eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
65.3هزار عکس
67.7هزار ویدیو
2.7هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره توبه آیه ۱۱۲ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ اهل توبه ، عبادت (خدا) ، حمد (خدا) ، سياحت ، ركوع ، سجود ، امر به معروف و نهى از منكر و حفظِ حدود و مقرّرات الهى‌اند و چنين مؤمنانى را بشارت ده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 مگر غیر از این است آنکه نان دهد دندان هم دهد ؟؟ 🎥 هر کی شک داره کلیپ رو ببینه 👏 خانواده 13 نفره + سه قلو هم تو راهی 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بخش های کوتاهی از فیلمهای دفاع مقدس با عنوان : خوش به حال خمینی (ره) 😰 🌷 فرمانده بعثی, پس از پايان بازجويي گفت: آن سه ايراني را پيش من بياوريد. سريع آنان را نزد هشام بردند. او گفت: به !.... آن اسيران ايراني بدون هيچ حركتي درجاي خود ايستادند. هشام ازجاي خود برخاسته و چند سيلي سنگين به صورت شان زد و گفت: چرا؟ چرا؟ چرا؟... به طرف هليكوپترش رفت و از محافظانش خواست كه آن سه نفر را هم بياورند. آن سه سرباز ايراني به همراه هشام سوار هلي كوپتر شدند. همراه آنان، سربازان محافظ هم كه سلاح هايشان را به طرف آن سه ايراني نشانه رفته بودند، سوار شدند. هلي كوپتر به پرواز درآمد. هشام در آسمان به سه ايراني گفت: شما را پيش خميني مي فرستم. به او بگوييد: هشام به تو سلام ميرساند! ها...ها...ها... وقتي هلي كوپتر به نزديك مرز رسيد، بسيار بالا رفته بود. از بالاي هلي كوپتر در حالي كه سربازان و اهالي «قلعه ديزه» از پايين شاهد بودند، آن سه سرباز ايراني به پايين انداخته شدند و پس از غلت خوردن بر قله هاي بلند كه چون توپي غلتان از نقطه اي به نقطه ديگر مي افتادند، سرهايشان از بدن شان جدا شد. هشام اين مناظر را مي ديد و لذت مي برد... يكي از افسران گفت، قربان! به نظر مي رسد يكي از آنان زنده باشد. به هيچ وجه، من مطمئن هستم. زيرا در هر درگيري تعدادي از اسيران ايراني را از همين ارتفاع به پايين انداخته ام... ,   منبع: کتاب خاطرات اسرای عراقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩آقا جون مهربونم... 💓یا صاحب الزمان (عج) من همونم همیشه از همه فراری، که جز شما نداره یاری، شاید منو به جا نیارری مهربونم بازم برات غزل سرودم، نگی بیاد تو نبودم، تویی تموم تارو پودم یار دلم، همه کس و کار دلم فقط تو رو داره دلم وقتی مُردم، بیا نگن صاحب نداره، بزا چشام برات بباره، این رسم تلخه روزگاره خواهم رضای تو، جانم فدای تو دلم میخواد، که باشم با تو خسته ام از دنیا، از این دورنگی ها فقط میخوام که باشم با تو 💥 مداح: محمدحسین پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️میخای دیده بشی ؟؟؟؟؟ 👈بیا آخوند شووووو 😜😂😂😂 با بیان شیرین حاج آقا 😆😆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری دردناک از لحظه وقوع حمله تروریستی به دانشکده نظامی در حمص سوریه 🔹تاکنون بر اثر حمله تروریستی به دانشکده افسری ارتش سوریه در حمص 67 تن شهید 211 تن زخمی شدن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ اگه بابای مهسا و مامان کیان بگن: «جمهوری اسلامی بچه شونو کشته» میگن: درسته و میشن قهرمانشون!!! 🔹 اما اگه مادر و پدر بگن: «بیهوشی دخترشون ربطی به حجاب نداره» میگن: دروغ میگن اعتراف اجباریه!!! ❇️نه تنها شرف ندارید، عقل هم ندارید.
سناریو ضد انقلاب برای ⁧ ⁩ همون سناریوی مهسا امینی بود! ‏فقط پدر و مادر آرمیتا برخلاف پدر و مادر مهسا، شرف داشتند و دروغ نگفتند! ‏شرف داشتند و گفتند همه فیلم ها رو دیدند و مسئله خاصی درفیلم ها نبود! ‏و البته سرعت عمل جمهوری اسلامی ‏در خنثی کردن این سناریو با انتشار فیلم و مصاحبه های متعدد تاثیرگذار بود!
🌷🌷مبحث ۱۲۸۲ مهر ۱۴۰۲ شمسی با نام واجب الوجودی که یادش آرامش را ، واجب میکند💞 و با عرض سلام به محضر خوبان همراه قرآن، که شریفند💝 نباید با هر شکستی که به هر دلیلی در زندگیمان پیش آمده، مایوس و سست و بد بین و کسل شویم!!! فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﭘﺲ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ . (شرح ۵) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا [ ﺁﺭﻱ ] ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺎ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ .(شرح ۶)  قَالَ الرَّسُولُ صلی الله علیه و آله: لِأَبِی‌ذَرّ (رحمة الله علیه): إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ لِلَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ بِالرِّضَا فِی الْیَقِینِ فَافْعَلْ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَإِنَّ فِی الصَّبْرِ عَلَی مَا تَکْرَهُ خَیْراً کَثِیراً وَ إِنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ الْفَرَجَ مَعَ الْکَرْبِ وَ: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً. پیامبر صلی الله علیه و آله: - اگر توانائی داری که برای خدای عزّوجلّ عملی انجام دهی به خشنودی و یقین انجام ده و اگر نمی‌توانی پس همانا در شکیبائی بر آنچه را که خوش نداری بهره‌ای فراوان است زیرا که یاری کردن با شکیبائی است و نجات با غم‌ها إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۲۰۲  بحارالأنوار، ج۷۴، ص۹۰ 🔴مادامی که پارو نزنی قایق زندگی تو یا سرجایش می ماند یا با هر بادی به بیراهه خواهد رفت ... ! پس تلاش لازمه زندگیست تلاش کنیدو موفق باشید...🌹🌹 🦋و قرآن چه زیبا میفرماید: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩﻩ [ ﻫﻴﭻ ﻧﺼﻴﺐ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻱ ]ﻧﻴﺴﺖ .(نجم ٣٩) 🌴سخن فرجام : ناامیدی و سستی و تنبلی و خوشی مفت و... آفت رشد و تعالی انسان است دونده ی دو با مانع بعد از پشت سر گذاشتن موانع، حس پرواز پیدا میکند انسان فرشی اگر عرشی نگر باشد ، حتما آرامش پیدا میکند بهتر است در دنیا زمین گیر، نشویم چون روزی فرا خواهد رسید که زمین خواب شویم! 🌷سیروس کامران ماوردیانی گیلانی🌷
⭕️‏خانم آذرمنصوری رئیس جبهه اصلاحات هم همچون رضا پهلوی و وزیر اطلاعات رژیم موقت اسرائیل و بقیه براندازان و بدنامان مخالف جمهوری اسلامی به نرگس محمدی فعال حوزه تحریم و تجزیه ایران دریافت جایزه سیاسی صلح نوبل را تبریک عرض کردند.😏 واقعاً اگر کسی تا حالا خودش را جزء جبهه اصلاحات می دانست با این موضع گیری رییس این جبهه منحرف نسبت به حمایت خودش تجدید نظر کنه تا در قیامت حرفی برای گفتن داشته باشه
. ♻️ ارتباط نرگس محمدی با منافقین 🔰در حالی که تصاویر همراهی و حمایت فائزه هاشمی رفسنجانی و تبریک وزیر اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی به نرگس محمدی در فضای مجازی دست به دست می‌شود، تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی در فضای مجازی گفت: خانواده مادری نرگس اکثراً از مجاهدین بودند که اعدام شدند. پسرخاله‌ های نرگس، پسرعمه‌هایش اکثرا اعدامی هستند.
43.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام: آشنایی با شهید عارف، احمدی علی نیری(۱)، فوق العاده است، حتما گوش کنید...روایتگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام: آشنایی با شهید عارف، احمدی علی نیری(۲)، فوق العاده است، حتما گوش کنید...روایتگری
(۱) شهیدی که قبل از شهادتش، مدارج عالی عرفانی را طی کرده بود!؟👇 🔴شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد! 🌼...نفسی عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم.  من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ  انجام دهم....😰 🌼 در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :👈 خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم. بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت.اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: 👇 🌼 هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. من همین طور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود.   🌼 هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: 👈 یاالله یا الله… به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: 👈 سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند... 🌼من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: 👈 تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.... برشی از زندگی راوی: دکتر محسن نوری
(2)👇 🍂🍃🍂🍃👇 👈 ، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی👼 داشتند بین دو نماز، سخنرانی شان 🗣را به این شهید بزرگوار🌹 اختصاص داده و با آهی😞 از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:👌 🌺“این شهید را دیشب🌚 در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است💥 از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.😰 🔥رفقا! آیت الله 👳حساب و کتاب داشتند👁 اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"😳 سپس در همان شب 🌑ایشان به همراه چند نفر👨‍👨‍👦‍👦 از دوستان به سمت منزل احمد آقا 🏡که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله 🕌در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش🌷 اظهار داشتند: "من یک نیمه شب🌑 زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم.🕌 به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت🗝🔑 به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک است. !؟👈 بلکه 🌏 مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...."🌺🌼   منبع : کتاب عارفانه
(3) 💥نماز_اول_وقت راهکار دستیابی به مقامات دنیا و آخرت!؟ 🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... این یک نمونه از کمک و عنایت الهی به بندگانی است، که تحت هر شرایطی نماز خود را در سر وقت خود به جا می آمورند👌   منبع : کتاب عارفانه
سلام: آشنایی با شهید عارف، احمدی علی نیری(۳)