هدایت شده از حبیب یوسفی
خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد نبوی
بعد از رحلت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) وغصب خلافت، حکم مصادره سرزمین فدک توسط عمر و ابی بکر صادر شد. فاطمه (علیها السلام) که می دید این تجاوز آشکار به اموال او، توأم با نادیده گرفتن بسیاری از احکام اسلام و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است و از سوی دیگر مقدمه ای است برای خانه نشین کردن امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و محاصره اقتصادی یاران جانباز علی (علیه السلام)، به دفاع از حق خویش در مقابل غاصبان فدک پرداخت.
بانوی اسلام سیّده زنان عالم (علیها السلام) با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد تا در برابر توده های مسلمان، و سران مهاجر و انصار گفتنی ها را بگوید، و اتمام حجت کند. او بی اعتنا به «جوسازی» خاصی که شده بود، و به بهانه «غصب فدک» خطبه بسیار غرایی ایراد نمود که بسیاری از حقایق را در آن افشا نمود. در مسجد بین او و دیگران پرده ای آویختند. آنگاه ناله ای جان سوز از دل برآورد، چنان که همه مردم گریستند. لحظه ای سکوت کرد تا هم همه مردم فرو خوابید و سپس سخنش را با حمد و ثنای الهی آغاز فرمود. لحن گیرای بانوی اسلام در این خطبه بیانگر این واقعیت است که او سخنوری بلیغ، و خطیبی نستوه، همتای همسرش علی (علیه السلام) بود که خطبه های او را در نهج البلاغه تداعی می کند.
به هر حال این خطبه تاریخی از خطبه های معروف اهل بیت (علیهم السلام) است، و بسیاری از متعهدان شیعه فرزندان خود را همواره توصیه به حفظ این خطبه می کردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان بر آن ننشیند، و از سوی دشمنان مغرض زیر سؤال قرار نگیرد. هم اکنون نیز سزاوار است نسل جوان برومند این حماسه بزرگ را به خاطر بسپارند و به آیندگان منتقل کنند.
متن خطبه
قسمت اول: ستایش پروردگار.
أَلْحَمْدُ للهِ عَلَی ما أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَلْهَمَ
خدا را بر نعمت هایش سپاس می گویم و بر توفیقاتش شکر می کنم و بر مواهبی که ارزانی داشته، ثنا می خوانم؛ بر نعمت های گسترده ای که از آغاز به ما داده و بر مواهب بی حسابی که به ما احسان فرموده و بر عطایای پی در پی که همواره ما را مشمول آن ساخته شاکرم؛ نعمت هایی که از شماره و احصا بیرون است و بخاطر گستردگی در بستر زمان هرگز قابل جبران نیست و انتهای آن از ادراک انسان ها خارج است.
بندگان را برای افزایش و استمرار این مواهب به شکر خویش فراخوانده و خلایق را برای تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده
و آنان را برای بدست آوردن همانند آنها تشویق فرموده [است].
من شهادت می دهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست. بی مثال است و شریک و مانند ندارد. این سخنی است که روح آن اخلاص است و قلوب مشتاقان با آن گره خورده و آثار آن در افکار پرتوافکن شده [است]. خدایی که رؤیتش با چشم ها غیر ممکن است،
و بیان اوصافش با این زبان، محال، و درک ذات مقدّسش برای عقل و اندیشه ها ممتنع است.
موجودات جهان هستی را ابداع فرمود، بی آن که چیزی پیش از آن وجود داشته باشد و همه آنها را ایجاد کرد، بی آن که الگو و مثالی قبل از آن موجود باشد. آنها را به قدرتش تکوین نمود و به اراده اش خلق کرد، بی آن که به آفرینش آنها نیاز داشته باشد،
یا فایده ای از صورت بندی آنها عائد ذات پاکش شود. جز این که می خواست حکمتش را از این طریق آشکار سازد و مردم را به اطاعتش دعوت کند. قدرت بی پایان خود را از این دریچه نشان دهد. وخلایق را به عبودیت خود رهنمون گردد. و دعوت پیامبرانش را از طریق هماهنگی تکوین و تشریع قوّت بخشد.
سپس برای اطاعتش پاداش ها مقرّر فرموده و برای معصیتش کیفرها، تا بندگان را بدینوسیله از خشم و انتقام و عذاب خویش رهایی بخشد و به سوی باغ های بهشت و کانون رحمتش سوق دهد.
هدایت شده از حبیب یوسفی
طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان تاجر را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ تاجر گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظری لطف بوتراب کند.
به آسمان رود و کار آفتاب کند.
میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر شما و همه محبلنش مبارک باد
هدایت شده از حبیب یوسفی
محبت خداوند به امیرالمومنین علیه السلام
روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند .
پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :
چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.
امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :
پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .
و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .
خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».
فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت».
جلاء العیون علامه مجلسی.
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد فاطمی نیا (ره) و ذکر کرامتی از علی امیرالمومنین علیه السلام...
@BisimchiMedia
هدایت شده از حبیب یوسفی
#اماکن_کربلا_قتلگاه.
از صحن قبله حضرت امام حسین علیه السلام که وارد ایوان طلا یعنی همان ایوان جلو حرم مطهر بشویم دست چپ انتهای ایوان و در زاویه ساختمان حرم پنجره ای دیده می شود که به نشانه محل شهادت حضرت امام حسین علیه السلام با چراغ قرمز نورپردازی شده است همچنین پنجره دیگری هم در طرف دیگر مقابل در راس الحسین تعبیه شده که زائرین محترم از دو طرف این مکان مقدس را زیارت میکنند.
داخل این محل حجره ای مستطیل شکل است که کف آن با سنگ مرمر روشن فرش شده و از طرف داخل حرم دری نقرهای دارد که قدیم از طرف رواق کنار مرقد حبیب بن مظاهر به محل قتلگاه وارد میشدند. بنده هم قبلاً توفیق ورود به این مکان مقدس را داشته ام.
اما اکنون فقط از دو پنجره بیرونی قابل زیارت است.
امید است با راهنمایی مدیران محترم فرهنگی کاروانها زائرین گرانقدر از زیارت این مکان مقدس غفلت نفرمایند و در کنار این حجره مقدس به یاد غربت اباعبدالله و شهادت آن حضرت گریه و دعا و مناجات داشته باشند.
التماس دعا ۱۴۰۲٫۱۱٫۹ حبیب یوسفی
هدایت شده از حبیب یوسفی
السلام علیک یا ابوالحسن یا علی بن موسی الرضا المرتضی علیک الاف التحیة و الثناء
زیارت و دعایی برای همه اقوام و دوستان و آشنایان از کنار مرقد مطهر امام هشتم علیه السلام .
خدایا ! بر پیامبر و آلش درود بفرست و ببخش من را و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و عموها و عمهها و داییها و خالهها و اجدادم و فرزندان و ذریه هایشان را.
خدایا! ببخش همسرم و ذریهام و خویشاوندانم و دوستانم و تمام برادران و خواهران دینیام که در شرق و غرب عالمند و تمام کسانی که دوستم دارند.
خدایا ببخش همه استادانی که خیر و خوبی به من آموختند و همه کسانی که از من خیر و علمی فرا گرفتهاند.
خدایا! همه کسانی که نام بردم را، در بهترین دعاهایم شریک نموده و دعای آنان را برایم مستجاب بفرما.!!
به رحمت خودت قسمت می دهم یا ارحم الراحمین.
خدایا !! سلام همه آنانی که نام بردم به ولی خودت امام هشتم علیه السلام برسان و شفاعت آن حضرت را در دنیا و آخرت برای همه ما مقدر بفرما!!
آمین یا رب العالمین.
۱۴۰۲/۱۱/۱۴. دعا گوی شما حبیب یوسفی
هدایت شده از دبستان قرآنی دخترانه جنت
🔴 خدا رحمت کند آقای مشکینی را؛
یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به #کربلا و می فرمود:
🔻صحنه انتخابات #صحنه_کربلا است.
▪️کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را #یاری می کند.
▫️کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد.
🔸کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند.
🔹کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند.
🔺رأی مسئولیت آور است. با دقت و بصیرت رأی دهیم.
چه کار هایی موجب آرامش درونی و خوشحالی انسان می شوند؟
بعضی فکر می کنند آرامش و خوبی حال انسان فقط مربوط به سلامت و آسایش جسم است!!
اما در واقع حال خوب و یا حال بد انسان بیشتر مربوط به نفس درونی انسان است. البته جسم و نفس بر یکدیگر تاثیر و تاثر دارند اما بیشتر تصمیم گیرنده اصلی در وجود انسان نفس است و خوشحالی و بدحالی ما بیشتر به نفس درونی مربوط می شود.
به عنوان مثال وقتی انسان به هدف انجام کار خوبی اقدام میکند و در آن کار موفق می شود نفس از درون خوشحال و شاداب شده و تأثیرگذار بر جسم هم هست و هنگامی که شخص عمل بدی انجام می دهد نفس لوامه یا وجدان او از درون سرزنش می کند و موجب بدحالی و افسردگی انسان می شود.
عمان سامانی در ابیاتی بسیار زیبا به این نفس درونی انسان اشاره می کند و می فرماید:
کیست این پنهان مرا در جان و تن؟
که ازبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست ؟
بنگرید این صاحب آواز کیست ؟
در من اینسان خودنمایی می کند!
ادعای آشنایی می کند !
خوش پریشان با منش رخسارها.
در پریشان گویش عطارها.
پس جمال خویش در آیینه دید!
روی زیبا دید و عشق آمد پدید!
بنابراین اون شخصیت درونی انسان که صاحب فکر و اراده و اختیار است تصمیم می گیرد و اعضا و جوارح ما را به کارها و رفتارهای خوب یا بد وادار می کند او می تواند باعث خوشحالی یا بد حالی ما شود.
پس انتخاب حال خوب و شاداب یا حال بد و ناراحتی بدست خود ماست.
قرآن کریم برای اینکه ما خوشحال و آرام باشیم راهنمایی های زیادی دارد که به بعضی از آنها اشاره می شود.
۱- سوره بقره آیه ۳۸ می فرماید:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﻫﻤﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﻣﻘﺎم ] ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﻴﺪ; ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﻣﻦ ﻫﺪﺍﻳﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪ، ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﺪﺍﻳﺘﻢ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻨﺪ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﻲ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﺷﻮﻧﺪ .
بنابراین اگر ما از هدایت های خدا پیروی کنیم آرام و خوشحال بوده و غم و حسرت گذشته و ترس و اضطراب از آیند نخواهیم داشت.
۲-اگر به کارهای خوب اقدام کنیم و به پاداش و وعده های خدا ایمان داشته باشیم خوشحال بوده و اندوه و اضطرابی نخواهیم داشت.
قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ، ﻭ ﺯﻛﺎﺕ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ [ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ] ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻧﻪ ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ . بقره (٢٧٧) آیات دیگری نیز هست که در آینده خدمت شما عزیزان تقدیم خواهم نمود.
هدایت شده از خبرهای داغ سیاسی
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاندیداهای محترم
این کلیپ رو با دقت ببینند.
#همه_می_آییم✌️
ـــــــــــــــــــــــ
♨️دریافت بهروز ترین #خبرهای_داغ_سیاسی👇
@khabarsyasi
هدایت شده از خبرهای داغ سیاسی
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاندیداها قبل خواب امشب اینم خوب گوش کنن
#همه_می_آییم✌️
ـــــــــــــــــــــــ
♨️دریافت بهروز ترین #خبرهای_داغ_سیاسی👇
@khabarsyasi
هدایت شده از قرارگاه نماز جمعه کاشان
38.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 رهبر معظم انقلاب حقیر را به شرافت الهی مشرف کردند
🔹معرفی نامزد انتخابات مجلس خبرگان رهبری در استان اصفهان
•┈┈••✾••┈┈•
#سفیر_ولایت
https://eitaa.com/SeyedSaiedHoseini