از خودم تشکر میکنم 🙏💙
به خاطر همه ی موقعیت هایی که توی این یک سال پشت خودم ایستادم و خودمو باور داشتم!🌿
از خودم ممنونم به خاطر همه ی سختی هایی که توی این یک سال کشیدم و درد و رنجهایی که تحمل کردم اما به جای جا زدن دست خودمو گرفتم و قوی تر از قبل ادامه دادم✨
از خودم سپاسگزارم که همیشه حامی خودم بودم و هیچوقت خودمو تنها نزاشتم و حتی ساعتایی که سختی کشیدم و اشک ریختم کسی متوجه اش نشد..!🌻
من واقعا از خودم ممنونم چون در جایی که همه گفتن نمیشه و نمیتونی باز تلاش کردم و به خودم باور داشتم!
من توی اعماق ذهنم و قلبم باور دارم به چیزایی که میخوام برسم و امیدوارم سال و قرن جدید هر روزش پر از معجزه باشه.
#انگیزشی🌈
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
طلوع
#من_زنده_ام📓 #فصل_چهارم #قسمت_هفدهم یک نفر لباس شخصی که از عربهای خوزستان بود و زبان فارسی میدا
#من_زنده_ام
#فصل_چهارم
#قسمت_هجدهم
همچنان حاضر نبودم دست هایم را پشت سرم نگه دارم.آنها در بیابان به دنبال سیم یا طنابی می گشتند که دست هایمان را با آن ببندند. اما برادرها دستهایشان باز بود.
به جواد گفتم:دست مردها که باز است چرا می خواهند دست های ما را ببندند…
ترجمه کرد و افسر عراقی گفت:نسوان الایرانیات اخطر من الرجال الاایرانیین(زن های ایرانی از مردهای ایرانی خطرناک ترند).
از اینکه دو دختر ایرانی در نظر آنها اینقدر با ابهت و خطر آفرین بودند احساس غرور و استقامت بیشتری کردم.بعد از اینکه در آن بیابان چیزی برای بستن دست هایمان پیدا نکردند یکی از سربازها بند پوتینش را باز کرد و با آن دست های ما را بست.
هم ما از دیدن آنها غافلگیر شده بودیم وهم آنها از دیدن ما هیحان زده بودند. انگار بمب اتم بودیم؛ با کوچک ترین حرکت سر یا دستمان ، اسلحه هایشان را آماده میکردند. همه ی ما شوکه و ناراحت بودیم.
دور تا دورمان حلقه زده بودند. از هر رده ای بین شان پیدا می شد. از افسر تا سرباز . برگشتم ببینم راننده ریو کجاست ، سرباز عراقی در حالی که میگفت: قف قف( ایست) ، محکم با قنداق تفنگ به شانه ام کوبید. هر یک از آنها با حالت های خاصی لوله ی اسلحه شان را به طرف ما گرفته بودند.، نشسته روی دو پا، حلقه ی اول ، حلقه ی دوم. نه ما درست حرف آنها را متوجه می شدیم ونه آنها حرف ما را.
مترجم را کلافه کرده بودند. هر کسی چیزی می پرسید و او نمی دانست حرف کدام یکی را ترجمه کند و ما هم نمیدانستیم باید به سوال کی جواب بدهیم.
افسری که چند ستاره بیشتر بر دوشش بود، به آنها نزدیک شد. همه با حالت احترام پا کوبیدند و خبر دار شدند. افسر لگدی زیر اسلحه ی یکی از سربازها زد. صف منسجم سرباز ها شکسته شدند و به سمت خودروهای تازه ای رفتند که وارد جاده می شدند. افسر به سمت ما آمد و پرسید:
انتی عسکریه؟
معنی عسکری را نفهمیدم
1_ ماشینهای بزرگ ارتش که مخصوص حمل صندوق های مهمات وجابه جایی تجهیزات نظامی است و شبیه کامیون است.
گفتم : لا
گفت: انتی مدنیه؟
باز معنی مدنی رانفهمیدم و گفتم : لا
آنقدر منگ شده بودم که معنی هیچ کلمه ای را نمی فهمیدم.
گفت: انتی شنهی؟( پس چی هستی؟)
گفتم: آباد
گفت : آباد شنو؟ لا، انتم حرس خمینی،( آباد چیه؟ نه شما پاسدار خمینی هستید)
برای اینکه تفهیم اتهام کند ، یکی از سربازان عراقی را که ملبس به فرم سپاه پاسداران بود نشان داد و گفت: هذا حرس الخمینی( این پاسدار است)
و اشاره کرد به گودالی که کمی دورتر بود. حدودا صد و پنجاه نفر از برادران را که تعدادی از آنها لباس نظامی به تن داشتند و تعدادی ملبس به لباس شخصی بودند و بعضی زیر پوش به تن داشتند، به ما نشان داد و گفت:
کلهم حرس الخمینی( همه شان پاسدار خمینی هستند)
به برادر ها نگاه کردم. آنها بی توجه به نگهبان های مسلح بالای سرشان، با چشمانی مضطرب به سمت ما برگشته و خیره شده بودند.
احساس کردم همه ی برادران در حالت خیز و آماده ی حمله اند.
بنت الخمینی، بنت الخمینی گویان ما را به گودالی که برادران در آن بودند هدایت کردند. با دیدن آنها دچار احساس دوگانه ای شده بودیم . هم حضورشان برای ما قوت قلب بود و هم از دیدن غیرت به زنجیر کشیده شده ی آنها و خنده ی مستانه ی عراقی ها شرمنده بودیم.
ادامه دارد…✒️
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوایم را داشته باش؛
هوای اینجا مرا زمین گیر کرده است...
#راهیان_نور
#استوری
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
بخشیدن کسی که به شما بدی کرده است
تغییر دادن گذشته ی شما نیست
تغییر دادن آینده ی شماست...
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر که قسمتت بار سبک نیست،
برایت شانههایی قوی،
و اگر که سهمت زندگی آسان نیست، برایت ارادهای محکم،
و اگر که زمانهات نامهربان است،
برایت دلی مهربان،
و اگر که روزگارت کم مداراست،
برایت سینهای صبور آرزو میکنم.
به امید اینکه خیلی زود باقی روز و شبهایت بیفکر و خیال بگذرد
و به امید روزهای خوب برایت....
#انگیزشی
#استوری
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودت را در آغوش بگیر😊💗
تا حالا جلوی آینه ایستادی؟ تا حالا با محبت به خودت نگاه کردی؟ تا حالا بدون قضاوت دست روی زخم های روحت کشیدی؟
به خودت بدون بدبینی یا خوش بینیِ واهی نگاه کن.....
این تویی که باید به درونت توجه کنی...🧡
هم توانمندی هات رو ببین هم ضعف هات رو
توجهت که به خودت باشه، سرت از زندگی دیگران هم بیرون میاد...🍃
دیگه خودتو با کسی مقایسه نمیکنی...
الانِ خودت رو با گذشته خودت مقایسه کن...
بپذیر که اشتباه کردی و تلاش کن راهِ شروعِ دوباره رو پیدا کنی....🌿
متعهد باش که با هر شکست، از اول دست روی زانوی خودت بگذاری و از اول شروع کنی....✨
همونطور که غرور و خودبزرگ بینی ریشه آدم رو خشک میکنه.خودکم بینی هم همون نتیجه رو داره....
تجربه نوازش خودت رو داشتی؟🌈
حالت با خودِ واقعیت چه طوره؟🌻
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf