⏰۶:۰۶ طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام علیهالسّلام نامه نوشته اند.
حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند.
امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام علیهالسّلام پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟
اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام علیهالسّلام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ٧
بعد از سخنرانی امام علیهالسّلام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ٨
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام علیهالسّلام رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله بن زیاد شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند.
(تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ٩
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین علیهالسّلام نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین علیهالسّلام حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند.
الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١٠
بعد از این حملات، امام علیهالسّلام دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام علیهالسّلام» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین علیهالسّلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام علیهالسّلام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس علیهالسّلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰ ساعت ١١:۵٠ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام علیهالسّلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام علیهالسّلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام علیهالسّلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام علیهالسّلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند.
زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
امام علیهالسّلام فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به بهشت خواهی رفت...
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١٢
۳۰ نفر از اصحاب امام علیهالسّلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین علیهماالسّلام بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام علیهالسّلام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١٣
عاقبت امام حسین علیهالسّلام و حضرت عباس علیهالسّلام تنها ماندند.
علمدار، اجازه میدان خواست اما امام علیهالسّلام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیهالسّلام، در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله علیهالسّلام سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت.
امام علیهالسّلام از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١۴
امام علیهالسّلام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند...
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام علیهالسّلام میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ده نفر به مقابله امام حسین علیهالسّلام آمدند.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام علیهالسّلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند.
کودکی به نام عبدالله بن حسن علیهماالسّلام دوید و به طرف مقتل امام علیهالسّلام آمد.
او را در بغل عمویش کشتند. امام علیهالسّلام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
#امام_حسین #محرم #عاشورا
┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄
@tollabe_shahid
زیارت ناحیه مقدسه.pdf
6.39M
⚫️ پی دی اف زیارت ناحیه مقدسه
#امام_حسین #محرم #عاشورا
عاشقان سیدالشهداء علیهالسّلام 👇🏻
•● @tollabe_shahid ●•