طـیـلا❤️🩹>
در محفل شادان نبود جای غریبان غم بود رفیقم بخدا عین طبیبان؛
افسرده دلان را تو مکن دور از این پس
آنرا که دل افسره بود دادرسی هست؛
طـیـلا❤️🩹>
افسرده دلان را تو مکن دور از این پس آنرا که دل افسره بود دادرسی هست؛
بی شک همگان در گرو یار نشستیم
اما دل افسرده دلان را نشکستیم؛
راضی به مرگم میکند ایامِ تلخ روزگار
چشم انتظارم ای اجل ، دست از سر من بر ندار
طـیـلا❤️🩹>
راضی به مرگم میکند ایامِ تلخ روزگار چشم انتظارم ای اجل ، دست از سر من بر ندار
عمر پر از داغ مرا ، کِی مُهر باطل میزنند؟
رویای هر روزم شده ، آغوش گرم احتضار
طـیـلا❤️🩹>
عمر پر از داغ مرا ، کِی مُهر باطل میزنند؟ رویای هر روزم شده ، آغوش گرم احتضار
بازنده ی این جنگم و خلع سلاحم کرده اند
سربازِ دشمن میشوم ، در آتش این کارزار
طـیـلا❤️🩹>
بازنده ی این جنگم و خلع سلاحم کرده اند سربازِ دشمن میشوم ، در آتش این کارزار
دیوارِ غم آوار شد ، بر پیکر تنهایی ام
حس میکنم این درد را ، با دست هایِ چشمِ تار
طـیـلا❤️🩹>
دیوارِ غم آوار شد ، بر پیکر تنهایی ام حس میکنم این درد را ، با دست هایِ چشمِ تار
تقدیرِ من تنهاییام ، در کوچه های بی کسیست
شهر دلم تاریک شد ، با برجهای زهرِ مار