکال میکنند اگر حقانیت با شیعه است چرا در طول تاریخ شیعه مدام در اقلیّت بوده است؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 1.هيچگاه اكثريت نشانه حقانيت و اقليت نشانه خلاف آن نيست بلکه مومنان به پيامبران، از زمان حضرت نوح(ع) تا عصر حضرت خاتم(ص) در اقليّت بودند،حضرت نوح ع که 950 سال تبلیغ کردند گروندگان و مومنان به ایشان بسیار اندک بودند قران در این باره چنین میفرماید:"وَما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قليل" "جز اندكي به همراه او ايمان نياوردند". و باز خداوند به پيامبر يادآور مي‌شود:"وَما أَكْثَرُ النّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤمِنين یعنی هر چند بكوشي، اكثريت مردم ايمان نمي‌آورند»." 2. اگر بناست اکثریت حق باشد الآن جمعیت مسلمانان نسبت به سایرین در اقلیت است و با این استدلال باید حکم به حقانیت آن ها داد. 3.اصولاً شیعه در برهه های مختلف زمان در طول تاریخ تاریخ به عنوان،اپوزیسیون و مخالف نظام حاکم شناخته شده است و نظام های سیاسی بر ریشه کن کردن آنها همت گمارده اند برای مثال: الف)صلاح الدین ایوبی پس از خیانت به فاطمیون تصمیم به قتل عام شیعیان گرفت و گروه بیشماری را به قتل رسانید! ب)در دوران حکومت عثمانی ها به خاطر فتوای یک فقیه حنفی به نام"نوح" ۴۰۰۰۰ چهل هزار شیعه در ترکیه سربریده شدند. لذا با توجه به کشتارهای اینچنینی در طول تاریخ بقای شیعه در جهان و حضور علمای مبرز شیعه در تمام رشته ها از معجزات الهی است،و الحمدلله اکنون با روشن شدن حق و حقیقت روز به روز گروندگان به دامن تشیع بیشتر میشوند!
🌈🌈🌈🌈🌷🌷🌷🌷🌷
پایان صفر و تکرار خرافاتی همچون «دق‌الباب مساجد»/برخی اعمال خرافی در پایان ماه صفر چیست؟ ✅کوبیدن درب مساجد هیچ پیشینه تاریخی و سندی ندارد و باید از آن به‌شدت پرهیز کرد و با توجه به این‌که «کوبیدن درب مساجد»، در دین وارد نشده، اگر به‌عنوان عمل دینی انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، گناه کبیره محسوب می‌شود، چراکه بدعت در دین نهی شده
آیات تفسیر سوره مبارکه بقره آیات: ۶۳-۶۴ مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۶۳ بقره: «واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما آتیناکم بقوة واذکروا ما فیه لعلکم تتقون» و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم؛ و کوه طور را بالای سر شما قرار دادیم؛ (و به شما گفتیم:) «آنچه را (از آیات و دستورهای خداوند) به شما داده‌ایم، با قدرت بگیرید؛ و آنچه را در آن است به یاد داشته باشید (و به آن عمل کنید)؛ شاید پرهیزکار شوید. ✅ آیه ۶۴ بقره: «ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا فضل الله علیکم ورحمته لکنتم من الخاسرین» سپس شما پس از این، روگردان شدید؛ و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بودید.
آیات: ۶۳-۶۳ مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ در شمارش نعم خدا بر بنی اسراییل به اینجا میرسیم که خدا میفرماید ما کوه طور را بر بالای شما بلند کردیم و از شما میثاق و گرفتیم. 2⃣از این آیات مشخص است که از یهودیان عهدی جدای از عهد عمومی انسانها در گرفته شده است. در آیات دیگر، از عهدهای دیگری که خدا گرفته سخن میگوید مانند عهد از همه انسانها، عهد از آدم و حوا و ... عهد مورد بحث ما از بنی اسراییل طبق قرآن، «عهدی غلیظ» بوده لذا با تعهدی که خدا در ازل از همه انسانها گرفت یا تعهد عقلی یا تعهد از طریق وحی فرق میکند چون هر سه اینها مشترک بین همه انسانهاست اما بنی اسراییل بوسیله راه چهارمی این عهد را با خدا بستند 3⃣این تعهد خاص بخاطر یک سری های بنی اسراییل است و چون خدا قرار بود عذابی بدان جهت بر بنی اسراییل بفرستد با استغاثه بنی اسراییل خداوند عذاب مذکور را بواسطه نشان دادن معجزه مذکور و گرفتن این عهد، از بنی اسراییل برداشت. 4⃣رفع طور چه بود؟ رابطه رفع طور با این عهد چیست؟ ظاهر آیه گوید کوه طور را خدا از زمین کند و بالای سر بنی اسراییل برد. دلیل عقلی خلاف این ظاهر وجود ندارد. آیه دیگر گوید بالا بردن این کوه، بدین صورت بود که ما کوه را بر بالایشان، نَطق کردیم یعنی طوری بلند کردیم که استحکام کوه از آن گرفته شد و آماده ریزش شد لذا تکانش دادیم و بنی اسراییل ترسیدند هر لحظه کوه بالای سرشان متلاشی شود. 5⃣حال کسی که این نشانه بزرگ را ببیند حتما و سنگینی خواهد بست و خدا دیگر از آنها چیزی نمیپذیرد. خدا با این معجزه آنها را بزور مومن نکرد چون ایمان تنها با وحی و عقل حاصل میشود. حالا کسی که دست از این دو بردارد خدا با یک نشانه بزرگ به آنها میگوید که اگر به آن حجتها برنگردید فلان عذاب بزرگ نازل خواهد شد. 6⃣عهد این بود «آنچه به شما داده شد را با قوت و قدرت بگیرید» یعنی احکام و که برایتان آمد را محکم دریافت کرده، حفظ کنید و بدان عمل کنید نه اینکه بگویید «سمعنا و عصینا». وقتی شنیدید بگویید اطاعت خواهیم کرد. 7⃣از معصوم پرسیدند این قوت که خدا به آن دستور داد چیست؟ فرمود هم و قلب است هم قوت بدنی. یعنی هم با فهم عمیق بگیرید که خودتان و دیگران را هدایت کنید و هم شهوتی نتواند شما را بلرزاند لذا فرمود «و لا تهنوا». اگر دین با تعبد و تقلید بدست آید یا خودش بعدا دین را با چند شبهه از دست می دهد و یا دیگران را نمیتواند هدایت کند. 8⃣دعب بنی اسراییل، شکستن و بود و هست. خدا گوید ما حتی کوه را هم بالای سر شما نگاه داشتیم اما و مادی شما به همه چیز باعث شد باز هم عهد سنگینی که بستید را شکستید. پیامبر اسلام هم مبتلا به عهدشکنی های یهودیان بود لذا چون قلوب این یهودیان با قلوب بنی اسراییل مشابهت داشت خدا آن را برای یهودیان صدر اسلام می آورد و آنها را مثل هم میداند. (تشابهت قلوبهم) 9⃣پس رفع طور برای این بود که عهد را محکم نگه دارند. اگر بجای ، با به معجزات نگاه میکردند هیچگاه عهدهاشان را نمیشکستند اما نگاه حسی باعث میشد مرتبا فراموش کنند یامعجزات جدید بخواهند. 0⃣1⃣قرآن به حضرت یحیی هم گوید «خذ العهد بالقوه» این دستور به همه انسانهاست زیرا وقتی این عهد و کتب الهی را با قوت فهم و روح و جسم نگیرند براحتی در برابر شبهات میلغزند و دیگران را هم نمیتوانند از لغزش نگاه دارند. 1⃣1⃣«و الذکروا ما فیه» یعنی به یاد محتوای قرآن باشید، هم متذکر متن و فهم آن باشید و هم مرتبا به آن عمل کنید تا نلغزید. انسان تا زنده است باید بین باشد، در جوانی بیشتر «خوف» را بیاد داشته باشد و در اواخر عمر «رجا» و امیدش به خدا از ترس بیشتر باشد. 2⃣1⃣لذا هدف از بلند کردن کوه، عذابی بود که قولش داذه شدبود(نساء/۱۵۴) گفت اگر این عهد را محکم نگرفتید این صحنه را بیاد داشته و بدانید که عذاب در کمین شماست.