بچه بودم هری پاتر میدیدم و میخوندم فکر میکردم کریسمس خارج از ایران باید خیلی جالب باشه.
وضعیت بنده در روز کریسمس خارج از ایران:
^Ph. .on^
@tweet_farsy | توییت فارسی
تنها حیوونی که ممکنه یه روز زمین رو از آدم بگیره، کلاغه؛ واقعا ترسناکه، یه جوری نگاهت می‌کنه انگار همه‌چی رو می‌دونه و تو به یه ورشم نیستی
@tweet_farsy | توییت فارسی
بعد از ۳۴ سال زندگی در تهران، چهار ساله دوسلدورف زندگی می‌کنم و مدت‌ها طول کشید بفهمم وقتی به افق نگاه می‌کنم چشمم دنبال چی می‌گرده و چرا نگاه کردن به آسمون شهر بهم اضطراب می‌ده.
تا اینکه به شهری رفتم که کوه داشت؛ اونجا فهمیدم من دلم و چشمم برای کوه‌های تهران تنگ شده
^Ardeshir^
@tweet_farsy | توییت فارسی
(عکس برا چند سال پیش ایناس)
بابام بازنشسته که شد سریع رفت یه دفتر خودکار خرید بعد هی میومد با دقت چیز میز مینوشت و تیک میزد و بررسی میکرد کلا
ازش پرسیدم این چیه؟
گفت فیلم و کارتون های مورد علاقم رو مینویسم بعد هر کدوم رو که دیدم یه تیک میزنم 🥰
با باب اسفنجی شروع کرده بود
^Amoo meti^
@tweet_farsy | توییت فارسی
