سیّدی انَاالصّغیرُ الذی ربّیتهُ....
بزرگ من، من همان کوچکی هستم
که تو تربیتش کردی و پرورشش دادی...
#ابوحمزه_ثمالی
@Tolou1400
خبر خوش اینکه؛ چون برایِ غیرِ خودت
نعمت خواستی؛ برایِ تو هم خواهد آمد...
#شب_قدر
@Tolou1400
23.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای شب ۲۱ ماه رمضان شهید ردانیپور که علامه مصباح بر دستان او بوسه زد و درباره او میگفت:
«اگر در قیامت من را به عنوان نوکر آقای ردانیپور در محشر حاضر کنند و بگویند به صدقه سر آقای ردانیپور تو را آمرزیدهایم، افتخار میکنم.
#سردار_شهيدردانی_پور
#علامه_مصباح
#شب_قدر
@Tolou1400
مردم عادت کردهاند که خیال کنند زحمت، چیزی است که انسان با بازو و بدن و جسم خود انجام میدهد.
نمیدانند زحمات روحی و عاطفی گاهی سنگینتر است!
آقایان، خیلی از زحمتهای شما را درست ملتفت نیستند؛ اما خدای متعال که «لا یخفی عَلَیهِ خافِیة» است هیچ چیزی از او پوشیده نمیماند ناظر کار شماست و شما اجر دارید.
بیانات مقام معظم رهبری
@Tolou1400
http://eitaa.com/bano_sadeghy
طلوع
مردم عادت کردهاند که خیال کنند زحمت، چیزی است که انسان با بازو و بدن و جسم خود انجام میدهد. نمیدانن
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان *مادر* قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد...
ایام البیض رمضان بود...
مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را...
سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!
ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباسهایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباسهایش شد و زیر لب گفت:یادم نرود دعای مجیر را!
خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر امد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت یادم نرود دعای مجیر را!
کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه میگذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری میکند...
و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!
سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه میکند: نشد بخوانم دعای مجیر را!
قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات میگشاید:
خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه میکند مرا: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تابشورم ظرف ها و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر...
حالا مادر آرام میخوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار میشود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید...
مگر میشود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟
اصلا تمام عمر مادرها *ایام البیض* است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه...
خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان: اجرنا من النار یا مجیر!
✍آينــــــــــﮫ
#مادرانه
#شب_قدر
@Tolou1400
من همونم
که هر موقعی که تا لب پرتگاه رفتم
همون لحظه ی آخری که
قرار بود بیفتم و
جوری زخم بردارم
که اون زخم، زخم کاری شه و
دیگه درست کردنش نیاد ...
تو راهمو عوض کردی !
جوری که خودمم نفهمیدم :)
| أنا الضال الذی هدیته | 🍃
#ابوحمزه_ثمالی
@Tolou1400
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنفطر فی القدس
عاصمة فلسطین
در قدس افطار خواهیم کرد
در پایتخت ابدی فلسطین✌️🌷
#روز_قدس
@Tolou1400