eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.7هزار ویدیو
120 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
Narimani-Shohada-Fatemiyon.mp3
4.32M
🎤سيد رضا 🎧شور زيبا 🌷مدافعان حرم🌷 ★چقدر غريبونه بهونه ميگيرم ... ★گرفته دل من برا شهداي🌷 تيپ .... 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
AUD-20190729-WA0018.mp3
6.01M
⏯مداحی رفتن و همه پرپر شدن 🔹آرزوم اینه که آقا یه روزی کربلایی شم 🔸مثـلِ تمومِ برا حسین فدایی شم🕊🌷 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#نبودنت رابلد نیستم دلتنگـ💔 که می شوم پنجرہ اتاقم روبه خیابان شلوغی🏘 باز می شود آنقدر #منتظر آمد
📜 ✍با یاری خدا و به اهل بیت(ع) این وصیت نامه را می نویسم📝 ان شاالله که بعد از مرگم باز و . 🌸🍃سلام بر آنهایی که رفتند و مثل بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم، که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را سر اخلاص نهادند🌷 خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد🤲 که مرگهاست. 🌸🍃بعد از مرگم به توصیه می کنم که مانند اربابم حسین(ع) صبر کند و بی تابی نکند❌ و خوشحال باشد که در جان دادم. و همینطوری مادرم به مدد اسوه صبر و استقامت در کربلا "حضرت زینب(س)" صبور باشد چون با گریه هایش مرا شرمنده می کند😔 🌸🍃اگر به فیض رسیدم، خدای ناکرده هیچ سازمان یا ارگانی را مقصر ندانید📛 🌸🍃هروقت به سر قبرم آمدید یک از حضرت علی اکبر(ع) و یا "حضرت زهرا(س)" بخوانید و مرا به فیض بالای گریه😭 برسانید. 🌸🍃هروقت قصد داشتید خیری به بنده برسانید آنرا به مذهبی به عنوان کمک بدهید. 🌸🍃از و خانواده آنها طلب حلالیت می کنم اگر نتوانستم نقش برادری خوب👌 را ایفا کنم. 🌸🍃در کفنم یک (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. 🌸🍃تا می توانید برای حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست✅ 🌸🍃هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم آسید علی آقا را نگذارید✘ 🌸🍃امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید پایمال شود. 🌸🍃این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود ان شاالله: 🔸مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر 🔹چند سالیست که از لطمه زنم 🔸سر قبرم چو بخوانند دمی 🔹 خود با لبه سنگ لحد می شکنم😭 🌸اللهم الرزقنا شفاعت الحسین یوم الورود و یثب لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین🌸 نام: حسین نام خانوادگی: معز غلامی نام پدر: علی اکبر 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
AUD-20190729-WA0018.mp3
6.01M
⏯مداحی رفتن و همه پرپر شدن 🔹آرزوم اینه که آقا یه روزی کربلایی شم 🔸مثـلِ تمومِ برا حسین فدایی شم🕊🌷 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
03-halo havaye shohada be mide raho nashon.mp3
4.19M
🎵 شور 🌺حال و هوای شهدا 🍃به ما میده راهو نشون 🎤🎤 سیدرضا 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
03-halo havaye shohada be mide raho nashon.mp3
4.19M
🎵 شور 🌺حال و هوای شهدا 🍃به ما میده راهو نشون 🎤🎤 سیدرضا 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 99.03.08 - narimani.mp3
8.98M
🍃بابایی سلام دل من تنگ نگاه تو شده 🍃چشم خیس من خیره بصورت ماه تو شده 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 99.03.08 - narimani.mp3
8.98M
🍃بابایی سلام دل من تنگ نگاه تو شده 🍃چشم خیس من خیره بصورت ماه تو شده 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 99.03.08 - narimani.mp3
8.98M
🍃بابایی سلام دل من تنگ نگاه تو شده 🍃چشم خیس من خیره بصورت ماه تو شده 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
1_16361916.mp3
5.84M
🎵 شور ✨دلمو دست تو دادم یا حسین ✨وقتی دلتنگ شب جمعه میشم ✨شهدا میان بیادم یا حسین 🎤🎤 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
03-halo havaye shohada be mide raho nashon.mp3
4.19M
🎵 شور 🌺حال و هوای شهدا 🍃به ما میده راهو نشون 🎤🎤 سیدرضا 👌👌 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 6⃣2⃣#قسمت_بیست_وششم 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشما
❣﷽❣ 📚 💥 7⃣2⃣ 💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. 💢جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ 💢رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. 💢یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. 💢 قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. 💢 زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. 💢حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. 💢 هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. 💢 شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. 💢 همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. 💢 زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. 💢دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. 💢 خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. 💢 زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... @Vajebefaramushshode
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 99.03.08 - narimani.mp3
8.98M
🍃بابایی سلام دل من تنگ نگاه تو شده 🍃چشم خیس من خیره بصورت ماه تو شده 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
YEKNET.IR - zamine - hafteghi 99.03.08 - narimani(2).mp3
8.98M
❣بابایی سلام دل من تنگ نگاه تو شده 🌟چشم خیس من خیره بصورت ماه تو شده 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
💥 📞از به جامانده ها؛ هنوز هم مےدهند اما بہ "اهل درد" نه بے خیال ها فقط دم زدن افتخار نیست...🖐🏻♥️ ☝️🏻باید... ، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان هم باشد...🌱🌸 را شهدایی کنیم خادمان شهدا باشیم... 🥀اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج 🥀 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
Narimani-ma-basijiha (1).mp3
5.81M
🎵شور ✨ما بسیجیها پیرو خط دین و قرآنیم ✨تا ابد پای عهد دلهامان با شهیدانیم 🎤🎤 سید رضا بشنوید👌👌 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
مداحی آنلاین - یه مادر شهیدمو ، دلم رو پرپر میکنم - نریمانی.mp3
12.22M
🍃یه مادر شهیدمو ، دلم رو پرپر میکنم 🍃فقط با یاد پسرم ، زندگیمو سر میکنم 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
Narimani-ma-basijiha (1).mp3
5.81M
🎵شور ✨ما بسیجیها پیرو خط دین و قرآنیم ✨تا ابد پای عهد دلهامان با شهیدانیم 🎤🎤 سید رضا بشنوید👌👌 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
از شام بلا شهید آوردند| حاج میثم مطیعی - aghigh.ir.mp3
8.08M
🍂این گل🌷 را به رسم هدیه 🍃تقدیم کردیم 🍂حاشا اینکه از 🍃حتی لحظه ای برگردیم 😔 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
از شام بلا شهید آوردند| حاج میثم مطیعی - aghigh.ir.mp3
8.08M
🍂این گل🌷 را به رسم هدیه 🍃تقدیم کردیم 🍂حاشا اینکه از 🍃حتی لحظه ای برگردیم 😔 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🍃حلب، کافیست نامش از زبان جاری شود و به‌ گوش اهل دلش برسد. کهکشان خاطرش ققنوس وار به سوی ای می رود که صورت فلکی زیبایی را در جبهه ترسیم کردند و در آسمان آبی خاطره ها ماندگار شدند🌹 . 🍃 این روزها ستاره های قصه ما به شهدای شهرت یافته اند. که در اوج طراوت و ، بند بند وجودشان را از و مافیها، شستشو دادند و راهی دفاع از شدند. جوانهایی که هر کدام ستاره ای بخش در میان اهل بیتشان بودند🌟 . 🍃گاهی که غرق خاطرشان میشوم، در گوشه ای از ذهن خویش صندوقچه ی حیاتشان را باز میکنم، به دفتر هر کدامشان که میرسم، ورق میزنم و آنگاه که با چشم روح نامه هایشان میخوانم، به سر منزلگاهی میرسم که در آنجا خوب میفهمم، آری ، این من هستم قافیه را باخته ام، این جوانها چه زیرکانه و هوشیارانه سنگر نفس و را هدف قرار دادند و چه زیبا در خویش غلطیدند😔 . 🍃اما اکنون، مَـــــن، با شما هستم، ای ستاره های شب های آفتابی ، چگونه‌ هایتان را در وصف جانانتان فریاد کردید که موج صدایش بیدار کرد حتی آن خواب برده از فرط را. . 🍃اصلا بگویید چگونه شد که با وجود کم سن و سالیتان راه پیران را در کوتاه ترین‌ مسیر ممکن از آن خود ساختید؟!🥺 . 🍃ای شهدا، مرا دریابید، شما را به تمام رمز هایتان، میدهم، این راز سر به مهر بسته را برایم بگشایید😔 . 🍃و حال، در این ثانیه های طاقت فرسای زندگی چه دارم که بگویم، جز اینکه خود را به زنجیر بکشانم، که آری، این واژه های سیاه و سفید من فقط بلدند رو به روی شما ناله سر دهند و زار زار بریزند، کاش میدانستند، خاطر‌ و شما زنگ هجرت است به سوی ... . 🕊به مناسبت سالروز شهادت شهیدان ☘ . 📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰ . به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
جانِ‌هر‌زنده‌دلے‌‌زنده‌بہ‌‌جان‌ِ‌دگر‌است... من‌همانم‌کہ‌‌دلم‌زنده‌بہ‌‌یادِ‌شهداست♡!' 🕊 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode