ببینید بچه ها،آدم نباید هم خیلی از روزگار دور باشه و نه خیلی درگیر مد و این افراطی بازیا بشه،خب؟
اینکه آدم اصالت خودش رو کلا بذاره زیر پا و بره سمت مد و اینقدر تقلید کنه تا هویت خودشم از دست بده خیلی زشته
و از طرفی اگه آدم اینقدر سرش توی خاک باشه که متوجه خیلی از اتفاقایی که الان داره میوفته نباشه اینم واقعا بده
جدیدا همه دارن ادایی بازی در میارن و این موضوع تا حد زیاد تقلید با چشم و گوش بستهس
چیزایی که باعث پیشرفتت میشه رو برای خودت بردار و خودت رو ارتقا بده ولی براش دلیل هم داشته باش نه اینکه هاج و واج نگاه کنی و خودت هم ندونی
گاهی وقتا آدم به خاطر تقلید از بقیه یادش میره خودش چجوریه
داستان همون کلاغس که میخواسته عین کبک راه بره،راه رفتن خودشم یادش میره.
هدایت شده از اینوبلاگواگذارمیشود .
از چیزایی ک وایب دارک و ناامیدی و
متروکه بودن میدن به شدت بدم میاد
روزای بلند بهاری همیشه بهم امید میده
ولی پاییز؟یه لحظه چشماتو میذاری رو هم میبینی شب شده
توی خیابون ها هم درختای بیچاره افسردگی گرفتن و تمام برگ های سبزشون ریخته،همه جا رنگای تیره و گرم داره و حس باختن بهم میده،گل های قشنگ بهاری هم که نیستن،همه دارن میرن که به کاراشون برسن اونم با قیافه هایی که باعث میشه از شدت خشکی و سردیشون،نخوام از خونه برم بیرون.
انگار کل پاییز یه آهنگ ملایم و غمگین بی وقفه داره پخش میشه و روزاهم مثل همون آهنگ غمگین و بی وقفه پشت سر هم میرن.