جمعه ها منسوب به توست
تعارف ندارم
این تنها نشانی است که از تو دارم
امروز
رنگ غربت سیاه پوش است
پیش ترها غبار آلود بود
می دانم نباید
از خواب آرام دخترکی سر پدر به آغوش گرفته بگویم
یا از تیر سه شعبه
اما قصه ی پدری با دل شکسته
فراموش نشدنی است
وپر از انبوه....
#تسلیت_امام_زمانم
#طلبه_نوشت ✍
معصومه رسولی
@tollabolkarimeh
#آقایان_یاد_بگیرند
✍ تصدقت شوم، الهی که من قربانت بروم، در این مدت (جدایی) صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است ...
📚 بخشی از نامه امام خمینی به همسرشان.
@tollabolkarimeh
حاجمهدی_رسولی_شبا_که_تو_آغوش_بابام_بودم_.mp3
4.46M
🔊 #صوتی | #واحد
📝 حیای یه زن بال پروازشه
👤 حاجمهدی #رسولی
◼️ ویژهٔ شهادت #حضرت_رقیه
@tollabolkarimeh
⭕️ مردم از طریق سایت برای درخواست برگ گذر ویژه اربعین اقدام کنند
🔸سخنگوی فراجا:
🔹برای درخواست برگ گذر ویژه اربعین احتیاج به مراجعه حضوری به پلیس ۱۰+ نیست.
🔹افرادی که تاکنون درخواست صدور گذرنامه خود را در دفاتر پلیس ۱۰+ ثبت نکرده اند یا هنوز گذرنامه آنها به دستشان نرسیده است با مراجعه به سایت epolice.ir درخواست برگ گذر ویژه اربعین خود را داشته باشند.
🔹برگه گذر ویژه اربعین تا ۷۲ ساعت بعد از درخواست برای متقاضیان ارسال خواهد شد.
@tollabolkarimeh
ماجراي نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 شمسي
عالم بزرگوار مرحوم آيتالله علامه "ملاّ محمّد هاشم خراساني" * مينويسد: عالم جليل شيخ محمّدعلي شامي كه از جمله علماي نجف اشرف بود به حقير فرمود: جدّ مادري من، جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين عليهالسلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.»
دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟!
سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباسهاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّد در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، ميترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.
فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند به گونهاي که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بيماري بگذارند فوري آرام ميشود و اين اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث بردهاند که اين خاصيت، ناشي از نگهداري بدن شريف آن مظلومه به مدت سه شبانهروز است
#حضرت_رقیه
@tollabolkarimeh
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تکان دهنده نبش قبر حضرت رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه
@tollabolkarimeh
🌹به بهانه سالروز شهادت #رئیس_علی دلواری، مجاهد مشروعه خواه ضد انگلیس از خطه جنوب و از مریدان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه/۱۲ شهریور[۱]*
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔴 فردا - 📷 عکسی واقعی از «رئیسعلی دلواری»که پس از ۱۰٨ سال پیدا شده!
سرویس عکس و فیلم فردا(مطلب از ۱۳۹۸ش، باز نشر، حال): پس از ۱۰٨سال، عکس واقعی #شهید_رئیسعلی_دلواری فرمانده #ضد_انگلیسی و #اسلام_خواه (مشروعه خواه) خطه جنوب و از مریدان #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، که اخیراً از آرشیوی از آلمان به دست آمد و رونمایی شد.
💠رهبرانقلاب:
‼️قبل از دوران مبارزات اخیر ملت ایران با رژیم ستمشاهی هم، مقاومت مردم بوشهر در مقابل تهاجم دشمنان خارجی انگلیسیها ورد زبان کسانی بوده است که با این قضایا آشنایی دارند آن روزی که انگلیسیها در بوشهر پیاده شدند، اینجا اهرم فشاری برای او بوجود آمد. چه کسی در مقابل اینها ایستاد؟ چه کسی به امثال #رئیسعلی فتوا داد و برایشان بیان کرد و تشویق کرد و تحریض کرد و به مردم دلگرمی و قدرت داد؟ غیر از علما چه کسانی بودند؟ آنها در مقابل زورگوها و قلدرها میایستادند. این تکلیف همیشه ماست که باید در مقابل سلطه گران بایستیم! ۷۰/۱۰/۱۱/جهادتبییتی
#رييسعلي در ۱۲ شهريور ۱۲۹۴ ش ۶ سال پس از شهادت علامه شیخ فضل الله(ره)، در ۳۳ سالگي، در حین درگیری با دشمن، از پشت سر توسط یک خائن داخلی، مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید.
[۱]* منابع: نشریه عبرتهای عاشورا/ فردا/صاحب خبر کد 21229006
@tollabolkarimeh
همه رفتند، و من از هجر تو هق هق کردم
به خدا حضرت ارباب ، ز غم دق کردم🖤
#عکسنوشته
#تولیدی
#اربعین
#امام_حسین
@tollabolkarimeh
🔴 #پرخاشگری_همسر
💠 یک راه حل برای #پرخاشگریهای بیمورد همسر این است که از او بخواهید تمام انتقادات خود را نسبت به شما روی #کاغذ بنویسد و به شما بدهد.
💠 بعد از خواندن #انتقادات به هیچ وجه در صدد دفاع از انتقاداتش برنیایید چون نتیجهی عکس میگیرید حتی اگر حق با شماست صبوری کنید و گارد نگیرید. فقط به او با خوشرویی بگویید #سعی میکنم عیبهایم را برطرف کنم.
💠 انتقادات او را چندین دفعه با دقّت بخوانید و خود را جای او بگذارید تا بتوانید او را درک کنید.
💠 اینکار او را از لحاظ روحی تخلیه کرده و به او #آرامش نسبی میدهد.
💠 مهمتر اینکه اینکار برای رشد و بالا رفتن #سعهی_صدر شما تمرین بسیار مفیدی است و یقیناً با استقبالِ شما از انتقاداتش، #محبوبیّت خاص و ویژهای پیدا خواهید کرد.
#خانواده
@tollabolkarimeh