🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ خصوصیات اخلاقی :
✍راوی: مادر شهیده :
◽️از همان دوران روزه میگرفت با وجود گرمای زیاد و شرجی آبادان و لاغری جسمی که داشت. اولین سالی که روزه گرفت ده روز قبل از "رمضان" پیشواز رفت و روزه میگرفت.
◽️"زینب" کوچکترین دخترم بود، در همه راهپیماییهای زمان انقلاب شرکت میکرد. "زینب" فعالیتهای انقلابیاش را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد
◽️"زینب" بعد از انقلاب به خاطر پیام "حضرت امام خمینی (ره)"؛ هر هفته دوشنبه و پنجشنبه روزه بود و خیلی مقید به انجام برنامههای خودسازی بود.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ شروع جنگ تحمیلی :
✍راوی: مادر شهیده :
"زینب" بعد از انقلاب، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود و طلبه بشود. او میگفت «ما باید دینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم.» هنوز در حال و هوای انقلاب بودیم که ناغافل، جنگ بر سرمان خراب شد. مردم کمکم به دلیل بمباران و موشک از شهر خارج شدند ولی بچههای من مخالف بودند. "زینب" هم عاشق آبادان بود. دختران بزرگترم برای کمک به بیمارستان شرکت نفت رفتند. ولی زینب چون لاغر و ضعیف و هم کم سن و سال بود به جامعه معلمان که فعال بودند میرفت و کارهای فرهنگی انجام میداد.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌷لیست برنامه های اخلاقی "شهیده بزرگوار زینب کمایی "🌷
📚منبع: مشرق نیوز
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ سفر به اصفهان :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
بعد از اینکه "امام جمعه آبادان (مرحوم حجتالاسلام جمی)" دستور تخلیه آبادان را دادند ما به اصفهان رفتیم. البته دو تا از دختران در بسیج و بیمارستان فعالیت داشتند ماندند، ولی "زینب" که سوم راهنمایی بود و من خیلی به او وابسته بودم به او گفتم که به تو احتیاج دارم، راضی به رفتن به اصفهان با من شد. در اصفهان "زینب" که این مدت (6 ماه) از درس عقب مانده بود به مدرسه راهنمایی نجمه رفت. مدیر مدرسه همیشه از "زینب" تعریف میکرد و میگفت دخترت خیلی مؤمن است.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ علاقه به شهدا :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
"زینب" علاقه زیادی به "شهدا" داشت. هر بار که برای تشییع آنجا به گلزار شهیدان اصفهان میرفت. مقداری از خاک قبر "شهید" را میآورد و تبرکی نگه میداشت."زینب" هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه میداشت. یک روز وقتی برای "زیارت شهدا" به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر "زهره بنیانیان"(یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمیشوند. زنها هم شهید میشوند.» "زینب" همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان مینشست و "قرآن(کریم)" میخواند.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ دختری از جنس آفتاب :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
بعد از مدتی از محله دستگرد اصفهان به شاهینشهر رفتیم. "زینب" اول دبیرستان بود و تصمیم گرفت به رشته علوم انسانی برود و سپس قصد داشت در آینده به "قم" برود و درس حوزه علمیه را برای طلبه شدن بخواند. او در شاهینشهر فعالیتهای فرهنگی میکرد. و علاوه بر فعالیت در دبیرستان به جامعه زنان و بسیج میرفت. در دبیرستان گروه سرود و گروه تئاتر به نام «گروه سرود و تئاتر زینب» تشکیل میداد.
🔻دبیرستان او از خانه ما فاصله داشت.من هر ماه پولی بابت کرایه ماشین به او میدادم که با تاکسی رفت و آمد کند اما "زینب" پیاده به مدرسه میرفت، و با پولش کتاب برای مجروحین میخرید و هفتهای یکی دوبار به بیمارستان "عیسی بن مریم(سلام الله علیها)" یا بیمارستان شهدا میرفت و کتابها را به مجروحین هدیه میکرد. چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانشآموزان پخش میکرد.
🔻تا آنجا بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمندهها از آنها چه توقعی دارند، مخصوصاً سفارش مجروحین را درباره حجاب پخش میکرد.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌷 "شهیده بزرگوار زهره بنیانیان "🌷
📚منبع: گلستان شهدای اصفهان
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ دعای نور :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
"زینب" شبی که دعای نور "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاهپوش در کنارش مینشیند و دعای نور را برای او تفسیر میکند. آن قدر زیبا تفسیر را میگوید که زینب در خواب گریه میکند."زینب" در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد میگیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد میدهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند. "زینب" دعا را میخواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه میکردند.» "زینب" آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنههایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری میداد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف میکند سفارش میکند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند. یک شب سر "نماز"، سجدهاش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. بلندش کردم. گفتم «مامان، تو را به "خدا" این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟» با چشمهای مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای "امام خمینی(ره)" گریه میکنم، امام تنهاست. به امام خیلی فشار میآید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. "امام(ره)" بیشتر از همه غصه میخورد.»
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ شهادت :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
"زینب" هر روز ظهر که از مدرسه برمیگشت اول به مسجد المهدی میرفت، "نماز" میخواند و بعد به خانه میآمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن "او" با "چادرش او را به شهادت رساندند" و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید. منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. "زینب" چهارده ساله و اولین دبیرستانی همراه با "شهدای عملیات فتحالمبین (160 شهید)" در اصفهان تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ راز درخت کاج :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
بعد از دفن "زینب" با تعجب دیدم که "قبر زینب" زیر یک درخت کاج قرار دارد و تازه رمز جمعآوری درخت میوه کاج را توسط زینب فهمیدم. "زینب" قبل از "شهادت" توسط منافقین تهدید شده بود. "زینب" دو تا وصیتنامه داشت. من سواد کمی داشتم و آرزو داشتم که به راحتی و روانی، آنها را بخوانم. یک شب زینب به خوابم آمد و گفت: «مامان، ناراحت نباش.» یک روز وصیتنامه مرا از اول تا آخر بدون غلط میخوانی؛ آن روز نزدیک است.» صبح که از خواب بیدار شدم. سریع به نهضت سوادآموزی رفتم و ثبتنام کردم و خوب درس خواندم تا بالاخره به راحتی وصیتنامه "زینب" را میخوانم و حتی بعضی جملاتش را حفظ نمودم. وصیتنامه دومش را در13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از "شهادتش" نوشته بود.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌷"شهیده بزرگوار زینب کمایی "🌷
🍃مزار: گلستان شهدای اصفهان🍃
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
✨ شهیده زینب کمایی ✨
✅ گمشده ی من :
✍راوی: مادر شهیده بزرگوار :
نامهها و دستنوشتههای "زینب" شبیه به نامههای یک "رزمنده" در "جبهه" بود.
امروز داغ "زینب" مثل روز اول رفتنش هنوز داغ داغ است؛ داغی که هیچ وقت سرد نمیشوند. هیچ وقت کهنه نمیشود. باید دنیا بداند که منافقین چه کسانی را و به چه جرمی به "شهادت" رساندند.
بعضی شبها خواب "گلزار شهدای اصفهان" را میبینیم. خواب درختهای کاج، درختهایی که سایبان "قبرهای شهدا"، قبر "زینب" هستند.صدای نسیمی را که میان برگهای آنان میپیچد، میشنوم. یک تکه از جگر من، از قلب من، زیر آن درختهاست. گمشده من آنجا خوابیده است. خوشا به حال درختهای کاج.
📚منبع: isfahan.navideshahed.com
👈نشرباصلوات برای"امام زمان(عج)"
🍃🌸 @vadeyedidarema
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹