اگه فرزندمون رو تو محیطی بزرگ کنیم که'مهر'نباشه
خشمگین بار میاد
عصبانی و طلبکار
و البته ناراحت
و تبدیل به"یک انسان مهر طلب"میشه و
در اینده خودش رو دوست نداره
و برای خودش ارزش قائل نمیشه.
#فرزند_پروری
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
دلتنگ سامرا_۲۰۲۱_۰۹_۰۱_۱۹_۳۱_۵۴_۸۵۷.mp3
12.87M
🖤🥀🖤🥀🖤
🎤#محمدحسیݩپویانفࢪ
<َدٌنّیّاٌمٌوْنِّاٌهٍلُُبًیٌتٌہْْعُقٍبًاَمَوِنُِاًهِلََبَیّتَہْ...>ً
#السلامعلیڪیاعلیبنمحمد 🕊🖤
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
طلوع
#من_زنده_ام📚 #فصل_اول #قسمت_هشتم باغچهی حیاطمان پر از گل و گیاه بود. هرکس به سلیقه ی خودش در باغچه
#من_زنده_ام📚
#فصل_اول
#قسمت_نهم
راننده یکی یکی بچهها را بغل میکرد و پایین می گذاشت اما همه ی بچه ها شلوارهای
عیدشان توی دستشان بود و به جای آن، دامن قرمز پوشیده بودند. همه ی همسایهها با هلهله و گل و شیرینی و سلام و صلوات بچه ها را به خانهی خاله توران بردند و چند دقیقه بعد صدای ساز و دهل در تمام محله پیچید.
من که همپای علی گریه میکردم، نمیدانستم این شیرینی و ساز و دهل برای چیست؟ بچهها را ردیف کنار هم خوابانده بودند و برایشان ساز و نقاره میزدند. کاغذها و بادکنکهای رنگی تمام خانه را پر کرده بود. خانه پر از میهمان شده بود و دقیقه به دقیقه شلوغ تر می شد. بین میهمان ها سینی سینی شربت پخش میکردند.
من هنوز با صدای بلند گریه میکردم و مادرم که نمیدانست مرا ساکت کند یا علی را با تشر به من گفت: علی درد داره، تو چرا گریه میکنی؟
گفتم : منم دامن قرمز میخوام.
به هر ضرب و زوری بود توانستم یک دامن سرخابی بپوشم و کنار احمد و علی بنشینم .
جشن ختنهسوران هفت شبانه روز ادامه داشت و تا آن زمان، پسرها دامنهای قرمزشان را به تن داشتند. بعد از آن من تا مدت ها فکر می کردم این دامنها، دامن جشن و سرور است و به این خاطر هر وقت جایی مراسمی بود، انتظار داشتم همه دامن قرمز بپوشند. توی آن هفت روز از گوشت و جگر گوسفندی که قربانی شده بود پسرها را تقویت میکردند ولی آنها نمیتوانستند مثل گذشته بازی و شیطنت کنند. دامنهای قرمز تنگ، مانع از جستوخیزشان میشد و آنها را خانهنشین کرده بود. به هر تقدیر پاداش این خانهنشینی در بخش پایانی جشن و سرور مسلمانی و مردانگی، این بود که در یک عصر بهاری که هوای آبادان هنوز دم بهاری داشت، آقا بچه ها را داخل میدان بزرگ جلوی محله جمع کرد تا معرکهی ناصر پهلوان را تماشا کنند. او هم بساط پهلوانیاش را پهن کرد. تمام بچه ها از ریز و درشت و کوچک و بزرگ دور تا دورش مینشستند و ششدانگ حواسشان را جمع میکردند تا تردستی های او شروع شود، زنجیر پاره کند و ماشین از روی سینهی او رد شود. همه آرزو داشتند مثل ناصر پهلوان باشند.
من و احمد و علی یک سال تحصیلی با هم فاصله داشتیم . کتاب های درسی آنقدر دست به دست میشد، که وقتی به علی میرسید کلمه ها همه رنگ و رو رفته بود. عموما بعدازظهری بودیم و با یک ناهار مختصر کیف به دست راهی مدرسه میشدیم . وقتی از تیر نگاه اهل خانه و محل دور میشدیم احمد کیف ما دو تا را روی سرش می گذاشت و ادای زنان دورهگرد عرب را در میآورد.
احمد کیف به سر مثل باد میدوید و ما به دنبال او تمام مسیر خانه تا مدرسه را بدون ترس از زمین خوردن میدویدیم . طوری که وقتی به مدرسه میرسیدیم حدود ده دقیقه روی کیفمان میافتادیم و نفس نفس میزدیم.
اسم دبستان من مهستی بود و سر راه مدرسهی آنها قرار داشت. آنها کیف مرا همان دم در مدرسه پرت میکردند و میرفتند. اولیای مدرسه فکر
میکردند من به شوق مدرسه میدوم. غافل از اینکه این شوق وقت خروج از مدرسه بیشتر بود. با این تفاوت که در مسیر بازگشت احمد کیفهایمان را سر کوچه به دستمان میداد و مثل بقیه بچهها راهی خانه میشدیم.
#ادامه_دارد
@Tolou1400
🔸مهمترین عامل سقوط انسان و از بینرفتن ایمان چیست؟
🔸تکبر و حسادت در همه هست، اما چرا همه را زمین نمیزند؟
🔸کدام خوبی، نجاتدهنده است؟
#مهمترین_راه_پیشگیری_از_سقوط_انسان_و_نابودی_جامعه(ج۱)
🔻 در این جلسات میخواهیم دربارۀ مهمترین عامل سقوط انسان و از بینرفتن ایمان صحبت کنیم. این عامل، نیاز اول جامعۀ امروز ما هم هست؛ نبرد بین حق و باطل در جامعۀ دینی پُرتلاطم و رو به پیشرفت ما، سر این موضوع است.
🔻 مهمترین عامل سقوط انسان، جهل نیست؛ چرا که خیلی از دانایان ساقط شدهاند. بسیاری از خوبیهای اخلاقی هم قدرت نگهدارندگی انسان را از سقوط ندارند. خیلی از خوبها ساقط شدهاند.
🔻 داشتن خیلی از خوبیها هنر نیست، بسیاری از خوبیها نجاتدهندۀ انسان نیستند و بسیاری از بدیها نابودکنندۀ انسان نیستند. ما باید امتحان بشویم تا معلوم بشود آن خوبیِ نجاتدهنده در ما هست یا نه؟ ما سرِ کدام بدی اگر امتحان بشویم، زمین میخوریم؟
🔻 شاید تصور کنید که آن بدی، تکبّر یا حسادت است؛ همان که ابلیس را زمین زد. درحالیکه این بدیها در همه هست، اما همه را زمین نمیزند! آدم چه چیزی داشته باشد، با اینها زمین نمیخورد؟
🔻 چرا بعضیها ولایتمدار نمیشوند؟ مشکل اصلی آنها چیست؟ آن کسانی که پس از ظهور، با همۀ ادّعای شیعهگری، ریاست امامزمان(ع) را نمیپذیرند، چه مشکلی دارند؟ یک چیزی هست که باعث میشود تکبّر آنها، بروز پیدا کند و زمین بخورند.
🔻 چه موضوعی است که ایمانمان را در آن موضوع باید امتحان کنیم؟ چه موضوعی است که عامل اصلی پذیرفتن ولایت ولیّ خدا یا رد کردن ولایت ولیّ خداست؟ دربارۀ این سؤالها کمی فکر کنید، در جلسات بعد، به پاسخ اینها میپردازیم.
#استاد_پناهیان
🌸🌿🌸🌿🌸
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf