eitaa logo
ودیگر_هیچ!
442 دنبال‌کننده
164 عکس
56 ویدیو
1 فایل
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است... #حضرت_حافظ 📎 مشتاق پیشنهاد،انتقاد و‌حتی متن های زیباتون! 📲 شناس: @sehatmand110 کانالِ رابطه طلایی @rabeteh_talaei
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا هم از آن تو باشد تا زمانی که درون قلب یک زن جایی نداشته باشی تا درون آوازهای عاشقانه زنی زندگی نکنی و سهمی از دلشوره های زنی نداشته باشی فقیرترین مردی! @vadigar_hichh
أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَهُ الْعَقْل عقل، اولین چیزی بود که خدا خلق کرد.
متاسفانه به همه نرسید!
بيچاره آهويى كه صيد پنجه‌ى شيرى بيچاره‌تر شيرى كه صيد چشم آهويى @vadigar_hichh
بعضیا هم ی کارهای حلالی میکنن که خودشونم توش میمونن!! مثلا میگن دیدن زنان زیبای تو فیلما هیچ مشکلی نداره..! زِ دست دیده و دل ، هردو فریاد که آنچه دیده بیند دل کند ..! @vadigar_hichh
چشم ها دریچه های ورود به قلبمان هستند..!
قل للمومنین ان یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم اول میگه به مومنین بگو چشماتونو درویش کنین بعد میگه شرمگاهتونو کنترل کنین! ینی اوّلی شل شد، دوّمی شل میشه!!
هنگامی که آدم چیزی برای بوسیدن نداشته باشد ، سیگار ضروری می‌شود ... زیگموند فروید 🖍مهدیار نجفی @vadigar_hichh
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو ؟ مُردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو ؟! @vadigar_hichh
من گرفتار شبم در پی ماه آمده‌ام سیب را دست تو دیدم، به گناه آمده‌ام... شب و گیسوی تو تا باز به‌ هم پیوستند؛ من به شبگردی این شهر سیاه آمده‌ام ...! @vadigar_hichh
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالَم زن!
من میدونم خودکشی از گناهان کبیره‌ست، اما اینم گناهِ بزرگیه که انسان خوشبخت نباشه! [عباس کیارستمی] @vadigar_hichh
‏یه ذره دیگه مقاومت کنید و ماسک نزنید کادر درمان رو شکست میدیم..!
زلف آن است که بی شانه دل از جا ببرد .. @vadigar_hichh
نکند اسم تو را بیاورند و اعتراف کنم تمام عاشقانه هارا... نکند لو بدهم اسم تو را زیر کتک..! @vadigar_hichh
آرامش روانی ، تنها در پناه دین است..!
هرچقدر از دین فاصله میگیری به همون مقدار آرامش از دست میره...
خواستم از شما بنویسم دیدم نوشتن از دستهای آسمانیِ‌تان کار دستهای زمینی من نیست ... اما آخـرش یـک روز یک شعـری میگویم که آب را به خیمه ها برسانید... 🖤 @vadigar_hichh
یکی از میان لشکر فریاد زد: چشمهایش را بزنید تا راه خیمه ها را گم کند 🖤 @vadigar_hichh
، سخن از (نمی خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم) بود... : یاور و مددکار می خواست! سر می داد... شب نگران بود مبادا در بین ها باشد. روز نگران این که مبادا طیبی در میان خبیث ها مانده باشد... شب غربال می کرد تا فقط بمانند. و روز غربال می کرد تا فقط در مقابل او ایستاده باشند. @vadigar_hichh
بدون شرح..!
بی گمان دست بر گردن یارش ببرند هرکه یک بوسه ستاند زِ لبِ یارِ کسی..!
وانکه خسبید در آغوش تو‌ بیدارنشد..! @vadigar_hichh
عشق که بر درِ خانه‌ات کوبید ؛ در را زود باز نکن ، بعضی‌ها شبیهِ کودکان در می‌زنند و فرار می‌کنند ! @vadigar_hichh