13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چجوری اسرائیل رو بزنیم که بره پِی کارش؟
📍 پاسخ قرآن چیه؟
➕ این یک دقیقه و ۸ ثانیه را بجوید!
➕ صوت کامل این جلسه را قورت بدهید!
📡وصیت ستارگان
════✿💠✿════
🆔 @V_setaregan
وصیت ستارگان 🌷💫
قسمت #بیستم 📝 امام عقد را بدون هیچ شرطی انجام می دن، عروس خانم ها برای امام شرط نزارن. "آن طو
قسمت #بیست_و_یکم
📝 یادم رفته بود دارم به عقد مهدی طریقی در می آیم. به مهدی نگاه نکردم ولی او هم دست کمی از من نداشت. همهٔ هوش و حواسمان به لحظه ای بود که قرار است با امام چشم تو چشم شوم.
_ عروس خانم بنده را وکیل قرار می دهی؟
سرم را بالا آوردم، تمام بدنم به لرزه افتاد. زبانم بند آمد، از پشت پردهٔ اشک با امام چشم در چشم شدم. چانه ام می لرزید. نفسم بالا نمی آمد. تا گفتم بله، انگار سیلی افتاد در جماران و دل من را برد. نصیحت های پدرانهٔ امام را نشنیدم، خداحافظی کردم یا نه؟ چطور از جماران بیرون آمدیم؟ کجا رفتیم؟ شیرینی خوردم یا نخوردم؟ تمام مسیر برگشت گریه کردم، و از بینی ام آب راه افتاد.
🌷 ✨✨✨✨✨✨✨✨🌷
📝 دم در خانهٔ پدرم از مهدی پرسیدم: امام چی گفتن؟ "مهدی خندید، برگهٔ داخل جیبش را بیرون آورد، و گرفت طرفم:" با هم بسازید، اصلاح نفس کنید، به هم دروغ نگویید." دور خانه شیلنگ تخته زنان می دویدم، با شوق و ذوق از دیدار با امام می گفتم، دلم میخواست فقط از چشم های امام برای بقیه حرف بزنم. خوشحالی می کردم که تا چند روز آینده هم قرار است برویم پیش آقای خامنه ای. خواهر و خاله و مادر بزرگم دنبال سرم راه افتادند که باید ما را هم ببرید. دو سه روز بعد رفتیم نهاد ریاست جمهوری. ما را بردند داخل سالن بزرگ زیر زمین مانندی. منتظر نشستیم تا آقای خامنه ای برسند.
.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
ادامهٔ زندگینامه ...
📡 وصیت ستارگان⇩
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@V_setaregan
May 11
🇮🇷🌷🇮🇷
💫💫دعای فرج💫💫
🌺إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ،
🤲وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ
🌺وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
🤲وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى
🌺وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
🤲اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌺 أُولِي الْأَمْرِالَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَاطَاعَتَهُمْ،
🤲وَ عَرَّفْتَنَابِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا
🌺 بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ
🤲 الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا
🌺عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي
🤲فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا
🌺 نَاصِرَانِ،يَامَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
🤲 الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي
🌺 أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ
🤲 السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🌺يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ
🤲 وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ✨
📡وصیت ستارگان
════✿💠✿════
🆔 @V_setaregan
.
🟢 ⚪️ 🔴
[ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّهَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ ]
┄┅═✧☫✧═┅┄
🌸اللّٰهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي
حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي.
اللّٰهُمَّ لَاتُمِتْنِي مِيْتَةً جاهِلِيَّةً، وَلَا تُزِغْ
قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي.
🌼خدایا حجّتت را به من بشناسان
اگر حجّتت را به من نشناسانی،
از دینم گمراه شوم.
خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران.
و دلم را پس از اینکه هدایت نمودی
منحرف مکن.
📡 وصیت ستارگان⇩
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🆔 @V_setaregan
28.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🌷
در سه دقیقه «حرف اصلی»
دیدار زنان و دختران با
《امام سیدعلی خامنه ای》
📡وصیت ستارگان
════✿💠✿════
🆔 @V_setaregan
.
🌺 #خوشنام_تر از #گمنامی ندیدم🕊
وقتی بهش میگفتیم
چرا گمنام کار میکنی؟
میگفت:
ای بابا همیشه کاری کن
که خدا تورو دید خوشش بیاد
نه مردم!
برادرشهیدمون ابراهیم هادی 💔🌱
📡وصیت ستارگان
════✿💠✿════
🆔 @V_setaregan
وصیت ستارگان 🌷💫
قسمت #بیست_و_یکم 📝 یادم رفته بود دارم به عقد مهدی طریقی در می آیم. به مهدی نگاه نکردم ولی او
قسمت #بیست_و_دوم
📝 همین که از پلهها آمدند پایین، خالهام از جا بلند شد. چادرش را زیر چانه سفت چسبید و داد زد:" وای حضرت علی!" بغضهای مانده در گلو را آزاد کرد. اول از همه مهریه مان را پرسیدند. مهدی گفت:" آقا، چهارده سکه!" شهریور سال ۶۱ در خانهٔ مادرم جشن عروسی سادهای گرفتیم. مهدی ازم پرسید:" ماشین خودمونو گل بزنیم یا ماشین برادرمو قرض بگیرم؟" گفتم:" خودتون چی میگید؟ " از چشماش خواندم " ماشین خودمون!" ماشین را برده بود صافکاری نقاشی. قرار شد برای عروسی بیاوردش. خبر داشتم با حقوق سپاه توانایی خرید آنچنانی ندارد. قیدِ سرویس طلا را زدم. من یک حلقۀ ساده خریدم و مهدی یک انگشتر عقیق.
🌷 ✨✨✨✨✨✨✨✨🌷
📝 ولی خودش با وسواس یک جعبه آرایش کرم رنگ انتخاب کرد؛ با لوازمش. صندوقچهٔ کلیدداری بود به اندازهٔ یک کتاب رقعی. من لباس عروس پوشیدم؛ ولی مهدی با همان لباس سبز رسمی سپاه آمد. با اینکه به زور کت و شلوار خریده بودیم؛ با اینکه رنگ یشمی انتخاب کرد، هم رنگ لباس سپاه. مامان جمیله کلافه شد. توپ و تشرش بیفایده بود. هر چه گفت:" زشته آقا مهدی! ما تو فامیل آبرو داریم!" به خرجش نرفت. من مشکلی نداشتم. راستش را بخواهید توی دلم ذوق کرده بودم. ولی جرئت نمیکردم به رو بیاورم. فقط میگفتم:" خب این آدم این مدلیه! به نظرش احترام بذارید!" اختلاف ما با خانوادهها به اینجا ختم نشد.
.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
ادامهٔ زندگینامه ...
📡 وصیت ستارگان⇩
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@V_setaregan
May 11
⬅️ وقتی از آیت الله بروجردی (ره)
ذکر خواستند، فرمودند:
🔻ذکر مؤمن
#نمازشب و #نمازاول
وقت است.
🟢 @V_setaregan