خواهشا بعد ازدواج بچههاتون تو زندگیشون دخالت نکنید. مامان من وقتی فقط چند روزش بوده پدر و مادرش از هم جدا میشن بخاطر دخالتای مادربزرگ مادریش، این خانم نه تنها باعث طلاق شد بلکه با لج و لجبازی اجازه نداد بچه چند روزه شیر مادرشو بخوره و کنار مادرش باشه! باعث شد مامانم تا 18 سالگی مادرشو نبینه، حالا سر چی؟ سر یه بحث و دعوایی که بین دخترش و دامادش پیش اومد. خلاصه که یکم بعد پدرشم ازدواج کرد و مامانم نه کنار پدرش بود نه کنار مادرش :)
اون خانمم سالهای آخر عمرشو از گردن به پایین فلج شد و قدرت تکلمشو از دست داد یادمه هر بار مامانمو میدید فقط اشکاش میریخت :))
》Baran《
🗣 @tootiter
چندسال پيش براي انجام كاري رفته بودم شيراز. آخراي شب با طرف شيرازيمون، براي فرداي اون شب قرار ملاقات گذاشتيم و در انتهاي مكالمه، به جهت تقويم قرار، گفتم انشاالله فردا صبح اول وقت ميام خدمتتون. يهو با اضطراب عجيبي گفت: نه نه نه نه!!
نگران شدم. گفتم اتفاقي افتاده؟
يه مكث طولاني كرد و بعد پنداري بخواد خودشو خلاص كنه گفت: نه، هنوز اتفاقي نيفتاده ولي ببينيد جناب، شيراز اينطوريه كه ما از شب مستقيم ميريم تو ظهر، يعني صبح نداريم. شما هم همون دور و بر ظهر تشريف بيارين.
》پاپا《
🗣 @tootiter
خواهرم تعریف میکرد که همسایه طبقه پایینی شون یه خانم مسن تنهاس که هیچ کسی رو نداره یه خواهر داشته که انگار فوت کرده، بازنشستس وفقط کار کرده و ازدواج هم نکرده یه خونه خریده که توش نشسته مدتیه مریض شده و باید حتما کمر شو عمل کنه و دوماه استراحت مطلق داشته باشه به خواهرم گفته هر چی فکر کردم چیکار کنم به این نتیجه رسیدم برم عمل کنم چون اگر نکنم فلج میشم برای اون دوماه استراحت مطلق هم رفتم یه سرای سالمندان خصوصی با پرستار مخصوص رزو کردم که از بیمارستان یه سره برم اونجا.
حقیقتا تنهایی میتونه همین قدر ترسناک باشه😔
》نيلوفر آبی《
🗣 @tootiter
سال اول دانشگاه بودم، بابام از سال قبلش افسردگی شدید گرفت، وضع اقتصادیمون بهم ریخته بود، کنکورمو خراب کرده بودم، همه اینا برام بحران شدیدی بود که تازه گذرونده بودیم، یه روز وسط پروژه های دانشگاه، داشتم تو اتاق با استرس کار میکردم، مغزم خسته بود، اومدم سر یخچال یه شکلات بخورم، هر چی یخچالو زیرو رو کردم دیدم شکلات نیست، انگار همه دردای دو سال قبلش، همه شکست ها، ناامیدی ها، استرس ها، همه و همه با نبود اون شکلات از جلو چشمم رد شد، انگار شکلاته شد یادآور همه روزای گذشته، نشستم جلو یخچال چنان گریه کردم که مامانم ترسید، گفت چی شده؟ گفتم شکلات نداریم، جوری که از ته دل گریه میکردم حتی به زبونش نیومد بگه واقعا برا یه شکلات اینطوری گریه میکنی، جوری دلش سوخت که به سرعت برق حاضر شد رفت بیرون و با یه کیسه انواع شکلات برگشت، ولی دلم با هیچی آروم نمیشد! اتوم امروز همون حس شکلات رو داشت برام، کلی اشک ریختم براش همه فک کردن برای اتو بود ولی خب …
》loveand《
🗣 @tootiter
اینبار که صبح بیدار شدی، قبل از اینکه ساعت گوشیت رو ببینی و تو تخت یا دسشویی یهچشمی اینستا و توییترو تلگرام رو چک کنی، چشمات رو بسته نگه دار برای ۳۰ ثانیه، و جواب این ۳ تا سؤال رو بده:
۱. امروز چهطوری میشه روز خوبی باشه؟ (توش یه جایزه، حتی ریز، برای خودت بذار!)
۲. چهقدر از شروع مسیرت گذشته و چهقدر مونده؟ (دم خودت گرم!)
۳. علاوه بر سلامتی، بابت چه چیزهای دیگهای خوشحالی که اگه نبودن صبحت به فنا میرفت؟ (چه خوبه که هنوز هستن!)
آره، سخته. زندگی مملو از دویدن و جنگیدنه. اما این دلیل نمیشه بهتر و کاراتر نجنگیم!
»لوکوموتیو«
🗣 @tootiter
آتلانتیک نوشته یکی از اساتید هاروارد از میلیونر ها پرسیده: چقدر "بیشتر" ثروت داشته باشین رضایتتون ۱۰ از ۱۰ میشه؟
جواب گروه های مختلف برحسب دارایی شون:
صاحبای۱ میلیون دلار گفتن: ۲ برابر
۲ میلیون دلار: ۲ برابر
۳ میلیون دلار: ۲ برابر
۵ میلیون دلار: ۲ برابر
۱۰ میلیون دلار: ۲ برابر
به این پدیده "آسیاب لذت جویی" یا Hedonic treadmill میگن که استعاره از اینه که هر مقداری از ثروت برای انسان خیلی زود "عادی" میشه، انتظاراتش با گذشت زمان دوباره بالا میره و جستجوش برای یه پله "رضایت" بیشتر ادامه پیدا می کنه.
»برلینر«
🗣 @tootiter
هیچوقت بدی رو دنبال نکنین با جمع؛ غیبت، تخریب بقیه، پاپوش، تمسخر و… چون مطمئن باشین که قطعا یروز سر خودتون میاد!
کسی که با تو پشت یکی حرف میزنه، قطعا با نفر سومیم پشت تو همینکارو میکنه…
وقتی سه نفر جمع میشن یکیو تخریب میکنن همراهیشون میکنی مطمئن باش بوقتش رو توام تاس میریزن.
•دیوار کسرا•
🗣 @tootiter
توی روم باستان، وقتی یه ژنرال با پیروزی از یه جنگ برمیگشت، در خیابانهای شهر دور افتخار میزد و از بین تشویقهای مردم رد میشد، یه برده همیشه باهاش بود که کارش این بود که توی گوش ژنرال بگه Memento mori که یعنی یادت باشه تو هم میمیری.
من یه دونه از این بردهها داخل سرم دارم که هربار که به من داره خوش میگذره میاد میگه یادت باشه به زودی اشکت در میاد
•دیکتاتور حانیه•
🗣 @tootiter
خانمه آرایشگاه داره ،انقدر سرش شلوغه که به هیچی نمیرسه
مرده کار و زندگی رو تعطیل کرده و نشسته خونه به مسائل فنی و لجستیک شغل خانم رسیدگی میکنه .
میگفت پنجشنبه ها ، جمعه ها ، ایام تعطیل و جشن ها گاها" هر روز" تا ۲۰۰ تومن کار میکنن.
خودشم این بنگاه و اون بنگاه میره ملک ویلایی میخره.
شما یک تخصص در کل گروه پزشکی به من نشون بدین که توی ۲ روزدر هفته ۴۰۰ تومن پول ازش دربیاد!
•SCORPIONII🦂•
🗣 @tootiter