eitaa logo
مجله مجازی واو
279 دنبال‌کننده
163 عکس
225 ویدیو
0 فایل
| مجله مجازی واو | پاتوقی برای اهالی خواندن و نوشتن واو حرف عطف است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️اعتقاد به حجاب اجباری نیست اما ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3808/ ▫️@vaavmag
🔻اعتقاد به حجاب، اجباری نیست اما... ✍️ سیده راضیه حسینی 🔹«اعتقاد به حجاب» را نمی‌شود اجبار کرد؛ کسی هست مخالفتی با این گزاره داشته باشد؟ یعنی نمی‌شود کسی را مجبور کرد اعتقاد داشته باشد پوشش و رفتار محجوبانه، کرامت زن را حفظ می‌کند و به او امنیت روانی و اجتماعی می‌دهد. یا مجبورش کرد اعتقاد داشته باشد نداشتنِ حجاب، مخالف حکم خداست و باعث عقوبت در دنیای دیگر می‌شود. 🔸از طرفی، حجاب با تمام ابعادش انتخاب آگاهانه‌ی زنان و دختران است که برای حفظش زیر هجمه‌های سنگینِ تمام این سال‌ها، عاشقانه خون‌دل خورده‌اند و می‌خورند. واژه‌ی «اجبار» کنار این انتخاب زیبای مقدس، شأنش را پایین می‌آورد. اما این را هم نمی‌شود انکار کرد که در یک محیط اجتماعی، که باید رابطه‌‌های انسانی حاکم باشد، جذابیت‌های جنسی، فضای جنسی را حاکم می‌کند و حق آدم‌هایی که می‌خواهند در این محیط، فعالیتی منطقی و انسانی داشته باشند، زیر پا گذاشته شود. 🔹این هم انکارپذیر نیست که بدپوششی و کشف‌حجاب حالا دیگر به یک موضوعی تبدیل شده است که همه‌ی جریانِ زر‌ و زور و تزویر با دروغ بزرگِ آزادی زن، پشتش صف‌آرایی کرده‌اند تا فرهنگ و خانواده و روان و امنیت جامعه را با همین ابزار تا مرز فروپاشی ببرند. 🔸به‌خاطر آن حق اجتماعی و این صف‌آرایی مزورانه، واضح است باید برای پوشش افراد در محیط جامعه حدود مشخصی را تعیین کرد و با تعریف قانون، افراد را به رعایت این حدود ملزم کرد؛ مثل همه قانون‌های اجتماعی دیگر که هدفش حفاظت از حقوق افراد در جامعه و مرزهای فرهنگی است. اما نهادینه‌شدنِ این الزام قانونی دو تا پیش‌شرط اساسی دارد: 🔹اول اینکه دو موضوع «حجاب به‌عنوان یک اعتقاد» و «حدود پوشش به‌عنوان یک الزام اجتماعی» را باید از هم تفکیک کرد. تا این دو در ذهن مردم جامعه از هم جدا نشود، نه تنها هیچ‌کدامشان درست فهمیده نمی‌شود، بلکه به‌صورت فرسایشی باید به این مغالطه جواب دهیم که اعتقاد، باید اختیاری و آزادانه باشد؛ پس حجاب نباید اجباری شود. مخصوصا اینکه با این تفکیک، ارزش و جایگاه اعتقاد به حجاب به‌عنوان یک انتخاب و باور متعالی، بهتر و دقیق‌تر مشخص می‌شود؛ ارزش‌گذاری که حق زنان محجبه‌ایست که با وجود همه‌ی سختی‌ها و هجمه‌ها، مؤمنانه و با افتخار پای این اعتقاد ایستاده‌اند. 🔸دوم؛ باید قانون‌پذیری و در واقع جامعه‌پذیری به‌عنوان یک ویژگی اخلاقی و یکی از لازمه‌های متمدن‌بودن، برای افراد در جامعه جا بیفتد. بیشتر فعالیت‌های فرهنگی حول قانون حجاب، باید روی این قسمت از ماجرا متمرکز شود. 🔹نکته‌ی مهم اینکه چنین رویکردی، صرفا تئوریک نیست و در یکی از موفق‌ترین طرح‌های اصلاح بدپوششی در یکی از دانشگاه‌های برتر کشور مبنا قرار گرفته و نتایج مؤثر و قابل‌توجهی داشته است. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
🔹️زنی که حجاب را تبدیل به یک روز جهانی کرد ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3809/ ▫️@vaavmag
🔻زنی که حجاب را تبدیل به یک روز جهانی کرد ✍️ مترجم: فاطمه ترابی 🔸سال ۲۰۱۷ بود که ایالت نیویورک، اول فوریه را «روز جهانی حجاب» اعلام کرد و ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس، در مراسم بزرگداشت این مناسبت، در مجلس عوام شرکت کرد. طرح اولیه‌ی این ایده توسط یک خانم مسلمان ساکن نیویورک به نام «نظمه خان» شکل گرفت. او در سن ۱۱ سالگی از بنگلادش به نیویورک آمد و پس از مهاجرت به آمریکا، در مدرسه به سبب داشتن حجاب همواره تحت فشار بود. این فشارها در دبیرستان و دانشگاه نیز ادامه داشت و پس از وقایع ۱۱ سپتامبر دوچندان شد. 🔹نظمه خان در خاطراتش می‌گوید: بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، حجابم با واکنش‌های زیادی روبرو شد. برای پایان دادن به این تبعیض، تصمیم به راه‌اندازی یک جنبش جهانی به نام روز جهانی حجاب کردم که در کمال ناباوری با استقبال زیادی مواجه شد. او برای رهایی از انتقادات و فشارهای روحی و تصحیح باورهای غلط از چهره‌ی زن محجبه‌ی مسلمان، از زنان دیگر خواست تا یک روز از سال را با تجربه‌ی «زندگی با حجاب» سپری کنند. در این پویش چندین زن آمریکایی غیرمسلمان برای درک احساس زن مسلمان، به مدت یک‌روز از حجاب استفاده کردند که در پایان دیدگاه آنان به‌طورکلی در مورد پوشش اسلامی تغییر کرد.  🔸این رویداد که در سال ۲۰۱۳ آغاز به‌کار کرد، در ۴۵ کشور جهان بیش از ۷۰ سفیر دارد و زنان ۱۹۰ کشور از ادیان و اقشار مختلف نیز به‌منظور آشنایی و تبادل عقاید در این همایش‌ها شرکت می‌کنند. الی لوید، یک مسیحی آمریکایی است که همراه با دخترش هر سال در این رویداد شرکت می‌کند. او می‌گوید: از دیدن پوشش خانم‌‌های مسلمان احساس خوبی پیدا می‌کند. به گفته‌ی وی، اینطور نیست که قانون پوشش تنها برای زنان و مردان مسلمان باشد بلکه قانون پوشش در دانشگاه‌ها از جمله مدارس و کالج‌های بریتانیا و ایالت متحده آمریکا هم وجود دارد. 🔹برخی از کالج‌ها برای دانشجویان، قوانین و حدود معینی برای پوشش دارند. الی، دانشجویان دانشگاه بریگهام یانگ و دانشگاه اورال رابرتز را مثال می‌زند که باید از پوشیدن لباس‌هایی که بیش از حد بدن‌نما است، اجتناب کنند. اکثر کالج‌ها در ایالات متحده نیز حدودی برای پوشش دارند و تأکید می‌کنند که دانشجویان در انتخاب لباس نجابت را رعایت کنند. برخی کالج‌ها حتی پوشیدن لباس‌های حامل متن سیاسی را هم ممنوع کرده‌اند. بنابراین اگر لباس‌های دانشجویی توسط حاکمیت نامناسب تلقی شود، جرم محسوب می‌شود. 🔸به‌عنوان یک قانون کلی، دانشجویان برای شرکت در کلاس‌ها باید لباس نیمه‌رسمی (نه محرک) بپوشند. دانشگاه تأکید می‌کند که دانشجویان چیزی بپوشند که شخصیت آنها را نشان می‌دهد. این فرصتی است تا دانشجویان نشان دهند که چه کسی هستند و چه نوع فردی در کلاس یا گروه خواهند بود. لباس آنها باید همه‌ی پارامترهای حضور در جامعه را داشته باشد. 🔹روز جهانی حجاب علاوه بر جذابیت برای زنان غیرمسلمان و آشنایی آنان با پوشش اسلامی، باعث جذب بسیاری از زنان به اسلام نیز بوده است. زنانی که از این مسیر  با حجاب آشنا شده و محجبه می‌شوند، معتقدند آزادی متفاوتی را تجربه می‌کنند. آزادی‌ای که زن را در «جلوه‌ها و خودنمایی‌های جنسی» محدود نمی‌کند، بلکه حضور اجتماعی زن محجبه، نگاه‌ها را به‌سمت فکر و نگاه او معطوف می‌کند و نگاه جنسیت‌زده به زن را به حداقل می‌رساند. 🔸از همین‌جهت، برگزارکنندگان رویداد روز جهانی حجاب امیدوارند که با نشان دادن تنوع، قدرت و پیشرفت زنان مسلمان، کلیشه‌های رایج درباره‌ی آنان را تغییر دهند. این گروه سعی دارند تا با نشان دادن موفقیت‌های زنان محجبه و حضور موفق آنان در جامعه با طرز تفکر رایج درباره‌ی اسلام و زن مسلمان مبارزه کنند.  🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
🔹️مهمترین نکته رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3810/ ▫️@vaavmag
🔻مهم‌ترین نکته رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی ✍️ جعفر علیان‌نژادی 🔹گفتار منظومه‌وار رهبرانقلاب پیرامون مفهوم تحول، در هر سخنرانی مهم، ابعاد جدید می‌یابد.‌ هر چند مفهوم‌سازی‌های نوآورانه‌ی رهبری در پروبال دادن به امر تحول و شفاف‌سازی آن، امر جدیدی نیست و این گفتار از سال‌ها قبل در بیانات ایشان قابل شناسایی است، اما اگر بخواهیم به طور مشخص از ابتدای سال جاری یک شمای کلی از این پیشرفت مفهومی ارائه دهیم، کاملاً متوجه اراده‌ی تحول‌گرایانه‌ی ایشان حتی در طرح موضوع تحول می‌شویم. 🔸اگر نقطه‌ی کانونی موضوع تحول در سخنرانی ابتدای سال ایشان را، تأکید بر «دگرگونی ضعف‌های داخلی» و تبدیل آن به نقاط قوت بدانیم، در ادامه‌ی این اتساع مفهومی، به ضرورت «آمادگی نقش‌آفرینی» متناسب با تحولات و تغییر نظم جدید جهانی می‌رسیم. سپس شاهد تعریف تحول به‌عنوان نقطه‌ی اوج و فوقانی «حرکت و فعالیت بی‌وقفه»، بودیم که گویا به قصد آسیب‌شناسی برداشت‌های انتزاعی و غیرواقعی از این مفهوم بیان شد. تذکر به ضرورت نماندن در پیله‌ی تصمیمات متحولانه و «لزوم عمل پیگیرانه و دنبال‌گیری» تا پایان اجرای تصمیم با چنین هدفی بیان شد. گمان می‌کنم بیانات ایشان در دیدار دانشجویی دیروز، نقطه‌ی اوج شفاف‌سازی ایده‌ی تحول و افزودن ابعاد کارساز به آن بود. ایده‌ی «تحول مبنایی» که در نتیجه ترکیبی از سه مفهوم بلند «افق‌مند یا آرمان‌خواهی»، «امیدواری» و «عقلانیت» است، طرح شد تا منجر به اعتماد به نفس و احساس عزت در جوانان و دانشجویان به منظور «تحول در ذهن و واقعیت جامعه»ی خود و سپس «ذهن و واقعیت جهان» شود. به بیان شیوای ایشان آرمان‌خواهی «موتور» ایجاد چنین تحولی، امید «سوخت» این موتور و عقلانیت «فرمان» موتور تحول‌خواهی و حرکت است. 🔹در کنار این دلالت‌های آشکار از مفهوم تحول، دلالت‌های ضمنی دیگری نیز قابل فهم است که با اندکی تأمل می‌تواند به تکمیل نقشه‌ی راه تحول‌خواهی بینجامد. قبلا به سه معنا یا دلالت ضمنی یا پنهان در یادداشت «کشف معانی پنهان از گفتمان تحول» پرداخته‌ایم، در ادامه‌ی این یادداشت به دو معنای دیگر از آن معنای پنهان خواهیم پرداخت: 🔸اول. تحول مبتنی بر اشتراک در مسائل در برابر‌ تحول مبتنی بر عدم توافق اصالت یافتن و اولویت دادن به تغییر ضعف‌ها در خوانش رهبری از تحول، دارای یک معنای ظریف بوده که شایسته‌ی دقت است. چنین رویکردی ناشی از حساسیت مثبت ایشان به موضوع نقد و منتقد است. ماحصل چنین رویکردی پیداکردن اشتراکات با کسانی است که زبان نقدشان تندتر از زبان تعریف و تمجید است. به نظر می‌آید معنای چنین برداشتی، اشتراک در مسائل باشد. اگر نمی‌توان در خصوص قوت دانستن برخی مؤلفه‌ها به یک اشتراک حداکثری رسید، اما در مسأله‌ی دانستن ضعف‌ها می‌توان تا حدود زیادی این اشتراک را حاصل کرد. می‌ماند نوع مواجهه، روایت و خوانش ضعف‌ها که طبیعتا نباید انفعالی‌ باشد. یعنی نباید منجر به تجدیدنظر در اصل یک سیستم یا عدول از برخی اصول شود بلکه‌ باید نقد ضعف‌ها و دیدن مسائل، همچون هشداری به صاحبان حرف‌های بی‌عمل تلقی‌شده و زمینه‌ی اقدام و یا مطالبه‌ی رفع ضعف و حل مسأله را فراهم آورد. 🔹در مقابل این رویکرد، یعنی فراخوان حداکثری وحدت روی مسائل و ضعف‌ها، نیروهای معارض اولا خواهان ایجاد جریانی در ضعف دانستن قوت‌ها و ثانیا تشکیل جبهه‌ای در حمله به ریشه‌های چنین نقاط قوتی است. طبیعتا در چنین اقدامی امکان ایجاد اتحاد، ممتنع می‌شود، بلکه آنچه جریان می‌یابد سیاست «عدم توافق» است. خواهی نخواهی در همان ابتدا بخش‌های عظیمی از جمعیت مردم، کنار گذاشته شده‌‌ و یا معارض محسوب می‌شوند. اولین نقطه‌ی اختلافی در میان جریانات معارض در تعریف آنان از مفهوم مردم نمایان می‌شود، اینکه آنها چه کسانی هستند؟ عدم توافق روی تعاریف، اولین و کوچک‌ترین پیامد چنین برداشت معیوبی از مفهوم تحول است. 🔸دوم. تحول به معنای حرکتی جدی در مقابل تحول به معنای حرکتی ناقص، جزئی و خاص عنصر جدیت، یکی از بارزترین ویژگی‌های این اراده‌ی تحول‌خواهانه است. رهبری در ابتدای سال ۱۴۰۱ حرکت تحولی را حرکت جدی دانسته بودند که هم جامع، هم کلی و هم عمومی است. واقعیت آن است که تحول به معنای حرکت جدی تنها وقتی معنادار می‌شود که هم حائز جامع‌ترین‌ نگاه بوده، هم کلی‌ترین و مهم‌ترین مسائل را در نظر بگیرید و هم شامل بیشترین میزان جمعیت‌ها شود. بنابراین یک‌ اراده‌ی تحول‌خواهانه باید سیاست‌های خود را طوری تنظیم کند و فروع حکمرانی را طوری با اصل تحول تطبیق دهد که همزمان به نفع مردم، ایران و نظام‌ تمام شود.
🔹هر اراده‌ای که تنها معطوف به یکی از این سه ضلع باشد، مسلما یک‌ خواست متحولانه‌ نیست. چرا که اولا در واقعیت صحنه‌ی تفکیکی بین این سه ضلع قابل اشاره نیست و ثانیا در تجربه جمهوری اسلامی فرض وجود هر کدام از این سه ضلع بدون ضلع دیگر ناممکن است.‌ با همین شاخص می‌توان اراده‌ی تحول‌خواهانه معارض را مورد سنجه‌ قرار داد. 🔸واقعیت آن است که با این نگاه، هر اقدام یا عملیات آنان در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن جزئی، ناقص و خاص است. نه تنها خیر عمومی را به ارمغان نمی‌آورد که تبدیل به شرارتی علیه مردم، ایران و نظام‌ می‌شود.‌ در همین حوادث اخیر، چنین خبط و خطاهایی کم‌ دیده‌ نشد.‌‌ وقتی از ایران می‌گفتند، بخش اعظمی از مردم را جدا می‌کردند، وقتی از حق مردم دم می‌زدند، از شأن ایران می‌کاستند. حتی برای براندازی و فروپاشی نظام، ابایی از قربانی کردن مردم و تجزیه‌ی خاک وطن نداشتند.‌ 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
🔹️سرنوشت عجیب یک رفراندوم در انگلیس ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3811/ ▫️@vaavmag
🔻سرنوشت عجیب یک رفراندوم در انگلیس ✍️ سیده راضیه حسینی 🔹«خروج از اتحادیه اروپا یعنی چه؟» این پرتکرارترین سؤالی بود که مردم انگلیس بعد از رأی دادن به خروج از اتحادیه اروپا در یک «رفراندوم سراسری» در گوگل پرسیده بودند! موضوعی که حیرت جامعه‌شناسان و کارشناسان سیاسی را به همراه داشت. سؤالات پرتکرار بعدی هنوز عجیب‌تر بود: «اتحادیه‌ی اروپا چیست؟»، «اکنون که از اتحادیه‌ی اروپا خارج شده‌ایم، چه اتفاقی می‌افتد؟» 🔸مردم این کشور چند ماه درگیر رفراندومی برای ماندن یا نماندن کشورشان در اتحادیه‌ی اروپا بودند و یک دوقطبی شدید حول آن شکل گرفته بود؛ طرفداران دو گروه، روزها در خیابان روبروی هم صف‌آرایی کرده بودند، بیش از ۳۳ میلیون در رفراندوم شرکت کردند و در نهایت ۱۷ میلیون نفر به خروج انگلیس از اتحادیه‌ی اروپا رأی مثبت داده بودند. در پی این نتیجه، دیوید کامرون از نخست‌وزیری کنار رفته و ترزا می جای او را گرفته بود؛ و تمام این‌ها تبعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی متعددی را به‌همراه داشت. اما حالا بعد از تصمیم‌گیری درباره‌ی یکی از حساس‌ترین موضوعات این کشور که بر روی آینده‌ی اقتصادی تأثیری شگرفت داشت، مردم تازه داشتند در موتور جست‌وجو، دنبال معنای برگزیت و اتحادیه‌ی اروپا می‌گشتند! 🔹یکی از اصلی‌ترین دلایلی که به شکل‌گرفتن یک دوقطبی هیجانی دامن زده بود، اطلاعات غلطی بود که سیاسیون با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، به خورد جامعه داده بودند. روزنامه‌ی فرانسوی لوفیگارو بعدتر با انتشار گزارشی، چندین نمونه‌ی بارز از انتشار گسترده‌ی اطلاعات غیرواقعی را در سال ۲۰۱۶ میلادی مطرح و ابعاد آن را بررسی كرد. بر اساس این گزارش، همه‌پرسی انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا به‌عنوان یكی از بزرگترین تحولات جهان در سال جاری میلادی، از انتشار گسترده‌ی اخبار غیرواقعی متأثر شده بود. 🔸فضای دوقطبی و اطلاعات غلطی که در بازه‌ی منتهی به رفراندوم در حال انتشار بود، به واکنش‌های شدید در درون خود انگلیس هم منجر شده بود. كمیته‌ی منتخب دارایی (خزانه‌داری) مجلس عوام در گزارشی طرفداران و مخالفان خروج انگلیس از اتحادیه‌ی اروپا را به مبالغه‌گویی، ارائه‌ی فرضیه‌های غیرمحتمل و گمراه كردن مردم كشور متهم كرد. این كمیته‌ی فراحزبی تصریح كرده بود كه مبالغه‌گویی و ارائه‌ی فرضیه‌های غیرواقعی سبب شده است كه رأی‌دهندگان انگلیسی در همه‌پرسی دچار گمراهی و سردرگمی شوند. 🔹روزنامه‌ی شرق که این روزها مدافع سرسخت رفراندوم در ایران است، در وصف اتفاقی که آن روزها در انگلیس روی داده بود اینطور نوشت: «آنچه در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد، باعث شد بسیاری به‌ویژه «متخصصان» و «دانشمندان» به فکر بازگشت به آغوش سرد «سیاست» بیفتند؛ چیزی که به صورت سنتی خود را از آن مبرا می‌دانستند و همیشه از گفتنش طفره می‌رفتند. این دو رخداد از آن نظر برایشان تلنگری جدی بود که نمی‌فهمیدند چرا توصیه‌های علمی و کارشناسی‌شان در برهه‌های حساسی مثل رفراندوم، اثرگذاری پیشین را در سطح جامعه ندارد که اگر می‌داشت، نمی‌شد آنچه که شد. در جامعه اما حرف‌های جدیدی هم به گوششان می‌رسید؛ حرف از دورانی جدید؛ دورانی که حتی نام و عنوانش، دل آنها را به‌عنوان کسانی که خود را همیشه رسولان و محافظان «حقیقت» می‌دانستند، به‌شدت می‌لرزاند؛ «دوران پساحقیقت». 🔸این موضوع تا مدت‌ها در مرکز توجه محققان قرار گرفت و تبدیل به یکی از نمادهای اصلی دوران «پساحقیقت» (Post Truth) شد.  عصری که مهم‌ترین ویژگی آن اینطور بیان شده است: دوره‌ای در سپهر سیاسی که در آن «فکت»ها و همه‌ی آنچه ما به‌عنوان واقعیت‌های عینی می‌شناسیم (که غالبا از سوی متخصصان و دانشمندان علوم مختلف صورت‌بندی می‌شوند) تأثیر کمتری در شکل‌دادن به افکار عمومی دارند. درعوض این «احساسات» و «باورهای شخصی» هستند که به تصمیم‌گیری‌های درونی یک جامعه جهت و معنا می‌دهند. جالب اینکه ۷ سال بعد و در سال ۲۰۲۳ یک نظرسنجی توسط دپارتمان تحقیقاتی «استاتیستا» انجام شد و از مردم بریتانیا این سؤال پرسیده شده بود که خروج از اتحادیه‌ی اروپا کار درستی بود یا نه؟ و ۵۳ درصد از شرکت‌کنندگان عنوان کردند تصمیم اشتباهی بوده است! 🔹این رفراندوم به یکی از شاخص‌ترین نمونه‌ها در ادبیات سیاسی جهان بود که نشان می‌داد گویا مراجعه به آرای عمومی در موضوعات تخصصی نیاز به بازنگری جدی دارد. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
🔹️روش عطار برای حل یک معادله سی‌ مجهولی ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3812/ ▫️@vaavmag
🔻روش عطار برای حل یک معادله سی‌ مجهولی ✍️ پرستو علی‌عسگرنجاد 🔸من هیچ‌وقت ریاضی را دوست نداشتم. خشک بود و سفت، مثل ترکه‌چوبی که به همت هیچ دستی و حتی سرزانویی برای منعطف‌شدن، لبیک نمی‌گوید. در ریاضی مسائل غالباً روشن، مشخص و قطعی‌اند. نهایتش چند مجهول دارند. با کمی کلنجاررفتن، پاسخ پیدا می‌شود و پاسخ همان است که هست. دو نقطه را تنها یک پاره‌خط صاف به هم وصل می‌کند. پاسخ پیدا هم نشد، نشد! معادله را رها می‌کنیم و می‌رویم. 🔹من از ریاضی به ادبیات پناه آوردم. ادبیات، دست خیال را برای رسیدن به «امکان»‌های مختلف، باز می‌گذارد. ساختار را به رسمیت می‌شناسد، قاعده را می‌پذیرد، اما امکان تعدد مسیر را فراهم می‌کند. دو نقطه ناگزیر نیستند در یک مختصات ریاضی تغییرناپذیر، محکم سر جای خودشان بمانند. در ادبیات، کلمات، انعطاف را می‌فهمند. کلمات سیال‌اند. می‌توانند به هم نزدیک شوند. می‌توانند مختصات یکدیگر را، می‌توانند احوال هم را بفهمند. 🔸من از دریچۀ ادبیات به فرهنگ نگاه می‌کنم. به گمانم فرهنگ، ریاضی نیست، که اگر ریاضی باشد، مثل یک بی‌نهایت مبهم، روی دست ریاضی‌دان‌ها می‌ماند. مسائل فرهنگی، معادلات چندمجهولی‌اند، چندی که تا صد می‌رود. نمی‌شود دست روی یک مختصات فرهنگی گذاشت و گفت: «جواب، همین است که هست!» همیشه می‌شود دور مسئله‌ها چرخید و از دریچه‌ای نو، تماشایشان کرد و با این بازنگری، به پاسخی تازه رسید. ادبیات می‌گوید برای رسیدن دو نقطۀ فرهنگی به هم، ناگزیر از یک خط صاف همگانی نیستیم. ادبیات، هدهد خردمند دستۀ پرندگان است که پی راه می‌گردند. به همه سمت بال می‌زند. امکان‌ها را می‌سنجد. اگر کمی سمت نقطۀ روبه‌رو سرک بکشیم، مسیر دیگری برای رسیدن به هم، پیدا خواهیم کرد؟ ادبیات می‌گوید وحدت تنها با یک پاره‌خط صاف حاصل نخواهد شد. سینما هم وام‌دار همین ادبیات است که اعلام می‌کند: «راه‌های رسیدن به خدا، به عدد آدم‌های دنیاست» و در عین حال، «صراط مستقیم» را شانه‌به‌شانۀ دین، به رسمیت می‌شناسد. ذات ادبیات، همین متناقض‌نمای شیرینی‌ست که اهالی‌اش آن را عمیق و دقیق، درک می‌کنند. 🔹حالا روی صفحۀ شطرنجی روزگار، مسئلۀ «حجاب» رسم شده. ریاضی‌دان‌ها، ادبیاتی‌ها، فرهنگی‌ها، سینمایی‌ها و دین‌شناس‌ها، همه روی این صفحه خم شده‌اند و این مسئلۀ بغرنج را تماشا می‌کنند. پیر فرزانه‌ای، چندی پیش، پنجره‌ای نو سمت این مسئله باز کرد و «حجاب سیاسی» را به بقیه نشان داد. حالا، وزن مسئله با این نگاه نو، بیشتر هم شده. شمار مجهول‌هایش از حساب خارج است. چه‌کسی داوطلب می‌شود؟ چه‌کسی پای تخته می‌آید و بر این باور است که برای این معادلۀ صدهامجهولی، پاسخی یگانه دارد؟ 🔸من پای پنجرۀ ادبیات و فرهنگ، به تماشا ایستاده‌ام. هرگز ادعا نمی‌کنم پاسخ را می‌دانم، اما از این زاویه که به صفحۀ شطرنجی نگاه می‌کنم، یک چیز را می‌فهمم. انعطاف. انعطاف دربرابر تعصب. ریاضیات باید به دامن ادبیات بیاویزد تا برایش چراغ بگیراند. اگر بنا باشد در این معادله، نقطه‌ها، قرص و محکم، بی‌اعتنا به هم، سر جایشان بمانند، در بهترین حالت، تنها یک پاره‌خط مستقیم شاید آن‌ها را به هم برساند. از کجا معلوم که راهی جز این نباشد؟ برای معادله‌ای که صدها باعث و بانی دارد، مگر می‌شود یک پاسخ قطعی داد و به هیچ پنجرۀ دیگری قانع نشد؟ 🔹تعصب، نکتۀ انحرافی این معادله‌ست. تا وقتی نقاط دو سر نمودار، پا در یک کفش کنند و به هیچ زبان مشترکی نرسند، به جای پاسخ، تنها به یک گزارۀ قطعی می‌رسیم: دوقطبی. شکاف عمیقی وسط صفحه خواهد افتاد. جمعیت نقاط، متفرق خواهد شد. آن‌وقت، هیچ خط صاف و هیچ منحنی منعطفی نمی‌تواند از بریدگی کاغذ بگذرد و نقطه‌ها را به‌هم‌برساند. حقیقت، استوار و نستوه، سر جای خودش ایستاده. جایی‌ست در میانۀ این هزارتوی مغلق، شاید نزدیک‌تر به نقطه‌ای و دورتر از نقطه‌ای دیگر. برای برون‌رفت از این هزارتو، شرط اول قدم آن است که تعصب را کنار بگذاریم. 🔸پذیرش، همدلی، احترام متقابل و گفت‌وگوی سازنده، همه مولود همین تصمیم خواهند بود. آن‌وقت، اگر چنان که ادبیات به ما آموخته، با هم کلمه مبادله کنیم، اگر با کلمات روشن به استقبال هم برویم، شاید پاسخ، از میان دستان درهم‌گره‌خوردۀ ما جوانه بزند. شاید پیچک منعطفی دور دستان ما بپیچد و به یادمان بیاورد می‌توان از مسیرهای متعدد، به یکدیگر رسید. آن‌وقت، آینه‌ای اگر برابر ما باشد، از میان شاخ و برگ این پیچک سرسبز، تصویر باشکوهی را خواهیم دید. آن‌ها که منطق‌الطیر عطار را خوانده‌اند، خوب می‌دانند چه می‌گویم. چه خواهیم دید؟ شکوه بلندای قاف و سی مرغ که با همۀ تفاوت‌ها و کم‌وکاستی‌هایشان، کنار هم تا قاف بال زده‌اند و سیمرغ شده‌اند. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
🔹️زیبا کردن چیزهای نازیبا! ▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3813/ ▫️@vaavmag