🔻پیشنهادها و ضد پیشنهادهای نمایشگاه کتاب
✍️ محمدصادق علیزاده
🔸یک. هرزهگردی نکنید! به بیان مؤدبانهتر، بدون برنامه راهی نمایشگاه نشوید. چرا؟! توی یک چاه ویل میافتید که ته ندارد. خودتان هم فکر میکنید خیلی بهره بردهاید درحالیکه صرفا چند ساعت وقت تلف کردهاید و خستگی مضاعفی برای خودتان به جان خریدهاید که تا یک هفته باید پماد ویکس به پاهاتان بمالید!
🔹دو. نمیگویم ریز دقیق کتابهای مورد علاقهتان را فهرست کنید؛ نه! شما حتما بعضی حوزههای مطالعاتی دارید که بهدلیل شغلی، علاقهی شخصی، مهارتی یا حتی تحصیلی آنها را دنبال میکنید. لاجرم پیش از رفتن به نمایشگاه ناشرانی که توی این حوزهها فعالیت دارند را شناسایی کنید و در مرحلهی اول فقط سراغ آنها بروید. تأکید میکنیم توی این مرحله فقط و فقط سراغ همینها بروید. در مراحل بعدی اگر جانی ماند و البته چیزی توی کارت بانکیتان، شروع کنید به هرزهگردی.
🔸سه. خب حالا سؤال اصلی رخ مینماید که چطور ناشران و علایقمان را شناسایی کنیم. در زمینهی علایق مطالعاتیتان بهترین کسی که میتواند بهتان کمک کند خودتان هستید. اینها را لیست کنید. در مرحلهی بعد بروید سراغ کسی که توی فضای نشر شناخت دارند؛ از خبرنگاران و روزنامهنگاران گرفته تا خورهی کتابها تا دوستان و آشنایان و حتی بلاگرهای آدمحسابی حوزهی کتاب. معمولا این افراد توی شبکههای اجتماعی، توی شبکههای بهم متصل، بهم وصلند. کافیست صفحهی اینستاگرام یکی از اینها را پیدا کنید و بروید توی لیست فالویینگهایش تا همینجور بهصورت گلولهبرفی تعدادی از این افراد را شکار کنید.
🔹چهار. ترجیحا بهصورت تیمهای سه چهار نفرهی دوستانه به نمایشگاه بروید. البته تیمهایی که اعضایشان مثل شما مقدمات بندهای قبل را طی کرده باشند. اینجوری یک گروه کوچک هستید با علایق متنوع و متعدد که همدیگر را از نظر معرفی کتابهای خوب پوشش میدهند، هم اینکه گذران زمان را کمتر را متوجه میشوید. دقت کنید بیشتر از چهار نفر نشوید. تعداد که بیشتر بشود نه تنها مفید نیست بلکه اثر عکس هم دارد.
🔸پنج. اگر راجع به خرید بعضی از عناوین تردید دارید قبل از رفتن به نمایشگاه با دوستان و آشنایان کتابشناس مشورت کنید یا سری به شبکهی اجتماعی کتابخوانها (هم گودریدز هم بهخوان) بزنید و عنوان مورد نظر را جستجو و مطالبی را که دیگران دربارهاش نوشتهاند بخوانید. توی اینستاگرام هم هشتگ آن عنوان کتاب را جستجو کنید و مطالب را بخوانید.
🔹شش. اگر به نیت خرید به نمایشگاه میروید یک چرخدستی خرید خانگی با خودتان ببرید. از همانها که بعضیها توی راهپیمایی اربعین هم میبرند. خرید هم کردید محموله را بگذارید توی چرخ دستی. اینجوری از خرکش کردن انواع و اقسام نایلونهای تا خرخره پر از کتاب هم راحت میشوید.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️در شبکه یک سیما چه خبر است ؟
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3818/
▫️@vaavmag
🔻در شبکه یک سیما چه خبر است؟!
✍️ امین علویزاده
🔹در روزهایی که تلویزیون وضعیت نگرانکنندهای را از حیث مخاطب پشت سر میگذارد، با نگاهی گذرا به آنتن برخی از شبکهها که اتفاقا خاستگاه تحولی سازمان به حساب میآیند، نگرانی پیرامون این نهاد مهم انقلاب اسلامی بیشتر گردیده است. بهطور مثال فقط به این آمار گذرا از شبکهی یک سیما توجه کنید:
- برنامهی «ورزش و مردم» که جزو قدیمیترین برندهای تلویزیونی سیما به حساب میآید پس از ۴۲ سال (از سال ۱۳۶۰) تولیدش متوقف شده است.
- برنامهی «سیمای خانواده» که مهمترین برنامهی خانوادگی سیما در دهههای ۷۰ و ۸۰ به حساب میآید، پس از ۲۹ سال چراغش خاموش شده است.
- برنامهی «صبح بخیر ایران» که تا همین پارسال طبق نظرسنجیهای اعلامی صداوسیما پرمخاطبترین برنامهی صبحگاهی سیما به حساب میآمد پس از ۳۰ سال دیگر در تلویزیون دیده نمیشود.
- فرمول یک، آفتاب شرقی، مسابقهی ایران، نگاه یک و... هم طی یک سال گذشته تعطیل شدهاند.
🔸آنهایی که تلویزیونی هستند و خاک صحنه خوردهاند میدانند که برای خلق یک برند رسانهای چه تعداد منابع انسانی کار کردهاند، چه پولهای درشتی خرج شده است و چه میزان صبر و اعتماد با آزمون و خطا همراه شده که مخاطبین بنشینند پای چنین برنامههایی. میدانند که چهره شدن امثال هرمز شجاعیمهر، ندا ملکی، علی ضیاء و... چقدر هزینهبردار بوده است و برای هنگامهی به ثمر رسیدنشان چند نفر ساعت خودشان را خرج کردهاند.
🔹به نظر میرسد بزرگترین مشکل کنونی شبکهی یک، ساختار مدیریتی آن است. رئیس محترم و جدید شبکه که از معاونت استانهای حوزهی هنری (که اتفاقا در آنجا خیلی موفق بوده) به ناگاه با رزومهی صرفا مستندسازی، به ریاست ملیترین شبکهی سیما منصوب میشود و دومینوی فقدان تیم رسانهای، کنار گذاشتن تهیهکنندههای کارآمد به اسم انقلابیگری، خلاء استراتژی در مدیریت صف و ستاد، و حضور پررنگ طیف مشهد حوزهی هنری در لایههای مدیران میانی شبکه، همه و همه دست به دست هم میدهد تا نهادی که تا چند سال پیش گوی سبقت پرمخاطبترین شبکه را از شبکهی سه گرفته بود، امروز بییال و کوپال و بدون هیچ طراحی مشخصی هزینههای هنگفتی را برای تولیدات خود خرج کند و خروجیاش بشود برنامههای بیکیفیت و دود آن هم بیشتر از همه، به چشم مخاطب بینوا برود.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️انتخاب کنید: شما جزو کدام یک از دسته ها هستید ؟
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3819/
▫️@vaavmag
🔻انتخاب کنید: شما جزو کدام یک از دستهها هستید؟
✍️ فاطمهسادات امامی
🔸تابهحال با این سؤال مواجه شدهاید که ما در چه سطحی از معنای زندگی هستیم؟ اگر زندگی روزانه و سالانهی ما را چارلی چاپلینوار و صامت روی دور تند بگذارند روزمرگیهای ما چه هدف نهایی را در خودش دنبال میکند؟ آدمها چطور میفهمند هدف دیگران در زندگیشان چیست؟ دیوید بروکس در کتاب کوه دوم، تحلیلی از دو سطح متفاوت زندگی و هدفگذاریهای ما دارد:
🔹در دستهی اول آدمها میخواهند یک پلیس، پزشک، کارآفرین یا چیزی مثل اینها باشند و برای آن تلاش میکنند. میخواهند هویتی برای خود تشکیل دهند و سعی کنند نشانی از خود در جهان بر جای بگذارند. خانواده تشکیل میدهند و از والدین خود مستقل میشوند. به عقیدهی دیوید بروکس این آدمها در مسیر رسیدن به قلهی نخستین کوه هستند که شمال آرزوها و هدفهایی است که فرهنگ عمومی آنها را تأیید میکند؛ مثل رسیدن به موفقیت، شهرت مناسب، دعوت شدن به اجتماع، تجربهی کامیابیهای شخصی و تمام چیزهای معمولی مثل خانهی خوب، خانوادهی خوب، غذای خوب، دوستان خوب...
🔸اما به عقیدهی دیوید بعد از رسیدن به قلهی کوه اول یک اتفاق میافتد یک سؤال بزرگ پیش روی همه قرار میگیرد: «همهاش همین بود؟!» در این نقطه در سراشیبی کوه اول به سمت پایین سقوط میکنند. یعنی بعد از چشیدن طعم موفقیتهای کوه اول احساس رضایت کامل ندارند. تعجب میکنند. احساس میکنند باید سفری عمیقتر وجود داشته باشد. البته بعضیها هم نه با این سؤل بلکه با تجربهی یک شکست از بالای آن قله به پایین میافتند. این نقطه دقیقاً جایی است که «شکست خوردن در زندگی میتواند شما را متوجه هدفی کند که بهتر از خوشبختی است». بعد از این درک و در این مرحله شما در آستانهی صعود به قلهی کوه دوم قرار میگیرید به قول دیوید بروک این درک و این فصلهای رنج، راهی برای افشای عمیقترین بخشهای خودمان هستند اگر در این سراشیبی سقوط باقی بمانیم و راکد باشیم، میشویم آن آدم سالخوردهای که در درون خودش از شکایتها و رنجشهای ابدی پرستاری و مراقبت میکند و زندگی خود را مثل یک سرخوردگی بیپایان میبیند که تا روزهای آخر عمر با او همراه خواهد بود.
🔹اما برای عدهای این فصل از سرخوردگیها در حکم توقفی است در جریان سطحی زندگی روزمرهی ما. با این وقف میتوانند بخش عمیقتری از خودشان را ببینند. جریانی که در آن یک تمایل به فراتر رفتن از خود و مراقبت از دیگران وجود دارد. چیزهای آشنا را اینبار با چشمهای جدیدی میبینند. دیگر علاقهمند به چیزی نیستند که دیگران به آنها القا میکنند. دیگر صرفاً بهدنبال منفعت شخصی نیستند. بهدنبال پول، قدرت و شهرت نیستند بلکه میخواهند به چیزی برسند که واقعاً ارزشمند است. دیوید بروکس این خواسته را کوه دوم زندگی اخلاقی میداند که تلاش برای رسیدن به آن از درهی رنجها شروع میشود و در متن رنج، انگیزهی حرکت به سوی آن شکل میگیرد. آنها در سیری قرار میگیرند که اگر جهان به آنها بگوید خواهان استقلال باشند آنها وابستگی متقابل میخواهند.
🔸دنیا به آنها میگوید بهدنبال آزادی فردی باشند اما آنها بهدنبال صمیمیت، مسئولیت و تعهد هستند. مجلات روی دکهها از آنها میخواهند که از خود بپرسند: «چه کاری میتوانم انجام دهم تا خودم را خوشحال کنم؟» اما آنها به چیزی بزرگتر از کامیابی شخصی چشم دوختهاند. این آدمها از طریق رنجهایشان ساختهوپرداخته شدند. در این نقطه آدمها متوجه میشوند که بله بعد از همهی این رنجهای سپری شده، کوه اول، کوه من نبوده است. یک کوه بزرگتر هم وجود دارد که در تضاد با کوه اول نیست و باید به سمت آن حرکت کرد. این سفر دورهی جدیدی از حس رضایتمندی عمیق برای آنهاست.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️لطفاً سوت پایان را بزنید !
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3820/
▫️@vaavmag
🔻 لطفا سوت پایان را بزنید!
✍️ صغری عاشوری
🔹پول زیاد درآوردن و خوب خرج کردن، عمل ناپسندی نیست مشروط به رعایت تعادل! وقتی تعادل رعایت نشود این رفتار آفتی میشود که گریبان آدمی را سفت میچسبد و روزگارش را تیره میسازد. امروز کسی که ثروت زیاد دارد و زندگی لاکچری برای خود رقم میزند مورد شماتت قرار میگیرد یا حسادت؟ به نظر میرسد کسی چنین فردی را شماتت نمیکند که هیچ، بلکه بسیاری به داشتههای او غبطه هم میخورند! آدمها مصرفزده شدهاند و از آن لذت میبرند! مسابقهای که هیچ خط پایانی ندارد!
🔸اما از چه زمانی به جای دست رد زدن به مصرفزدگی انسانها تشنهترش هم شدند؟ پاسخ این است از وقتی که شادکامی و خوشبختی با امکان راحت و زیاد خرج کردن معنا شدند. برای این کار رسانه، بازیگران، تبلیغات مد، ورزشکاران و حتی سیاستمداران وارد میدان شدند. آنها زندگیهای ثروتمندانه خود را با تصاویری جذاب به مردم مخابره میکردند و خود را شادکام و خوشبخت، مقبول و محبوب در میان مردم معرفی میکردند.
🔹این تصویرسازی آنقدر قدرتمند بود که حتی پس از خودکشی افراد سرشناسی چون مرلین مونرو یا ویرجینیا وولف که درمجلات نمادی از «مصرفگرایی، خوبشختی است» بودند، کسی از خود سوال نکرد اینها که رفاه زیادی داشتند پس چرا دست به خودکشی زدند؟
🔸وقتی مصرفزدگی در نگاه مردم تبدیل به یک چیز خوب و باارزش شد، آنان که ثروتی نداشتند هم به سوی تظاهر به ثروتمند بودن سوق پیدا میکردند. آنجا بود که فیکها شروع به رشد کردند. از طلای بدلی بگیرید تا محصولاتی فیکی که برند و نشان شرکتهای معروف را کپی کرده و روی محصول خودشان میچسبانند. البته اسمش را هم به جای فیک گذاشتند «های کپی» تا مصرف کننده در باطن خودش کمتر دچار عذاب وجدان شود!
🔹مصرف گرایی برای انسان عاقبت گزافی دارد اما عاقبت آن برای زنان گزافتر است. زنان در کنار تمام جنبههای مصرفزدگی که با مردان مشترک است یک گرفتاری مضاعف هم دارند و آن سپردن جسم به انواع جراحیها و تزریقهاست چرا که مصرفزدگی جسم را هم به مثابه کالا میبیند.آنها مجبورند برای چشیدن طعم خوشبختی که دنبالش هستند با تمام جسم و جان خود به دنیای مصرفگرایی وارد شوند.
🔸مصرفگرایی به مثابه سرابی میماند که انسان را به طمع سیراب شدن به سمت خود میکشاند اما در نهایت برهوت بیآبی را نصیبش میکند. این درحالی است که دین میگوید راه اینکه شما حس کنید خوشبختیت این همه سخت گرفتن به جسم و روان و جیبتان نیست، شادکامی در دیدن کاستیها حاصل نمیشود بلکه با شکر داشتهها پدیدار میشود.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
38.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸راوی : محمد پورغلامی
🔻چرا و چگونه ما انسانها خشمگین میشویم؟
🔹 اگر در جامعهای «خشم» بازتولید شود، چه افقی در انتظار آن است؟. جامعهی خشمگین چگونه جامعهای است؟ چه کسانی خشم را در جامعه به وجود میآورند؟ در این ویدئو دربارهی این موضوع صحبت کردهایم.
#ویدیو_واو
🔹️بمب ها فرقی بین خون ها نمیگذارند
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3821/
▫️@vaavmag
🔻بمبها فرقی بین خونها نمیگذارند
✍️ عبدالله حسنی
🔸سال ۱۳۶۴ به ایران مهاجرت کردیم، روزهایی که ایران درگیر جنگ با رژیم بعث بود. وقتی صدای آژیر بلند میشد با همسایهها همگی سمت پناهگاه میدویدیم، آن لحظات ایرانی و افغانستانی معنا نداشت. برای بمبی که به سمت ما شلیک شده بود ملیتها و خونها فرقی نداشت. جنگ باعث شد ما فقط همسایه نباشیم، وقتی بزرگترهایمان کنار ایرانیها به جنگ با صدام رفتند، همخون هم شدیم. حتی در صف نفت و کوپن خواربار هم با هم بودیم!
🔹یکبار در مدرسه، مدیرمان سرصف نام من را خواند تا جایزهای به من بدهد، او رو به همهی بچهها گفت: «عبدالله و هموطنان او قهرمان هستند، آنها ارتش سرخ شوروی را شکست دادند». همگی الله اکبر گفتند. بعد از جنگ وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند و به میهن بازگشتند من هم میرفتم تماشا، با دیدن آزادههای ایرانی از ته دل شاد میشدم.
🔸ما یک گروه جهادی داریم که با هدف کمک به مهاجرین افغانستانی تأسیس شده اما بارها به کمک برادران ایرانی هم شتافتهایم. مثلا وقتی سیل گلستان آمد و آن خسارتها را زد، ما هم گروهمان را برداشتیم و رفتیم گلستان. در این گروه جهادیمان یک پزشک ایرانی از اهالی میانه حضور داشت که هر جمعه صبح داوطلبانه خودش به خانهی مهاجرین افغانستانی میرفت و بیمارانشان را ویزیت میکرد.
🔹اوایل دههی نود در سوریه فتنهای بزرگ اتفاق افتاد و فصل دوم «خونشریکی» به تعبیر مرحوم محمد سرور رجایی شروع شد. ایرانی و افغانی کنار هم زیر یک پرچم جان دادند. آنجا برادری ما خیلی بیشتر شد. آن چیزی که ما را باهم برادر کرده بود نه همسایگی خاکها، که یکی بودن عقیدهها بود.
🔸ایران و افغانستان در هم تنیده است. یادم هست یکی از آشنایان، زن ایرانی از تبریز گرفته بود، همیشه طعم کوفتههای تبریزیاش را با لذت به یاد می آورم.یا دوستان دیگری دارم که دختر به خانواده ایرانی دادهاند. دلم میخواهد حداقل در این متن، مرزهای دستساز بشری را بردارم و آنقدر ایرانی و افغانی نگویم وقتی این همه در هم تنیدهایم، وقتی دیگر شمار دوستان ایرانیام از دستم در رفته، مثل صادق، مثل ذبیحالله...من با دوستان ایرانیام ساعتها بحث کردهام باهم گفتهایم و خندیدهایم و خیلیجاها غم یکدیگر را خوردهایم.
🔹شاید عجیب باشد، تنها جایی که یادم میاندازند من یک افغانستانی هستم و نه ایرانی و یکهو تمام این خط کشیهای انسانی و دستساز پررنگ میشود، موقع تمدید اقامت است. اینها را نوشتم تا یادآوریای باشد که ما خیلی سال است دیگر فقط همسایه نیستیم، خیلی وقت است که همجانیم، و خونشریک.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
44.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻در #کابل چه خبر است؟
بعد از فرار آمریکاییها از #افغانستان چه اتفاقی افتاد؟ #طالبان چگونه حکومت میکنند؟ محسن اردستانی، در این روایت، مستند جدیدی دراینباره معرفی میکند.
#ویدیو_واو
🔹️از فمنیست های کره شمالی، چه می دانید ؟
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3822/
▫️@vaavmag
🔻از فمینیستهای کره شمالی چه میدانید؟
✍️ محمد سلیمی
🔹 در سال 2018 مقالهای در یک نشریهی علمی فمنیستی منتشر شد که با مطالعهی رفتار دههزار سگ، نظریهای ارائه داد که چگونه فمنیستها میتوانند در مقابل رفتارهای مردانه مقابله و آنها را کنترل کنند! آنها بر مبنای نظریهی جودی باتلر که گفته بود جنسیت نقشی است که ما در آن فرو میرویم و نه واقعا یک تفاوت روحی و جسمی، این پژوهش را انجام دادند. پژوهش آنها نشان میداد آیا سگها میل به همجنسگرایی دارند یا نه! و نهایتا اثبات کردند باتلر درست میگوید و جنسیت تنها یک نقش ساختگی توسط خود آدمهاست. آنها بر اساس رفتار سگها و صاحبانشان نتیجه گرفتند اگر مردان را مانند سگها کنترل کنیم و حتی به گردنشان قلاده بیندازیم به خوبی میتوانیم مردها را در فرهنگ تجاوز کنترل کنیم!!
🔸 این مقاله آنقدر به مذاق این نشریهی فمنیستی خوشآمد که علاوه بر چاپش تصمیم داشتند جایزهای هم به این دو پژوهشگر بدهند. آنها 11 مقالهی دیگر هم نوشتند که در تمامشان اندیشههای فمنیستی از طریق آزمایشهای عجیب و غریب نظیر همان آزمایشی که بر رفتار سگها انجام داده بودند تأیید میشد. آنها حتی یکی از فصلهای کتاب «نبرد من» هیتلر را هم که در آن درباره اینکه چرا باید حزب نازی داشته باشیم و مردم چه کار باید بکنند تا صلاحیت عضویت در حزب نازی داشته باشند را برداشتند و هرجا عبارت «حزب نازی» بود را به جنبش فمنیستی تغییر دادند! اما این بار دیگر دستشان لو رفت!
🔹پیتر بوقوسیان و جمیز لیندسی به گفتهی خودشان در 20 مقاله ارسالیشان به نشریات علمی «خزعبلات» جذابی که فمنیستها دوست داشتند را نوشته بودند. ابتدای هر مقاله یک مسألهی مورد علاقهی آن نشریه را مطرح میکردند و بعد تا انتهای مقاله هر دروغی را که میتوانستند در متن میریختند! جالب اینجاست که داوران هم علاوه بر تأیید مقالات، برایشان مینوشتند که از صمیم قلب با یافتههای مقاله موافقند!
🔸آنها در واقع با این کار قصد داشتند سلطهی بسیاری از نظریات پستمدرن در حوزهی فمینیسم را زیر سؤال ببرند. چیزی که امروز در دنیا شاهد آن هستیم: مثلا امروز شما به جای واژهی زنا و همجنسبازی دهها اسم جدید مثل کوئیر، بایسکشوال، پلیسکشوال، پنسکشوال، الجیبیتی و... میشنوید! همه آنها یک هدف دارند: رسمیت دادن و اعتباربخشی به چیزهایی که شما به مرور جرأت نکنید غلط بودن آن را زیر سؤال ببرید؛ چون هم نام تخصصی دارند، هم برایش کلی مقالهی علمی وجود دارد و هم کلی طرفدار و انجمنهای حامی! چیزی مثل فمینیستهای کرهی شمالی که تا به حال کسی آنها را ندیده، اما تیتر جذابی برای جلب توجه است!
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
27.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻چرا مناسک مهم است؟ آیا مناسک در تضاد با معرفت دینی است؟
🔹راوی: جعفر حسنخانی
🔸در سالهای اخیر عدهای از افراد از زاویهی ادبیات دینی، منتقد مناسک دینی مهمی چون راهپیمایی اربعین، مراسمات باشکوه محرم و ماه رمضان، و حتی جشنهای ویژهای چون جشن غدیر و میلاد امام زمان(عج) شدهاند. به باور این افراد، رشد این مناسک، در تضاد با عمیق شدن باورها و ارزشهای دینی است. اما آیا واقعا چنین است؟ آیا مناسکی چون اربعین در تضاد با باورها و معرفت دینی است؟ جعفر حسنخانی در این ویدئو، اصل ماجرا را روایت کرده است.
#ویدیو_واو
🔹️چرا ایرانی ها آیفون دوست دارند ؟
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3823/
▫️@vaavmag
🔻 چرا ایرانیها آیفون دوست دارند؟
✍️ میثم آخوندی
🔹 تا حالا شده کالایی را بخرید که به آن نیاز نداشته باشید؟ چه چیزی باعث شده تا به خرید آن کالا ترغیب شوید؟ وقتی نظام سرمایهداری انبوهی از کالاها را تولید میکند باید فکری هم برای فروش آن بکند تا پول به جیبش سرازیر شود. اما برای اینکه مخاطب مجاب به خرید شود چه باید کرد؟ سرمایهدارهای جهان یک کار هوشمندانه کردند! آنها آبرو و شأن اجتماعی را هم تبدیل به یک کالا کردند که با پرداخت پول، آن را هم میتوانید بخرید!
🔸 وقتی به شما القا میشود که با خرید کالایی میتوانید: دیده شوید، توجه دیگران را به خود معطوف کنید و یا ژست مدرن و به روز بودن را در خود احساس کنید، شاید سنسورهای شما هم برای انتخاب آن کالا حساس شود. اینجاست که دستهای رسانه به کمک سیستم سرمایهداری میآید.
🔹 مثلا با وجود آنکه بسیاری از کاراییها و امکانات گوشی آیفون در ایران به دلیل تحریمها غیرقابل استفاده است اما باز هم انتخاب بعضیها چند ده میلیون بیشتر پول دادن و خریدن آخرین ورژن این گوشی است! چون بخش عمدهای از دلیل این انتخاب، شأن اجتماعی است که این گوشی به صاحبش میدهد! چرا؟ چون همه نمیتوانند آن را بخرند و اگر شما در دستتان یک گوشی آیفون دارید حتما یک آدم بالاتر از سطح عموم جامعه هستید! این فرهنگی است که آیفون با کمک رسانهها آورده و این دقیقا همان چیزی است که نظام سرمایهداری میپسندد. بیشتر مصرف کن تا در نگاه جامعه بالاتر بروی!
🔸در چنین شرایطی است که موجی از نمایش جامعه را در بر می گیرد! و آدمها به بازیگرانی فرورفته در نقشهای مختلف تبدیل میشوند. نقشهایی که شاید خود نیز آن را نپسندند اما گویا میارزد به قیمت تحسین شدن. در این شرایط مردم برای رفع نیاز خرید نمیکنند بلکه برای به دست آوردن شأن و آبرو خرید میکنند.
🔹اینجا دیگر فقط بحث فروش کالا نیست، بلکه فرهنگ مطلوب غرب و تمدن مادی نیز به خورد مخاطب داده میشود. وقتی شما آدمها را با برند گوشیشان سنجیدید به تدریج خیلی از ارزشهای مثل قناعت، گذشت، سخت نگرفتن و ساده زندگی کردن، برایتان بیارزش میشود. مصرفزدگی تاب ارزشهای دینی و سنتی جامعهی ما را ندارد و در این نبرد، نظام سرمایهداری هم کالایش را میفروشد و هم به جنگ باورها و اعتقادات مردمان میرود تا تمام سنگرهایی که در ذهن آنها باقی مانده را فتح کند و آنها را تبدیل به بردههای دائم المصرف کند.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
27.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻چرا موضوعات سیاسی-اجتماعی با اینکه تصور میکنیم راهحلهای سادهای دارند، اما همچنان حل نمیشوند؟
🔸 مثلا چرا برخلاف تصور عدهای که معتقد بودند حوادث مهرماه سال گذشته، منجر به انقلاب جدیدی خواهد شد اما عملا اتفاقی نیفتاد؟ گره کار کجاست؟
🔹 محمد پورغلامی در این ویدئو، به یکی از دلایل این موضوع میپردازد.
#ویدیو_واو
🔹️من حسود نیستم
راهکارهایی برای کنترل حسادت کودک به عضو جدید خانواده!
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3824/
▫️@vaavmag
🔻من حسود نیستم
🔹راهکارهایی برای کنترل حسادت کودک به عضو جدید خانواده!
✍️ حدیثه افشار
🔸تولد فرزند در هر خانواده اتفاقی منحصربهفرد است اما ممکن است برای فرزند بزرگتر این ماجرا تبدیل به کابوس شود. نوزادان از چهارده پانزده ماهگی حسادت را درک میکنند و این حس ممکن است حتی زمانی که مادرها به نوزاد دیگری توجه نشان میدهد رخ دهد. به همین علت در کمترین فاصلهی سنی میان دو فرزند نیز ممکن است والدین شاهد حسادت باشند.
🔹حسادت نسبت به عضو جدید خانواده به دو صورت در رفتار کودکان مشاهده میشود، یا کودک با نارضایتی و پرخاشگری و حتی اعمال خشونت نسبت به نوزاد، این حس را نشان میدهد، یا اینکه با اعلام رضایت غلو شده سعی در کسب تأیید والدین دارد تا همچنان مورد علاقهی آنها باقی بماند. در چنین شرایطی نخستین کاری که والدین باید انجام دهند درک و همدردی با کودک است. آنها باید بدانند که این حس کودک طبیعی و بسیار منطقی است و اگر خودشان نیز جای او بودند به کودک دیگری که رقیب محبت و توجه پدر و مادر آنها شده است، حسادت میکردند.
🔻چه باید کرد؟
۱. پیش از تولد فرزند جدید، با خواندن کتاب، تعریف قصه و انجام نمایش عروسکی موقعیتهای مشابهی که در آینده رخ میدهد را بازی کنید تا کودک آمادهی پذیرش عضو جدید خانواده شود. تغییراتی که قرار است با تولد نوزاد اتفاق بیفتد مانند تغییر جای خواب فرزند بزرگتر، فرستادن او به مهد، تغییر خانه و... را پیش از به دنیا آمدن نوزاد انجام دهید تا کودک، نوزاد تازه متولدشده را مقصر شرایط جدید نداند.
۲. انکار حسادت فرزندتان چیزی را حل نمیکند، از او بخواهید با شما در این رابطه حرف بزند و از ترسها و نگرانیهایش بگوید و شما تا آنجایی که امکان دارد، نگرانیهایش را برطرف کنید.
۳. کودک را مسئول کارهای کوچک نوزاد قرار دهید، مثلا مسئول بازی با او یا مرتب کردن و انتخاب لباس برای او یا هرکاری که با توجه به توانایی، کودک شما میتواند از عهده آن برآید.
۴. هیچوقت به کودک بزرگتر جملاتی مانند «تو دیگر بزرگ شدهای» یا «تو بزرگتر هستی و باید آرام باشی» و نظایر اینها را نگویید. کودک نباید با آمدن فرزند دیگر احساس کند که محدود شده است. بلکه شما باید با توجه به شرایط، زمان و مکان خواب و قرار گرفتن نوزاد در طول روز را مدیریت کنید تا فرزند بزرگتر محدود نشود.
۵. و نکتهی آخر اینکه بدانید این شرایط گذرا است و با بزرگتر شدن فرزندان همهچیز به خوبی پیش خواهد رفت. پس صبور و امیدوار باشید.
#مجله_مجازی_واو
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️پایان ۳۲ شب هندیبازی
کاش مدیران رسانه ملی به این پرسشها فکر کنند
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3825/
▫️@vaavmag
🔻پایان ۳۲ شب هندیبازی
▫️کاش مدیران رسانه ملی به این پرسشها فکر کنند
✍️ مصطفی قاسمیان
🔹 در روزگاری که صنعت سریالسازی در جهان، چهارنعل پیش میرود و با سرمایهی سنگین پلتفرمهای آمریکایی، از کرهی جنوبی و ژاپن گرفته تا ترکیه و حتی کویت، در حال آزمایش و توسعه شیوههای داستانگویی تلویزیونیاند، رسانهی ملی کشورمان، محصولاتی روی آنتن میفرستد که چند سور میزند به ملودرامهای آبکی و فراموششدهی دهههای گذشته. نمونهی اخیر آن «تب و تاب» است که پس از ۳۲ قسمت کشدار و قابل پیشبینی، دیشب به پایان رسید.
شاید روایت پایانبندی این سریال، برای پی بردن به کیفیت آن کافی باشد:
🔸 جایی که بعد از دههها بیخبری، سرنخهایی از برادر گمشده به دست آمد، مریض روی تخت بیمارستان پس از مدتها به هوش آمد، زایمان کرد و یک کاکلزری به دنیا آورد، دخترخانم باحیا به آقاپسر بااصالت رسید، خانمی که به شوهرش شک کرده بود متوجه درستکاری همسر شد، آدمبد قصه که همه را به جان هم انداخت به زندان افتاد و حتی از اعمالش پشیمان شد، عروس و مادرشوهر با هم آشتی کردند و... . «تب و تاب» البته همهی این هندیبازیها هست و فقط این نیست. سریال کیفیتی پایینتر از آن دارد که تنها به پایانبندیاش توجه کنیم.
🔹 فهرستی از موضوعات بسیار تکرارشونده در سریالهای خانوادگی سیما را در بند قبل خواندید؛ «تب و تاب» مجموعهی همهی آنها بود و عملاً به هرکدام، ناخنکی زده بود، بی آنکه کمی دقیق و عمیق شود و درامی تماشایی بسازد. تصور کنید تأثیرگذارترین موقعیت دراماتیک سریال، جایی بود که پسر نازای خانواده، بازی کودکان را در خیابان میدید و حسرت میخورد که چرا بعد از آن همه دوا و درمان، نتوانستهاند فرزنددار شوند.
سوءتفاهم بین عروس و مادرشوهر که پیرنگ اصلی سریال را ساخته بود، به قدری پیشپاافتاده بود که از همان ۳، ۴ قسمت اول، میشد فرجام آن را حدس زد؛ با این حال ماجرا ۳۲ قسمت طول کشید و شاخوبرگ بیهودهای یافت تا در نهایت مادرشوهر دریابد دربارهی عروسش بد قضاوت کرده است.
🔸 فیلمنامهای که برای هیچکدام از شخصیتها، پرداخت دقیق، جالب توجه یا متفاوتی نداشت، در مرحلهی تولید هم جز محمود پاکنیت، با نقشآفرینی خوبی از هیچکدام از هنرپیشهها همراه نشده بود تا عملاً هیچ قلابی برای جلب نظر تماشاگر عام نداشته باشد؛ مضاف بر اینکه در مقاطعی شعارهای مستقیم داد تا همان مخاطب وفادار سریالهای سیما را هم بپراند!
🔹 بسیار گفته شده که ملودرام، باب طبع مخاطب ایرانی است، اما آیا نباید در تولید اینگونه آثار سختگیر بود؟ آیا صرف روایت شعاری از یک «خانوادهی ایرانی» بیننده را جذب میکند؟ آیا هر قصهای ظرفیت ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقهای را دارد؟ کاش مدیران رسانهی ملی به این پرسشها هم کمی فکر کنند.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️عروس یا مدل عروس! قیمت این کالا چند ؟
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3826/
▫️@vaavmag
🔻عروس یا مدل عروس! قیمت این کالا چند؟
✍️ صغری عاشوری
🔹پردهی عفت زن از جانب هیچکس جز خود او دریده نمیشود اما وقتی دریده شود، آسیب آن فقط برای خودش نخواهد بود بلکه گریبان زنان دیگر را نیز میگیرد.
یک زن هیچگاه عفت خود را نمیدرد مگر آنکه نظام فکری و ارزشی او از تنظیمات کارخانهاش که همان «فطرت» اوست، بر مداری دیگر که نقطهی مقابل فطرت است قرار بگیرد. آیا این اتفاق رخ داده است؟! جای تاسف دارد اما برای برخی از زنان، بله! اما این اتفاق برای برخی از مردان نیز رخ داده است.
🔸مکالمهای که میان دختر اصطلاحا مدل و پسر تصویربردار ردوبدل شد، نمونهای است از تغییر نظام ارزشی و فکری که مبتنی است بر این باور که همه چیز میتواند یک کالا باشد حتی وجود یک زن. سرمایهداری حیاتش در این است که همه چیز را کالا کند، قیمت بگذارد و بفروشد! به و وقتی زن تبدیل به کالا شد، این کالا با«عرضهگری» مخاطبان یا خریداران خود را جذب میکند.
🔹نقطهی جدایی فطرت الهی و مادیگرایی اینجاست که فطرت میگوید، جسم تو برای عرضه عمومی آفریده نشده و در مقابل مادیگرایی وعده میدهد که برای بدست آوردن ثروت، مقام، شهرت و مقبولیت عرضهگری کن تا رشد کنی! اینجاست که پردههای عفت دریده میشوند و شرافت انسان به ابتذال میگراید به ماننده آنچه در مکالمهی مشاهده میکنید. قلب دختر مدل را نمیدانم اما قلب من مچاله شد زمانی که پسر تصویربردار به دختر مدل گفت «اگر خوب بودی عروس میشدی نه مدل عروس!» نهاد خانواده، مفهوم ازدواج، شخصیت دختر تا چه اندازه دون مایه و مصرفی شده است که تا این میزان دم دستی و تحقیرآمیز با آنها برخورد میشود؟
🔸حقیقت این است که ابژگی زنان، آنان را در رقابت جاهلانه و نابرابر زیبایی و عرضهگری قرار میدهد که همگی در راستای بیشتر شدن سود سرمایهداری است و تنها آوردهش برای آن زن و همه دختران دیگری که او را میبینند و دنبال میکنند تحقیر و پایمال شدن عزت نفس است. ازدواج نکنی ناشایست خطاب میشوی و ازدواج کنی اما ثروت هنگفتی نداشته باشی، به گونهای دیگر ناشایست خطاب میشوی، چاق باشی مورد تمسخر قرار میگیری و لاغر باشی باید مضطرب باشی که نکند چاق شوی و از اعتبار بیفتی! کاش کسی ترمز اضطراری قطار مادیگرایی را بکشد، بلکه انسان از این رویای در ظاهر بهشت گونهی پرزرق و برقی که در حقیقت جهنمی کشنده است، بیدار شود.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
37.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️ از منچستر ۱۹۰۱ تا دوچرخه سواری عریان ۲۰۲۳
▫️https://vaavmag.ir/2023/05/3827/
▫️@vaavmag
🔻از منچستر ۱۹۰۱ تا دوچرخهسواری عریان ۲۰۲۳
✍️ میثم آخوندی
🔸همین چند روز پیش بود که ویدئویی ۸۰ ثانیهای از «منچستر ۱۹۰۱» در فضای مجازی دست به دست شد. تأکید این ویدئو بر پوشش زنان انگلیسی در آن سالها بود. زنانی با لباسهای بلند، گشاد و بعضا داشتن حجاب سر که در سطح شهر منچستر تردد میکردند. شاید در نگاه اول انگلستان و این حجم از توجه زنان به مقوله پوشیدگی، شگفتانهای برای ما محسوب شود، اما کافی است نگاهی به فیلمهای تولید شده در اواسط قرن بیستم هالیوود و کشورهای غربی بیندازیم.
🔹میزان توجه کارگردانان و تولیدکنندگان آن دوران به لزوم پوشش زنان شاید امروز ما را شگفتزده کند. اما آن تولیدات برآیندی از فضای جامعهی آن روزهای کشورهای غربی و آمریکا بود. حال شاید این سؤال مطرح شود که چرا فضای جوامع غربی و شوربختانه شرقی به سوی عریانگرایی سوق پیدا کرده است؟ پاسخ این سؤال را باید در سوددهی بنگاههای اقتصادی جستوجو کرد. هرقدر آحاد جامعه به سوی مدگرایی و مصرفزدگی حرکت کنند این بنگاههای اقتصادی هستند که میتوانند با فروش بیشتر سود بیشتری نصیب خود کنند.
🔸البته این تنها بخشی از واقعیت موجود است و موضوع تنها منحصر در پوشش و حجاب نیست. آنچه بزرگترین دشمن این بنگاههای اقتصادی است که اجازه نمیدهد آنها همهچیز را کالا کنند، کانون خانواده است. شاید اگر ۵۰ سال پیش کسی سخن از رواج همجنسگرایی در غرب می زد مخاطب خود را به خنده وا می داشت و باور آن سخت بود، اما این موضوع امروز در بسیاری از دولتهای غربی به اصلی پذیرفته بدل شده است. بعد از آنکه هلند در سال ۲۰۰۱ به عنوان اولین کشور دنیا ازدواج همجنسبازان را به رسمیت شناخت پذیرش ازدواج همجنسبازان در کشورهای دیگر ضریب تصاعدی گرفت.
🔹اما ماشین اباحه گری فرهنگ غرب در اینجا متوقف نشد. حالا دیگر سازمانها و نهادهای بینالمللی پای کارآمدهاند تا تحت عنوان احترام به حقوق بشر محتوای متعفن خود را برای به رسمیت شناختن این لاابالیگری جنسی به خورد جوامع مختلف دهند. امروز دیگر گسترش جنسیسازی مدارس، آموزش انحرافات جنسی و عادیسازی فجایع اخلاقی چون پدوفیلی (سوءاستفادهی جنسی از کودکان) را در جزوهها و دستورالعملهای منتشرشده از سوی یونیسف، سازمان جهانی بهداشت و دیگر نهادهای وابسته به سازمان ملل می توان دید که آموزشهای جنسی غیراخلاقی را که تمام آسیب برای روح و جسم کودک است در اسناد خود گنجاندهاند. به این دسته از انحرافات تجمعات مختلف (نمونهی آخر آن در آلمان) برای به رسمیت شناختن ازدواج با حیوانات را هم سنجاق کنید.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir