eitaa logo
سربازان گمنام امام(مهدی)عج...
135 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
9 فایل
ان شاءالله هدف راه خدا و امام عصر و خدمت به بندگان خدا....همه باهم....ان شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از تروریست های به هلاکت رسیده @BisimchiMedia
سردار عزیز امروز چقدر جایت درروز قدس خالیست ولی نه امروز حضورت بیشتراحساس میشد عکسهایت دردستان مردم شهید پرور ودرقلب امت ولایتمدار دیده میشد چه تشیع جنازه باشکوهی شهادت درروز مولا حضرت امیر وتشیع جنازه ات درروزقدس عزیزدل شهادت مبارک دست ماراهم بگیر بدجوری دلتنگ ان نگاهت هستیم 🌷@shahedan_aref
🕊❣{پرستوهای عاشق} 🌻کرامات شهید والامقام محمدرضا تورجی زاده👇👇👇👇👇 ♡♡فاطمه♡♡ 🌙تا ابد این نکته را انشا کنید  پای این طومار را امضا کنید هر کجا ماندید در کل امور  رو به سوی حضرت زهرا(س)💚کنید.   ✅از پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم. دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی زاده را دوست داشته و دارم. من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی زاده بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم. بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم. هر هفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم.  شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح و خوابیدم.  در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود. بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف! شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام شهید تورجی چیزی نگفت. از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش! وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟! وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید! این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف ایستاده بود. فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟! کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟ من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟! مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم! خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی. عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمدرضا گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده. شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم. علیرغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم: سرمایه محبت زهراست(س) دین من / من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک / یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم. آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم. فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتاب ها اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت دیانا. خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم! وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم: محمدرضا جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی! صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام! رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟! همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا! گفت خواب خانم فاطمه(س)را دیدم ایشان فرمودند: شما ما را دوست دارید؟ گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده. بعد گفتند: این دختر شماست؟ برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی زاده در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند. آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟ من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن. ✨به نقل از: حمید مراد زاده ❇از کتاب یا زهرا(س) (خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده) @mahman11
هدایت شده از فتنه مدیا✓
پرچم سپاه پاسداران به رنگ قرمز در آمد حساب کاربری سپاه پاسداران در ایکس (توئیتر) دقایقی قبل با انتشار پرچم سرخ سپاه نوشت: لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا «و هیچ یار و یاوری نخواهند یافت» 🚨eitaa.com/fetnehmedia
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي يَا جَابِرُ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَوَدِّعْهُ وَ قُلِ اَللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْهُ آخِرَ اَلْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لاَ تَجْعَلْنِي مَحْرُوماً فَإِنَّهُ مَنْ قَالَ ذَلِكَ ظَفِرَ بِإِحْدَى اَلْحُسْنَيَيْنِ إِمَّا بِبُلُوغِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ إِمَّا بِغُفْرَانِ اَللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَفْرِضْ مِنْ صِيَامِ شَهْرِ رَمَضَانَ فِيمَا مَضَى إِلاَّ عَلَى اَلْأَنْبِيَاءِ دُونَ أُمَمِهِمْ وَ إِنَّمَا فَرَضَ عَلَيْكُمْ مَا فَرَضَ عَلَى أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ قَبْلِي إِكْرَاماً وَ تَفْضِيلاً وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ مَا أَعْطَى اَللَّهُ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِهِ فَضِيلَةً إِلاَّ أَعْطَانِيهَا وَ لَقَدْ أَعْطَانِي مَا لَمْ يُعْطِهِمْ وَ فَضَّلَنِي عَلَى كَافَّتِهِمْ وَ أَنَا سَيِّدُهُمْ وَ خَيْرُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ وَ لاَ فَخْرَ. فضائل الأشهُر الثلاثة ج ۱، ص ۱۳۹ كِتَابُ فَضَائِلِ شَهْرِ رَمَضَانَ. خَبَرُ وَدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: در آخرین جمعه ماه رمضان خدمت رسول خدا رسیدم و چون آن حضرت مرا مشاهده نمود فرمود: ای جابر! این آخرین جمعه ماه رمضان است. پس تو با ماه رمضان وداع کن و بگو: «خدایا این ماه را ماه آخر روزه‌داری ما قرار مده و اگر چنین خواهی کرد پس مرا از کسانی قرار ده که مورد رحمت تو قرار گرفته‌اند و من را از محرومین قرارم مده» سپس رسول خدا فرمود: هر کس این وداع را انجام دهد یکی از دو خیر به او می‌رسد: یا به ماه مبارک رمضان آینده خواهد رسید و یا مورد آمرزش و رحمت خدا واقع خواهد شد. سپس فرمود: خداوند تبارک‌و‌تعالی روزه ماه مبارک رمضان را در گذشته تنها بر پیامبران واجب نمود، نه بر امت‌های آنان، و به دلیل عنایت و تفضلی که بر شما داشت روزه ماه مبارک رمضان را بر شما (آخر الزمان) نیز واجب فرمود. آن‌گاه فرمود: سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری مبعوث نمود، خداوند هیچ فضیلتی را به پیامبران گذشته عطا نفرمود جز آنکه به من نیز عطا فرمود و افزون بر آنها چیزهایی به من عطا نمود که به هیچ‌کدام از آنان عطا نفرمود: او مرا بر همه آنان فضیلت داد و من آقا و سی افضل و بهترین آنان هستم لکن فخری نمی‌کنم (بلکه نعمت‌های خداوند را بر خود بازگو می‌نمایم)
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی برای عصر جمعه که هرگز نباید آن را ترک کرد🍃 🔹️از مولای ما حضرت مهدی عجل الله فرجه روایت شده است و چنانچه تعقیبات روز جمعه را به جهت عذری نتوانستی بخوانی، هرگز این صلوات را ترک نکن🌺 ╔ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------------- 🆔 https://eitaa.com/mahdixxv
fbcc508994ff6a57a9f93a8bf2dfda9b31685622-480p.m4a
11.44M
🔸️صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی 🎙با نوای مهدی نجفی ╔ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------------- 🆔 https://eitaa.com/mahdixxv
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله: امروز، فردا، چند روز یا یک ماه دیگر ایران پاسخ اسرائیل را خواهد داد ایران عجله نمی‌کند اما مطمئن باشید که پاسخ قطعی است و حتما اتفاق خواهد افتاد. @BisimchiMedia
اونا دنبالشن که ایرانو تحریک کنن تا بزنه اونجا رو بعد خودشون مسجد الاقصی رو تخریب کنن و بندازن سر ایران و کار شوم و نجس قربانی گوساله سرخ و منجی دروغینشونو راحت انجام بدن
سربازان گمنام امام(مهدی)عج...
سید حسن نصرالله: امروز، فردا، چند روز یا یک ماه دیگر ایران پاسخ اسرائیل را خواهد داد ایران عجله نمی
هنوز انتقام سختی ک قرار بود از ترامپ بخاطر شهادت حاج قاسم بگیرنو نگرفتن بعد میخوان اسرائیلو بزنن ؟! این ب کنار اون مگه سخنگوی نیرو های مسلح ایرانه ک میاد از جانب ما حرف میزنه ؟!