👆👆👆
#اطلاعیه
برپایی #ایستگاه_صلواتی
بمناسبت میلاد حضرت #صاحب_الزمان ارواحنا فداه
۱۴۰۳/۱۱/۲۵ از ساعت ۱۶ .
🔴 به اتفاق خانواده مشرّف شوید.
#خانه_قرآن_شهری_ترنج_بندرانزلی
@torraanj
👆👆👆
#اطلاعیه
مسابقه کیک و شیرینی پزی
(پخت کیک و شیرینی خانگی)
به مناسب میلاد حضرت #صاحب_الزمان ارواحنا فداه
با اهدای هدایای مهدوی به تمامی شرکت کنندگان.
#خانه_قرآن_شهری_ترنج_بندرانزلی
@torraanj
از #مسابقات جا نمونید.
در #ایستگاه_صلواتی، منتظر حضور گرم و پرشور شما خانواده های محترم هستیم.
#خانه_قرآن_شهری_ترنج_بندرانزلی
@torraanj
« #پندانه»
🦋 سفری با اسنپ
🍃 قال الله تبارک وتعالی:(ومن یوتی الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا)....
چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم
(بعنوان مسافر)
آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود
راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم
هیچی نگفت و فقط گوش میکرد
صحبتم تموم که شد گفت یه قضیهای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود
گفتم بفرمائید، برام خیلی جالب بود
و برای شما از زبان راننده مینویسم
یه مسافری بود هم سن و سال خودم
حدودا ۴۰ساله، خیلی عصبانی بود
وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون
(یه فحشی داد) هستند
از شدت عصبانیت
چشماش گشاد و قرمز شده بود
گفتم چطور شده، مسافر گفت:
۸ بار درخواست دادم و رانندهها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند
من بهش گفتم حتماً حکمتی داشته
و خودتو ناراحت نکن
این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت
مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص میخورد ( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود)
حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم
سن خطرناکی هست و معمولاً همه تو این سن فوت میکنن
چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه
من سر پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان هستم و مسافر نمیدونست
خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان
کرایه هم که هیچی!!!
دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم
من اون موقع شیفت بودم و بیمارستان بودم تازه اون موقع فهمید که من سرپرستار بخشم اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد
گفتم دیدی حکمتی داشته
خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری
تو فکر رفت و لبخند زد
من اون موقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم
تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!
حکمت خدا دو طرفه بود
هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد
همیشه بدشانسی بد شانسی نیست
ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم
من هم به حکمت خدا فکر کردم...
#خانه_قرآن_شهری_ترنج_بندرانزلی
@torraanj
تصور کنیم مانند اهل معرفت دارای چشم بصیرت بودیم...
شب جمعه یه دفعه نگاه به آسمان بکنیم...
و ببینیم میلیونها ،میلیون فرشته از آسمان به سمت زمین می آیند...
و بیشتر دقت کنیم مثلأ ببینیم در دست راست شان قلم هایی است از طلا به شدت طلایی و درخشنده ، و در دست چپ شان صفحه هایی سفید و درخشان مثل بلور ...
از آنها بپرسیم شما شب جمعه با این تعداد زیاد و قلم های طلایی و کاغذهای نقره ای چرا به زمین می آیید؟
قرار است چه چيز با ارزشی را بنویسید؟
و آنها پاسخ بدهند که ....
🔵 فضیلت #صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه
🔺 امام صادق(علیهالسلام) میفرماید:
🔹 هنگامی که شام پنجشنبه و شب جمعه فرا میرسد، فرشتگانی از آسمان نازل میشوند که به همراه خود قلمهایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز #صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمیکنند.
📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴
@torraanj