eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
77.1هزار عکس
81.3هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حمله معترضان صهیونیست به کاروان خودروهای حامل «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ اسرائیل
۴ آذر ۱۴۰۳
۴ آذر ۱۴۰۳
🔴 انقلاب خمینی صادر شد جوری که روی دیوارهای تل‌آویو نوشتند درود بر امام خامنه‌ای و عنقلاب ZZA هم صادر شد جوری که دیوار توالت‌های عمومی ایران دیگه سفید نبود.
۴ آذر ۱۴۰۳
📜 : 💥 عرفان امام خمینی، عرفان اصیل اسلامی است. 💥 عرفان امام، عرفان مبارزه با طاغوت است، نه عرفان انزوا یا عرفان سازش. 💥 از عرفان امام، نظریه حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید.
۴ آذر ۱۴۰۳
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴تنها چیزی که امام خمینی درموردش به مردم التماس کردن تا از اون دوری کنند، خطر لیبرال ها بود 🔹‌لیبرال هایی که الان خیلی نرم و آهسته تو بدنه حکومت رخنه کردند و شرایط زندگی رو روز به روز برای این ملت سخت تر کردن 🔹‌برای بریدن دست لیبرال ها فقط کافیه درست انتخاب کنیم‌
۴ آذر ۱۴۰۳
💥 عرفان امام خمینی، عرفان اصیل اسلامی است. ⬅️ عرفان امام، عرفان مبارزه با طاغوت است، نه عرفان انزوا یا عرفان سازش. ⬅️ از عرفان امام، نظریه حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید. 🔰 : 🟤 امام راحل، هم در وادی سير عملی براساس عرفان و هم در شناخت عرفان عملی و عرفان نظری، جزو سرآمدهای اين قافله هستند و بی‌ترديد از انسان‌های انگشت‌شماری هستند كه می‌توان در طول اين مسيرِ عارفان از آنها نام برد كه هم به درک عرفان نظری رسيدند و هم حقيقت عرفان عملی را شناختند و هم متحقّق به اين دو حقيقت شدند. 🟤 من گمان می‌كنم آن عرفانی كه ما در حوزۀ اديان الهی داريم و انبيای الهی پرچمداران او بودند از نوع عرفان امام رضوان الله تعالی عليه است. گرچه عرفان عملی و نظری‌ای كه عارفان اسلامی و شيعی در طول تاريخ تبيين كردند، متأثر از فرهنگ اسلامی است ولی آنچه ما می‌توانيم به‌عنوان عرفان اصيل از آن ياد كنيم، شبيه همان چيزی است كه شما در انديشه و رفتار امام رضوان الله تعالی عليه می‌بينيد. 🟤 برخلاف بعضی سكولارها كه می‌گويند انبياء كاری با سياست نداشتند، ما پيامبری نمی‌شناسيم كه با سياست كار نداشته باشد! همه انبياء در عين اينكه سرآمد عارفان بودند و مراحل شهود و سلوک را طی كرده بودند و با امر الهی به‌سوی عالم انسانی برای هدایت انسان رجوع كرده بودند، ولی همه‌شان اهل ميدان سياست و مبارزه بودند و جامعه‌پردازی می‌كردند و از سياستمداران بنام تاريخ بشريت به حساب می‌آيند. من گمان می‌كنم عرفان اصيل اسلامی هم همين است، یعنی عرفانی است كه از دلش درآميختن با قدرت و ثروت، برای اصلاح قدرت و ثروت، بيرون می‌آيد، نه انزوا و كناره‌گيری یا سازش. 🟤 آن نگاه عارفانه به جهان كه انسان را به انزوا و كناره‌گيری و گوشه‌نشينی دعوت می‌كند و‌ اهل مبارزه با طاغوت نیست، با عرفان اصيل اسلامی سازگار نيست. گرچه در عرفان اسلامی دعوت به زهد شده، اما اين زهد از دل درآميختن با جهان عبور می‌كند و به‌معنای انزوا و گوشه‌گيری و سازش نيست. 🟤 از انديشه‌ عرفانی امام، نظريه‌ حكومت دينی و ولايت فقيه ناشی شده است؛ یعنی به‌لحاظ عملی، اين انسان عارف دست به يک انقلاب بزرگ در مقياس اجتماعی زدند كه موازنۀ جهانی را به‌نفع مذهب و معنويت تغيير داده و به‌طرف تحقق تمدن نوین اسلامی حرکت کرده است. 🟤 در انديشه‌ عرفانی امام، برخلاف نظريۀ بسياری از عارفان كه انسان را به پرهيز از قدرت و ثروت دعوت می‌كنند، ايشان با ثروت و قدرت، آن هم در مقياس حكومت، درآميختند و بنای يک حكومت جديد را گذاشتند و نوع جديدی از حكومت را در دنيای پيچيدۀ مدرن تأسیس كردند. 🟤 امام خمینی، بر خلاف عرفایی كه صلح كلی هستند (يا منزوی‌اند يا سازش‌كار)، به مبارزه و قتال با کفر و استکبار رو آوردند و صف‌بندی بين حق و باطل را به‌خصوص در مقياس جهانی فعال كردند. ایشان انسان عارفی هستند كه وارد ميدان جهان شدند و فرمودند: "ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرۀ خون برای اعلای کلمه الله ایستاده‏ایم و برخلاف میل تمامی آنها، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه‌ریزی خواهیم نمود". (۳۰ دی ۱۳‌۸۸)
۴ آذر ۱۴۰۳
21.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 فایل صوتی سخنان مهم دربارۀ عرفان امام خمینی (رحمة الله علیه) (۳۰ دی ۱۳‌۸۸) 💥 عرفان امام خمینی، اسلامی است. 💥 من گمان می‌كنم آن عرفانی كه ما در حوزۀ اديان الهی داريم و انبيای الهی پرچمداران او بودند، از نوع عرفان امام رضوان الله تعالی عليه است. گرچه عرفان عملی و نظری‌ای كه عارفان اسلامی و شيعی در طول تاريخ تبيين كردند، متأثر از فرهنگ اسلامی است ولی آنچه ما می‌توانيم به‌عنوان عرفان اصيل از آن ياد كنيم، شبيه همان چيزی است كه شما در انديشه و رفتار امام رضوان الله تعالی عليه می‌بينيد. 💥 عرفان اصیل اسلامی عرفانی است كه از دل آن، درآميختن با قدرت و ثروت، برای اصلاح قدرت و ثروت، بيرون می‌آيد، نه انزوا و كناره‌گيری یا سازش. 💥 آن نگاه عارفانه به جهان كه انسان را به انزوا و كناره‌گيری و گوشه‌نشينی دعوت می‌كند و‌ اهل مبارزه با طاغوت نیست، با عرفان اصيل اسلامی سازگار نيست. گرچه در عرفان اسلامی دعوت به زهد شده، اما اين زهد از دل درآميختن با جهان عبور می‌كند و به‌معنای انزوا و گوشه‌گيری و سازش نيست. 💥 از انديشه‌ عرفانی امام، نظريه‌ حكومت دينی و ولايت فقيه ناشی شده است؛ یعنی به‌لحاظ عملی، اين انسان عارف دست به يک انقلاب بزرگ در مقياس اجتماعی زدند كه موازنۀ جهانی را به‌نفع مذهب و معنويت تغيير داده و به‌طرف تحقق تمدن نوین اسلامی حرکت کرده است.
۴ آذر ۱۴۰۳
۴ آذر ۱۴۰۳
💥 چگونه از عرفان امام خمینی، نظریۀ حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید؟ (نسبتِ «توحید»، «ولایت» و «شریعت» در عرفان امام خمینی) 🔰 آیت‌الله : 🔷 امام راحل در اندیشۀ عرفانی خودشان به درک حقیقت نائل شدند و حقیقت هستی را منحصر در ذات الهی می‌دانند و مابقی را به تعبیر عرفانی خودشان نمود و ظهور و مظاهر هستی می‌دانند (رابطه خالق و مخلوق). دوم اینکه جریان توحید را در عالم از طریق الهی می‌دانند. همچنین نسبت بین حقیقت باطنی دین که جریان توحید و ولایت است را با و احکام و فقه و آداب، به خوبی برقرار می‌کنند. ایشان نگاه جامعی به دین دارند و به‌شدت از نگاه یک‌بُعدی به دین که دین را منحصر به احکام و شریعت کنیم و در فقه از آن بحث می‌شود و یا اینکه دین را در زاویۀ باطنی او که همان توحید و ولایت است منحصر کنیم، پرهیز می‌کنند. 🔷 امام، نه شریعت را جدای از ولایت تعریف می‌کنند و نه ولایت را جدای از توحید. بلکه سیر، از شریعت به ولایت و توحید است؛ کمااینکه در قوس نزول هم توحید از طریق ولایت و شریعت در جامعه جاری می‌شود. بنابراین، اگر بگوییم سرپرستی خدای متعال است که انسان را به کمال می‌رساند، این سرپرستی خدای متعال از طریق ولایت حقۀ اولیای خودش و با مناسک شریعت جاری می‌شود و اگر ما بخواهیم سیر تا مقام توحید کنیم، این سیر از آراسته‌ شدن به شریعت شروع می‌شود، تا رسیدن به درک حقیقت ولایت و سیر تا درک از سر توحید. این آن سیری است که در قوس صعود اتفاق می‌افتد. 🔷 بسیاری از عرفان‌ها، فردگرایانه و با نگرش باطنی حرکت می‌کنند؛ یعنی تهذیب را فقط در حوزۀ باطنی انسان تعریف می‌کنند، آن هم فردگرایانه. این عرفان‌ها عرفان‌هایی هستند که با نظام‌های سکولاریستی هم جمع می‌شوند و هیچ تنازعی با عرفان‌های سکولاریستی ندارند و از دلشان هم اندیشۀ حکومت دینی بیرون نمی‌آید! یعنی می‌خواهند مثلاً انسان را در حوزۀ حیات باطنی خودش تا مدارج توحید پیش ببرند. معمولاً این عرفان‌ها کارشان به جایی می‌رسد که شریعت را پوسته می‌دانند و آن را تحقیر می‌کنند و کم‌کم از شریعت فاصله می‌گیرند و تعهد به شریعت را از شرایط اصلی سیر و سلوک هم نمی‌دانند. اما در اندیشۀ حضرت امام این‌گونه نیست. امام همان‌طور که می‌خواهند فرد را سیر بدهند و از مراحل سیر فرد بحث کنند، از مدارج تکامل و سیر اجتماعی انسان هم بحث کنند. 🔷 امام راحل، این اندیشه را که «در سرپرستی و رشد انسان، ولایت اصل است»، در مقیاس جامعه پیاده کردند. صلاح و فساد جامعه بازگشت می‌کند به اینکه نظام ولایتی که بر جامعه حکومت می‌کند صالح باشد یا فاسد. لذا امام در اصلاحات اجتماعی، مبارزات رفرم‌گرایانه ندارند و نمی‌آیند به اصلاحات جزئی دست بزنند؛ بلکه می‌گویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعۀ جهانی می‌اندیشند، با نظام استکباری [و با مثلث کاپیتالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم] در جامعۀ جهانی درگیر می‌شوند. این همان اندیشۀ عارفانۀ امام است که محور صلاح و فساد را بیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت می‌دانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت می‌دانند. 🔷 امام راحل، همان‌گونه که نسبت به فرد می‌‌گویند باید به شریعت عمل کند تا به ولایت برسد و از طریق درک ولایت حقه به توحید برسد، دقیقاً‌ طریق تهذیب جامعه را همین می‌دانند؛ می‌گویند اسلام، دین حکومتی است و باید از طریق یک مدیریت صحیح، سیر به طرف توحید و مدارج رشد اجتماعی اتفاق بیفتد. از دل چنین اندیشه‌ای، حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید. 🔷 امام راحل، جامعه‌های انسانی و آحاد را بر اساس تقسیم قرآنی، در سه دستۀ «مؤمن و منافق و کافر» می‌بینند. ایشان، هم در آثار عرفانی محض‌شان و هم در آثار سیاسی‌شان، معتقد به «صُلح کُل» نیستند. ایشان معتقدند ما جامعۀ مؤمنین و کفار و منافقین داریم و اینها حتماً کارشان به درگیری می‌کشد و این درگیری تعطیل‌بردار نیست تا پیروزی یک طرف حاصل شود. این است معنای آن حرف که: «ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرۀ خون برای اعلای کلمه الله ایستاده‏ایم». در نگاه عرفانی ایشان، صف‌آرایی حق و باطل یک صف‌آرایی تاریخی است تا به عصر ظهور برسیم. لذا از دل عرفان ایشان، مجاهده و شهادت بیرون می‌آید و آن عرفان نظری در میدان عمل تبدیل می‌شود به جهاد و مبارزه، و اتفاقاً در حوزۀ عرفان عملی هم این جهاد را طریق سلوک و تهذیب می‌دانند. (۳۰ دی ۱۳‌۸۸)
۴ آذر ۱۴۰۳
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 : چگونه از عرفان امام خمینی، نظریۀ حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید؟ (نسبتِ «توحید»، «ولایت» و «شریعت» در عرفان امام خمینی) ⬅️ ۳۰ دقیقه 🔰 آیت‌الله : 💥 حضرت امام، نه شریعت را جدای از ولایت تعریف می‌کنند و نه ولایت را جدای از توحید. بلکه سیر، از شریعت به ولایت و توحید است؛ کمااینکه در قوس نزول هم توحید از طریق ولایت و شریعت در جامعه جاری می‌شود. 💥 امام راحل، این اندیشه را که «در سرپرستی و رشد انسان، ولایت اصل است»، در مقیاس جامعه پیاده کردند. صلاح و فساد جامعه بازگشت می‌کند به اینکه نظام ولایتی که بر جامعه حکومت می‌کند صالح باشد یا فاسد. لذا امام در اصلاحات اجتماعی، مبارزات رفرم‌گرایانه ندارند و نمی‌آیند به اصلاحات جزئی دست بزنند؛ بلکه می‌گویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعۀ جهانی می‌اندیشند، با نظام استکباری [و با مثلث کاپیتالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم] در جامعۀ جهانی درگیر می‌شوند. این همان اندیشۀ عارفانۀ امام است که محور صلاح و فساد را بیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت می‌دانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت می‌دانند. 💥 امام راحل، هم در آثار عرفانی محض‌شان و هم در آثار سیاسی‌شان، معتقد به «صُلح کُل» نیستند. معتقد با مبارزه و جهاد هستند و این عرصه را بستر تهذیب و سلوک می‌دانند. (۳۰ دی ۱۳‌۸۸)
۴ آذر ۱۴۰۳
📜 گزیده‌هایی از بیانات امام خمینی (رحمة الله علیه) در کتاب درباره رابطه «توحید، ولایت، شریعت» ➖ «تجلی خداوند متعال از مقام غیب الغیوبی به عالم کثرات» و جایگاه «حقیقت محمدیه و ولایت علویه»: «إنّي أحببت أن أكشف لك في هذه الرسالة، بعون اللّه وليّ الهداية في البداية و النهاية، طليعة من حقيقة الخلافة المحمديّة(ص)، و رشحة من حقيقة الولاية العلويّة، عليهما التحيات الأزليّة الأبديّة؛ و كيفيّة سريانهما في عوالم الغيب و الشهود و نفوذهما في مراتب النزول و الصعود؛ و نشير إلى لمحة من مقام النبوّة، بطريق الإجمال بل الرمز و الإشارة في المقال، و أنّها أيضا سارية في العوالم، دائمة باقية أزليّة أبديّة» (مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية، المدخل). ➖ حقیقت نبوت و امامت، حلقه واصل میان مقام غیب حضرت حق و تجلیات او از طریق اسماء و صفات: «قوله(ص): لو لا نحن، ما خلق اللّه آدم ... إلى آخره. لأنّهم وسائط بين الحقّ و الخلق، و روابط بين الحضرة الوحدة المحضة و الكثرة التفصيليّة. و في هذه الفقرة بيان وساطتهم بحسب أصل الوجود، و كونهم مظهر الرحمة الرحمانيّة الّتي هي مفيض أصل الوجود؛ بل بحسب مقام الولاية هم الرحمة الرحمانيّة؛ بل هم الاسم الأعظم الّذي كان «الرّحمن الرّحيم» تابعين له. كما أنّ الفقرة الآتية، أي قوله(ص): كيف لا نكون أفضل من الملائكة بيان كونهم وسائط بحسب كمال الوجود، و كونهم مظهر الرحمة الرحيميّة الّتي بها يظهر كمال الوجود. فبهم يتمّ دائرة الوجود و يظهر الغيب و الشهود و يجري الفيض في النزول و الصعود» (همان، ص75). ➖خلیفة الله الاعظم، جامع اسماء و صفات الهی: «عين الثابت للإنسان الكامل خليفة اللّه الأعظم في الظهور بمرتبة الجامعيّة» (همان، ص35). «إنّ النبوّة في ذلك المقام الشامخ هي إظهار الحقائق الإلهيّة و الأسماء و الصفات الربوبيّة في النشأة العينيّة طبقا للإنباء الحقيقة الغيبيّة في النشأة العلميّة. و من ذاك المقام أعطى كلّ ذي حقّ حقّه، بإكمال المستعدّين و إيصال القابلين إلى كمالاتها اللائقة و المترقّبة» (همان، ص55). ➖ خلافت و ولایت نبی اکرم(ص) یک مقام اعتباری و تشریفاتی نیست، بلکه مقام تکوینی است: «و ليعلم أنّ هذه الفضيلة ليست فضيلة تشريفيّة اعتباريّة، كفضيلة السلطان على الرعيّة؛ بل فضيلة حقيقيّة وجوديّة كماليّة، ناشئة من إحاطته التامّة و سلطنته القيّوميّة، ظلّ الإحاطة الّتي لحضرة الاسم «اللّه» الأعظم على سائر الأسماء و الصفات؛ فإنّ سائر الأسماء و الصفات من شئونه و أطواره و مظاهره و أنواره. فكما أنّ شرافة اسم «اللّه» الأعظم المحيط على سائر الأسماء ليست تشريفيّة اعتباريّة و كذلك سائر الأسماء المحيطة الّذي هو النبيّ في كلّ عصر و خصوصا نبيّنا(ص) الّذي بعضها بالنسبة الى بعض، كذلك الامر في مربوب الأسماء هو مربوب إمام أئمّة الأسماء و الصفات، فله الرئاسة التامّة على جميع الأمم السابقة و اللاحقة؛ بل كلّ النبوّات من شئون نبوّته؛ و نبوّته(ص) دائرة عظيمة محيطة على جميع الدوائر الكلّيّة و الجزئيّة و العظيمة و الصغيرة» (همان، ص75). ➖ جریان خلافت و ولایت نبی اکرم در همه مراتب غیب و شهود: «قد حان حين أن تعلم معنى «خلافة» العقل الكلّي في العالم الخلقي. فإنّ خلافته خلافة في الظهور في الحقائق الكونيّة. و نبوّته إظهار كمالات مبدئه المتعال و إبراز الأسماء و الصفات من حضرة الجمع ذي الجلال. و ولايته التصرف التامّ في جميع مراتب الغيب و الشهود، تصرّف النفس الإنسانيّة في أجزاء بدنها. بل تصرّفه لا يقاس بتصرّفها، فإنّه لعدم شوبه بالقوّة و اعتناقه بالعدم و النقصان، يكون أقوى في الوجود و الإيجاد و التصرف و الإمداد. فهو الظاهر و الحقّ به «الظاهر»؛ و هو الباطن و الحقّ به «الباطن»» (همان، ص72). ➖ دیگر موجودات به میزان تقرب به نبی اکرم(ص)، قدر و منزلت پیدا می‌کنند: «أوّل من آمن بهذا الرسول الغيبي و الوليّ الحقيقي، هو سكّان سكنة الجبروت من الأنوار القاهرة النوريّة و الأقلام الإلهيّة العالية. فهي أوّل ظهور بسط الفيض و مدّ الظلّ؛ كما قال النبي، صلّى اللّه عليه و آله: أوّل ما خلق اللّه نوري. أو «روحي». ثمّ، على الترتيب النزولي من العالي إلى السافل، و من الصاعد إلى النازل، حتى انتهى الأمر إلى عالم المادّة و المادّيات و سكّان أراضي السافلات، بلا تعصّ و لا استنكار. و هذا أحد معاني قوله، صلى اللّه عليه و آله و سلم: آدم و من دونه تحت لوائي. و أحد معاني عرض الولاية على جميع الموجودات» (همان، ص55). ➖ حقیقت مقام «نبوت» پیامبر اکرم(ص)، ظهور و تجلی مقام و جایگاه تکوینی «خلافت» و «ولایت»: «فالنبوّة مقام ظهور الخلافة و الولاية؛ و هما مقام بطونها» (همان، ص38). _ گردآوری و تنظیم: یکی از پژوهشگران
۴ آذر ۱۴۰۳
⚡️ چند گزیده از بیانات امام خمینی (رحمة الله علیه) درباره رابطه احکام و عبادات با توحید و ولایت (رابطه ظاهر و باطن) ➖ «عمده مقصد و مقصود انبیای عظام و تشریع شرایع و تأسیس احكام و نزول کتاب‌های آسمانی، خصوصاً قرآن شريف جامع، كه صاحب و مكاشف آن نور مطهّر رسول ختمی(ص) است، نشر «توحيد» و معارف الهيه و قطع ريشه كفر و شرك و دوبينی و دوپرستی بوده، و سرّ توحيد و تجريد در جميع عبادات قلبيه و قالبيه ساری و جاری است... بلكه شيخ عارف كامل، شاه آبادی ـ روحی فداه ـ می‌فرمودند: عبادات، اجرای توحيد است در ملك بدن از باطن قلب» (آداب الصلاة، ص152 و 153). ➖ «قال رسول‌الله(ص): «إنّي تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و عترتي لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض». فالولاية باطن‏ الكتاب‏ و روحه و الكتاب ظهورها، و الظهور لم يكن ظاهراً إلّا أن يكون له البطون» (التعليقة على الفوائد الرضوية، تهران، 1417 ق، ص58. همچنین: امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1385). «امانت [در آیه «انّا عَرَضْنَا اْلَامانَة»] به‌حسب‏ باطن حقيقت «ولايت»، و به‌حسب ظاهر «شريعت» يا دين اسلام يا قرآن يا نماز است» (آداب الصلاة، ص321). ➖ «فسائر العبادات بل العقائد و الملكات بمنزلة الهيولى و الولاية صورتها، و بمنزلة الظاهر و هي‏ باطنها. و لهذا من مات و لم يكن له إمام فميتته ميتة الجاهلية، و ميتة كفر و نفاق و ضلال كما في رواية الكافي؛ فإن المادة و الهيولى لا وجود لهما الا بالصورة و الفعلية، بل لا وجود لهما في النشأة الآخرة اصلًا؛ فإن الدار الآخرة لهي الحيوان. و هي دار الحصاد، و الدنيا مزرعة الآخرة» (شرح دعاء السحر، ص66). ➖ «الإسلام هو الحكومة بشئونها، و الأحكام قوانين الإسلام، و هي شأن من شؤونها، بل الأحكام مطلوبات بالعرض، و امور آليّة لإجرائها و بسط العدالة (كتاب البيع، ج‏2، ص633). 🔗 گزیده‌هایی از بیانات امام خمینی (رحمة الله علیه) در کتاب ، درباره رابطه «توحید، ولایت، شریعت» _ گردآوری و تنظیم: یکی از پژوهشگران
۴ آذر ۱۴۰۳