eitaa logo
برای امام زمانم.....
1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
76 فایل
برگردکه بر بهارمان میخندند🌹 یک عده به حال زارمان میخندند آنقدرنبودنت به طول انجامید 💔 دارند به انتظارمان میخندند. تبلیغات نداریم @asaaman لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
مشاهده در ایتا
دانلود
"داستان تشرف در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت اول) 💥حضرت بقیة الله ارواحنا فداه هیچگاه حاضر نیستند دوستانشان حزن و اندوهی داشته باشند و اگر مشکلی پیدا کنند خود آن حضرت با الطاف خفیه و یا جلیّه آن را برطرف خواهند کرد. زیرا او امام مهربان و سرور و مولای انس و جان است. تشرف زیر را بخوانید:⬇️⬇️⬇️ در کتاب معجزات و کرامات آمده است که عالم جلیل القدر "حاج سید عزیز الله" فرمودند: من در زمانی که در نجف اشرف مشرف بودم برای زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام در عید فطر به کربلا رفتم و در مدرسه صدر میهمان یکی از دوستان بودم. یک روز که به مدرسه وارد شدم دیدم جمعی از رفقا دور هم جمع شده اند و می خواهند به نجف اشرف برگردند. ضمنا از من هم سوال کردند که شما چه وقت به نجف بر می گردید؟ گفتم: شما بروید من می خواهم از همین جا به زیارت خانه خدا بروم، زیر قبه حضرت سیدالشهدا دعا کرده ام که پیاده، رو به محبوب بروم و ایام حج در حرم خدا باشم. همراهان و دوستان مرا سرزنش کردند که: دیوانه شده ای؟ چگونه می خواهی با این ضعف مزاج و کسالت پیاده در بیابانها سفر کنی؟ در همان منزل اول به دست عربهای بادیه نشین می افتی و تو را از بین می برند. من از سرزنش آنها فوق العاده متاثر شدم و قلبم شکست، با اشکِ ریزان از اتاق بیرون آمدم و یکسره به حرم مطهر حضرت سید الشهدا رفتم، زیارت مختصری کردم و به طرف بالای سر مبارک رفتم و گوشه ای نشستم و به دعا و توسل و گریه و زاری مشغول شدم. ناگهان دیدم دست یدالهی حضرت بقیة الله ارواحنا فداه بر شانه من خورد و فرمود: آیا میل داری با من پیاده به خانه خدا مشرف شوی؟ عرض کردم: بله https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
داستان تشرف " در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت دوم) فرمود: پس قدری نان خشک که برای یک هفته تو کافی باشد و احرام خود را بردار، در روز و ساعت فلان همین جا حاضر باش و زیارت وداع بخوان تا با یکدیگر از همین مکان مقدس به طرف مقصود حرکت کنیم. عرض کردم: چشم اطاعت می کنم. آن حضرت از من جدا شدند و من از حرم بیرون آمدم و مقداری به همان اندازه ای که مولا فرموده بودند نان خشک تهیه کردم و لباس احرامم را برداشتم و به حرم مطهر مشرف شدم و در همان مکان معین مشغول زیارت وداع بودم که آن حضرت را ملاقات کردم. در خدمتش از حرم بیرون آمدیم و از صحن و شهر خارج شدیم ساعتی راه پیمودیم، نه آن حضرت با من حرف می زد و نه من می توانستم با آن او حرف بزنم و مصدع اوقات او بشوم و خیلی با هم عادی بودیم تا در همان بیابان به محلی که مقداری آب بود رسیدیم. آن حضرت خطی به طرف قبله کشیدند و فرمودند: این قبله است تو اینجا بمان نماز بخوان و استراحت کن من عصری می آیم تا با هم به طرفه مکه برویم. من قبول کردم آن حضرت رفتند و حدود عصری بود که برگشتند و فرمودند: برخیز تا برویم، من حرکت کردم و خرجین نان را بر داشتم و مقداری راه رفتیم غروب آفتاب به جایی رسیدیم که قدری آب درمحلی جمع شده بود. https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
داستان تشرف " در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت سوم) آن حضرت به من فرمود: شب اینجا بمان و خطی به طرف قبله کشیدند و فرمودند:این قبله است و من فردا صبح می آیم تا باز به طرف مکه برویم. بالاخره تا یک هفته به همین نحوه گذشت صبح روز هفتم آبی در بیابان پیدا شد به من فرمودند: در این آب غسل کن و لباس احرام بپوش و هر کاری من می کنم تو هم بکن و با من لبیک ها را بگو که اینجا میقات است من آنچه آن حضرت فرمودند و عمل کردند انجام دادم و بعد مختصری راه رفتیم به نزدیک کوهی رسیدیم صداهائی به گوشم رسید. عرض کردم: این صداها چیست؟ فرمودند: از کوه بالا برو درآنجا شهری می بینی داخل آن شهر شو آن حضرت این را فرمود و از من جدا شدند. من از کوه بالا رفتم و به طرف شهر سرازیر شدم از کسی پرسیدم اینجا کجاست؟ گفت:این شهر مکه است و آن هم خانه خدا است یک مرتبه به خود آمدم و خود را ملامت کردم که چرا هفت روز خدمت آن حضرت بودم ولی استفاده ای نکردم و با این موضوع به این پر اهمیتی خیلی عادی برخورد نمودم. به هر حال ماه شوال و ذیقعده و چند روز از ماه ذیحجه را در مکه بودم بعد از آن رفقائی که با وسیله حرکت کرده بودند پیدا شدند. من در این مدت مشغول عبادت وزیارت و طواف بودم و با جمعی آشنا شده بودم وقتی آشنایان و دوستان مرا دیدند تعجب کردند و قضیه من در بین آنها که مرا می شناختند معروف شد. 📗ملاقات با امام زمان ص 253 https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷مهدی شناسی ۱۰۱🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹خير صاحبِِ وَ جَليس🌹 🌼خدا بهترين همراه و همنشين است . اين صفت به اذن حضرت حق بطور كامل در حضرت وليعصر ظهور و بروز دارد.لذا به بررسي حقوق "صاحب" از رساله امام سجاد عليه السلام ميپردازيم. 🌻١-كسي كه همراه و رفيق شماست تا جايي كه ميتوانيد با لطف و فضل زياد با او معامله كنيد و اگر نميتوانيد با لطف و فضل برخورد كنيد حداقل منصف باشيد. 🌱مولاي ما ! اي صاحب وهمراه ما! ما چيزي نداريم كه به پايت بريزيم هرآنچه موجودي هم خداي سبحان عطا فرموده بواسطه لطف وكرم و صدقه سر شماست پس چگونه حقت را بجا آوريم؟ تمام لطف و فضل از جانب شما، نثار ما ميشود . كداميك از ما ميتواند جبران توجهات بي بديل شما را بكند؟! 🌻٢-حق ديگر صاحب آنست كه همانطور كه او تو را تكريم ميكند،احترامش كن و همانطور كه از تو محافظت ميكند، از او محافظت كن. 🌱اي صاحب ومولاي ما! ببخش كه هرچه صدايم ميكني جواب نميدهم و خود را به ناشنوايي زده ام. هرچه درخانه ام را ميزني در را باز نميكنم. هركس به تو سنگي از ملامت و عتاب ميزند،از تو حفاظتي و دفع اتهام نميكنم و گرفتار روزمرگي و اشتغالات زندگي شده ام. ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
🔴 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) ✍ احمق‌ترین آدم‌ها کسی است که خوبی نمی‌کند و انتظار تشکر دارد و بدی می‌کند و توقع پاداش نیک دارد. 📔 غرر الحکم ، حدیث ۳۲۸۳ https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این خواب رهبری بسیار امیدوار کننده هست و نوید رو میده، ان شاالله نائب امام زمان عج پرچم رو به صاحب اصلی برسونه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍قال امیرالمومنین (علیه‌السلام): نیرنگ و کینه توزی، انسان را از ایمان دور می‌کند. 📚تصنیف غرر / حدیث 6485 https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd
🌹 آیت‌الله بهجت: راه خلاص شدن از گرفتاری‌ها منحصر است به دعا در خلوت برای فرج ولی‌ عصر (عج) نه دعای همیشگی و لقلقه زبان،بلکه دعای با خلوص و صدق نیت و همراه با توبه. 📗 درمحضربهجت ج۲ ص۳۴۷ https://eitaa.com/joinchat/3397451994Cb314b631bd