بُعد دیگری
در این کار وجود دارد
و آن عشق به علم است.
من یکی دو سال پیش از این،
در خصوص رفتن نخبگان به خارج از
کشور گفتم:
می شود اسم این را مهاجرت نخبگان
برای تکمیل خود و استفاده از امکانات دنیا گذاشت.
منتها با این نیت که این تکمیل،
برای کشورشان و مردمی که آنها را
پرورش دادند و به آنها خدمت
کردند ، باشند:)
[توقف ممنوع ص ۴۸]
اگر عشق به شهادت داشته باشید
و برای شما هم شهادت نوشته باشند ؛
هر نگاه حرامی که شما به نامحرم داشته باشید ،
شهادت شما رو شش ماه به تعویق میاندازه ...
[سه دقیقه در قیامت ص۶۱ ]
در عجبم از مردمی که به دنبال دنيايی هستند
که روز به روز از آن دورتر میشوند؛
و غافلند از آخرتی که روز به روز
به آن نزديکتر میشوند.
عزیزان من!
شرط اصلی فعالیت درست شما در این
جبهه ی جنگ نرم،نگاه خوش بینانه است؛
نه از روی توهم!بلکه از روی بصیرت.
شما جوانید! مرکز خوشبینی !
مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛)
نگاه امیدوارانه باشد؛نه نگاه نومیدانه!
اگر نگاه نومیدانه شد،نگاه بدبینانه شد،
نگاه ((چه فایده ای دارد؟!)) شد،
به دنبالش بی عملی ،به دنبالش بی تحرکی،به دنبالش انزوا است.
مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت.
همانی است که دشمن میخواهد :(
[توقف ممنوع ص ۵۴]
فطرس رو همه خوب میشناسن
تو از همه خوب تر ..
فطرسی که کم گذاشت واسه امرِ خدا
که حواسش پرت شد و بالش شکست
که تبعید شد و بهشتش شد جهنمِ دوری از خدا
که مثلِ امشبی پناه آورد به گهواره ی تو و شفا گرفت از قنداقه ی تو
که هنوز نیومده واسطه بودی ..
که حالا من همون فطرسم
به کبوتر بودنم نگاه نکن که این اسمُ واسه دل خوشیِ دلم گذاشتم
منِ بال و پر شکسته از کم گذاشتن برای خدا
منِ تبعید شده تو جهنمِ هوای نفْسُ چه به کبوترانگی ؟
من فطرس شدم و جز تو کیه که شفا بده این پرای شکسته رو ؟
کیه که پر و بال بده و قوتِ پرواز ؟
بازم مثلِ همیشه واسطه شو ..
تو این شبی که از شوقِ اومدنت روی پا بند نمیشم ، امضا کن جوازِ کربلاتُ ..
امضا کن و بزار بیام پناه بگیرم کنارِ شیش گوشهت
که این بالِ شکسته و زخم خورده شفا بگیره از شبکه های شیش گوشهت
امضا کن که اگه صبری بود به آخر رسید
که امشب میشم همون گدای سیریشِ همیشگیِ درِ خونهت
همون که جون کند تا کربلا گرفت
امشب دوباره میخوام جون بکنم تا کربلا بدی
امشب عیدی میخوام و جدا نمیکنم دستای خالیمُ از دامنت
امشب که تولدته
امشب که مادرت مهمونته
امشب که جمعِ همه دورت جمعه
امشب که کارِ دلم بالا گرفته
امشب که شوقِ شنیدنِ اسمت از چشمام میباره .. که دستم به نوشتن نمیره
امشب امضا کن گذرنامه ی دلِ همهمونُ ..
امشب که که تو کوچه ی بنی هاشم ولولهست
که پهلوونِ مدینه دوباره بابا شده
که مادرِ مادرا دوباره مادر شده
که کریمِ غریبِ مدینه برادر شده
امضا کن و پایان بده به این فراقِ جگرسوز
خوش اومدی عشقِ اول و آخرم
دار و ندارم
باغ و بهارم
دردونه ی خدا ..💙
#همهی_دار_و_ندارم_بنویسید_حسین
اینکه من شبِ تولدشم بغض و اشک دارم یعنی کارِ دلم بالا گرفته !
یعنی بدجوری دلتنگم ..
چیکار کردی با دلم آقا ..
چیکار کردی همه ی وجودِ من ..
روا نیست چشماتُ رو دیوونه هات ببندی .. هست ؟
چیز زیادی نمیخوام که !
از چشات افتادم بالم شکست ..
میشه بیام بالِ شکستهمُ بزنم به شیش گوشهتُ باز پر بکشم تو هوات ؟
میشه امشب یکی یه دونه مُهرِ کوچولو بخوابونی پای رضایت نامه ی کربلامون ؟
امشب باید بشیم از اون گدا سیریشا و بریم کوچه ی بنی هاشم !
شوخی که نیست
حضرتِ مادر ، دوباره مادر شده ..
مولا بازم بابا شده
تا حالا تو روایات شنیدین از درِ خونشون کسی رو رونده باشن ؟!
امشب حلقه ی درِ خونشونُ بگیرید و هی در بزنید و بگید یه دونه کربلا فقط ..
#خوشبختییعنیتوزندگیتامامحسینداری:)
#یهعکستوبینالحرمینداری:))))
[ تینـو ]
هنگامی که به یادِ امام حسین افتادید ؛ تردیدی نداشته باشید که حضرت هم به یادِ شماست ... [ طوبای کربل
یعنی امروز
این شمایید که
به یاد مایید ؟
میگن یه زمانی نامه های زیادی به امام زمان رسیده بوده و
حضرت مشغول خوندن بودن
بعضی ها رو میخوندن
و امضا میکردن کنار میذاشتن
ولی بعد از خوندن بعضی ها می ایستادن
و نامه رو روی چشمشون میذاشتن و بعد امضا میکردن
ازشون پرسیدن آقا این نامه ها
چه فرقی با بقیه داره ؟!
فرمودن اینا نامه هاییه که دردمندا
به عموم ابوالفضل نوشتن
و من رو به نام ایشون قسم دادن !
شب ولادت عمو عباسه :)
بقیهش با خودتون ...
اصلا میگن هر جا که اسم عموی ما بیاد
ما همون جا هستیم ...
تا میتونیم امشب
ذکر بگیم که
ابوفاضل دخیلک :)