«من همه موجودات رو دوست دارم حتی وقتی خودشون، خودشون رو دوست ندارن. دلم می‌خواد وقتی هیچکس حواسش به دیگری نیست و بی تفاوت از کنار هم رد میشن، بهشون بگم چقدر زیبا به نظر میرسن. دلم میخواد بهشون بگم چقدر خاص و بی نظیرن، بگم چیزی رو میون هیاهوی شهر گم کردن که خیلی با ارزشه و اون چیزی نیست جز "خود" اونا.» -سفر کوانتومی وال تنها/ایمان سرورپور-

امروز رو خیلی خیلی دوسش داشتم >>❤️‍🩹

و چه‌قدر نیاز داشتم به اینکه یه دورهمی دوستانه داشته باشیم ، به اینکه یه‌ کم بی‌دغدغه هر چند کوتاه و کم بگیم و بخندیم و برقصیم و خوش بگذرونیم✨؛

من و دوستام وقتی دودقیقه باهم حرف میزنیم:

امروز تولدِ بچه‌م زهرا بود، لعنتی خیلی زود داره بزرگ میشه🤌🏻. و من اصلا باورم نمیشه که الان این بچه یه دبیرستانی شده و خُب تا اطلاع ثانوی قراره هم‌چنان واسه من یه کودک باقی بمونه _ کودک‌ِ دبیرستانی🦦😔_ . .

و اما . . زهرای‌ِ عزیز و دوست‌داشتنی‌م تولدت رو یه بار دیگه تبریک میگم✨. بهترین‌ها و قشنگ‌ترین‌ها رو واسه‌ت آرزو می‌کنم، دوست دارم و ماه باشی🌚🧡.

و بله نارنجی ساعت هفت صبح خونه رو ترک کرده و روانه دانشگاه شده و تازه همین الان دانشگاه رو ترک کرده. و الان دلش چی می‌خواد؟ آفرین فقط دلش می‌خواد که خیلی زود برسه خونه🦦🤌🏻.