9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نگاه به سوریه پاسخی به وعدههای نتانیاهو برای ایران!
🔶 پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی: نتانیاهو به مردم ایران قول آزادی میدهد که احتمالا در کوله پشتی ارتش اسرائیل حمل خواهد شد.
🔺کسانی که گوش به سخنان نتانیاهو دارند که من شما را آزاد خواهم کرد؛ دقیق و عمیق به تصویر سوریه و بمبارانهای اسرائیل بعد از سقوط بشار، نگاهی بیاندازند.
🔺رسانههای فارسیزبان جرات نمیکنند از حمله یا تجاوز اسرائیل به سوریه صحبت کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ببینید
انیمیشنی پر بازدید
در رسانههای کشورهای عربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سوریه روزهایی به خودش خواهد دید که این ۱۴ سالِ تحت گرسنگی و فشار، بهش غبطه بخوره
.....
....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ساخت بزرگترین آب شیرین کن فراساحلی غرب آسیا در دولت سیزدهم و اکنون
صدای پای آب در سیستانوبلوچستان
✅ وقتی ۴۰ درصد جمعیت این استان در اوج خشکسالی دچار کمآبی شدند، اجرای یک طرح بزرگ در دولت سیزدهم با پیگیری های جدی شهید جمهور، ۵۰۰ هزار نفر را از این خشکسالی نجات داد.
روحت شاد
.....
....
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ وقتی سید مرتضی آوینی راوی فتح یحیی سنوار میشود!
🔹 #شهید_آوینی، سالها پیش در مستند «روایت فتح»، داستان امروز مقاومت را روایت کرده است!
#اختصاصی_مستضعفین_تیوی
.....
...
در آن زمان] حضرت آقا ریاستجمهوری را به عهده داشتند من [به همراه] شهید صیاد در محضرشان برای بازدید از سوریه، لبنان و الجزایر رفتیم. [تنها] نظامیای که همراه ایشان بود شهید صیاد بود که فرمانده نیروی [زمینی ارتش] بود. من هم در خدمت شهید صیاد بودم. رفتیم در بعلبک، در آنجا سپاه ما یک اردوگاه آموزشی داشت. شهید صیاد هم پیشبینی کرده بود که نمازمان را در همهجا اول وقت بخوانیم. آن سرتیپی که از ارتش سوریه رئیس اسکورت ما بود پیشبینی کرده بود که نمازمان را در منزل یک پیرمرد شیعی که پنج شهید در مبارزه با اسرائیل داده است بخوانیم. رفتیم و همه اهالی، چه شیعه چه سنی در حیاط منزل ایشان آمده بودند.
خبرهای مرتبط
گزارشی از دیدار شاه و حافظ اسد/ کلید طلایی تهران به اسد تقدیم شد
نامه امام به حافظ اسد درباره امام موسی صدر + سند
خبر روی کار آمدن بشار اسد در ۲۴ سال پیش + عکس
نمازمان را که خواندیم صبحانه را هم که خوردیم زمانی که میخواستیم از خانه آن پیرمرد بیرون بیاییم (مترجمی هم به نام آقای سپهر همراه ما بود) آن [پیرمرد] پوتین شهید صیاد که پر از خاک بود (چون ما شب تا صبح در راه بودیم) را برداشت و با دستش پاک کرد و بعد پوتین شهید صیاد را این پیرمردی که پنج نفر از خاندانش شهید شده بودند بوسید و جلوی پای شهید صیاد گذاشت که بعد شهید صیاد به زور دست ایشان را بوسید و گفت چرا با من این کار را کردی؟ ایشان گفت: من هر شهیدی که دادم، دوست داشتم که نزد امام بیایم. نتوانستم و نشد. حالا بروید به امام بگویید که من پوتین سربازش را بوسیدم.
این مسئله روی خود شهید صیاد هم خیلی اثر گذاشت که وقتی هم ما برگشتیم، شهید صیاد آن شب تا صبح عبادت و گریه میکرد که من از او پرسیدم: چرا این کار را میکنی؟ به من گفت: من تا امروز تصورم بر این بود که به عنوان یک سرباز جمهوری اسلامی، هرچه مدیونم در کشورم مدیونم؛ امروز فهمیدم هر مظلومی در هرجای دنیا در حال جنگیدن است من به او مدیونم. من که نمیتوانم دینم را برای آنها ادا کنم. من فقط در کشور خودم مسئولم؛ لذا از خدا استغفار میکردم که خدایا ببخش، من وسعم برای خدمت کردن کم است.
منبع:
خاطرات امیر سرتیپ ناصر آراسته،هیأت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی.
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان رئیس میز ایران در دانشگاه تلآویو
اين سخن دشمن ترين، دشمنان ايران قوی است .
به رهبری مقتدر خود افتخار می کنیم
🔹 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفرج
مهم مهم مهم مهم
مهمتر از مهم🤔 👇
در جلسهای که در عربستان برگزار شد؛
وزیر خارجه آمریکا و رئیس سازمان سیا سخنرانی کردند!!
در آنجا بن سلمان به پمپئو گفت:
شما به ایران حمله کنید؛
ما تمام هزینههای شما را میپردازیم؛
آنجا پمپئو در جواب گفت:
شما و ما و اسرائیل شش سال است که نتوانستیم باتمام قوا از پس یمن برآییم؛
آنوقت میخواهید که به ایران حمله کنید؟
الان دیگر نه جنگ و نه تحریمها نتوانست رژیم تهران را پای میز مذاکره بکشاند!!
تنها راه باقیمانده فضای مجازی و تبلیغات 24 ساعت و دیوانه کننده شبکههای ماهواره بر علیه ملت ایران است؛
باید با تبلیغات کاری کنیم که ایرانی از ایرانی بودن و بالاخص مسلمان بودن خودش شرمنده شود؛
تنها راه همین است!!!
به حمله نظامی فکر نکنید؛
که اگر گلوله ای بر علیه ایران شلیک شود؛
ایران اسرائیل، امارات، بحرین، قطر و کویت را با خاک یکسان خواهد کرد؛
و شما هم به یک ویرانه تبدیل خواهید شد؛
نفت بشکهای هزار دلار میشود، اقتصاد دنیا به هم میریزد،
و از ماهم کاری بر نخواهد آمد،،
دیدید که با ما در عین الاسد چه کردند؛
و ما نتوانستیم حتی یک گلوله به طرف ایران شلیک کنیم؛
در حالیکه یک پایگاه نظامی ما را زدند؛
و ما حق دادن جواب را از منظر شورای امنیت داشتیم؛
اما توان پاسخگویی را واقعا نداشتیم!!!
پس عاقلانه رفتار کنید احساسی برخورد نکنید!! تنها راه باقیمانده تبلیغات 24 ساعته شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی و اینترنت است
تا جایی که میتوانید شایعات عجیب و غریب بسازید؛
و اذهان ایرانیها را بمباران تبلیغاتی کنید؛
و کاری کنید که ایرانی نتواند سیاه و سفید را شناسایی کند؛
روحانیت، مذهب و این پیامبر و موعودی که به آن اعتقاد دارند را نشانه بگیرید!!
ایران را فقط توسط خود ایرانیها باید به نابودی بکشید! حماقت عوام فوقالعاده است!
و آنوقت مطمئن باشید که جواب میگیریم.
(( الکی نیست که مقام معظم رهبری فرمودند: اگر رهبر نبودم، مسئول فضای مجازی کشور میشدم))
....
....
🔴 پخش نکنید آقا! به مصلحت تان نیست!
🔹اگر جای شورای عالی امنیت ملی بودم حتماً از رسانه های داخلی کشورمان می خواستم اخبار برگزاری جلسات دادگاه نتانیاهو را منتشر نکنند. یا از اساس منع شان می کردم!
🔸نشر خبر برگزاری جلسات نتانیاهو در اوج جنگ های اخیر در منطقه، اذهان مردم ما را مشوش می کند واقعاً! مردم می پرسند پس چرا برخی از روسای جمهور، وزرا، معاونین وزرا، مدیرکل ها، استانداران و ... که موضوعاتی از قبیل تخلف اداری یا فساد اقتصادی یا اختلاس یا کم کاری و عدم انجام وظیفه و ... در کارنامه دارند یا مسئولیت هایی متوجه آنها بوده، اما محاکمه نمی شوند یا محاکمه شان با حضور خبرنگاران و رسانه ها نیست!
🔹بطور مثال، این کمبودها و ناترازی گاز و برق و انرژی که در کشور وجود دارد، یک شبه بوجود نیامده؛ حتماً روسای جمهور سابق و وزرا و مدیران مربوطه تقصیرات، قصورات یا کم کاری ها داشته اند. چرا نباید محاکمه شوند؟
🔸حالا که در بحث خاموشی های پاییز و زمستان امسال، برخی رسانه ها از کم کاری یا خطای وزیر نیروی سابق جناب #محرابیان در سوزاندن منابع گازوئیل نیروگاه ها حرف می زنند و مدعی هستند که در ذخیره کردن انرژی اقدام نکرده یا برخی هم دولتمردان فعلی را مقصر اصلی عدم ذخیره سازی انرژی معرفی می کنند، چرا سیستم قضایی ما آنها را محاکمه نمی کند تا نتیجه معلوم شود؟
🔹مثال دیگر: شهرداری اهواز یا شهرداری کارون یا خیلی از شهرهای کشور، صدها نفر مازاد استخدام کرده اند با سفارش این آیت الله و آن نماینده و این سردار و آن عضو شورا و ..! حالا منابع برای پرداخت حقوق این همه نیرو نداریم. آقا چرا اینها را محاکمه و مجازت نمی کنید؟ چرا تشهیر نمی کنید تا حساب کار دست همه بیاید؟
🔸مثال بعدی در ماجرای #حذف_ارز_4200_تومنی مگر کارشناسان و مدیر سازمان برنامه و بودجه در دولت شهید رئیسی و وزیر کشور جناب وحیدی و مابقی مسئولین نمی گفتند که فقط 3 قلم گرانی داریم و مشکلی برای کشور ایجاد نمی شود؟ پس چرا بعد از آن همه فاجعه هیچ کدام از اینها محاکمه نشده اند؟ اگر محاکمه شده بودند که دولت فعلی مجدداً همان سیاست ها را ادامه نمی داد و حالا بحث از حذف ارز نیمایی نشده بود!
🔹مثال ها از این دست زیادند. من معتقدم نشر اخبار محاکمه نتانیاهو در دادگاه های رژیم نامشروع اسرائیل در کشور ما به مصلحت عمومی نیست. حتی اخبار برگزاری تجمعات متعدد مخالفین نتانیاهو به مصلحت داخلی نیست. چون اذهان مشوش می شوند پس چگونه در آن رژیم نامشروع در اوج جنگ ها تجمعات مخالفین - غالباً بدون درگیری - برگزار می شود ولی اینجا ما از برگزاری تجمعات می ترسیم.
🔻حالا صلاح با خودتان!
#داود_مدرسی_یان
....
....
🔻براندازیِ هویّتی در جمهوری اسلامی -۱
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. میخواهند بهصورت تدریجی و تکهتکه، جمهوری اسلامی را مشروط و محدود کنند؛ طرحهایی بهظاهر فرهنگی و در باطن، امنیتیِ خود را قطعهقطعه اجرا میکنند تا حسّاسیّتها، چندان برانگیخته نشوند و امکان پیشروی برایشان وجود داشته باشد. این پیشرویها، کار را به مرحلهای خواهد رساند که نظام، امکان عمل و مواجهه را از دست خواهد داد و دچار انفعال یا مصلحتاندیشی میشود. به زبان فقهی باید گفت میخواهند ولیّفقیه را از وادی «حقیقت» به وادی «مصلحت» سوق بدهند و استقرار شریعت را از نظر اجتماعی، ممتنع سازند. موقعیّتهایی میآفرینند که در آنها، باید بر اساس اصل تزاحم و تقدیم اهم بر مهم عمل کرد و از پارهای ارزشها گسست و خطوط قرمزِ دیگری را ترجیح داد. وقتی بهصورت کلّی و راهبردی نگاه میکنیم، درمییابیم که خطوط قرمزِ فرهنگی، یکی پس از دیگری، در حال شکستهشدن هستند و ما همچنان در حال عقبنشینیِ ارزشی هستیم. بدیهیّات فرهنگیِ دهۀ شصت، ابتدا به «پرسش» و «ابهام» تبدیل میشوند و آنگاه به فاصلۀ اندکی، حالت «مسألهوار» و «مناقشهبرانگیز» مییابند و باید بهناچار و از سرِ اضطرار، از آنها عبور کرد. اگر مجموعی و برآیندی به عرصۀ فرهنگی بنگریم، حیرت خواهیم کرد که چگونه این مسیر افولی و نزولی را پیمودهایم، ولی مسأله این است که نگاه ما، قطعهای و تکهای است و رویدادها را در کنار یکدیگر نمینشانیم و نظرِ راهبردی به عرصه نمیافکنیم.
[دوم]. شگرد جریان تجدّد در این زمینه، «عادیسازی» است و برای عادیسازی نیز باید حوصله داشت و کار را به زمان سپرد. ابتدا یکی از ارزشها را به بحث عمومی میکشانند و دربارۀ آن، شبهه و اشکال مطرح میکنند و در همین راستا، «مفهومسازیِ منفی» میکنند تا زمینۀ اجتماعی، فراهم آید. سپس ضربههای کاری و ناگهانی وارد میآورند تا «پیشرویِ جهشی» رخ بدهد. تجربۀ کشف حجاب، صورت تامّ و تمامی از این صحنهآرایی است. از سالهای آغازین دهۀ نود، جریان مهاجرت برخی بازیگران به وقوع پیوست و این مهاجرتها، به کشف حجاب و برهنگی، گره خورد. در آن دوره، امکان کشف حجاب در درون ایران، افسانۀ محال و نشدنی به نظر میرسید، اما برای زمینهسازی، کشف حجابِ پنهانی در دستورکار قرار گرفت. مفاهیمی همچون «آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید»، «نه به حجاب اجباری»، در همین دوره ساخته شدند. در سال نودوشش، ناگهان مفهوم «دختران خیابان انقلاب» را صورتبندی کردند که در ذیل آن، برخی زنان در خیابان و آشکارا، روسری خود را بر سرِ چوب نهادند. شاید حدود سی نفر در شهرهای مختلف، چنین کردند و با همۀ آنها نیز مواجهۀ قضائی صورت گرفت، اما نهفقط این موج تصنّعی و سازماندهیشده، فروننشست، بلکه چندی بعد، مسألۀ امکان کشف حجاب در درون وسیلۀ نقلیه مطرح شد؛ با این توجیه که درون وسیلۀ نقلیه، حریم خصوصی است. انتخابات ریاستجمهوری در سال نودوشش که در آن، تکنوکراتها به قدرت رسیدند، به صحنۀ معاملۀ آنها بر سرِ حجاب تبدیل شد و زینپس، جریان تجدّدی احساس کرد که شرایط از نظر سیاسی، فراهم شده است.
[سوم]. در این میان، حاکمیّت، هیچ طرح و تدبیری برای مواجهه با موج شکل گرفته در دست نداشت و نظارهگر و منفعل بود. همه در انتظار تصمیم دیگران بودند و یا در انتظار زمان مساعدی که بتوان این زخم را علاج کرد؛ درحالیکه گذر زمان، رخنه و عفونت ایجاد کرد و اصلاح و تغییر را دشوارتر نمود. بخشهایی از حاکمیّت نیز که بینش لیبرالی یافته بودند، کمترین اعتقادی به خطوط قرمزِ فرهنگی از جمله حجاب نداشتند. این «وضعِ رهاشده»، سبب گردید که حدود شصت درصد از کشف حجاب، در همین مدّت به وقوع بپیوندد. تنها امری که میتوانست حاکی از مواجهۀ نظام باشد، حضور تعداد اندکی گشت ارشاد در نقاط محدودی از شهر تهران بود. این حضور بسیار ناچیز، بسیار بزرگنمایی میشد؛ چنانکه گویا نظام، به قلعوقمع زنان و دختران همّت گمارده و به خشونت بیپروا روآورده است. واقعیّت، بر رهاشدگی و هرجومرج فرهنگی دلالت داشت، اما روایت، سخن دیگری داشت. حاکمیّت، نه «واقعیّت» را در اختیار داشت و نه «روایت» را. هر دو به دست باد سپرده شده بودند و بدین سبب، حلقۀ محاصرۀ فرهنگی، هر لحظه تنگتر و منقبضتر میشد. توقع میرفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی در این برهه، علاج و تدبیری در پیش بگیرد و چالشها را پیشبینی کند و نهادهای فرهنگی را به سوی مقصد واحدی سوق بدهد، اما دریغ از فهم زمانه و ضرورتهای آن. سرانجام، اغتشاش «زن، زندگی، آزادی» از راه رسید و چهل درصدِ باقیمانده نیز به وادی کشف حجاب راه یافتند.
.....
....