اثبات #تهدید
در منابع #اهل_تسنن
1⃣الْمَدَائِنِيُّ، عَنْ مَسْلَمَةَ بْنِ مُحَارِبٍ،
عَنْ سُلَيْمَانَ التيمى، وعى ابْنِ عَوْنٍ:
أَنَّ أَبَابَكْرٍ أَرْسَلَ إِلَى عَلِيٍّ يُرِيدُ الْبَيْعَةَ،
فَلَمْ يُبَايِعْ فَجَاءَ عُمَرُ، ومعه فتيلة
فتلقّته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة:
يا ابن الْخَطَّابِ، أَتُرَاكَ مُحَرِّقًا عَلَيَّ بَابِي؟
قَالَ: نَعَمْ، وَذَلِكَ أَقْوَى فِيمَا جَاءَ بِهِ أَبُوكِ ...
ابن عون میگوید:
ابوبکر افرادی را سراغ علی فرستاد
تا بیعت کند ولی او بیعت نکرد
عمر با پارهای آتش آمد
فاطمه او را نزد در دید به او گفت:
ای فرزند خطاب آیا تو را در حال
آتش زدن خانهام میبینم؟
گفت: آری این بهترین کار برای
تقویت دین پدر توست ...
الانساب الاشراف البلاذری ج۱ ص۵۸۶
#فاطميه
@vaghaaye
هدایت شده از خادم
اثبات #تهدید
در منابع #تشیع
2⃣قالت فاطمه سلام الله علیها:
... جمعوا #الحطب_الجزل° على بابنا
وأتوا بالنار ليحرقوه ويحرقونا ،
فوقفت بعضادة الباب وناشدتهم بالله وبأبي
أن يكفوا عنا و ينصرونا ...
حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود:
... بر در خانه ما هیزمهای تنومند
و بزرگ جمع کرده
آتشی فراهم ساختند تا درب را
به آتش کشیده و ما را بسوزانند
آنگاه در کنار در ایستادم و آنان را به خدا
و به پدرم سوگند دادم که دست از ما بردارند
و ما را یاری کنند ...
بحارالانوار ج۳۰ ص۳۴۸
پینوشت:
#الحَطَبُ_الجَزْل
در النهایه اینطور معنا شده:
ای: غلیظا قویا
•یعنی هیزم بسیار درشت و تنومند•
#فاطمیه
@veghaaye
اثبات #تهدید
در منابع #اهل_تسنن
3⃣قال المسعودى:
و كان عروة بن الزبير يعذر أخاه عبدالله
في حصر
بنى هاشم في الشعب
و جمعه الحطب ليحرقهم و يقول:
انّما أراد بذلك إلا تنتشر الكلمة و لا يختلف المسلمون
و أن يدخلوا في الطاعة فتكون الكلمة واحدة
كما فعل عمر بن الخطاب ببنى هاشم
لما تاخروا عن بيعة أبي بكر،
فانه أحضر الحطب ليحرق عليهم الدار.
مسعودی میگوید:
عروة بن زبیر، عمل برادرش عبدالله
در محاصره ی بنی هاشم در دره
و جمع آوری هیزم برای سوزاندن آنها را
چنین توجیه میکرد که مقصود او
فقط وحدت کلمه و جلوگیری از
اختلاف مسلمانان بود
و میخواست آنها تحت فرمان باشند
تا وحدت کلمه برقرار گردد.
چنانکه عمر بن خطاب، چون بنی هاشم
در
بیعت با ابوبکر خودداری کردند،
هیزمی فراهم ساخت تا خانه را به رویشان آتش زند.
مروج الذهب، ج۳ ص۸۶ چاپ المیمنیه
#فاطميه
@vaghaaye
اثبات #تهدید
در منابع #تشیع
4⃣فَغَضِبَ عُمَرُ وَ قَالَ:
مَا لَنَا وَ لِلنِّسَاءِ؟
ثُمَّ أَمَرَ أُنَاساً حَوْلَهُ فَحَمَلُوا حَطَباً وَ حَمَلَ مَعَهُمْ
فَجَعَلُوهُ حَوْلَ مَنْزِلِهِ وَ فِيهِ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا.
ثُمَّ نَادَى عُمَرُ بأعلی صوته حَتَّى أَسْمَعَ عَلِيّاً:
وَ اللَّهِ لَتَخْرُجَنَّ وَ لَتُبَايِعَنَّ خَلِيفَةَ رَسُولِ اللَّهِ
أَوْ لَأُضْرِمَنَّ عَلَيْكَ بَيْتَكَ نَاراً.
عمر خشمگین شد و گفت:
ما را با زنان چه کار؟
آنگاه به جماعت گرد خود فرمان داد هیزم آوردند
خود نیز چنین کرد آنها را اطراف منزلش نهادند
با آن که در آن علی و فاطمه و فرزندانش بودند.
سپس عمر با تمام توان فریاد زد تا علی بشنود:
سوگند به خدا خارج میشوی و با خلیفه ی رسول خدا
بیعت میکنی یا آنکه خانه را بر تو آتش میزنم.
الاحتجاج طبرسی ج۱ ص۸۳
نشر مرتضی
#فاطميه
@veghaaye