🔴 عقب نشینی دولت لبنان / توافق نخست وزیر و وزیر اقتصاد لبنان برای تنظیم بودجه بدون مالیات جدید
🔸"علي حسن خليل" وزير اقتصاد لبنان امروز – شنبه- در صفحه توئیتر خود نوشت: در دیدار با "سعد حریری" تاکید شد، بودجه کشور بدون هرگونه مالیات و یا عوارض جدید تنظیم شود و هر گونه طرحی که در این خصوص از سوی هر طرفی ارائه شده بود، لغو می شود.
🔸همچنین گام های جدی در مسیر اصلاحات از جمله در بخش بانکی اتخاذ خواهد شد تا هیچ مالیاتی حتی اندک بر مردم تحمیل نشود.
🔸این در حالی است که ساعتی قبل شبکه "ال. بی. سی" لبنان اعلام کرد: سعد حریری امروز نشست های فشرده ای با برخی وزیران و نمایندگان پارلمان داشت و طرحی اقتصادی برای حل بحران اخیر در این کشور عرضه کرده است .
🔸حریری به افراد حاضر در نشستهای امروز طرح اقتصادی اصلاحی را پیشنهاد کرد و از آنها خواست هر چه زودتر نظر خود را در این خصوص اعلام کنند.
🖼 كانال وقت سحر
💠 @vaghtesahar
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت ورزش باستانی
✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید
🔸اوايل دوران دبيرستان بود كه #ابراهيم با ورزش باستاني آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت.
🔸حاج حسن توكل معروف به حاج حسن نجار، عارفي وارسته بود. او زورخانه اي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. #ابراهيم هم يكي از ورزشكاران اين محيط ورزشي و معنوي شد.
حاج حسن، #ورزش را با يك يا چند آيه #قرآن شروع ميكرد. سپس حديثي ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، #ابراهيم را میفرستاد وسط گود، او هم در يك دور #ورزش، معمولاً يك سوره #قرآن، دعاي توسل و يا اشعاري در مورد اهل بيت میخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد.
🔸از جمله كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب ميرسيد، بچه ها #ورزش را قطع ميكردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن #نماز جماعت ميخواندند.به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از #انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار #ورزش به جوانها مي آموخت.
🔸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از #ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند. يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.
🔸با رنگي پريده و با صدائي لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد. #ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود.
🔸خودش هم آمد وسط گود. آن شب #ابراهيم در يك دور #ورزش، دعاي توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد. آن مرد هم با بچه اش در گوشه اي نشسته بود و گريه ميكرد.
🔸دو هفته بعد حاج حسن بعد از #ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟ گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. براي همين ناهار دعوت كرده.
🔸برگشتم و #ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعاي توسل اي که #ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده.
٭٭٭
🔸بارها ميديدم #ابراهيم، با بچه هائي که نه ظاهر #مذهبي داشتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند رفيق ميشد. آنها را جذب #ورزش ميکرد و به مرور به مسجد و هيئت ميكشاند.
🔸يکي از آ نها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! اصلاً چيزي از دينم نميدانست. نه نماز و نه روزه، به هيچ چيز هم اهميت نميداد. حتي ميگفت: تا حالا هيچ جلسه مذهبي يا هيئت نرفته ام. به #ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت ميياري!؟ با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟!
گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت امام حسين وکارهاي
يزيد ميگفت.
🔸اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد ميداد!!
#ابراهيم داشت با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.
🔸دوستي #ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.او يکي ازبچه هاي خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد.
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... .
🔸ما هم با تعجب نگاهش ميکرديم. با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت ميکردم.چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش ميکرد، بعد هم آ نها را به #مسجد و هيئت ميکشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين .
🔸ياد حديث #پيامبر به #اميرالمؤمنين افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
🖼 كانال وقت سحر
💠 @vaghtesahar
🔴 رییس جمهور باید فکر همه چیز را کرده باشد!
✍️ غلامرضا صادقیان
اگر از رئیسجمهور پرسیدند چرا به وعدههای انتخاباتیات عمل نکردی، بهترین پاسخ آن است که «ببخشید، تلاشم را کردم اما نشد.»
اما رئیس جمهور ما میگوید: « فکر نمیکردیم که حوادث سال 96 پیش آید و امریکا از برجام خارج شود و زلزله و سیل بیاید.»
باید به نامزدهای ریاستجمهوری در آینده گفت ایران همیشه زلزله و حوادث طبیعی دارد. دشمنی امریکا هم که ذاتی امریکا و با «وجود» جمهوری اسلامی است. پس اگر میخواهید رییس جمهوری اسلامی ایران شوید و قصد ندارید که جمهوری اسلامی را عوض کنید، پس باید برای دشمنی امریکا و سیل و زلزله هم آماده باشید و «فکر»ش را بکنید.
رییسجمهور باید فکر همه چیز را کردهباشد. ریاستجمهوری یک پرستیژ نیست، جایگاه نوکری مردم و خدمت بیوقفه و مسئولیتپذیری و پاسخگویی است.
🖼 كانال وقت سحر
💠 @vaghtesahar
واکنش پرویز مظلومی سرمربی استقلال به خوشحالی بعد از گل مهدی ترابی:
فکر نمیکردم ترابی اینقدر رفتار پخته داشته باشد و اینگونه پشت مملکت و رهبرش باشد ولی نشان داد در عین جوانی، بازیکنی با تجربه است. انصافاً از حرکت او لذت بردم.
وقتی یک بازیکن دغدغهاش این است که مملکتش با چه شرایطی روزگار میگذراند، جای تبریک دارد. حرکت او باعث فرهنگسازی و الگوسازی است. اعتقاد دارم ایران به یکدلی و اتحاد نیاز دارد. ما باید پشت یکدیگر باشم و از حکومت و رهبرمان حمایت کنیم.
🖼 كانال وقت سحر
💠 @vaghtesahar
🦹♂ یک #کلاهبردار آمریکایی درسال 1980آگهی فروش"خشک کننده لباس با انرژی خورشیدی"را چاپ کرد.مردم پس ازثبت نام و واریز پول،تنها چیزی که دریافت کردندمقداری طناب و گیره لباس بود
🖼 كانال وقت سحر
💠 @vaghtesahar