فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #نماهنگ
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی:
👈 به خدا هم توکّل کنید و #اطمینان کنید و نیّتتان را خدایی کنید.
اینکه گفتم از جان مایه بگذارید، خب آدم از جانش برای چه کسی مایه میگذارد؟ از جان نمیشود برای کسی مایه گذاشت، مگر برای خدا؛ برای خاطر اینکه در حساب الهی، حسنات محفوظ است.
شما اگر چنانچه از آن وقتی که برایتان مقرّر شده که کار کنید، #نیم_ساعت_بیشتر کار کردید و بهتر کار کردید و با دقّت تر کار کردید، ممکن است آن کسی که کار را به شما محوّل کرده اصلاً نفهمد و نداند امّا در #محاسبات_الهی ثبت میشود، هیچ چیز ضایع نمیشود؛
به این توجّه کنید.
۹۷/۱۱/۳
4_413058545433444585.mp3
5.12M
🔊 بزرگترین وظیفه منتظرین از دید رهبر انقلاب
💠باید #ایرانی بسازیم بدون اتکاء به آمریکا
🔺بارهاتذکردادیم که بایدایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکاء به آمریکا و شوروی و انگلستان این جهان خواران بین المللی استقلال سیاسی نظامی فرهنگی اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش رابه جهان عرضه کنند.
🔺افسوس که عده ای از روشنفکران نمی توانند دست از غرب و یا شرق بکشندواین دو را سرمشق کارهای خود قرارداده اندامیدواریم باتحول فرهنگ حاکم اسلامی،این گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
📚صحیفه نور ، جلد ۸ ، صفحه ۹۱
👈پیام امام خمینی(ره) به مناسبت نیمه شعبان
🗓مورخ: ۱۳۵۸/۰۴/۱۸
🇮🇷 #حمایت_از_کالای_ایرانی
هدایت شده از کانال مطالبه گران معروف."
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدئو کلیپ☝️
توصبه های رهبر معظم انقلاب، به محققان عرصۀ #تمدن_نوین_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#نقشه_راه
#حس_افتخار شماره ۱:
✅ یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی این بود که ایران را از ژاندارمی آمریکا به قدرتی تبدیل کرد که برای خود ژاندارم دارد.
✅ ایران از میان کشورهایی که تمام افتخارشان لبخند و راضی بودن قدرت ها از آنهاست، به میان کشورهایی وارد شد که از خودشان حرف و سیاست مستقل دارند و با نطق های مقامات بیگانه، سیاست هایشان رنگ عوض نمیکند.
⬅️ امروز؛ ایران یکی از پایدارترین و با ثبات ترین کشورها در راهبرد و سیاست بین المللی است.
💠 برای خود ایدئولوژی مستقل دارد، در کشورهای متعدد نفوذ دارد و متحدانی دارد که اتحادشان با ایران نه از سر پول و منفعت اقتصادی بلکه به واسطه اعتقادات و ارزش های انسانی است.
✅ این راهِ درستِ ابرقدرت شدن است که ایران به خوبی در آن به پیش میتازد. 👌✨
⭕️اولش گفتن مانتو اگه گَل و گشاد باشه و برجستگی های بدن نمود نداشته باشه حجاب کامل هست گفتیم فقط همین؟گفتند بعله شاید کسی نتونه چادر سر کنه یا سختش باشه...
.
گفتند مانتو گَل و گشاد یه مقداری بد فرم هست میخوایم یه ذره تنگ ترش کنیم!!!
🔻گفتند مانتو ها خیلی بلند نیستند؟!یه ذره کوتاه تر بشن هم حجاب مشکلی براش پیش نمیاد...
🔻گفتند خدا به خاطر یه تار مو اگه بیرون باشه کسی رو جهنم نمیبره!گفتند مانتو برا اینکه استایلش خوب رو بدن وایسه باید تنگ باشه!گفتند دکمه پائین جلوی مانتو یه مقداری سخت میکنه شرایط نشستن رو!گفتند مانتو اصلا دکمه نیاز نداره...گفتند خدایی که به خاطر یه تار مو جهنم نمیبره یه کفه دست هم براش فرقی نداره...اینقد خدا مهربونه!!!
تموم شد؟فعلا بله....
🔻مانتو البته اگه کلا نباشه شیک تره مث کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس!!!
🔻گفتیم حیا!گفتند چشماتو ببند...گفتیم غیرت!گفتند مریض شدی؟!گفتیم وصیت شهدا!گفتند شهدا رو اینقد پائین نیارید...گفتیم انحراف!گفتند خیال خام!گفتیم طلاق!گفتند بی خیال....
محمد حسین بخشیان
🔹مش فرج کارمند و شب اول قبر
چند قدم پایین تر از نهر کرج
زیر ماشین رفت و له شد مش فرج
زد از این دنیای پر زحمت به چاک
غسل دادند و سپردندش به خاک
طبق معمول آمد آنجا دو مَلَک
با مداد و کاغذ و چوب و فلک
گفت با آن بینوا از روی خشم
هر چه میگویم بگو... گفتا بچشم
گفت شغلت چیست؟ گفتا کارمند
ساکن تهران ولی اهل مرند
گفت برگو تا چه داری سور و سات
از نماز و روزه و خمس و زکات
یک به یک نام همه پیغمبران
بی غلط بشمر که باشی در امان
حج واجب گر بجا آورده ای
پول آن را از کجا آورده ای؟
نامه ی اعمال گر باشد سیاه
می کنم من روزگارت را تباه
مش فرج از جا کمی جنبید و گفت
کم به گوش من فرو کن حرف مفت
من کجا وقت عبادت داشتم؟
کی مجال قرب و طاعت داشتم؟
نصف عمرم در اداره شد تلف
نصف آنهم شد تلف در توی صف
از برای روغن و صابون و نفت
آبرویم در میان خلق رفت!
دایما آنجا من شوریده بخت
می زدم در زیر کفشم نیم تخت
در اطاقی خیس منزل داشتم
فکر صاحبخانه در دل داشتم
روزه گر سی روز بوده برقرار
من تمام عمر بودم روزه دار
این مرا برنامه ی هر روزه بود
کی دگر وقت نماز و روزه بود
مرحمت فرما بیا روی زمین
چند روزی همچو ما شو خوش نشین
تا فراموشت شود لطف خدا
می شوی اهل جهنم مثل ما
گر تو می بودی به جای این حقیر
کفر می گفتی دمادم ای نکیر
مش فرج زین حرفها بسیار گفت
گفت و گفت و گفت و گفت و گفت
نامه ای داد و فرستادش بهشت
در میان نامه این مطلب نوشت
حامل این نامه قبل از مرگ خویش
سوخته در بین آتش پیش پیش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقاد شدید حجتالاسلام حسینی در برنامه سمت خدا به تیپ و حجاب بازیگران در جشنواره فيلم فجر :
دین به کنار،از این مردم خجالت نمیکشید با این تیپ و قیافهها جلویشان رژه میروید؟
.
♻️ عجوزه فریبکار، چگونه سر تیم ظریف کلاه گذاشت!
🔹قسمت اول
🔰 حمید رسایی: این روزها هر چند کوس رسوایی برجام عالم گیر شده و روحانی و تیم مذاکره کننده اش تلاش می کنند تا این مرده را زنده نگه دارند اما هنوز جا دارد تا ابعادی از چگونگی تحمیل این ترکمنچای را مورد بررسی قرار دهیم.
رهبر انقلاب که از همان ابتدا بارها اعلام کرده بودند به این مذاکرات خوش بین نیستند، حتی خطوط قرمز مذاکرات را علنی کرده بودند تا تیم مذاکره کننده را بیشتر به مقاومت در برابر مطالبات غربی ها وادارند، در بیاناتشان به یک نکته روان شناختی هم اشاره کرده اند.
ایشان خطاب به مذاکره کنندگان ایرانی که محو روابط احساسی با تیم فریبکار آمریکایی شده بودند، فرمودند: «به مسئولین گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده نقد که می دهد ــ وعده نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمی گردد و به ریش شما می خندد! اینقدر اینها وقیحند.»
اما تیم مذاکره کننده آمریکایی با چه شیوه ای توانسته بود اعتماد مذاکره کنندگان ایران را جلب کند؟ پاسخ را از میان نوشته ها و مصاحبه های مذاکره کننده ارشد آمریکایی (وندی شرمن) با اندیشکده آمریکایی "آسپن"، انديشکده بيکر دانشگاه "رايس"، نشریه "فارن پالیسی/ Foreign Policy"، نشريه "فارن افرز/Foreign Affairs" و کتاب خاطراتش برایتان روایت می کنم. حتما به یاد دارید که وندی شرمن در گفتگویی توهین آمیز، بخشی از ژن ایرانی ها را همراه با فریبکاری دانسته بود.
🔹آنچه در ادامه می خوانید، تماما به نقل از وندی شرمن است:
«مذاكرات ١+٥ ماه نوامبر در ژنو سوييس از سر گرفته شد. من احساس كردم كه ايجاد يك رابطه صميمانه شخصي در روياروييهاي روزمره با ايرانيان بسيار كارساز است. مشكل اساسي اينجا بود كه من هنوز هم نميتوانستم با همتايان ايرانيام مصافحه كنم و دست بدهم... اما اين موضوع يك جا به داد من رسيد تا بتوانم باب گفتوگويي باز كنم. يك روز در طول استراحت مذاكرات، من به سمت عراقچي و تختروانچي رفتم تا با آنها در مورد ناتواني در مصافحه گفتوگو كنم. به آنها گفتم كه من در يك محله يهودينشين بيرون شهر بالتيمور بزرگ شدهام و بسياري از همسايگانم يهوديان متدين ارتدكس بودند كه برخي از آنها مانند مسلمانان محافظهكار، از لمس كردن هر فردي از جنس مخالف به جز همسر، فرزند و والدينشان خودداري ميكنند.
عراقچي و تختروانچي اول كمي جا خوردند، اما با ادامه داستان من، آنها هم كمكم با دقت و علاقه بيشتري به حرفهايم گوش دادند. آنها خبر نداشتند كه رسومشان شبيه به يهوديان ارتدكس است و صحبت در مورد ناخوشايند بودن نحوه تعارف و مصافحه، اهميت خودش را نشان داد. آنها مقداري از گذشته من را فهميدند. حالا ميتوانستند كمي مرا واضحتر از قبل درك كنند: من نه تنها نماينده ايالات متحده يا يك فرد غيرقابل لمس از جنس مخالف بودم بلكه يك انسان بودم كه براي هنجارهاي فرهنگي آنها احترام قايل بودم. ايجاد يك زمينه مشترك با ايرانيان، اهميت ويژهاي داشت، چرا كه به لحاظ سياسي و حتي روانشناسي، پژواك گفتوگوها در ذهن امريكاييها با ايرانيها كاملا متفاوت بود.»
«ما اکنون در مذاکرات با ایران به اسم کوچک همدیگر را صدا میزنیم و به انگلیسی صحبت میکنیم چیزی که خیلی با قبل فرق دارد و گفتگو را بسیار راحتتر کرده است؛ ما خانوادههای همدیگر را نیز میشناسیم و هر وقت لازم باشد به هم ایمیل یا تلفن میزنیم . هم اکنون به مراحل بسیار حساس و سخت رسیدهایم و ایرانیها باید تصمیمهای بسیار مهمی را اتخاذ کنند. مذاکرات با زبان انگلیسی و بسیار ساده و روان انجام میشود، در صورت نیاز به هم ایمیل میزنیم و یا تلفنی حرف میزنیم تا کارها را با هم هماهنگ کنیم.»
🔹 ... ادامه در بخش دوم
.
♻️ عجوزه فریبکار، چگونه سر تیم ظریف کلاه گذاشت!
🔹قسمت دوم
🔰 حمید رسایی: تیم مذاکره کننده آمریکایی با چه شیوه ای توانسته بود اعتماد مذاکره کنندگان ایران را جلب کند؟ پاسخ را از میان نوشته ها و مصاحبه های مذاکره کننده ارشد آمریکایی (وندی شرمن) با اندیشکده آمریکایی "آسپن"، انديشکده بيکر دانشگاه "رايس"، نشریه "فارن پالیسی/ Foreign Policy"، نشريه "فارن افرز/Foreign Affairs" و کتاب خاطراتش برایتان روایت می کنم. حتما به یاد دارید که وندی شرمن در گفتگویی توهین آمیز، بخشی از ژن ایرانی ها را همراه با فریبکاری دانسته بود.
آنچه در ادامه می خوانید، تماما به نقل از وندی شرمن است:
«هرچند بي اعتمادي ها هرگز برطرف نشد، اما به واسطه بحث هايي که عباس عراقچي و من، مجيد روانچي و من در مورد "موضوعات شخصي" داشتيم، اين مسئله در طول مذاکرات به ما کمک کرد که دستکم صبوري بيشتري مقابل هم به خرج دهيم. ما همچنان به يکديگر ايميل مي زنيم و بايد بگويم که اين تغيير بزرگي در روابط ديپلماتيکي بود که شاهدش بوديم. علاوه بر اين، اين "رابطه شخصي" بين وزرا موجب شد تا ما بتوانيم ملوان هايي را که ايران بازداشت کرده بود، بسرعت به خانه بازگردانيم.»
«دستکم براي ايالات متحده، مذاکرات هرگز مبتني بر اعتماد نبود. هم من و هم همتايم، عباس عراقچي در طول مذاکرات براي اولين بار نوه دار شديم. حتي بعد از آن برهه انساني، که من و عباس عراقچي فيلم نوه هايمان را به يکديگر نشان داديم، مذاکرات به همان اندازه قبل مبتني بر بي اعتمادي ادامه يافت.»
«گفته میشود زنان زمانی که خشمگین میشوند، گریه میکنند. من در طول این سالها تلاش کردم که این کار را متوقف کنم. در یکی از آخرین بخشهای مذاکرات قطعنامه شورای امنیت بود که اگرچه اساسا امر جدایی از مذاکرات نبود، اما باید با قطعنامههای قبلی اجماع میشد . روز بیست و پنجم از ۲۷ روز دور آخر مذاکرات در هتل کوبورگ بود ما در یک مایلی بیرون هتل نشسته بودیم. هیچ یک از ما زیاد نخوابیده بودیم. من قطعه کاغذی را وسط میز گذاشتم که در آن شاخصهایی که فکر میکردم کارساز است و باید به عنوان جزییات در قطع نامه ذکر شود، گفته شده بود.
عباس عراقچی گفت که خب من فکر میکنم این کارساز است و من با خودم گفتم پس ما به توافق رسیدیم. او گفت فقط یک چیز! این حمله همیشگی ایرانیهاست که میگویند"فقط یک چیز". من خشمگین شدم. از به تاخیر افتادن و کش دادن مذاکرات که برنامه من برای بازنشستگی و بازگشت به هاروارد را به تاخیر انداخته بود، خشمگین شدم. من شروع به فریاد کشیدن کردم و گفتم شما همه چیز را به خطر میاندازید. اینجا بود که نتوانستم جلوی اشک ریختنم را بگیرم. همه ساکت شده بودند چون این وندی شرمنی بود که تا آن روز ندیده بودند. بعد از آن عباس گفت بسیار خب. ما قبول میکنیم.
البته من هرگز از زنان نمیخواهم که این تاکتیک را به کار ببرند اما این داستان را در کتابم ذکر کردم چون ما زمانی در اوج قدرت هستیم که خودمان باشیم. شما باید به نوعی از طریق روابط انسانی به زمینه مشترک برسید. زمانی که من و عباس عراقچی هر دو همزمان با مذاکرات پدر بزرگ و مادر بزرگ شدیم، و عکسی در این باره رد و بدل کردیم این به ما اجازه داد نشان دهیم ما افرادی هستیم که سعی میکنیم بهترین راه را برای رسیدن به منافع کشورمان انتخاب کنیم.