eitaa logo
️کانال دکتر واعظی
64 دنبال‌کننده
10 عکس
22 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی خلاصه درس جلسه دوم اندیشه ۲ رابطه علم و دین چگونه است؟ مجموعا سه دیدگاه کلی راجع به ارتباط بین علوم تجربی و دین وجود دارد . ۱.دیدگاه تعارض در این دیدگاه علم و دین دو مقوله کاملا جدا از هم بوده و انسان بین علوم و دین باید یکی را انتخاب نماید. این دیدگاه در غرب بعد از رنسانس و بعد از پیدایش تعارض یافته های علمی مانند خورشید محوری گالیله که با دیدگاه کلیسا که زمین را محور می دانست و یا نظریه داروین که انسان را از نسل میمون می‌دانست و دین که انسان را از نسل آدم و حوا می دانست به وجود آمد. ۲.دیدگاه دوم تمایز در این دیدگاه علم و دین کاملا دو چیز جدا از هم می باشند که هیچ ربطی به همدیگر ندارند علم با تجربه حسی و دین مربوط به دل می باشد مانند بازی والیبال و فوتبال که هر کدام قواعد خاص خود را دارند شما با قواعد یکی نمی توانید دیگری را داوری کنید ۳ . دیدگاه سوم مکمل دین و علم مکمل هم هستند گاهی دین به کمک علم می آید و گاهی علم به کمک دین می آید برهان نظم را دین از علم می گیرد و مبانی نظری علم را ،علم از دین می گیرد لذا دایما در ارتباط با همدیگر هستند پاسخ قرآن پر از مسایل علمی است که علم جدیدا کشف نموده است مانند جاذبه زمین،زوجیت گیاهان و.... مادامی که علم در دست مسلمانان بود تمدن اسلامی در قرنهای ۴،۵،۶،۷ این مسیله مطرح نبود زیرا بزرگترین دانشمندان علوم تجربی ما بزرگترین دانشمندان علوم دینی هم بودند مانند خواجه نصیر،ابن سینا و... ولی در غرب چون کتاب مقدس تحریف شده بود لذا کشفیات علمی با دین تحریف شده تعارض داشت لذا چون هم علم و هم دین از طرف خداوند می باشند لذا هیچ تعارض با هم نباید داشته باشند و اگر در مسیه خاصی تعارض دیده شد یا علم دچار اشتباه شده است و یا برداشت ما از دین اشتباه می باشد دیدگاه دوم نیز درست نیست پس بهترین دیدگاه سومی می باشد که علم و دین مکمل همدیگر می باشند @vaezi_vazna
فطرت یکی از راههای خدایابی و در واقع بهترین و جامع ترین راههای اثبات وجود خداوند فطرت است . منظور از فطرت یک سری شناخت هاست که خداوند همگام با خلقت بشر در نهاد او گذاشته است و یکی از این شناخت ها، فطرت خدایابی می باشد. تقریبا همه فیلسوفان اعم از مسلمان و مسیحی از این برهان استفاده نموده اند دکارت یک سری مفاهیم را تحت عنوان مفاهیم فطری ذکر می کند که از جمله آن مفاهیم ، مفهوم خدا می باشد یا پل ادوارد نیز از این برهان تحت عنوان برهان اجماع عام یاد کرده است . در میان مسلمانان هم معمول فلاسفه ما از آن یاد کرده اند منتهی تفاوت بین این دو دسته از فیلسوفان این است که غربی‌ها آنرا شناخت فطری ولی مسلمانان و به تبع قرآن از گرایش فطری یاد کرده اند. منتهی یک پرسش: اگر شناخت خداوند فطری است پس چرا برخی از انسانها ملحد هستند آیا آنها فطرت ندارند؟ در پاسخ باید گفت که بله شناخت فطری مشترک بین همه انسانها می باشد ولی گاهی وقتها برخی از شناختهای فطری بر اثر جهل یا تربیت نادرست و یا فرهنگ جامعه دچار رخوت شده و همه اینها پرده آیی خواهند شد که روی فطرت را می پوشانند مانند فطرت محبت به فرزند که یک امر فطری می باشد ولی برخی از انسانها در گذشته فرزند خود را زنده به گور می کردند یا بسیاری امروز فرزند خود را می کشند(سقط جنین) آیا اینان فطرت ندارند ؟ چرا ولی جهل و ..روی فطرت را گرفته است . خداوند هم برای همه انسانها فطری است ولی اگر عده آیی او را انکار می کنند به خاطر جهل و...می باشد لذا همین انسانها اگر در مشکلات سخت قرار بگیرند فطرت خداجویی آنان بیدار شده و خداوند را از درون قلب صدا می زنند نذر ، دعا و.. انجام می دهند ولی وقتی به حالت عادی برگشتند دوباره از خداوند غافل می شوند . لذا فطرت خداجویی در همه انسانها قرار دارد و بالای ۹۰درصد مردم دنیا دیندار می باشند هر چند در مصداق خداوند اختلافات بسیار وجود دارد . @vaezi_vazna
علی واعظی وزنا: پیامبر(ص) و تجربیات عارفانه آیا پیامبر(ص) عارف بوده است و وحی نتیجه شهودات عارفانه پیامبر بوده است؟ وجود تفاوتهایی چند بین عرفان و وحی آن‌ دو را کاملا متمایز از همدیگر قرار می دهد اگر چه پیامبر خاتم (ص) سر سلسله اصحاب معرفت بوده و عرفا از وجود آن حضرت به نور نخست و حضرت محمدیه یاد کرده اند ولی وحی و مکاشفات عارفانه هرگز از یک سنخ نمی باشند زیرا در کشفیات عارفانه عرفا بر اثر ریاضت ،نفس سرکش خود را لجام زده و بر اثر آن حقایقی پنهان از درون جان آنان عیان می گردد ولی پیامبر وحی را از بیرون و توسط فرشته وحی دریافت می کند لذا تفاوتهایی چند بین پیامبر و عرفان وجود دارد . ۱.پیامبر در لحظه دریافت وحی مشاعر خود را از دست نمی دهد ولی عارف در حالت شهود از خود بی خبر می شود. ۲.معرفت وحیانی قابل انتقال به غیر می باشد و پیامبر آنچه دریافت می کند بدون دخل و تصرفی همه را به مردم انتقال می دهد استفاده بیش از ۳۰۰ مرتبه واژه قل در قرآن مبین این نکته است ، ولی تجربیات عارف شخصی بوده و قابل انتقال به غیر نمی باشد و عارف تنها گزارشاتی از آن را بیان می کند. ۳.وحی از لوح محفوظ توسط جبرییل بر قلب پیامبر می نشیند ولی تجربه عرفانی از درون شخص عارف سر چشمه می گیرد «از خود بطلب ، هر آنچه خواهی که تویی» ۴.زبان وحی یک زبان عادی و معمولی و همه فهم می باشد ولی زبان عرفان زبان اشاره ای و رمزی بوده و فقط با خواص اهل معرفت قابل تفاهم می باشد. لذا پیامبری انتخاب خداوند بوده و او هر کس را که بخواهد بر می گزیند ولی تجربه عرفانی برای هر فرد انسانی که در مسیر معرفت قرار بگیرد امکان پذیر خواهد بود و بین این دو تفاوت بسیار است . @vaezi_vazna
کدام دین ؟ داستان چند نفر در مثنوی ذکر شده است که تا به حال فیل ندیده بودند و اصلا نمی دانستند فیل چیست و برای فهم آن ، آنان را وارد اتاق تاریکی که فیل در آنجا بود نمودند و آنان به خاطر تاریکی اتاق فقط با حس لامسه باید فیل را درک می نمودند ، یکی دستانش به پاهای قبل برخورد کرد دومی گوشها‌ی فیل و سومی خرطوم فیل را لمس کردند و لذا هر یک برداشت خاصی از فیل در ذهن‌شان تداعی شد یکی گفت فیل یعنی یک ستون دومی گفت بادبزن بزرگ و سومی یک لوله ، جناب جان هیک باتوجه به این داستان نتیجه می گیرد داستان دین‌های مختلف نیز این چنین است هر یک از ادیان برداشتی از دین دارند و برداشت همه هم ناقص است لذا دین حقی وجود ندارد و شما هر دینی را بپذیرید درست است (پلورالیسم = کثرت گرایی) و فرقی بین ادیان مختلف وجود ندارد . ولی جناب جان هیک به ادامه داستان توجه نکردند. در کف هر یک اگر شمعی بدی اختلاف از گفتمان بیرون شدی اگر در آن اتاق شمعی روشن بود همه به حقیقت پی برده و دچار اشتباه نمی شدند و آن چراغ عقل است اگر با عقل ادیان مختلف را مطالعه کنید به دین حق و کامل که همان اسلام باشد رهنمون خواهید شد که البته این به معنای خالی بودن دین‌های دیگر از حقانیت نیست بلکه هر دینی درصدی از کمال را داشته ولی دین اسلام به عنوان دین خاتم و تحریف نیافته بیشترین بهره را از کمال دارد و کسی که آنرا بپذیرد تمام خوبی‌های ادیان دیگر در آن جمع آمده است چون که صد آمد نود هم پیش ماست . @vaezi_vazna