فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام هفته گناه
و غروب جمعه ها دعا!
کمی خجالت از این انتظار هم
خوب است
#جمعه_های_دلتنگی
#استوری
@Tolou1400
خدا کند ایمان ما تا وقت ظهور باقی بماند، وگرنه اگر ظهور هم نزدیک باشد، ولی ایمان ما زائل شدهباشد، دیگر ما را چه با ظهور آن حضرت و حضرت را چه کار با ما؟
-آیتﷲبهجت-
#امام_زمان_عج
@Tolou1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهار میآید تا من و تو بدانیم
که سرنوشت درختان باغ،
سرسبزی و سرزندگیست.
گذر ایام به کامت شیرین.
سال نو مبارک
#سیزدهم_فروردین
#روز_طبیعت
#استوری
@Tolou1400
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
رسیدیم به سَـــرِ خـــــط ..!
آشفتهترها
گرفتارترها
افسردهترها
غمگینترها
بیمارترها و ....
درِ درمانگاه، باز شـــده ....
هر چی داغونتر؛ توجهِ غیب برای درمان، بیشتر!
💥حتی اگر همهی عمرت رو اشتباه رفتی؛
سی شب ،
و سی روز ،
برای قدرت گرفتن و شروعِ دوباره وقت هست!
🌙 ویژهی ماه مبارک #رمضان
🌐 آپارات | یوتیوب | اینستاگرام
@Ostad_Shojae
@Tolou1400
#من_زنده_ام
#فصل_چهارم
#قسمت_بیست_و_چهارم
یعنی اصل جنگ نقض قوانین بین المللی است، آن وقت چطور ممکن است ما را طبق قانون بین المللی آزاد کننند.
سرهنگ در حالیکه در تائید گفته ام سرش را تکان میداد گفت: بله، میتوانند خلاف قانون هم عمل کنند و آزادتان نکنند.
نزدیک عصر بود و شعاع آفتاب ساعت ها بود سوزن های خود را در ملاج ما فرومیکرد. سر درد شدیدی داشتم. تمام بدنم از ضربه های قنداق تفنگ به درد آمده بود اما دلم نمی-خواست روز تمام شود.از شب اسارت می¬ترسیدم. از اینکه نتوانم اطرافم را رصد کنم وحشت میکردم. یک کامیون از راه رسید. بدون در نظر گرفتن ظرفیت ماشین همه ی برادرانی را که در گودال بودند همچون سنگ و کلوخ به کامیون ریختند. حتی دست و پای پیران و ناتوانان را میگرفتند و به داخل کامیون پرت میکردند.
وجود برادران رزمنده ی اسیر موجب تسلی خاطر و آرامش ما بود. با رفتن آنها دور و برمان به ماتمکده تبدیل شد.با حضور آنها اصلا نیروهای بعثی به چشم نمی آمدند. اما بعد از رفتن شان فقط ما سه نفر بودیم و کوچکترین حرکت ما توسط ده دوازده نیروی بعثی رصد میشد.
دکتر عظیمی که چیزی نمی دید مرتب جویای موقعیت نظامی عراقی ها بود. به طور غیر منتظره ای شکار نیروهای ایرانی متوقف شده بود و آنها دائما در حال تدارکات و جابه جایی بودند. با سر وصدای زیادی مشغول خوردن شام شدند. دکتر عظیمی و من و مریم هم مشغول نماز مغرب و عشا شدیم. دکتر عظیمی گفت: خواهرها نماز صبر و نماز شکر بخوانید. نگران نباشید ما همه در پناه خدا هستیم.
بعد از نماز دوباره خواست برایش قران بخوانیم. گاهی به دلیل اینکه حواسم به دور و برم بود، یک آیه را جا می انداختم اما او با هوشیاری آن قسمت را اصلاح میکرد. کاملا پیدا بود که با دقت گوش میدهد و این سوره ها را حفظ است.
@Tolou1400
سربازی که از صبح نگهبان ما بود رفت و جایش را به یک سرباز جدید داد. سرباز جدید یا پخمه بود یا خودش را به پخمگی زده بود. بعد از اینکه چهار پنج عدد کنسرو لوبیا را با قوطی سر کشید و قوطی ها را این طرف و آن طرف پرت کرد، سیگاری آتش زد و مشغول قدم زدن شد. شب بود. از ترس جرات نداشتم پلکهایم را روی هم بگذارم، چشمانم خشک شده بود. با کنجکاوی فراوان حرکات دور و برم را زیر نظر داشتم که ببینم چه خبر است. مرتب از دکتر عظیمی به دلیل اینکه ساکن خرمشهر بود و زبان عربی را بهتر از ما میدانست میپرسیدم:
-دکتر چی میگن؟
و او هم از ما در مورد تعداد و موقعیت عراقی ها سوال میکرد. هر سه نفرمان گویی نیازهای فیزیولوژیکی را از یاد برده بودیم،نه احساس گرسنگی می کردیم، نه تشنگی و نه حتی قضای حاجت. ساعت از دوازده گذشته بود.
با وجود دقت و توجهی که به اطراف داشتیم و حرکت هر جنبنده ای را زیر نظر میگرفتیم متوجه نشدیم سرباز بعثی با آن هیکل گنده کجا رفت و چه شد؟
رفت و آمدها خیلی کم شده بود. از مریم خواستم جایمان را عوض کنیم. خودم را یواش یواش روی زمین کشاندم تا به نبش دیواری که به آن تکیه زده بودیم رسیدم. از نبش دیوار دیدم سرباز بعثی اسلحه اش را کنار دیوار تکیه داده و خودش هم پهن زمین شده است. بیشتر شبیه یک آدم مرده بود تا خوابیده. در حالی که به ضلع مجاور دیوار تکیه زده بود، به خواب عمیقی فرو رفته بود و صدای خر و پفش به راحتی شنیده میشد. دکتر مشغول نماز شب و ذکر و دعا بود. آهسته به مریم گفتم: موافقی اسلحه اش را برداریم و بی سرو صدا سه تایی از اینجا برویم. این خواب، خواب دیو است وتا صبح تکان نمیخورد.
قبل از اینکه مریم جواب دهد، دکتر وسط نماز پی در پی گفت: الله اکبر، الله اکبر…
مریم گفت: با کدوم مهارت، مگه ما چقدر بلدیم از اسلحه استفاده کنیم؟ فکر میکنی همون هشت ساعت آموزش دفاعی آقای صدر کافیه؟ چریک بازی در نیار دختر!
ادامه دارد…✒️
@Tolou1400
خدای من!❣
- روزه ی مرا در اینروز ، روزهی روزهداران حقیقی قرار بده.
- و نمازم را مانند نمازگزاران واقعی ...
- و مرا بیدار کن از خوابِ غافلان!
ای خدایِ عالمیان!
جرم و گناه مرا ببخش و زشتیهایم را عفو بفرما ای عفو کنندهی گناهکاران!
#دعای_روز_اول
#ماه_رمضان
@Tolou1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رمضان آمده است...✨🌈
و تمام درهای آسمان به روی زمين بازند و رحمت خداوند هر لحظه و هر ثانيه بر سر و رويمان فرو میريزد.🌧✨
اينک دقيقهها و ثانيههايمان، همه لحظههای استجابتند🌱✨
روزها و ساعتها، همه موسم رستگاری و رهايیاند.
خدا گوش به زنگ است.💗
گوش به زنگ توبهها، آرزوها، گوش به زنگ استغفارها...
خدا دنبال بهانه است، کوچکترين بهانه برای آنکه بهشتش را ارزانی کند و بندهاش را برای ابد در آغوش لطف خويش بگيرد ...❤️
لحظه،لحظه اجابت دعاست...
سلام بر رمضان ...💓
ماه مهمانی دلها، خوش آمدی✨
#رمضان_کریم
#استوری
@Tolou1400
4_5845840219483408006.mp3
4.23M
تلاوت تحدیر (تندخوانی)
جزء اول قرآن کریم
«در ۳۴ دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
#قرآن_کریم🍃
#جزء_اول
#تحدیر
@Tou1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"حرکت"
دنیا را با غم قاطی کردند تا ما بفهمیم نقشمان در این هستی حرکت است.⚡️
#استاد_علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
#کلیپ
@Tolou1400