اگر فردی از همسر خود به دلیل خیانت از طریق پیامک شکایتی دارد، تنها در صورتی میتواند درخواست مجازات فرد خیانتکار را داشته باشد که خیانت وی را به اثبات برساند. دسترسی به پیامکها و تماسهای تلفنی فرد خیانتکار و ارائه آنها به دادگاه میتواند برای اثبات، تشخیص جرم و محکومیت از طرف قاضی کافی باشد.
حق وقتی در معرض تجاوز قرار گیرد به شکل دعوا طرح میگردد و چون اثبات دعوا محتاج دلیل است لذا مدعی حق بایستی آن را با دلیل اثبات کند. گاه به هنگام عدم تعرض به حق، دلیل کافی بر محافظت آن قابل دسترسی است، ولی هنگامی که در معرض تجاوز قرار گرفت صاحب حق با فقدان دلیل رو به رو میشود، مگر اینکه از قبل پیشبینی لازم را کرده و دلائل سابق را محفوظ داشته باشد. مسأله تأمین دلیل برای اثبات دعوی بر همین پایه استوار است.
چگونه میتوان از ممنوع المعامله بودن یک شخص اطلاع پیدا کرد؟
از طریق دفاتر ثبت اسناد کشور و معاونت قضایی دادستانی کل کشور و ادارات ثبت اسناد و املاک میتوان جهت استعلام نسبت به وضعیت ممنوع المعامله بودن افراد اطلاع پیدا کرد. بنابراین، قبل از انجام هرگونه معامله با هر شخصی و در هر معامله ای به منظور جلوگیری از بروز مشکلات بعدی از این موضوع آگاهی کسب کنید.
در ازدواج دائم ، پرداخت نفقه از وظایف شوهر بوده و زوج باید نفقه زوجه را پرداخت نماید
حال سوال اینجاست که در حین ازدواج و در سند ازدواج آیا میتوان شرط گذاشت که زوج به زوجه نفقه ندهد و آیا چنین شرطی قابل قبول هست یا خیر ؟
در صورتی که چنین شرطی در ضمن عقد ازدواج و در سند ازدواج ذکر گردد ، در اینکه چنین شرطی باطل است شکی نیست و قطعا چنین شرطی هم گذاشته شود بازهم زوج موظف به پرداخت نفقه است
اما برخی حقوقدانان درج چنین شرطی در ضمن عقد ازدواج را باطل کننده خود عقد ازدواج نیز میدانند( بحث کاملا فنی است به همین دلیل فقط نتیجه گفته شد )
حال اگر بعد از ازدواج ، زوجه با فشار زوج یا به درخواست خود چنین موضوعی را قبول نماید و قراردادی مبنی بر عدم پرداخت نفقه بین طرفین امضا شود باز هم قطعا قرارداد باطل بوده و زوج موظف به پرداخت نفقه است.
البته ابراء ( به نوعی بخشیدن طلب ) زوج از پرداخت نفقه معوقه قابل قبول بوده و از لحاظ فنی با موضوعات بالا فرق میکند
در این پست قرار است مطلبی ارائه گردد که مرتبط با پست قبلی بوده در پست قبلی شما وکالت بلاعزل فروش گرفته بودید و چالش های مربوط به این موضوع بررسی گردید و راهکارهای قانونی نیز ارائه گردید.
در این پست قرار است شما جایگاهتان عوض شده و در جایگاه شخصی باشید که وکالت داده و پس از آن متوجه اشتباه خود در خصوص وکالت بلاعزل داده شده گردیده.
حال چگونه وکالت بلاعزلی که داده اید را باید از بین ببرید.
افراد بنا به دلایل مختلف وکالت بلاعزل به اشخاص دیگری میدهند به عنوان مثال شما زمانی ملک یا خودرویی به شخصی منتقل می نمایید و به فروش می رسانید در راستای فروش خودرو یا ملک وکالت بلاعزلی به شخص خریدار می دهید تا خودرو یا ملک خریداری شده را به هر شخصی که بخواهد منتقل نماید در این راستا مشکلی پیش نخواهد آمد چرا که شما ملک یا خودرو را فروخته اید و ادعایی نسبت به آن ندارید.
مشکل زمانی پیش خواهد آمد که شما بنا به دلایل مختلف دیگری وکالت بلاعزل فروش به شخصی می دهید و پس از انجام وکالت متوجه اشتباه خود گردیده و قصد از بین بردن وکالت را دارید.
در این حالت موارد مختلفی پیش می آید که وکالت بلاعزل از بین میرود ، یکسری از موارد مواردی است که در اختیار شما نبوده فلذا بحث مخصوص معنا نخواهد داشت ، به عنوان مثال در صورتی که یکی از طرفین وکالت فوت نماید وکالت از بین میرود یا اینکه یکی از طرفین وکالت محجور گردد به عنوان مثال به جنون مبتلا گردد وکالت از بین خواهد رفت همانطور که عرض گردید این موارد مواردی است که به هیچ عنوان در اختیار شما نبوده و موضوع بحث ما نیز نمی باشد.
بهترین راه برای از بین بردن وکالت بلاعزل انجام مورد وکالت توسط خود شخص است یعنی اگر شما در خصوص فروش خودرو وکالت بلاعزلی شخصی داده اید ، خودتان خودرو موصوف را به فروش برسانید در این صورت چون مالکیت خود را از دست شما خارج می شود دیگر وکالت بلاعزل داده شده بی معنی بوده و خود به خود از بین میرود.
دوستان برخی مطالب اگر طولانی میشه ببخشید من سعی کردم مطالب رو کامل و خلاصه تقدیم کنم بعضی از مطالب اگر کمتر بشه از حالت کامل بودن در میاد و امکان داره دچار شبهه بشید
در خصوص اجرای احکام موضوع کلیدی این است که دو نوع حکم داریم یک نوع حکمی که قابلیت اجرا دارد و یک نوع حکمی که قابلیت اجرا نداشته که به آن حکم اعلامی می گوییم یعنی اینکه فقط به طرف مقابل و شخصی که دادخواست داده است اعلام میشود که نظر دادگاه چه چیزی است ، مثلاً شخصی دادخواست اثبات مالکیت میدهد در صورت صدور حکم صرفاً دادگاه اعلام می نماید که کدام یک از طرفین مالک ملک موصوف است و چیزی برای اجرا وجود ندارد.
حکم تمکین نیز حکم اعلامی است یعنی صرفاً به زوجه اعلام می شود که ناشزه بوده و می بایست از زوج تمکین نماید این حکم قابلیت اجرا ندارد و امکان اینکه زوج با مامور انتظامی به سراغ زوجه رفته و ایشان را به زور به منزل زوج ببرند وجود ندارد ، اما الزام به تمکین زوجه عواقبی دارد که در پست پیوستی قبلاً در این خصوص توضیح داده شد