eitaa logo
طوبای سعادت دانشگاهیان
1.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
399 ویدیو
184 فایل
🔷کانالی برای مطالب معرفتی اساتید عرفان(شاگردان آیت‌الله سعادت پرور) و مطالب سیاسی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
اهمیت و آثار نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده نماز یکشنبه ذی‌القعده، نماز مستحبی و چهار رکعتی است که در یکی از روزهای یکشنبه ماه ذی‌القعده خوانده می‌شود و فضائل بسیاری از جمله آمرزش گناهان و با ایمان مردن برای آن در روایات آمده است. برای خواندن این نماز لازم است در یکی از یکشنبه‌های ماه ذی‌القعده غسل کرده و برای نماز وضو بگیرید.و سپس دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده به جای آورید که در هر رکعت یک بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک بار سوره ناس و یک بار سوره فلق خوانده می‌شود و پس از پایان چهار رکعت، هفتاد بار استغفار کرده (گفتن ذکری مانند اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه) و آنگاه یک‌بار ذکر لا حول و لا قوة الا بالله بگویید و در پایان چنین دعا کنید: «یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ» برای این نماز ثواب زیادی ذکر شده، از جمله اینکه رسول اکرم فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هیچ مسلمانی نیست که این نماز را بگزارد جز اینکه از آسمان به او ندا شود ای بنده خدا توبه تو پذیرفته شد و گناهان تو بخشیده شد اینک کار خویش از نو آغاز کن . هر که این نماز را به جا آورد؛ توبه او مقبول و گناهانش آمرزیده شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان می‌میرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمی‌شود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک‌الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانی جان دهد. گفتنی است سند این روایت از سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال، بخش اعمال ماه ذی القعده از انس بن مالک ازپیامبر اکرم (ص) نقل شده است.
؛🍃🍃🍃 ☀️بسْمِ اللَّهِ الَّذِي لَا أَرْجُو إِلَّا فَضْلَهُ وَ لَا أَخْشَى إِلَّا عَدْلَهُ/ دعای روز یکشنبه 🍃یعنی چه؟ ببینید تربیت می کند ما را. می‌فرماید به نام آن خدایی که نمی‌ترسم مگر از عدل او. 🍃پس خشیت باید باشد. دل انسان نباید از خوف و خشیت خالی باشد و الاّ به دام شیطان می‌افتد. ☀️سبحانک أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ، پاکی تو، ترسنده‌ترین خلق تو در درگاهت آنهاست، ☀️و أَخْضَعُهُمْ لَكَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِكَ، و افتاده‌ترینشان آنان به فرمان حضرت توست، ☀️و أَهْوَنُهُمْ عَلَيْكَ، مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ يَعْبُدُ غَيْرَكَ. و پست‌ترین آنها در پیشگاهت آن است که تو روزیش را می‌دهی و او غیر تو را پرستش می‌نماید. /«دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه» ❓ما از کجا بفهمیم که به خدا علم داریم و به خدا معرفت داریم؟ 🍃نشانش این است حضرت می‌فرماید: هر کس از مخلوقات تو، از تو بیشتر دارد؛ عظمت تو در قلبش جای دارد و می‌ترسد و برای تو احترام قائل است او از همه به تو ، بیشتر است. ⁉️کدام علم؟ علم دانشگاهی؟ علم حوزوی؟ 🔻اگر کسی تمام علوم را بلد باشد؛ استاد کل فی الکل باشد تمام کتابهای علمی را حفظ باشد، همه را هم درس بدهد،یا کسی به درجۀ اجتهاد و تقلید برسد و همه از او تقلید کنند، مرجع همین که عادل باشد در احکام از او می شود تقلید کرد ولی اگر در بُعد و به اینجا نرسیده باشد که بترسد از خدا، این علم به خدا ندارد. ☀️امام سجاد می فرماید:خدایا، هر کس بیشتر از همه از تو می‌ترسد، او عِلمش به تو بیشتر است. 🔻ولی ما که نمی ترسیم پس علم به خدا نداریم. در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛🍃🍃🍃 ✨(یا من هو منتهی خوف العابدین) ،چه تعبیراتی با خدا حضرت مناجات میکند ولی معارف از کلامش می بارد. اینها است اینها معرفت است اینها است، که باید ما یاد بگیریم عمل کنیم، بهش برسیم ان‌شاءالله. ✨(یا من هو منتهی خوف العابدین) ای خدایی که منتهی خوف و خشیت عابدین تو هستی. 🔹عابدها آنهایی هستند که از هیچ کس مثل خدا ندارند. اگر به دیگران احترام می گذارند، ملاحظه‌شان می کنند برای چیست؟ برای خدا. انسان اگر در این دنیا این طوری بشود چه قدر راحت می‌شود چه قدر از بند هوی و هوس آزاد می‌شود. امام خمینی قدس السرّه این طوری بودند. ⚡️این بزرگوار، در مقابل شرق و غرب، داخل و خارج و این همه ظلم و جنایت دشمنان و تهدیداتشان ایستاد و فرمود من سینه‌ام را برای سرنیزه‌های شما آماده کرده‌ام ولی برای و حرف‌شنوی از شما هرگز. 🔻آقا بیا دینت را بده، تقوی و آخرت را رها کن و روی مصلحت اسلام پا بگذار، آنوقت احترامت را می گذاریم؛ تعریفت را هم می‌کنیم. نه! هرگز اینکار را نکردند. حتی به او زدند شایعه برعلیه‌اش درست کردند که ایشان اصلاً ایرانی نیستند!!!. 🔹حالا یکی از اجدادشان که از علمای بزرگ بودند از ایران برای به هندوستان رفته بودند . جهت هدایت و ارشاد و خیلی هم موفق بودند می‌گفتند ایشان هندی است خوب حالا هند. مگر هند بد است؟! مگر ترک بد است؟! مگر بلوچ بد است؟! مگر کرد بد است؟ ⁉️این حرف ها یعنی چه؟ (انَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم)هر کسی می‌خواهد مال هر کجا باشد. ✨پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)فرمودند: لافَضلَ لِعَرَبِيٍ عَلى عَجَمِيٍّ و لاعَجَمِيٍّ عَلى عَرَبِيٍّ و لا أحَمَرَ عَلى أسوَدَ و لا أسوَدَ عَلى أحَمَرَ إلاّ بِالتَّقوى؛ هيچ عرب را بر عجم ، و هيچ عجم را بر عرب و هيچ سفيد را بر سياه و هيچ سياه را بر سفيد برترى نيست مگر به تقوا. در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
هدایت شده از برگی از دفتر معرفت
✨«دَخَلَ النَّبِيُّ صَلّی‌اللهُ عَلَیه وَ آله مَسْجِدَ قُبَا- فَأُتِيَ بِإِنَاءٍ فِيهِ لَبَنٌ حَلِيبٌ مَخِيضٌ بِعَسَلٍ فَشَرِبَ مِنْهُ حُسْوَةً أَوْ حُسْوَتَيْنِ ثُمَّ وَضَعَهُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تَدَعُهُ مُحَرِّماً فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتْرُكُهُ تَوَاضُعاً لِلَّهِ» 🔸 پیامبر صلی‌الله ‌علیه ‌و آله تشریف آوردند در مسجد قبا، شیر و عسل خیلی خوشمزه و خوب برای ایشان آوردند. ⚡️خوب دقت کنید رسول خدا هستند، سرمشق هستند، هر کار خیری که می کنند ما تا آن جایی که قدرت داریم، آن مقدار که موقعیت ما هست باید کنیم تا به کمال برسیم، 🔸 پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه ‌و آله یک مقداری از این را خوردند و سپس کنار گذاشتند، به پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه گفته شد یا رسول الله چرا بقیه‌اش را نخوردید و کنار گذاشتید؟ آیا بود که نخوردید؟ ⚡️صحابه دقت داشتند، اعمال پیامبر را زیر نظر داشتند که اطاعت کنند، می‌دانستند که باید از این مرد الهی در همه چیز اطاعت کنند و به قول امروز خط بگیرند و کنند، می‌خواستند بفهمند علتش چیست؟ مشکلش چیست؟ اگر حرام است آن‌ها هم نخورند. فقط مسئله خوردن نیست، از این دنیا که هدف نیست، این‌ها مقدمه است برای رسیدن به خدا و آخرت و معنویات. 🔻پرخوری، لذت ‌گرایی، تجمل‌گرایی، انسان را ساقط می‌کند، می کند، ⚡️ شیطان وسوسه می‌کند که چه اشکال دارد خانه ات را بهتر کن، لباس‌هایت را این‌طور کن، تو هم مثل فلانی باش این چه اشکالی دارد!!! 🔻کم ‌کم توفیقات می‌رود؛ 🔻نمازشب می رود؛ 🔻قرآن می‌رود؛ 🔻حضور در نماز می‌رود؛ 🔻رقت قلب می رود؛ 🔻نماز اول وقت می‌رود، 🔻غیبت و دروغ می‌آید، کم‌کم دوستی با افراد بد، کم‌کم عُجب... ⚡️ما عوض شدیم، کجا بودیم، کجا رفتیم! 🔸پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله در جواب صحابه فرمودند: 🔹خدایا به خاطر در مقابل تو؛ 🔹به خاطر این‌که نشوم؛ 🔹به خاطر این‌ که همیشه خدا را بالای سرم و حاضر بدانم؛ مراقبه‌ام را حفظ کنم؛ زیاده‌روی نکنم، به و لذت‌گرایی نیفتم، رها کردم. 🔻پس نمی‌توانیم بگوییم هر آنچه که حلال است ما هم کنیم و زیاده‌روی کنیم!!! در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
🍃فرمایش رهبر بزرگوارمان حضرت امام خامنه‌ای دامت‌برکاته را شنیدید، راجع به کسانی که دارند، تنبه و فرمایش خوبی بود. 🍃 فرمودند این حرف غلط است که می گوید من دارم، چون دارم پس ریخت ‌و پاش می‌کنم، این ‌که منطق نشد، این روش خوبی نشد، دارید به فقرا، به ارحام به آن‌هایی که نیاز دارند باید بدهید. 🍃حدیث دارد که خدا مال فقرا را در مال اغنیا و پولداران قرار داده تا آن‌ها تقسیم کنند، تا پول‌داران از نجات پیدا کنند و با این بشوند. ☀️لذا حدیث دارد از امام علی‌علیه‌السلام که می‌فرمایند: از حقش محروم نمی‌شود، هیچ آدم فقیر و محتاج دچار بی‌پولی و فقر نمی‌شود مگر این ‌که کسی که پولدار است بیش از حد نیازش خوش‌گذرانی می‌کند. ⁉️چرا؟ ✅چون این است، مقصد، چیز دیگری است. خدا و را به ما عطا کند. 🔻مثل بچه‌ها نباشیم که خودمان را مشغول این بکنیم و از قسمتهای بالا محروم بشویم، و بعد چشممان را باز کنیم و ببینیم یک عده ای رفتند و به چه و مقاماتی رسیدند که با ما همسایه بودند، همسنّ بودند، فامیل بودند، هم جلسه بودند، آن‌ها رفتند سبقت گرفتند، نعوذبالله ما در جهنم هستیم، پناه می‌بریم به خدا. 🍃خدا ان‌شاءالله توفیق بدهد، تا وقتی انسان عمل نکند، این مسائل را درک نمی‌کند. در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
#نماز_یکشنبه_ماه_ذی‌القعده
25 ذیقعده / روز دحوالارض
✨ لوح| رهبرانقلاب: باید از برکت روز بيست و پنجم ماه ذی‌قعده که روز #دحوالارض است استفاده کرد. 🖨 چاپ👇 http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=37422
؛🔹🔸🔹🔸 🍃نقل می‌کنند صحبت هایی بین مرحوم علّامه طباطبایی و استاد بانو مجتهده امین (قدس سره) انجام گرفته. خب این چه صحبتی بوده؟ 🍃صحبت‌های توحیدی و اخلاقی. این بانو در کمال تواضع و خضوع خدمت علّامه اظهار می‌کندکه از شیطان، از نفس،می‌ترسم . می‌ترسم ایمانم را ببرد. 🍃علامه فرمود: نه خانم. شما از شیطان راحت شدید. شیطان با مخلَصین کاری ندارد،فَبِعِّزَتِکَ لأُغوِینَّهُم اَجمَعِین. إِلّا عِبَادَکَ مِنهُمُ المُخلَصِینَ. ✨[گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم كرد (۸۲)/ مگر بندگان خالصِ تو از ميان آنها ﴿۸۳﴾] 🍃یک خانم اینقدر به مقامی برسد که علامه طباطیایی چنین تعبیر بلندی دربارۀ ایشان فرموده باشد که شاید درباره احدی نگفته باشند. 🔻حواستان باشد نشانۀ این‌که انسان است این است که خودش را می‌بیند، خوب دقت کنید، دید، غیر از چیز خارجی است، اگر ما خودمان را موّفق دیدیم، بدانید شیطان هستیم، شیطان به ما مسلط شده است. 🍃اگر خودمان را بیچاره و درمانده و ذلیل و مغلوب نفس شیطان دیدیم،الهی عقلی مغلوب الهی قلبی محبوب، چه کسی این را می‌گوید؟معصوم! ❓معصوم عقلش مغلوب است یا غالب؟ نفسش معیوب است یا سالم؟ یقیناً غالب است، یقیناً سالم است. 👈🏻مخلِص اسم فاعل است مخلَص اسم مفعول است،کسانی که سالها در راه خدا می‌کنند مخلِص هستند. یعنی سعی می‌کنند خودشان را، نیتشان را، اعمالشان را، اخلاقشان را، افکار و خیالات را هم برای خدا خالص بکنند وقتی به یک مرحله ‌ای می‌رسند خدا دیگر آنجا دستشان را می‌گیرد. 🍃خدا در سورۀ "ص" می‌فرماید: ما اینها را کردیم. وقتی خدا می‌شود مخلِص یعنی خالص کننده، اینها چه می‌شوند؟ می‌شوند مخلَص، خالص شده. مخلَص اسم مفعول است. 🔹🔸🔹🔸 در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
مراسم سالگرد والده محترمه استاد علیپور تاریخ: پنجشنبه 98.5.10 مکان: مسجد جان آقا شهرستان مرند۱۹
✨يا أَحْمَدُ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَجِدَ حَلَاوَةَ الْإِيمَانِ فَجَوِّعْ نَفْسَكَ وَ أَلْزِمْ لِسَانَكَ الصَّمْتَ وَ أَلْزِمْ نَفْسَكَ خَشْيَةً وَ خَوْفاً. فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ فَلَعَلَّكَ تَسْلَمُ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَنْتَ مِنَ اَلْهَالِكِينَ . ✨اي احمد اگر دوست داری كه شيرينی ايمان را بچشی، گرسنگی بكش و سكوت كن و پيوسته خوف داشته باش... 🍃خداوند به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: اگر دوست داری که بیابی ایمان را،خودت را گرسنه قرار بده. ⁉️یعنی چه؟ یعنی در وقت خوردنی را کنترل کن، جلوی نفسَت را بگیر تا هر چیزی را نخوری، زیاد نخوری. برای خوردن برنامه داشته باش. 🍃"و الزم لسانک" بعد هم زبان را کنترل کن،حرف‌های بی‌جا نزن. 🍃بعد هم می‌فرماید: (و الزم نفسک خشیه وخوفا). دستور العمل سوم برای یافتن شیرینی ایمان. می‌فرماید: همیشه را با خودت داشته باش . دقت کنید در دستورات اخلاقی رودروایسی با کسی نیست و ناز کشیدن و لوس شدن و تنبلی راه ندارد. 🔻خداوند به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که اولین فرد عالم خلقت است، این گونه تهدید می‌فرمایند، که اگر این دستورات سه گانه را اگر انجام دادی، شاید به سلامت به این کمال برسی. 🔻(وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَنْتَ مِنَ اَلْهَالِكِينَ). اینجاست که اگر انجام ندادی چه می شود؟ حتماً تو از هلاک‌شوندگان هستی. نمی‌فرماید حالا اگر انجام ندادی هم مهم نیست، به کمال میرسی. نه! صریحاً می‌فرماید(و انّ لم تفعل فانک من الهالکین) . 🔻خوب دقت کنید همۀ روحانی‌ها، همۀ سادات، همۀ آنهایی که به دلایلی به سببی به پیغمبر اکرم مربوط می‌شوند حساب کارشان را بکنند. 🔻حساب خصوصی و و بخششِ بی‌جا و چشم پوشیِ بی‌جهت در کار نیست، یعنی دیگر ما حساب خودمان را ببندیم که خداوند وقتی این دستورات را به پیغمبر می‌فرماید که اگر عمل نکنی نابود شدی، نابود هستی، دستت به هیچ جا بند نیست، آن وقت ما چه؟ بله ما هلاک می‌شویم. قطعاً. قطعاً دست خالی هستیم. در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat https://ble.im/bargiazdaftaremarefat https://gap.im/daftaremarefat
⚡️...فَجَوِّعْ نَفْسَكَ وَ أَلْزِمْ لِسَانَكَ الصَّمْتَ وَ أَلْزِمْ نَفْسَكَ خَشْيَةً وَ خَوْفاً. ... 🍃ما اگر بخواهیم به آخرت برسیم،از آتش پیدا بکنیم و در همین دنیا، به بهشت و و نعمتهای معنوی و به کمالات روحی رسیده و در یک کلمه خوشبخت بشویم، از اینجا شروع کنیم: . 🍃کنترل شکم نسبت به بعضی چیزها آسانتر است، غذا در مقابل شماست، خیلی هم خوشمزه است، هزار بار تا حالا هم خوردید و پر خوری هم کردید، ولی الان چه؟ ⚡️خوب دقت کنید به حول و قوه الهی، بنده می‌خواهم شما را امیدوار و خودم و شما را به راه بیندازم. 🍃به خودتان بگویید اگر تا حالا هزار بار هم پر خوری کردم از امروز تصمیم می‌گیرم که پرخوری نکنم. هر چند صاحب‌خانه اصرار می‌کند، که نباید اصرار کند. خواهش می‌کند، که نباید پافشاری بکند، قسم بدهد، که نباید بدهد. ⚡️بگویید من با خدای خودم عهد کردم، با پیغمبر اکرم، با خانم فاطمه زهراسلام الله علیهما، تعهد کردم پرخوری نکنم. ⚡️یکی از چیزهایی که دل انسان را می‌میراند، قلب انسان را، خراب می‌کند پرخوری است و بی‌جا غذا خوردن هم همین طور است، دور هم می‌نشینند یک چیزی برای هم می‌آورند می‌نشینند می‌خورند. 🔻اگر وقت خوردنتان نیست، نخورید. اگر ضرر دارد، نخورید، اگر دارید و خسته هستید، واجب است بخورید. تهیه کنید حتی قرض کنید و بخورید. خوب دقت کنید، مقدمات مراقبه، است. ⚡️الان شما وظیفه‌تان است که تقویت بشوید اگر نخوردید گناه کردید، آن چیزی که وظیفه‌ است انجام بدهید، نه اینکه چون در خانه نیست من نمی‌خورم؛ گرسنه می‌خوابم، اینجا حرام به جا آوردید. از خدا دور شدید، از هدف دور شدید، را عرض می‌کنم بعد نگویید فلانی فتوا می‌دهد. ⚡️عرض کردیم، مسأله درجه اوّل است باید آن را طی کنید، بعد مسأله اخلاقی در رتبه بالاتر است. 🔻کسی که خدای نخواسته مسأله شرعی‌اش را نمی‌داند یا انجام نمی‌دهد اینجا هم نمی‌تواند استفاده کند. لذا اول کاری که می‌کنید را خوب یاد بگیرید و عمل کنید بعداً به مسایل اخلاقی بپردازید. ⚡️بعداً یعنی کی؟ یعنی الان. نه اینکه بگذاریم دو سال سه سال بعد. اینطوری بدبخت می‌شویم. ⁉️حالا اگر شما پول زیاد داشتید، توی یخچال هم پر بود آیا حق دارید هر چه می خواهید بخورید؟ نه ! این کنترل مهم است. ⚡️خوب دقت کنید یعنی کنترل نفس، کنترل زبان، قسمت دوم زبان است، آن جایی که باید بگویید، بگویید و آنجایی که نباید بگویید، نگویید. مراقبه یعنی همین. پرگویی خطاست، سکوت مطلق خطا و حرام است، ایذای مؤمن و گناه کبیره است. اگر زمان قهر و لجبازی جواب همسر را ندهید، جواب بچه را ندهید؛ بی‌جا سکوت کنید، . در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat https://ble.im/bargiazdaftaremarefat https://gap.im/daftaremarefat
خاطراتی از شهید سید احمد خیاط نوری (خاطره اول) سید احمد در زمان تشییع جنازه شهداء در وادی رحمتِ تبریز حاضر می‌شد، اما دور از جمع بود و زیاد به چشم نمی‌خورد. بعد از پراکنده شدنِ مردم، سر مزار شهید خلوت می‌کرد. برای سید احمد قطعه شهدا مکان مقدسی بود که گاهی آنجا کفش‌هایش را در می آورد و پابرهنه بین مزار شهدا قدم می‌زد. زمانی که هواپیماهای بعثی، تبریز را بمباران می کردند سید پیکانش را بر می‌داشت و با دوستانش به کمک آسیب دیدگان می‌رفت. این کار همیشگی سید بود. منبع: اپلکیشن پلاک سپید https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
خاطراتی از شهید سید احمد خیاط نوری (خاطره دوم)زمان جنگ، سخنرانی‌های امام را گوش می‌داد و به بقیه توضیح می‌داد. می‌گفت: «ما موظفیم که از دینمان دفاع کنیم، الان باید در راه اسلام بجنگیم.» سید احمد در هر شرایط به دنبال وظیفه بود. حضورش در جبهه، او را از مطالعه و درس غافل نکرده بود. خیلی خوب درس می‌خواند و می‌گفت: «نمی‌خواهم طوری باشم که بگویند به‌خاطر فرار از درس خواندن به جبهه می‌روم!»منبع: اپلکیشن پلاک سپید https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
خاطراتی از شهید سید احمد خیاط نوری (خاطره سوم)با اصرار دوستانش در جبهه، پیش نماز شد. در حال نماز داشت می‌لرزید و رنگ چهره‌اش سرخ شده بود. بعد از نماز مغرب دیگر نتوانست ادامه دهد. می‌گفت: « انگار یک کوه بزرگ بر دوشم بود.» او با همه وجود در نماز حاضر می‌شد ...منبع: اپلکیشن پلاک سپید https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
جلسه ماهانه بصیرتی-تربیتی 🔸 با حضور #سردارنوعی‌اقدم 🔹 سخنران تربیتی: حاج آقاعلیپور 🗓 همزمان باسالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام ) 📌 مکان: تبریز، خیابان خطیب، مسجدامام خمینی (ره) ⏰ ساعت ۱۰:۱۵ صبح روزجمعه 18 مردادماه ┄┅═══✼✨✼═══┅┄
✨امام صادق علیه‌السلام که یکی از بزرگترین شخصیت‌های معنوی عالم خلقت و اساتید و اخلاق است می‌فرماید: (إنَّ حُبَّ الشَّرَفِ و الذِّكْرِ لا يَكونانِ في قَلبِ الخائفِ الرّاهِبِ). ✨امام صادق علیه‌السلام فرمود: جاه خواهى و شهرت طلبى در قلبِ انسانِ ترسانِ هراسان از خداوند و عذاب او وجود ندارد . ⚡️این صفت یعنی شرف و مقام و اینکه همواره مردم از او یاد کنند و او را ورد زبان و مدح خود قرار دهند، هرگز در قلب انسان و ترسناک از عذاب خداوند وارد نمی‌شود . ✨هم درد را و هم معالجه‌اش را فرمودند، دقت کنید، می‌فرماید: 🔻کسی که حب جاه و حب مقام و حب شهوت دارد، 🔻دنبال شرف و مقام است، 🔻دلش می خواهد بگویند فلانی چنین است و چنان است، 🔻دنبال این است که اسمش را ببرند، 🔻بین مردم معروف بشود،خوشش می آید از او تعریف کنند، 🔻دوست دارد او را بالای مجلس جای دهند، 👈🏻اینها دو تا درد است، رذیلۀ اخلاقی است مثل است، سرطان خونی است، سرطان قلب... . این دوتا دشمن و دو رذیله، حبّ شرف و حبّ ذکر است. 🔻چه ذکری؟ یعنی دوست دارد از او صحبت بشود. اگر کسی فلان جا اسمش را نبرد، دشنام می‌دهد که چرا تعریف من را نکرد؟ چرا من را یاد نکرد؟ چرا احوال من را نپرسید؟ حتما یک کسی چیزی به او گفته!!! به خدا پناه می‌بریم . ⚡️کسی که از نفسش می‌ترسد؛ ⚡️از شیطان می‌ترسد؛ ⚡️از گناه می‌ترسد؛ ⚡️از صاحب آخرت می‌ترسد؛ ⚡️خشیت و خوف و عظمت حق تعالی در دلش جای دارد؛ ⚡️از امتحاناتی که در پیش است نگران است، 👈🏻هیچ وقت نمی‌گذارد و جاه و شرف و ذکر و تعریف کردن و مورد توجه دیگران که همه‌‌اش از رذایل است و همه‌اش بد است و همه‌اش از آلودگی روحی است، در دلش جای بگیرد. 🔻داشتنِ این ، بد است، بنده هم داشته باشم بد هستم؛شما هم داشته باشید بد هستید؛ رودروایسی نداریم، هر کسی می‌‌خواهد باشد،در هر لباسی می‌خواهد باشد؛ ⚡️روحانی باشد، غیر روحانی باشد، ⚡️سیّد باشد، غیر سیّد باشد، ⚡️خانوادۀ روحانی باشد، خانوادۀ غیر روحانی باشد، ⚡️سیاه باشد، سفید باشد، 👈🏻(انَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقیکُم) تقوا این است. 👈🏻 فقط خوب غسل کردن و نماز را صحیح خواندن نیست، آنها کلاس اوّل و پایین‌ترین رتبه است. ➖عجیب حدیثی است (فی قلب الخائف الراهب) کسی که از خدا می‌ترسد با یاد و با شرف چه کار دارد؟ در محضر استاد 🍃نشر مطالب استاد، بلامانع است https://eitaa.com/daftaremarefat https://sapp.ir/bargiazdaftaremarefat
خاطراتی از شهید سید احمد خیاط نوری (خاطره چهارم)با پول‌هایی که جمع کرده بود مادر و خواهرش را به مشهد برد. در طول راه مشغول دوختن یک پارچه سبز بود و روی آن را با خط ابداعی‌اش گلدوزی می‌کرد. به مادر و خواهرش گفت: « دعا کنید حاجتم برآورده شود، این پراچه را می‌بندم به ضریح پسرعمو، اگر فردا برون ببینم باز شده معلومه شما هم دعا کرده‌اید و حاجتم برآورده شده...» به امام می‌گفت: «عمواوغلی» (پسرعمو). در اراتباط با اهل بیت (ع) در اوج ارادت، ذره‌ای تکلف نداشت... در حرم، آن پارچه سبز را به پنجره فولاد گره زد. فردای آن روز، دیگر خبری از پارچه نبود. سید از خوشحالی نمی‌توانست شوق و شورش را مخفی کند. می‌دانست عزیزانش با آرزوی او همراه شده‌اند و پا به پای او بر این راه استوار می‌مانند. همرزم سید احمد می‌گوید، یک روز قبل از شهادتش به او چای تعارف کردم. سید احمد شوق پرواز داشت. گفت: « بس است این همه که خورده‌ام ... .»منبع: اپلکیشن پلاک سپید https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
استاد علیپور-جلسه ماهانه 98.5.18.mp3
7.98M
💠 فایل صوتی سخنرانی استاد علیپور در جلسه معرفتی و بصیرتی جمعه اول ماه قمری در تاریخ 98.5.18 🔹خیابان خطیب، مسجد امام خمینی(ره) https://eitaa.com/nedayepakefetra
دست نوشته ای از شهید سید احمد خیاط نوری " بنویس که در مبارزات هولناک هستی، خودم را فروختم و خیانت کردم. بنویس هیچ، که از همه چیز دور شدم. بنویس جدال‌های دائمی صفین را، و بنویس که عوض اینکه مانند حُرّ لااقل در واپسین لحظات به فرمان حُرّیَت خود باشم، بالای آن نقطه گذاشتم و پیرو آن گشتم. بنویس که چرا روز به روز با این حال بر ذکر خیرم پیش مردم افزود. بنویس چرا مفتضح نکرد، چون که بنده نواز بود. " منبع: اپلکیشن پلاک سپید https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
مراسم قرائت دعای عرفه توسط حاج آقا رجالی زمان: یکشنبه مورخه 98.5.20، ساعت١٧:٣٠ مکان : خیابان قطران شمالی، مجتمع قرآنی نور (دوستان عزیز لطفا مفاتیح به همراه داشته باشند)https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
🔸شهید سحرگاه روز عید قربان 🔹زندگی‌نامه شهید سید احمد خیاط نوری (قسمت اول) سید احمد خیاط نوری در پانزدهم اسفند سال ۱۳۴۶ در تبریز، در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. او فرزند آخر خانواده بود و دوران کودکیش در پناه حمایت عاطفی و هدایت فکری والدین مومن و خواهران و برادرانش گذشت. در دبستان ابتدایی صفا، معلم نکته سنج و دانایی نصیب سید احمد شده بود که به بچه‌ها یاد داده بود قبل از آمدن به مدرسه دست پدر و مادر خود را ببوسند. او این‌چنین گام‌های تعالی را برمی‌داشت. سید احمد ده ساله بود که حادثه‌ای سهمگین خانواده‌اش را متلاطم کرد. پدر شریف و مهربان و برادر بزرگش سید محمد در یک تصادف جاده‌ای در سال 56 از دنیا رفتند. تحملِ این دو غم بزرگ روح سید احمدِ ده ساله را بزرگ و مسئولیت مادر دلسوزش را دو چندان کرد. مدیریت مادر آگاه و صبورشان، خانواده را از این بحران تلخ به خوبی گذر داد. آنها در فضای راهپیمایی‌های مردمی در شهر تبریز به جریان مردم مومن پیوستند. سید احمد همراه خانوادۀ انقلابی‌اش در مساجد و خیابان‌ها حاضر می‌شد. او در مدارس راهنمایی و دبیرستان شهید مصطفی خمینی و شهید باهنر، تحصیلاتش را با موفقیت به پایان رساند. همزمان با تحصیل، در مساجد حاج هاشم و آیت الله شهیدیِ تبریز، مشغول فعالیت‌های فرهنگی بود. سید، نوجوانی فعال و پر تحرک بود. با وجود سن کم، اطلاعات خوب مذهبی و اجتماعی داشت. قلم شیوا، ادبی و نجواهای عارفانه‌اش، حکایت از افکار روحانی و معنویش داشت. او از نوجوانی، دنبال شناخت حقیقت خودش و رسیدن به شهود حضرت حق بود، زندگی روزمره او را راضی نمی‌کرد. از محضر علمای بزرگ برای پرورش روحش بهره‌ها می‌برد. در این میان خیلی زود پایش به جبهه باز شد. با اینکه فرزند کوچک خانواده و مورد توجه همه بود اما برای اولین بار در آبان ماه سال61، در سن پانزده سالگی به صورت بسیجی به جبهه اعزام شد. از آن پس عاشق سرزمین نینوا شد. جبهه برای او افقی دیگر بود که آنجا روح گمشده‌اش را در جهاد با دشمن بیرون و درون می‌یافت و صیقل می‌داد. او در دشوارترین یگان‌ها یعنی تخریب و غواصی، گمنامانه و با اخلاص، هر آنچه در توان داشت برای انجام مأموریتشان انجام می‌داد. بارها به جبهه‌های غرب و جنوب اعزام شد و یک بار به شدت مجروح شد. بارها شهادت دوستانش را دید و از معاشرت با آن بندگان خوب خدا، درس‌ها گرفت و راه ملکوت را پیدا کرد. در مرخصی‌ها و اوقاتی که در شهر بود ساکت و غمگین بود و منتظرِ رفتن. دیگر خوشی‌های معمول، راضیش نمی‌کرد. سیداحمد، کم‌حرف و اهل سکوت بود اما زیاد می‌نوشت. حتی برای نوشتن آن‌چه در درون پرالتهابش می‌گذشت، برای خودش الفبای خاصی اختراع کرده بود تا حرف ضمیرش را بی‌نگرانی بنویسد. چندین دفتر نوشت... گویی چشم و گوش او چیزهایی دیگر می‌دید... . منبع: اپلکیشن پلاک سپید (شهدای دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز) https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un
🔸شهید سحرگاه روز عید قربان 🔹زندگی‌نامه شهید سید احمد خیاط نوری (قسمت دوم) از لحظات عمرش کامل استفاده می‌برد. در مدرسه خوب درس می‌خواند و مطمئن بود از رشته خوبی قبول می‌شود هرچند اصلا اینها برایش مهم نبود. وقتی در سال 1366 در کنکور شرکت کرد و به جبهه رفت، دیگر برای انتخاب رشته به شهر برنگشت. خواهرش مجبور شد به جای او برگۀ انتخاب رشته را پر کند. سید احمد این بار به واحد اطلاعات و عملیاتِ لشکر عاشورا پیوسته بود. ایام حج بود و او می‌دانست موعد رهایی‌اش فرا رسیده است. سید همیشه یک لباس مشکی زیر لباس‌های رزمش می‌پوشید. دوستان نزدیکش شنیده بودند که می‌گفت من با شهادت و وصال رب، زنده خواهم شد و بر این بودنم مشکی پوشیده‌ام... . او در هجده سالگی در نامه‌ای نوشته بود: «با اصل خود باشیم و به این مرگ در ظاهر زندگی، راضی و دلخوش نباشیم. از هر کاری و هر لحظه‌ای و هر حرکتی و سکونی، اجابتی لطفی و فضلی از جانب خدا بجوئید که هست و از آن و در اثر آن به خدای خود محب باشید.» سید احمد چند ماه قبل از شهادتش مادر و خواهرانش را با پول خودش به زیارت امام رضا علیه السلام برد تا برای حاجت او نزد امام دعا کنند و رضایت بدهند. همه می‌دانستند آرزوی بزرگ او چیست هر چند کسی بر زبان نمی‌آورد. او با اهل بیت علیهم‌السلام رابطه‌ای بسیار صمیمانه داشت. مادر که علیرغم همه عشق و محبتش، احوال عجیب فرزند نازنینش را می‌دید از خدا خواست او را به آرزویش برساند ... . سید احمد می‌دانست از دنیا چه می‌خواهد. او چون پیری آشنا، که همه راه‌ها را رفته بود، از دنیا بزرگترین چیز را می‌خواست و آن رسیدن به اوج کمال انسان و حیات ابدی بود و طبق آیات شریفه قرآن می‌دانست که پروردگار چنین مقامی را به شهدا عنایت کرده است. سید آماده هجرت بود و حتی زمان و مکان شهادتش را به دوستش گفته بود. عملیات نصر 7 در منطقه غرب کشور آغاز شده بود، سید در روز عرفه آخرین مناجاتش را کرد. بندها گسسته بود و او آماده رهایی بود؛ سحرگاه روز عید قربان، مصادف با پانزدهم مرداد ماه 1366، منطقه سردشت، ارتفاعات دوپازا، محل عروج او شد... . ترکشی ماموریت داشت تا سر پرسودای سید احمد را غرق خون سازد و ضامن رهایی‌اش شود ... . پیکر پاکش چند روز بعد به شهر بازگشت و در وادی رحمت، خلوتگاه سید با شهدا، همان جایی که سید با پای برهنه بر مزار یاران شهیدش حاضر می‌شد، به خاک سپرده شد. بعد از شهادتش، کارنامه قبولی‌اش از رشته داروسازی دانشگاه تبریز رسید اما جایش در صحن دانشگاه همیشه خالی ماند. دانشجویان دانشکده داروسازی پیامی به مادرش فرستادند: « ... شهادتت را با شادی در کوچه‌ها فریاد می‌زنیم تا خواب در چشم‌ها بشکند.» منبع: اپلکیشن پلاک سپید (شهدای دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز) https://eitaa.com/nedayepakefetrat_un