🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢٢
🧩 قدرتگرایی (واقعگرایی) ۱
📌 فردریش نیچه، یكی از فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ آلمانی است كه در قرن بیستم توجه بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود جلب كرد. آندره مالرو، نویسنده معاصر فرانسوی درباره اهمیت و جایگاه اندیشههای وی در فرهنگ غرب مینویسد: «اندیشههای بنیادی قرن بیستم یا از آنِ ماركس است یا از آنِ نیچه». دیدگاه اخلاقی وی، به دلیل نقش محوری و بنیادینی كه به مفهوم «قدرت» میدهد، به نام قدرتگرایی یا قدرتطلبی معروف شده است.
🪜اصول اخلاقی نیچه
۱. تنفر از اخلاق مسیحی
نیچه اخلاق مسیحی را «اخلاق زوال» مینامید؛ و آن را اخلاقی میدانست كه ثمرهای جز انحطاط انسانیت و تمدن انسانی ندارد؛ زیرا مسیحیت اهانت و تحقیر به غرایز اصلی حیات را تعلیم میدهد. اخلاق مسیحی پدید آورنده انسانهای انحطاط یافتهای است كه نسبت به زندگی و حیات انسانی تنفر دارند و آن را انكار میكنند. اخلاق مسیحی همه همت و هنر آن این است كه از رشد و پیشرفت مردان برجسته منع كند و ظهور ابرمرد را ناممكن جلوهگر سازد. مسیحیت به همه آنچه كه طبیعی، فطری و غریزی است دست رد میزند. اساس مسیحیت بر پایه دشمنی با طبیعت و فطرت است.
۲. نابرابری طبیعی انسانها
نیچه بر این عقیده بود كه مردم از هیچ جهتی با یكدیگر مساوی نیستند و فریاد برابری و مساوات را معلول ضعف و ناتوانی طرفداران این ایده میدانست و به همین دلیل بودكه با نظام دموكراسی كه اشراف و قدرتمندان را هم سطح مردمان عادی میسازد، به شدت، مخالفت میكرد. وی نظریه خود را مستند به مشی طبیعت كرده و میگفت: «طبیعت از برابری نفرت دارد.»
۳. اخلاق سروران و اخلاق بندگان
وی انسانها را به دو دسته اكثریت و اقلیت تقسیم میكرد و بر این باور بود كه اكثریت باید فقط وسیلهای باشند برای عز و علو اقلیت، و نباید آنها را به عنوان كسانی كه دعوی مستقلی بر سعادت یا رفاه دارند در نظر گرفت. نیچه معمولاً از مردم عادی به عنوان مشتی بیسر و پا نام میبرد و مانعی نمیبیند كه برای پدید آمدن یك مرد بزرگ این مردم رنج بكشند. نیچه تأكید میكند كه عوام الناس و مردم عادی صرفاً وسیلهای برای عزت و برتری اشراف هستند.
۴. معیار اخلاق
نیچه بر این باور است كه برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید كه چه كاری موجب تقویت حس قدرتطلبی ما میشود و چه كاری موجب تضعیف این حس میشود: كارهای نوع اول، فضیلت و كارهای نوع دوم، رذیلت به حساب میآیند. خود وی در تعریف «خوب» و «بد» اخلاقی میگوید:
«نیك چیست؟ آنچه حس قدرت را تشدید میكند، اراده به قدرت و خود قدرت را در انسان. بد چیست؟ آنچه از ناتوانی میزاید. نیك بختی چیست؟ احساس این كه قدرت افزایش مییابد؛ احساس چیره شدن بر مانعی. خلاصه اینکه ناتوانان و ناتندرستان باید نابود شوند. این است نخستین اصل بشر دوستیِ ما.»
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ٢١١-٢١٦
https://eitaa.com/vaezi_vazna
📌 تاثیر اسطورهای به نام #نصر_الله بر جهان علم
✍🏻 ابراهیم فیاض
🔹انسانها همانطور که زندگی میکنند، همانطور نیز میمیرند و همانطور هم محشور میشوند. اینکه انسان چگونه زندگی کند اهمیت دارد؛ اگر زندگیِ شهادتگونه داشته باشد، مرگ او نیز با شهادت همراه میشود. سیدحسن نصرالله یک شخصیت تاریخی است یعنی یک تاریخ ۴۰ ساله را رقم زده است؛ آن هم تقریباً تاریخی جهانی. بخاطر همین هم اسرائیل اسم عملیات ترور شهید سیدحسن نصرالله را نیز «نظم نوین» گذاشته بود.
🔸با شهادت سیدحسن نصرالله، او از حالت تاریخی خارج میشود و تبدیل به #اسطوره خواهد شد. شخصیت تاریخی وقتی با شهادت تبدیل به اسطوره میشود، به شدت احساس ایجاد میکند. در تاریخ لبنان که یک کشور کوچک است، شخصیتی را نداشتهاند که اینطور از آن دفاع کند و در نهایت نیز شهید شود. نه تنها خود او شهید شد که پسر او نیز قبل از او در دفاع از لبنان شهید شد. وقتی او شهید شد بسیاری از مردم لبنان شوکه شدند و الان سیدحسن نصرالله تبدیل به شخصیت اسطورهای لبنان میشود.
🔹اسطوره، معنایی حماسی ایجاد میکند همانطور که شهادت حاج قاسم در خاورمیانه و در ایران اینقدر معنا و معنویت ایجاد کرد؛ ما میتوانیم خاورمیانه را به خاورمیانه قبل از سیدحسن نصرالله و بعد از سیدحسن تقسیم کنیم. من در دانشگاههای خاورمیانه چرخیدهام و این را دیدهام! قبل از این قصهها حالت غربگرایی شدید داشتند ولی با این شهادتها و حماسه فلسطین و حماسه لبنان، جوانان حماسی میشوند و از حالت رخوت و سستی که در تمدنگرایی غربی برای آنها وجود داشت، خارج میشوند.
🔸شهید سیدحسن نصرالله اسطوره میشود و اسطوره معانی ایجاد میکند و معانی کنشها را میسازد. یعنی یکسری معارفی بهوجود میآید که ساختار کنشهای بعدی نیز بر مبنای آن ایجاد میشود. آن معانی تبدیل به یکسری معرفتشناسیهایی میشود که ساختارها را بازسازی خواهد کرد. خون سیدحسن نصرالله #معرفت_شناسی جدیدی ایجاد خواهد کرد که در قالب علوم انسانی اسلامی تبیین خواهد شد چرا که مرجعیت علوم انسانی غربی هم از بین خواهد رفت.
https://eitaa.com/vaezi_vazna
📌 ضرورت مقابله با میراث انجمن حجتیه
🔹انجمن حجتیه، یک جریان مذهبی و گسترده در سراسر کشور بودند که دغدغه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشتند و با جان و دل در این راه میکوشیدند و بسیاری از مذهبیهای شهرهای بزرگ و تجار را جذب کرده بودند. این جریان در سالهای مبارزات جریان انقلابی با دستگاه پهلوی، که مجاهدان اسلامی در زندانها و در تبعید بودند معتقد بودند که مشکل #بهائیت است و باید به آنها پرداخت و کاری به انقلاب و دستگاه پهلوی و ظلمهای آنها به مردم نداشتند و بعدها در دفاع مقدس هم به بهانه امام زمان و #ولایت در حال توطئه بودند که حضرت امام خمینی در برابر آنها ایستاد.
امام خمینی در منشور روحانیت مینویسد:
««ولایتی» های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده ...» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۱)
🔸متاسفانه امروز همان جریانات و اندیشههای همسو، در حال تخریب جبهه مقاومت هستند و با برجسته سازی اختلافات مذهبی میان اهل تشیع و اهل تسنن درصدد تضعیف جبهه مقاومت و تردید در حمایتهای مراجع تقلید و نظام جمهوری اسلامی از همهی جبهه مقاومت هستند.
🔹برخی از مؤمنان ومتدینین نیز ناخواسته و بیاطلاع از عوارض و نتایج شوم این اندیشه، گاه چنین اظهاراتی میکنند که نیازمند به #جهاد_تبیین هستند و باید آنها را با مبانی اندیشه مقاومت و تفکرات امام خمینی و مقام معظم رهبری آشنا کرد که اگر چنین شود حتما مثل عموم ملت ایران مدافع جبهه مقاومت و دلسوز مردم غزه و بیروت، صنعا و کرانهی باختری خواهند شد. امروز، باید تفکرات انحرافی و التقاطی #چپها و #تحجر و #جمود را افشا کرد.
🔸 رهبر حکیم و فقیه انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای در #جمعه_نصر فرمودند که امروز، همه جهان اسلام از فلسطین، لبنان، مصر ، عراق، ایران با یک دشمن لجوج و عنود روبرو هستند و باید براساس اصل #ولایت_مؤمنین و #اخوت_اسلامی در یک صف واحد و جبهه متحد قرار گیرند و یک صدا و همافزا علیه رژیم سفاک و غاصب صهیونیسم بایستدند و از هرگونه تفرقه و اختلاف بپرهیزند که قطعا موجب تقویت دشمن میشود.
🔹به اعتقاد ایشان همهی فرماندهان مقاومت، چهرهی درخشان اسلام و فخر بشریت هستند و همهی شهدای مقاومت از غزه و رفح تا ضاحیه و بیروت، از یمن تا عراق و ایران، تحت ولایت الهیه قرار دارند و رستگارند و در مراتب عالیه رضوان الهی سکنی دارند. انشاءالله.
https://eitaa.com/vaezi_vazna
🔖 نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢٣
🧩 قدرتگرایی (واقعگرایی) ۲
✍ نقد و بررسی اصول اخلاقی نیچه
۱. نقاط قوت قدرتگرایی:
نظریه اخلاقی نیچه، علیرغم سستیها و كاستیهایی كه دارد، خالی از نكات آموزنده هم نیست. تأكید بر عزت و كرامت انسانی ـ كه در اسلام عزیز نیز فراوان بدان اشاره رفته است ـ از نقاط قوت این دیدگاه به شمار میرود. همچنین میبینیم كه نیچه ارباب كلیسا را به دلیل توصیه به ریشهكنی غرایز سرزنش میكند و معتقد است روش درست در برخورد با غرایز سركش، مهار آنها است نه نابودسازی آنها.
۲. واكنشی در برابر اخلاق مسیحی:
نیچه در این باره میگوید: «از دیدگاه من، مسیحیت نهائیترین صورتِ تصورپذیر تباهی است، من مسیحیت را نفرین و لعنتی عظیم مینامم.» به نظر میرسد كه انتقاد نیچه از نظام اخلاقی مسیحی و رواقی تا اندازهای قابل توجیه باشد و افراط در حالت تواضع و تسلیم و انقیاد و سر به زیر بودن در اخلاق مسیحی و رواقی ناپذیرفتنی است. با این همه، متأسفانه، خود نیچه نیز به وادی تفریط گرائید و با مطلق دانستن ارزش قدرت و بیارزش پنداشتن هر گونه ترحم و عطوفتی، با عقل سلیم به مخالفت پرداخته است. به عبارت دیگر، برای فرار از چاله ظلم پذیری به چاه ظلم كردن و ستمگری سقوط كرده است. وی حسن و قبح ذاتی عدل و ظلم را نادیده گرفته و لذا حتی كارهای عادلانهای كه عامل ضعف یا معلول آن باشند، بد و كارهای ظالمانهای كه علت یا معلول قدرت باشند، خوب میداند.
۳. تكیه بر تكامل داروینی:
برخی از نویسندگان، با استناد به كلماتی از نیچه، بر تأثیرپذیری وی از نظریه تكاملی داروین صحه گذاشتهاند. اما نیچه در برخی از سخنانش به شدت بر نظریه داروین میتازد و میگوید گزینش طبیعت به نفع «نیرومندتران» و «نیك بنیادتران» نیست.
در عین حال اشكال اساسی به این نظریه اخلاقی این است كه میخواهد قانون اخلاقی را به قانون حاكم بر یك واقعیت طبیعی و غیر اختیاری تشبیه كرده و بر اساس قانون طبیعت، قوانین اخلاقی را استخراج كند. و حال آن كه طبیعت بیجان و عاری از انگیزه نمیتواند مبنایی برای اخلاق، كه در آن نیت و انگیزه و اختیار نقش محوری دارد، قرار گیرد و ملاك خوبی و بدی افعال دانسته شود. قلمرو طبیعت، قلمرو پدیدههای جبری و موجودات بیاراده و بیشعور است؛ در حالی كه قلمرو اخلاق و قوانین اخلاقی، قلمرو پدیدههای انتخابی و اختیاری است و قوام اخلاق به ادراك و اختیار و شعور و انتخاب و نیت و قصد و امثال آن است.
۴. فروكاستن منزلت انسانی در حد درندگان:
قدرتگرایی نیچه شباهت زیادی با لذتگرایی حسی آریستیپوس دارد. آریستیپوس «لذت» را صوت طبیعت و لذتجویی را امری مطابق فطرت و طبیعت آدمی میپنداشت و در نتیجه ارزش آدمی را تا سطح حیوانات و چهارپایان تنزل میداد. و نیچه نیز بر این پندار است كه قدرت و قدرتطلبی صوت طبیعت و مقتضای فطرت و طبیعت آدمی و قانون حیات است، و در نتیجه ارزش آدمی را تا حد حیوانات درنده پایین میآورد. مكتب آریستیپوس بُعد شهوانی آدمی را تقویت میكرد و مكتب نیچه بُعد درندهخویی او را. و هر دو مكتب در حقیقت به یكسان اساس ارزش اخلاقی را نشانه گرفته و آن را نابود میكنند. بر اساس نظام اخلاقی نیچه به هیچ وجه نمیتوان از این دو اصل اخلاقی مورد قبول همه نظامهای اخلاقی و همه انسانهای عاقل كه «عدالت خوب است» و «ظلم بد است» دفاع كرد.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۱۶-۲۱۹
https://eitaa.com/vaezi_vazna
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢۴
🧩 تطورگرایی (واقعگرایی)
💠 در حقیقت مبدع و طراح اصلی این نظریه، اسپنسر انگلیسی است. وی به دنبال آن بود كه اخلاق طبیعی جدیدی را جایگزین اخلاق ناشی از عقاید كهن کند. و بر این باور بود كه قانونی اخلاقی كه سازگار با اصل تنازع بقا و انتخاب طبیعی نباشد، از همان ابتدا، بیهودگی و یاوه بودن خود را نشان داده است. رفتار خوب یا رفتار بد را باید بر اساس تطابق یا عدم تطابق آن با مقاصد حیات تعریف و تبیین كرد.
🗿 او معتقد بود انسان اولیه خودگزین بوده و تنها به لذت شخصی خودش میاندیشید. انسان در نخستین مرحله تكاملی خود، همه چیز و همه كس را تنها برای خود میخواسته است. اما در اثر قانون تطور، آدمیان تكامل پیدا كرده و به مرحلهای از رشد و انسانیت رسیدند كه سود و لذت دیگران نیز برای آنان اهمیت دارد.
🔚 از دیدگاه اسپنسر، رفتار، به طور كلی و در یك تعریف عام، عبارت است از كاری كه ناظر به غایت و هدفی است. اما هر اندازه كه در نردبان تكامل به پلههای بالاتری صعود كنیم، شاهد كارهای هدفمند بیشتری خواهیم بود: كارهایی كه در جهت خیر و صلاح فرد یا نوع انسانی هستند. او در یک تقسیمبندی رفتار را به نیمه متکامل و کاملا متکامل و اخلاق را به نسبی و مطلق تقسیم میکند.
✍ نقد و بررسی تطورگرایی
۱. مبنایی اثبات ناشده؛
نخستین ایراد این مكتب این است كه مبتنی بر فرضیهای اثبات ناشده است. این فرضیه كه قانون تطور در طبیعت ثابت است یا نه، هر چند یك فرضیه مشهور و گرایشی مسلط در نزد زیست شناسان است، اما تاكنون هیچ دلیل قاطعی برای اثبات آن اقامه نشده است.
۲. دلیل بیربط؛
حتی اگر بپذیریم كه قانون تكامل در طبیعت امری مسلم و قطعی است، باز هم منطقاً نمیتوان این قانون را، به صرف این كه در طبیعت جریان و سریان دارد، به عالم اخلاق نیز سرایت داد. مسائل اخلاقی یك سلسله مفاهیم خاصی است كه مربوط به اختیار و اراده انسان است. در حالی كه این قانون، قانونی است مربوط به طبیعت بیشعور و بیاراده كه همه فعل و انفعالات آن به صورت جبری تحقق مییابد. یك قانون جبری طبیعی چگونه میتواند منشأ ارزشهای اخلاقی، كه قوام آنها به اراده و اختیار و نیّت است، شود.
۳. همان دیگرگرایی است؛
حتی اگر از دو اشكال پیشگفته نیز صرف نظر كنیم، حاصل این نظریه این است كه انسانها در این مرحله از تكامل خود، دارای عاطفه دیگرگزینی هستند. و انسان اخلاقی به كسی گفته میشود كه در تزاحم میان منافع و لذات شخصی و فردیاش با منافع و لذات گروهی و اجتماعی جانب اجتماع و گروه را مقدّم بدارد. اما این سخن چیزی جز همان مدّعای مكتب دیگرگرایی نیست. در نتیجه همان اشكالاتی كه بر آن مكتب وارد بود، بر این مكتب نیز وارد خواهد شد.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۲۱-۲۲۹
https://eitaa.com/vaezi_vazna
علامه طباطبائی؛ معمار فکری انقلاب اسلامی
✍️ دانیال بصیر
🔻یکی از کلیدواژههای که معمولا در ایام رحلت علامه طباطبایی از سوی جریان نواندیشی و سکولار مطرح میشود، انتساب سخنی به مرحوم علامه است که ایشان فرمودهاند «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است». از این جمله به عنوان یک ابزار برای نشان دادن مخالفت علامه با اصل و اصول انقلاب از سوی این طیف به کار گرفته میشود. افرادی چون محسن کدیور و سیدحسین نصر به فراوانی از این نقل قول استفاده کرده و تلاش کردهاند تا تصویر منفی از علامه به نمایش بگذارند.
▪️کدیور در آثار خود این ادعا را مطرح کرده که علامه طباطبایی با امام خمینی (ره) و دیگر شخصیتهای انقلابی زاویه داشته و حتی به نوعی مخالف جریان انقلاب بوده است. او همچنین اشاره میکند که برخی از علمای فلسفه، به ویژه علامه، به دلیل مواضع تحت الشعاع قرار گرفتن این علم، نقدهایی به انقلاب داشتند. در این بین، به نقل قول مرحوم حکیمی نیز ارجاع داده میشود که از علامه به عنوان کسی که گفته «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است» یاد میکند.
▫️با بررسی زندگی و فعالیتهای علامه طباطبائی پیش و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت و تأثیرگذاری ایشان در جریانهای اجتماعی و سیاسی آن دوران را بیشتر پی خواهیم برد. به ویژه رابطه ویژهای که بین ایشان و حضرت امام خمینی (ره) وجود داشت، گواهی بر همسویی فکری و نظری این دو شخصیت در زمینههای دینی، سیاسی و اجتماعی میباشد.
▪️علامه طباطبائی توانست با تولید آثار علمی غنی و تربیت شاگردان اندیشمند، نقش بیبدیلی در ترویج فلسفه و تفسیر قرآن در حوزههای علمیه ایفا کند. این تلاشها به منظور ایجاد مبانی فکری مستحکم برای حرکت انقلاب اسلامی، در برابر چالشهای فکری و فرهنگی دوره پهلوی که خود مروج این فرهنگ غربی بود، صورت میگرفت. تألیف کتاب راجع به حکومت اسلامی به فارسی و عربی بیانگر دغدغهمند بودن ایشان در خصوص مباحث تئوریک اسلام سیاسی است.
🔻علاوه بر فعالیتهای علمی، علامه طباطبائی در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز حضور فعالی داشت. حمایت صریح ایشان از آرمان فلسطین و امضای اعلامیههایی که به شکلگیری نظرات عمومی در مورد انقلاب اسلامی کمک کرد، نشاندهنده موضعگیری روشن و قاطع ایشان در این زمینه است. به عبارت دیگر، علامه دفاع از مرزهای ایدئولوژیک اسلام و ترویج مبارزه فرهنگی و علمی را به عنوان بخشی از مسؤولیتهای خود میدانست.
▫️علامه از جمله علمای بود که به مبارزه فرهنگی به عنوان یک عامل اثرگذار در ایجاد تغییرات سیاسی اعتقاد داشتند. به تعبیر مرحوم آیتالله مهدویکنی: «حرکت انقلاب که در حوزه علمیه قم به راه افتاد و به پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، دو رکن و دو مبدأ سیاسی ـ فرهنگی داشت: یکی از این دو، شخصیت و آموزشهای حضرت امام بود و دیگری مرحوم علامه طباطبائی که یکی صبغه سیاسی و دیگری صبغه فرهنگی داشت و هر دو مکمل یکدیگر بودند.»
https://eitaa.com/vaezi_vazna
و زن که باید مادر باشد مربی جامعه و اکسیر محبت
ولی
حیف و صد حیف
زمانی، مادر را با چادرش
میشناختیم
با روسری گره خورده زیر گلویش،
با ادب و متانتش با وقار و سکوتش،
با حیایی که ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر میکرد.
با کودکی که با عشق زیر چادرش میگرفت تا مبادا از باد حوادث آسیبی ببیند
و
دست کودکی دیگر که گره خورده بود به لای چادرش و سرشار بود از حس زیبای مِهر_مادری ...
چه گذشت بر ما؟
به کجا میرویم ؟؟؟
چادرها که کنار رفت
واژهی مادر هم سقوط کرد
در پرتگاه بی اصالتی ،
در چالهی بی حیایی ،
از مادر مژههایی چسب زده،
ناخنهایی کاشته شده
و
صورتی رنگی باقی ماند
که نه رنگی از محبت داشت،
نه رنگی از خدا
کودک هم از آغوش مادر محو شد
جایش سگی_فانتزی با هزینهای گزاف جانشین شد
پیراهن_گلداری که زمانی تمام وجود مادر را مزین و مستور میکرد آب رفت!
عریانی و بدن نمایی شد هنر،
هرزگی شد کلاس،
بی_غیرتی شد آزادی
دست در دست نامحرم شد حرم ...
و آغوش شد آغوش رایگان
زن_زندگی_آزادی
یا
به واقع زن_هرزگی_بردگی
براستی بهشت زیر پای
کدامین مادر است ؟؟
و کدام مرد از دامن چنین زنانی
به معراج خواهد رسید ؟؟؟
آیا وقت آن نرسیده که واژهی زیبای مادر و زن را با حیا و حریم،
حرمت دهیم ؟؟؟
و جای این دنیازدگی اهریمنی، اندکی خوی الهی خود را پرورش دهیم
و با پوشش_مناسب، به خود ارزش دهیم ؟؟؟؟
حواسمان باشد
آغوش مرگ در انتظار همهی ماست
و این جوانی چند صباحی بیش نیست
و خداوند نظارهگر ماست.......
https://eitaa.com/vaezi_vazna
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ همه نظامات سرمایهداری غربی را پذیرفتهایم و در عین حال متعجب هستیم که چرا وضع خیابانهای ما چنین است؛ بعد میگوئیم آقای رادان شما بروید جمعش کنید!
عرض میشود👇
⬅️ این مساله کاملا درست است که ایشان اعلام کرده اند که همه نظامات سرمایه داری را پذیرفته و اجرایی هم کرده ایم و با قدرت در اين دولت به یاد دولت شیخ حسن روحانی همه آنها را ادامه میدهیم و مبانیشان را اجرا میکنیم، بعد اعتراض داریم که چرا سبک زندگی مردم اینگونه شده است؟ چرا در خیابانها شاهد رفتارهای ناهنجار هستیم؟ امروز اکثریت ملت برای دستیابی به پول بیشتر و قرار گرفتن در وضعیت زندگی آنچنانی دست به همه کاری میزنند و تمام رفتارها و اقدامات دولت در همه زمینه ها و خصوصا در امور اقتصادی برای رفاه دهک های بالا هستند و مابقی مردم به حساب نمیآیند و فقط یارانه میگیرند و همه مردم را در مراکز خرید و هایپرها و فروشگاههای زنجیره ای و کافه ها و ستوران های آنچنانی... برای رسیدن به این سبک زندگی ها غربی ترقیب میکنند و جامعه را برای مستضعفان و محرومان سخت کرده اند؟!
https://eitaa.com/vaezi_vazna
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢۵
🧩 وجدانگرایی (واقعگرایی)
🎭 مدعای كلی این مكتب این است كه معیار و منشأ همه ارزشهای اخلاقی، مطابقت یا مخالفت آنها با «وجدان اخلاقی» انسان است. هر چیزی كه مورد پذیرش وجدان اخلاقی باشد خوب، و هر چیزی كه با وجدان اخلاقی انسانها ناسازگار باشد و موجب آزردگی و رنجش وجدان آنان شود، بد است.
🧘♂ بنیانگذار و طراح اصلی این دیدگاه ژان ژاك روسو فیلسوف و متفكر برجسته فرانسوی، بود. وی معتقد بود كه انسان طبیعتاً خوب آفریده شده است و اگر سیر طبیعی خودش را طی كند به گونهای كه اگر عوامل اجتماعی انسان را از سیر طبیعی زندگیاش منحرف نكنند، هر انسانی به صورت طبیعی انسانی اخلاقی خواهد بود. و به ارزشها و فضایل اخلاقی عمل خواهد كرد. یكی از مهمترین كاركردهای وجدان اخلاقی این است كه در برابر انجام كارهای خوب یا بد بیتفاوت نیست؛ بلكه انسان را در قبال انجام كارهای بد مورد سرزنش و نكوهش قرار میدهد.
🍁 دلیل روسو برای وجود وجدان اخلاقی در درون همه انسانها این است كه: مگر نمیبینید كه عموم جهانیان كه در هر موضوعی با هم اختلاف نظر دارند فقط در باب وجدان كاملاً متفق الرأی میباشند؟ این وجدان اخلاقی تا آنجا نیرومند و مؤثر است كه با وجود آنْ انسان نیازمند به مربی اخلاق نیست. به همین دلیل روسو در مباحث اخلاقی و تربیتی بر این باور است كه وظیفه اولیاء و مربیان این است كه بچهها و كودكان را آزاد گذارند تا بر اساس طبیعت اولیه خودشان رفتار كنند.
✍ نقد و بررسی وجدانگرایی
🔻 هرچند تعبیراتی در آیات و روایات هست كه قابل تطبیق بر مدعیات این مكتب است. اما اگر نیك بنگریم این نظریه و مكتب نیز از بیان حقیقت اخلاق و اخلاقیات عاجز است. آنچه را كه ما به عنوان وجدان اخلاقی مینامیم و خیلی هم برای آن قداست قائلیم، یك نیروی خاصی در وجود ما نیست. حقیقت مسأله این است كه اگر وجدان را تحلیل كنیم خواهیم دید كه وجدان اخلاقی در جهتی كه مربوط به شناخت خوب و بد است، همان عقل است. شناخت، كار عقل است.
🔻 اما این كه انسان را پس از انجام كار ستایش یا سرزنش میكند این هم یك تحلیل روانشناختی دیگری دارد. علت ندامت پس از انجام كار بد این است كه وقتی انسان میفهمد كه كمالی را از دست داده و نقصی در انسانیتش پدید آمده است، این حالت ندامت برای او حاصل میشود.
🔻 پس به طور خلاصه، میتوان گفت این سخن كه وجدان چیزی است كه هم درك میكند و هم دادگاه تشكیل میدهد و افراد را مورد ستایش یا سرزنش قرار میدهد، بیشتر برای خطابه و شعر مفید است؛ اما هیچ مبنای فلسفی و عقلانی ندارد.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۲۹-۲۳۶
https://eitaa.com/vaezi_vazna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍 #خردنما | انیشتین و دین جهانی
➖ آیا یهودیت یا مسیحیت میتوانند دین جهانی باشند؟
👤 دکتر #حسین_فریدونی
https://eitaa.com/vaezi_vazna