باید خریدارم شوی
تا من خریداری شوم
وز جان و دل یارم شوی
تا عاشق زارت شوم من
-رهی معیری
اونجا که اوحدی میگه:
ديوانه ميشد از غم او گاه گاه دل
زان بستم اندر آن سر زلف سياه دل
بسيار ميكشد به زنخدان او دلم
اي سينه ، همتي ، ك نيفتد به چاه دل
هر کسی خواست نباشد به سلامت اما
تو بمان ، کندن جان از تن من راحت نیست.
-علی صفری
صادق هدایت جمله خیلی قشنگی داره:
میگه که "اندوه که از حد بگذرد جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن. دیگر مهم نیست بودن یا نبودن، دوست داشتن یا نداشتن. آنچه اهمیت دارد یک کشتار رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه میکنی و نگاه میکنی."