2تعریف ترس- شرح حکمت ۳.mp3
4.77M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت3 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 شرح #حکمت3
🔴 بخش پنجم
🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم میفرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است.
🔻تعریف ترس
🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی میکنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف میشود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم میخوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن میشود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که بهجای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او میترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است.
⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد.
🔻ریشۀ ترس
🔹امیرالمؤمنین در بند 6 نامۀ 53، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال میدانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آنها بدگمانی به خدای بزرگ است.»
🔻ترس مجاز
🔹لذا در نهجالبلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند 3 خطبۀ 160، امیرالمؤمنین میفرمایند: «بهگمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید. چه میشود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.»
🔻ثمرۀ ترس
🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس بهمعنای جبن را ناامیدی معرفی میفرمایند. در حکمت 21 میفرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگیهای بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام میکنند، در نامۀ 38 که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگیهای مالک میفرمایند: «در لحظههای ترس، از دشمن روی نمیگرداند. بر بدکاران از شعلههای آتش تندتر است.»
↩️ ادامه دارد...
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
1_1925310731
4.8M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت3 6⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش ششم
🔰امیرالمؤمنین در بخش سوم و چهارم حکمت 3 میفرمایند: «وَ الْفَقْرُ یخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ»؛ یعنی فقر باعث میشود انسان باهوش هرچند استدلال محکم داشته باشد، از بیان استدلال و برهانش لال بشود و انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب است.
🔻پیامدهای فقر
🔷در نهجالبلاغه مطالب بسیار مهمی در باب فقر و تنگدستی آمده است. اولین مطلب اشاره به خطرناکی و مهلکبودن و زشتی پدیدۀ فقر است، تا آنجا که امیرالمؤمنین از شر فقر به خدا پناه میبرد. در حکمت 319 خطاب به فرزندشان محمد حنفیه میفرمایند: «فرزندم، من بر تو از خطر فقر میترسم. پس، از فقر به خدا پناه ببر.»
🔰در خطبۀ 215، خود مولا در قالب دعا به درگاه خدا عرضه میدارند: «خدایا، به تو پناه میبرم که در عین حال که پرودگار غنی مطلقی مثل تو دارم، در فقر دستوپا بزنم.» دلیل این پناهبردن به خدا پیامدهای خطرناک و مهلک فقر است.
🔷1. اولین پیامد فقر غربت است. فقیر به سه دلیل غریب میشود:
🔹1.1 فرهنگ غلط ظاهربین جامعه: در جامعه خیال میکنند هرکس ازنظر مالی ضعیف است، ازنظر عقلی هم ضعیف است.
🔹1.2 احساس حقارت خود فقیر از قرارگرفتن در جمع انسانهای دارای توانایی مالی.
🔹1.3 ناتوانی فقیر در مشارکتهای اجتماعی، مثل مهمانیدادن و خیراتکردن که کمکم باعث انزوای فقیر میشود. در حکمت 56 امیرالمؤمنین میفرمایند: «انسان اگر ثروتمند باشد، ولو در دیار غربت زندگی کند، احساس دروطنبودن دارد و اگر فقیر باشد، ولو در وطنش هم زندگی کند، دائم احساس غریبی میکند.
🔷2. دومین پیامد خطرناک فقر نقص و ازبینرفتن دین است. در حکمت 319 امیرالمؤمنین میفرمایند: «فقر دین انسان را تضعیف میکند.»
🔷 3. سومین پیامد خطرناک فقر سرگردانی عقل است. امیرالمؤمنین در حکمت 319 میفرمایند: «فقر باعث حیرانی و سرگردانی عقل میشود.» یعنی فقیر همۀ فکروذکرش مشکلات مالی و معیشتی خودش میشود و از سایر جنبههای زندگی مثل خانواده، معنویت، تربیت، لذت، تفریح و سایر استعدادهای خودش غافل میشود. نمیتواند تحصیل علم کند و نمیتواند دنبال شکوفایی استعدادهای خودش برود؛ چون فقیر است.
🔷 4. چهارمین پیامد خطرناک و زشت فقر تولید بغض و کینه در جامعه است. امیرالمؤمنین در حکمت 313 میفرمایند: «فقر انگیزۀ خشم را در جامعه ایجاد میکند.» در پایان خطبۀ 219، حضرت در بیان اینکه چرا کارگزاران نظام اسلامی باید در حد فقیرترین مردم زندگی کنند، میفرمایند: «بهجهت اینکه اگر کارگزاران این امر را رعایت کنند، فقیر طغیان نمیکند»؛ یعنی اختلاف طبقاتی احساس نمیکند که بخواهد برای گرفتن حق خودش به قوۀ قهریه و طغیان و سرکشی روی بیاورد.
↩️ ادامه دارد...
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یارو شیشه ماشین داد پایین گفت: حاج آقا ما کی از دست شما راحت میشیم!!!؟
👆😁 پاسخ
را گوش کن😂😄
🌳شجره آشوب« قسمت سی و یکم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻 اما افسوس که دنیا دوستی و حرص برای رسیدن به مطامع دنیوی، باعث شد آن ها بعد از به خلافت رسیدن امام، مدعی شوند که بیعتشان به زور و اکراه بوده و به همین دلیل، اساس مشروعیت بیعت خود با حضرت را زیر سوال بردند. همین موضوع برای آن ها بهانه ای شد تا غائله جمل را آغاز کنند.
🔻4. این اقدام طلحه و زبیر برای به دست آوردن خوله، نشان می دهد آن ها از همان ابتدا، منفعت طلب بودند و این اخلاق، تنها مربوط به پایان دوره عثمان یا آغاز خلافت امام نیست. هر کجا که دین با منافع آن ها تعارض داشت، حاضر بودند منافع خود را ترجیح دهند. کدام حق بالاتر از امیرالمومنین که آن دو راضی به مخالفت با ایشان و برتری دادن منافع دنیوی برای رسیدن به حکومت شدند؟
🔻5. نکته آخر و مهم اینکه خوله به امام عرض می کند آیا شما همان کسی نیستید که در غدیر خم منصوب شد؟ بعد از پاسخ مثبت حضرت به وی، خوله به ایشان می گوید که ما به خاطر تو اسیر شدیم. در نتیجه مطلب اخیر نشان می دهد طلحه و زبیر، قصد داشتند یکی از شیعیان امام را به کنیزی ببرند.
🔻6. حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا حمایت زبیر از امیرالمومنین، واقعا از سر اعتقاد به حق بودن امام، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی زبیر بود؟ جمله ای که از زبیر هنگام دفاع از امام نقل شده این است که: «ای جماعت بنی عبدالمطلب، آیا این کار با علی می شود و شما زنده هستید؟» این جمله خوی قومیت گرایی زبیر را نشان می دهد. به نظر می رسد با اثبات روحیه منفعت طلبی زبیر که پیش از خلافت مولا نیز آن را داشت، بعید نیست این اقدام زبیر برای این باشد که می خواست حکومت از دست بنی هاشم و پسران عبدالمطلب جدا نشود و تنها به دلیل منافع قومی این کار را کرد.
🔻 ما چنین احتمالی را قوی می دانیم و معتقدیم اگر زبیر واقعا از سر اعتقاد به دفاع از مولا برخاست، چرا در موارد دیگر مثل تبعید امام به اطراف مدینه در زمان عثمان، هیچ گونه دفاعی از حضرت نکرد؟ آیا شکی در حقانیت امام پیدا کرده بود؟ یا سکوت را برای حفظ منافع خود، موثر تر از دفاع از امام می دید؟
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت سی و دوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻 چرا هنگامی که حضرت از شورش علیه عثمان و محاصره او بر حذر داشت، زبیر حاضر نشد گوش به فرمان امام باشد؟ آیا امام در زمان عثمان با امام در زمان ابوبکر، متفاوت بود که زبیر چنین سیاست دوگانه ای در پیش گرفت؟
🔻نکته ای را ابن ابی الحدید به عنوان وجه اشتراک بین طلحه و زبیر بیان می کند و ما به صورت خلاصه آن را ذکر می کنیم:
🔻وی می گوید: «طلحه شک نداشت که امر حکومت بعد از عثمان به او می رسد، به دلیل سابقه اش در اسلام و اینکه پسر عموی ابوبکر است. او در زمان ابوبکر با عمر منازعه داشت و می خواست که ابوبکر، خلافت را بعد از خودش به او بسپارد...زبیر نیز امید داشت به چنین چیزی برسد و امید آن دو از امید علی برای رسیدن به خلافت کمتر نبود.»
🔻یکی از تفاوت هایی که در اینجا باید میان زبیر و معاویه بیان کرد این است:
زبیر هنگامی که در جنگ جمل، عمار را در لشکر امام دید، به یاد قول رسول خدا درباره عمار افتاد که فرمود: «تو را گروه ستمگر می کشند.» و در این موقعیت، زبیر دچار تردید شد که مبادا بر راه باطل باشد. اما معاویه هنگامی که چنین صحنه ای را مشاهده کرد، قتل عمار را نیز بر گردن امام انداخت و ، هیچ تردیدی به خود راه نداد.
🔻در اینکه طلحه و زبیر، قبل از خلافت امام، دارای روحیه منفعت طلبی بودند شکی نیست و ما این موضوع را ثابت کردیم. اما تفاوت هایی نیز بین این دو شخصیت منفعت طلب وجود داشت که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
🔻1. طلحه همانطور که گفتیم، حس حسادت و کینه از امام را به دل داشت. به علاوه او جزو افرادی بود که قصد داشتند پیامبر را ترور کنند. اما در مورد زبیر، چنین اقدامی را نمی بینیم.
🔻2. امام در جنگ جمل، به ابن عباس فرمود به جای طلحه با زبیر، صحبت کند. در خطبه 31 نهج البلاغه آمده است: «با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشى مىيابى كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مىشود و مىگويد، رام است. بلكه با زبير ديدار كن كه نرمتر است. به او بگو، پسر دايى تو مىگويد: در حجاز مرا شناختى، و در عراق مرا نمىشناسى؟! چه شد كه از پيمان خود باز گشتى؟!»
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت سی و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻در نتیجه امام، احتمال هدایت زبیر را بیش از طلحه می دانست.
🔻3. هنگامی که زبیر از دنیا رفت، امیرالمومنین به شمشیر او نگاهی انداخت و فرمود: شمشیری بود که غم ها را از چهره رسول خدا می زدود و سپس شروع به گریه کرد. اما در مورد طلحه، چنین سخنی از سوی امام نقل نشده است. این نشان می دهد روحیه مبارزاتی زبیر، بیش از طلحه بود.
🔻یکی از ارکان اصلی جنگ جمل که همان جبهه دنیا طلبان بودند، عایشه بود. نقش وی در این جنگ تا حدی برجسته بود که حتی بعد از کشته شدن طلحه و زبیر، همچنان جنگ ادامه می یابد و زمانی غائله پایان گرفت که شتر عایشه پی شد و مدافعان او از اطرافش پراکنده شدند. ما ابتدا یک بررسی اجمالی از سوابق و شخصیت عایشه ذکر می کنیم و نشان می دهیم او نیز در همان جبهه دنیا طلبان بود که شدت کینه و حسادتش نسبت به امام علی، بسیار بیشتر از طلحه بود. در پایان نیز به نگاه امیرالمومنین و برخورد او با فتنه گران جمل می پردازیم.
🔻تنها زن پیامبر که برای عزای حضرت زهرا نیامد، عایشه بود و برای این کار، خود را به بیماری زد. حتی در تاریخ آمده که او از شهادت حضرت زهرا اظهار سرور می کرد.
🔻عايشه از حسن و حسين- عليهما السلام- رو مىگرفته و پشت پرده مىرفته است، ابن عباس مىگفته است رفتن آن دو به خانه و پيش عايشه حلال بوده است.
🔻عایشه بعد از شهادت امام حسن، مجددا غائله ای به پا کرد و علیرغم توصیه رسول خدا به ماندن در خانه سوار بر مرکب نزد مردم آمد و اجازه نداد امام حسن در کنار پیامبر دفن شود.
🔻عایشه به دلیل علاقه به عبدالرحمن بن ملجم، قاتل امام علی (ع)، نام غلام خود را عبدالرحمن گذاشته بود. همچنین عایشه بعد از شنیدن خبر شهادت امیرالمومنین، سجده شکر به جا آورد. این نیز حاکی از عمق کینه وی نسبت به مولا است.
🔻عایشه در موارد متعدد نشان داد که در صورتی که منافعش با جبهه حق یکسان باشد، واکنش های متفاوتی بروز می دهد. گزارش های مختلفی در تاریخ وجود دارد که حاکی از سیاست منفعت طلبانه عایشه است. ذیلا به برخی از این موارد اشاره می کنیم.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت سی و چهارم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻1.ميان عثمان و عايشه رنجشى پديد آمده بود چه عثمان مقررى او را كه عمر مىداد كم كرد و ديگر زنان پيامبر خدا را با او برابر گردانيد. عثمان روزى خطبه مىخواند كه عايشه پيراهن پيامبر خدا را بياويخت و فرياد كرد: اى گروه مسلمانان، اين جامه پيامبر خدا است كه كهنه نگشته ولى عثمان سنت او را كهنه كرده است. پس عثمان گفت: پروردگارا مكر اين زنان را از من بگردان همانا مكر ايشان بزرگ است.
🔻روایت فوق به خوبی بیانگر منفعت طلبی عایشه است. او که خود مردم را علیه خلیفه تحریک می کرد، در اینجا به عثمان اعتراض می کند ولی همین فرد بعد از شنیدن خبر بیعت مردم با امام علی و بعد از قتل عثمان، یک دفعه مسیر خود را تغییر داده و به عنوان خونخواه عثمان وارد قضیه می شود.
🔻2. به عایشه خبر رسید که عثمان با عمار چه کرده است. (عمار در اثر ضربات عثمان، به بیماری مبتلا شد.) در آن هنگام، عایشه موی رسول خدا و نعل و لباس ایشان را آورد و گفت: چه زود سنت پیامبرتان را ترک کردید...
🔻نکات جالب گزارش فوق اینجاست:
اولا؛ عایشه به عنوان مدافع عمار و جبهه شیعیان وارد عمل شد؛ اگر او به راستی انقد نگران حال عمار بود، چرا در جنگ جمل، هنگامی که او را در لشکر امام دید، باز هم به مخالفت ادامه داد؟
🔻دوم؛ او مدعی بود سنت پیامبر ، ترک شده است؛ آیا بهتر نبود این سخن را اول به خود می گفت و به دستور رسول خدا و قرآن عمل می کرد و خانه نشینی را جایگزین هیاهو و نبرد علیه امام علی می نمود؟
🔻سوم؛ این عملکرد عایشه با رفتارهای او بعد از خلافت امیرالمومنین، نشان می دهد او در هر زمانی که منافعش در خطر بود یا کاسته می شد، طرفدار جبهه حق می شد و هر زمان که اینگونه نبود در صف مخالفت با حق قرار می گرفت.
🔻چهارم؛ در گزارشی آمده است: بعد از جنگ جمل، عمار نزد هودج عایشه رفت و از احوال او جویا شد و به او گفت: ای مادر، حالت چه طور است؛ اما عایشه به تندی ، پاسخ عمار را داد.
🔻3.وقتی حجر بن عدی کشته شد باز عایشه علیه معاویه و به نفع جبهه حق موضع گرفت. معاویه هنگام ورود عایشه به او گفت که حجر و اصحاب او را به خاطر صلاح مردم و مفسده آن ها برای امت، کشته است. در اینجا عایشه به معاویه گفت از رسول خدا شنیدم که گروهی از مردم در عذرا (محل کشته شدن حجر) به قتل می رسند که خدا و اهل آسمان نسبت به این کار غضب می کنند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد
🌳شجره آشوب« قسمت سی و پنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻بسیار نکته مهمی است که معاویه برای توجیه از میان برداشتن اصحاب امیرالمومنین، آن ها را متهم به فساد می کند و کشتن آن ها را سبب اصلاح امت و به صلاح مردم می داند. این موضوع در طول تاریخ، همواره دسیسه ای برای بنی امیه و بنی امیه صفتان بود که برای حذف رقیب، او را متهم به فساد می کردند.
🔻4. عایشه از جمله کسانی است که به ولایت عهدی یزید، اعتراض کرد. همین موضوع شاید یکی از بهانه های معاویه برای به قتل رساندن عایشه شد. در تاریخ آمده است: معاویه بعد از تلاش برای بیعت گرفتن برای یزید، مورد اعتراض عایشه واقع شد. بعد از این، معاویه چاهی حفر کرد و هنگامی که عایشه از آن جا رد شد او را در آن انداخت.
🔻 در برخی نقل های دیگر، مروان از سوی معاویه، این کار را بر عهده گرفت. در صورتی که روایت مروان صحیح باشد، نشان می دهد وی برای از میان برداشتن کسانی که با منافع آن ها، در تعارض باشند، حتی به افراد جبهه خودی نیز رحم نمی کنند. مروان در جنگ جمل، به همراه عایشه بود.
🔻در جنگ جمل، مردم مکه و بصره، همراه با طلحه و زبیر و عایشه و تعدادی دیگر صحابه، عازم جنگ با امام شدند. با توجه به اینکه مکه وبصره، دو شهر بزرگ جامعه اسلامی آن روز بودند، حتی برخی از آن ها، جزو شرکت کنندگان در نبردهای عصر پیامبر محسوب می شدند، همراهی آن ها با ناکثان، موجب ایجاد تردید و شبهه برای هر دو سپاه شد.
🔻امام برای روشنگری در این زمینه، ملاکی را ارائه کرد که در همه زمان ها می تواند به عنوان معیار نجات از فتنه ها و تشخیص جریان حق در مواقع فتنه باشد. گزارش های زیر نمونه هایی از تردید اصحاب بود که امام با روشنگری در این زمینه، معیار تشخیص فتنه و دشمن را ارائه کرد.
🔻1.ابن ابی الحدید گزارشی را نقل می کند که فردی به امام عرض کرد: یا امیرالمومنین، کدام فتنه بزرگ تر از اینکه اهل بدر با شیمشیر با هم نبرد کنند؟ امام فرمود: وای بر تو! آیا من امیر و رهبر فتنه باشم؟ این گزارش نشان می دهد، افراد مختلف به علت مشاهده اصحاب رسول الله در جنگ جمل دچار تردید شدند.
🔻 این موضوع می رساند جبهه باطل برای تشویش اذهان عمومی و تلبیس حق و باطل، شروع به هم عرض سازی نمادهای حق می کند. توضیح اینکه جبهه باطل، از طریق علم کردن چهره هایی که مدت ها در صف حق حضور داشتند، می کوشند وانمود کنند که راهی که می روند، صحیح و بر حق است. در اینجا، افرادی که دارای ایمان قوی و اهل بصیرت نیستند، ملاک تشخیص جبهه حق را در افراد می جویند؛ به این معنی که اگر فردی دارای سابقه در اسلام و خدمت در جریان حق هستند، معیار تشخیص حق از باطل قرار می گیرد...
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد