eitaa logo
طلاب الکریمه
12.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاور اصول 2.pdf
5.71M
📌جزوه اصول استاد مالکی (الحلقة الثانية/ ايرواني) از ابتدا تا سر دلیل عقلی 🌸استفاده از جزوه به شرط قرائت یک سوره یاسین.🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔻خانم خزعلی معاونت امور بانوان 🔻خانم پاد مسئول پیگیری حقوق و آزادی های اجتماعی ریاست جمهوری ⁉️آیا بانوانی که مورد قرار گرفته اند از جامعه زنان این کشور نیستند که حتی در حد یک از آنان حمایت نمیفرمایید؟!! وقتی در این حد هم حاضر به نیستید چه انتظاری میتوان داشت که برای حل این معضل اجتماعی اقدامی بفرمایید ؟؟! 🔻خانم اختری، مسئول امور بانوان وزارت کشور 🔻خانم بیابانی مسئول بسیج جامعه زنان ⁉️آیا وقت آن نرسیده که در برابر که امروز فضا را برای بانوان عفیفه نا امن نموده، واکنشی نشان دهید؟؟! 🔻خانم قاسمپور رئیس نمایندگان فراکسیون زنان مجلس ⁉️ آیا شما نماینده این ملت داغ دیده و مصیبت زده نیستید؟!! اگر هستید پس چرا در برابر مظلومیت زنان عفیفه سکوت کرده اید؟ ⁉️چرا در مقابل هنجارشکنی عده ای قلیل که فضای جامعه را به دوقطبی و نام امنی مخصوصا برای بانوان مبدل ساخته اند دم بر نمی آورید؟! 🔴 فَلَو أنَّ امْرَأً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفاً ما كانَ بِهِ مَلوماً، بَل عِندي بِهِ جَديراً! پس اگر بعد از اين ماجرا، مسلمان از اندوه بميرد، وي را سرزنش نبايد كرد؛ بلكه از ديد من، اگر بميرد نيز سزاوار است. «امیرالمومنین علیه السلام_نهج البلاغه» اجرای صحیح قوانین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قول های روز اول وقتی از سرکار رسید، با لحنی غمگین و آمیخته با تردید، بهم گفت:«بخاطر کارم، باید برای زندگی بریم یه شهر دیگه، اوووم شهر....» حرفش تمام نشده بود که دیگر همه چیز را فهمیدم، آنچه که می ترسیدم و می‌دانستم روزی به سراغم می آید، جلویم قد علم کرده. حالا وقتی که تازه دوسال از زندگی مشترکمان نگذشته بود و تازه به شهر جدیدی آمده بودیم و دوستان خوبی پیدا کرده بودم، باید همه چیز را ول میکردم و همراهش می رفتم. ناراحت شدم و به اتاق رفتم، با خودم گفتم:«آخه تازه اومدیم اینجا، تازه درسمو اینجا شروع کردم، تازه با شهر و مردم و فرهنگشون کنار اومدم، تازه.......» در دل داشتم همش غر میزدم، که ناگهان چشمم به عکس مراسم ازدواجمان خورد. کسی درون سرم مدام می‌گفت:«چی میگی؟مگه روزی که همسرت را انتخاب کردی،نمی دونستی سخته؟نمی دونستی کارش نظامیه؟نمی دونستی که قرار نیست فقط توی شادی ها و راحتی همراهش باشی؟هر چیزی که روزای اول گفتی همش کشک؟» از خودم خجالت کشیدم، بیرون آمدم و لبخندی به رویش زدم،گفتم:«بریم،هر جا که قرار باشه زندگی کنیم،تا زمانی که کنار تو هستم همه چی قابل تحمله،توی همه ی لحظه ها کنارت می مونم.» ✍🏻فاطمه امینی نسب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمانیکه امام حسین ع به کربلا رفت مهرماه بود اون تایم اصلا هوا گرم نیست و عطش و گرما در کربلا نبوده!! پس هر چی میگن دروغه😳 دلیل دیگشون برای دروغ بودن اینه که کودک شش ماهه اصلا گردن نداره که بخوان تیر بزنن به گردنش😔😡 شاید این شبهات امروز رو از آتئیست ها هم شنیده باشید👆👆 برای پاسخ به این سوالات کلیپ ببینید. طــلاب الکــــریمــــــه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مربی کاربلد از روزهایی که با او در یک تشکل دانشجویی، فعالیت می کردم زمان زیادی گذشته است. اما من هر وقت کار مهمی دارم و استرس میگیرم، نذر یکی از ائمه یا شهدا دعایی میخوانم. دقیق یادم نیست آن روز در گلستان شهدا وقتی از دلهره ام برای شروع مسئولیت جدید در تشکل گفتم، چه گفت! اما هر چه بود من سر سفره عقد نیز از همان توصیه استفاده کردم. یادم هست زمانی که روی تخت زایشگاه بودم همانطور که مسئول واحد خواهران به من یاد داده بود توسل پیدا کردم. دیروز پیام داد:"ماشین تون پیدا شد؟" کوتاه جواب دادم :"نه! " پاسخ داد :" نترس! مالکیت از بین نمیره، اگه توی این دنیا هم پیدا نشه، آخرت چند برابرش بر می گرده. " به دلم نشست. آرام شدم و عظمت خدا در برابرم چندین برابر شد. خاصیت مربی همین است. وقتی در اوج یک حادثه قرار می گیری، حرفی که باید بزند را می گوید و تو را به توحید می رساند. مربی کار بلد موقعیت شناس است. از دل حادثه تو را بیرون می آورد و به هدف ات نزدیک می کند. ✍🏻 مریم حمیدیان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_2316077678.pdf
2.91M
📌 مجموعه عالی ۱ شهریورماه: ۱۳۹۹ ، ۱۴۰۰ دیماه: ۱۳۹۳ ، ۱۳۹۷ ، ۱۴۰۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
29.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه آفرینی امام جمعه انقلابی دزفول در حمایت از آمرین به معروف و (بانوی شیرازی) ❌این غیرت مرد ایرانیست؟؟ ❌ مردم شما را سر جای خودتون خواهند نشاند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 مادرم از تمام دنیا فقط یک خاله‌ی پیر داشت.قدش خمیده بود و عینک ته استکانی با فریم مشکی استفاده می‌کرد.دسته ی عینک را با کش به پشت سرش محکم میکرد .یک کیسه ی کوچک بر گردن داشت و سمعک مدل قدیمی‌اش را در آن نگه داری می‌کرد. خانه اش یک اتاق دو در سه بود ؛پر از وسیله های ریز و درشت. علاالدین نفتی را که روشن می‌کرد جایی برای پهن کردن رخت خوابش نمی‌ماند. گاهی مادرم ظرف غذایی به دستم می‌داد تا به او برسانم.بچه بودم و این پیرزن بی‌آزار را دوست نداشتم.فکر می‌کنم او هم متوجه این موضوع بود. ماه محرم یکی از آشنایان فوت شد.خاله خانم تازه به منزل ما آمده بودند.مادرم با آرامش برایش توضیح داد که برای مراسم تدفین باید بروند و از او خواهش کرد ناهار را منزل ما میل کنند. چشم غره ای هم به من رفت که فهمیدم نباید رفتاری ناشایست با او داشته باشم. اول خودم را مشغول تلویزیون کردم ،پیرزن بیچاره که گوش هایش درست نمی‌شنید ساکت نشست .دلم برای مظلومیتش سوخت. ساعتی بعد ناهار را کشیدم و سعی کردم مهربان به نظر برسم. بعد از غذا شروع به صحبت کرد.از امام حسین و ماه محرم ،قصه ها و شعر هایی برایم خواند که مشابه‌اش را جایی نخوانده بودم. گاهی گریه می‌کرد،آه می‌کشید و قصیده می‌خواند.آن روز یک روضه ی دو نفره برگزار کردیم که شبیه هیچ روضه ای نبود. به برکت این روضه‌ی کوچک بود که مهر این پیرزن در دلم نشست. ✍🏻مریم سادات موسوی خواه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5058280118.pdf
771.3K
جزوه اصول ۲ کاربردی تایپ شده 📱فوروارد قشنگ تره! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 چرا سیدالشهدا خانواده خود را در کربلا همراه خود بُرد؟ تاحالا فکر کردید چرا امام حسین از ماه رجب که از مدینه به مکه اومد، به سمت کوفه حرکت نکرد؟ چرا ماه رمضان حرکت نکرد؟ چرا اول ذی‌الحجه حرکت نکرد؟ چرا هشتم ذی الحجه؟ 🔻حاجی‌ها از جای جای جهان اسلام برای حج، به مکه اومده بودن و خیلیاشون امام حسین نوه‌ی پیامبر رو میشناختن و به دیدنش میومدن. در بحبوحه‌ی اعمال حج ناگهان متوجه شدن حسین(ع) از مکه خارج شده. همه از همدیگه میپرسیدن حسین چی شد؟ کجا رفت؟ وقتی هم بعد از ایام حج به خونه‌هاشون برگشتن برای دیگران تعریف کردن، که حسین بن علی قبل از اعمال حج، مکه رو ترک کرد. یعنی امام حسین یک استراتژی در حرکت به سمت کربلا انتخاب کرد که کل مکه و دیگر شهرهای اسلامی ذهنشون درگیر حرکت امام حسین شد. 🔻مدینه هم که محل زندگی حضرت بود و از ماه‌های قبل مردم در جریان حرکت اباعبدالله به سمت مکه بودن 🔻عراق هم که مقصد حضرت بود. و مردم کوفه از حضرت خواسته بودن بیاد و نامه نوشته بودن. در حین حرکت هم حضرت به شهرهای مختلف مثل بصره نامه نوشت و مردم رو از حرکتش آگاه ساخت. تا اینجا حضرت، شهرهای مهم اسلامی رو از حرکت خودش آگاه کرده بود. مدینه، مکه و عراق. تنها یک‌جا مونده بود اون‌هم منطقه شام بود که نه در مسیر حضرت بود، نه مقصد حضرت. در دورترین نقطه از سرزمین‌های اسلامی قرار داشت. 🔻منطقه شام رو بعد از شهادت، خانواده حضرت با اسارتشون پوشش دادن. از دلایلی که سیدالشهدا خانواده‌اش رو به‌همراه برد، همین موضوع بود امام حسین(ع) یک نقشه بسیار هوشمندانه و اثرگذار برای حرکت و قیام خود تدارک دید 📚برگرفته از مباحث شهید مطهری ✍🏻 حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 هدف از زن زندگی آزادی ..؟؟؟ 🤔چرا میگن زنان آزاد کنید..چرا نمیگن مردان رو آزاد کنید؟! 🔥بنیان خانواده هدف است، هشیار باشید! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
طلاب الکریمه
یک دقیقه صمیمانه ✍️دکتر مهدی حسنی باقری خواندن برخی از کتاب‌ها ما را به تامل و تفکر بیشتر درباره زندگی وامی‌دارد و ناگزیزمان می‌کند تا پاسخی برای این پرسش بزرگ در زندگی‌مان بیابیم که کجا ایستاده‌ایم و چه می‌کنیم؟ کتاب «یک دقیقه صمیمانه» نوشته «هیو پراتر» با ترجمه دکتر سیدکاظم سید باقری از این دست کتاب‌هاست. دکتر سیدباقری دانش‌آموخته علوم سیاسی است و بیشتر او را با آثار پرشمارش درباره اندیشه سیاسی در اسلام می‌شناسیم. او با کتاب فقه سیاسی شیعه برنده جایزه جشنواره بین المللی فارابی و کتاب سال حوزه هم شده است. سید باقری دستی هم در ادبیات و شعر دارد. ترجمه کتاب یک دقیقه صمیمانه از هیو پراتر جدیدترین اثر او در وادی ادبیات است. هیو ادموندسون پراتر (۱۹۳۸-2010) نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۹۵۰ با انتشار کتاب یک دقیقه صمیمانه به شهرتی بزرگ دست یافت. از دیگر آثار وی می‌توان به «پاسخ خاموش»، «تکیه بر ذهنم» و «نکاتی برای صبحانه تابستان» اشاره کرد. پراتر در کتاب‌هایش از ما می‌خواهد که دمی محاسبات زندگی ماشینی و مناسبات دنیای صنعتی را کنار بگذاریم و عاشقانه به جهان نگاه کنیم. پراتر در کتاب یک دقیقه صمیمانه برخی از مهم‌ترین مسایل زندگی انسان را چون ترس، ایمان، صداقت، خوشبختی، احساسات، دوستی، تجربه‌های ناب زندگی، تنهایی، خستگی، انتقاد از دیگران، عشق، نفرت، اغتنام از فرصت و... مطرح می کند. پراتر به مسایل اصلی زندگی نگاه ویژه‌ای دارد. مثلا شادمانی و خوشبختی را وضعیتی می‌داند که فرد «اکنون» دارد، نه چیزی که در آینده پیش خواهد آمد. از دیدگاه او خوشبختی به هیچ بهانه و دلیلی نیاز ندارد و انسان نباید در قید آینده برای دسترسی به آن باشد. برای خوشبختی کافی است انسان ارزیابی کند که در زمان حال چقدر خوشبخت است و چه دارد. پراتر در کتابش راهی را برای رسیدن به «خود» ترسیم می‌کند. او «خود بودن» را تصدیق و شناخت همه آن‌چیزی می‌داند که در اکنون احساس می‌شود. ارتباطات انسانی یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه پراتر در کتابش است. در نگاه او کلید ارتباط با انسان‌های دیگر آگاهی از احساسات آن‌ها است. او می‌گوید بهتر است به‌جای پرسش‌های بی‌شمار از آدم‌ها به احساسات آن‌ها توجه شود چون واژه‌ها از احساسات سرچشمه می‌گیرد و احساسات توصیف‌کننده وجود هر شخص است. یک دقیقه صمیمانه با خود، رشته افکار مارا با متعالی‌ترین دغدغه‌های وجودی انسان پیوند می‌زند و برای دقیقه‌ای هم که شده ما را در محضر استادی می‌نشاند که صمیمانه از تجربه‌های زیسته خود در این وادی سخن می‌گوید. 🔸️این کتاب در ۱۵۲ صفحه و توسط نشر سبط‌النبی در قم منتشر شده و در دسترس است و علاقه مندان می توانند برای تهیه کتاب با تخفیف ویژه این یادداشت با شماره 09125533411 تماس بگیرند. @tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا