🔹 جمع کردن بچهها به بهانههای مذهبی، و شخصیت دادن به آنها، کار بسیار خوب و رویهی مبارکی است.
اما اینکه کل برنامه، از ابتدا تا انتها را، به اسم سرود، با موسیقی پر کنیم، بدون شک کار غلطی است،
و حتی شاید بتوان گفت مصداق ترویج موسیقی (و در نتیجه حرام) است.
اتفاقی که دوسه سالی است در گردهمآییهای مذهبی کودکانه تکرار میشود، به نحوی که انگار بچهها را به کنسرت موسیقی آوردهایم!
🔹 و این مسئله آنقدر همهگیر شده که اصلا تعریف شادیهای مذهبی خانوادگی، منحصر در چنین دورهمیهایی شده که از اول تا آخر، آهنگ پخش کنند، و بچهها (و بعضاً بزرگترها هم!)، همراه با اداها و حرکات دست و سر و بدن و صورت، همخوانی کنند!
و دست بزنند و بالا و پایین بپرند.
و دوربینها و تدوینها هم غالباً این رفتارها را بزرگنمایی میکنند.
🔹 این رویه، حتی به دورهمیها و مجالس جشن و هیئات کوچک و دوستانه و خانوادگی هم سرایت کرده، فرهنگ حاکم بر این مجالس را نیز تحت تاثیر این سرخوشیها و نفوذ موسیقی قرار دادهاست.
🔹 ادامهی این روند، باعث خواهدشد که فضای حاکم بر جلسات مذهبی، از معنویت و محتوای فرهنگی، و عقلانیت، خالی شود و به سمت هیجان و رفتارهای سطحی و موسیقیزدگی حرکت کند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔹 موسیقی، یک پدیدهی نوظهور نیست،
و بعید است که اصلا از اول ساختهی غرب هم باشد!
اما این نوع مواجهه و اقبال نسبت به موسیقی، و مقدسسازی آن، و این حجم مصرف شبانهروزی آن، بدون شک، یک پدیدهی نوظهور است.
پدیدهای که دقیقاً ساختهی غرب است!
🔹 بعضی اصرار دارند که استفادهی پرحجم و بیحدومرز از موسیقی در کارهای کودکانه و نوجوانانه را، اقتضای امروز و نسل امروزی معرفی، و آن را توجیه کنند،
در حالی که این قضیه، فرهنگی است که تمدن غرب بر ما تحمیل کردهاست،
و بهجای وادادن، باید در مقابل آن ایستاد!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
چند پایگاه بسیج میشناسید که گروههای مطالعاتی داشتهباشد، و کتابخوانی از سرفصلهای اصلی فعالیتهایش باشد؟
درعوض، در یکیدوسال اخیر، اغلب پایگاههای بسیج و هستههای فرهنگی، برای راهاندازی گروههای سرود، به تکاپو افتادهاند!
و اهتمام اصلیشان را بر برگزاری برنامههای موزیکال و هیجانی گذاشتهاند!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
دربارهی شادی در برنامههای مذهبی (۱)
🔸 مجالس فطری، مجالس غریزی
🔹 دنیا اینگونه طراحی شده، که لذتهای حرام آن، سطحی و کوچک است، اما دسترسی به آن لذتها پیشنیازی ندارد، و بسیار سریعالوصول و در دسترس است.
و لذتهای حلال آن، عمیق و بزرگ است،
اما درک این لذتها، در لایههای عمیقتر، به تمرین و ممارست روحی نیاز دارد، و به راحتی در دسترس عموم نیست.
🔹 و انسان به طور غریزی به آن لذتهای دمدستیتر و جزئیتر گرایش دارد،
در حالی که به طور فطری به آن لذات عمیق متمایل است.
(استاد پناهیان، بحث مفصل و جامعی در این زمینه دارند)
و برای درک لذتهای بزرگ، باید فطرت را بیدار، و او را در مقابل غریزهها مجهز کرد.
🔹 ما چون حوصله یا توان این طراحی را نداریم که بچههایمان و خودمان را برای درک آن لذتهای بزرگتر و عمیقتر تربیت کنیم، و مجالس شادیمان، تمرینی برای درک آن شادی و بهجت معنوی باشد،
با توجیهات مختلف، به سراغ مسیر دیگری میرویم که ما را در زمان اندک، به لذت برساند،
و برای همین، مفاهیم معنوی را در قالبهایی نامتناسب با آن مفاهیم میریزیم، و فقط سعی میکنیم مرتکب حرام نشویم.
در حالی که راه دیگری وجود ندارد
و هرکه طاووس خواهد، جور هندستان کشد!
🔹 و جای دردناکتر هم اینجاست، که این وارد کردن قالبها و ابزارهای غلط و نامتناسب، در مراسم مذهبی را، خلاقیت و ابتکار در جهت اقتضائات روز مینامیم!
در حالی که این رفتارها صرفاً کپیبرداریهایی نابخردانه از مجالس غربی و غیردینی است.
و از این جهت، هنری نکردهایم!
🔹 وگرنه چه کسی است که نداند موسیقیهای تند و کفزدن و بالاوپایین پریدن، طرفداران زیادی دارد، و در ایجاد شور و هیجان مقطعی بسیار موثر است!
و میتوان یک مجلس را از صبح، تا انتهای شب، با آهنگ و موسیقی پر کرد.
🔹 نه موسیقی چیز جدیدی است، نه سوت و کف زدن!
هنر مداحان و اصحاب فرهنگ دینی، در قرنهای متمادی، این بودهاست که مجالس شادی اهلبیت را بدون این زوائد، و با جذابیتهای فطری سرپا نگهداشتهاند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
دربارهی شادی در برنامههای مذهبی (۲)
🔸 لذتهای جایگزین
🔹 بعضی دائماً اصرار دارند با نزدیک کردن برنامههای فرهنگی و حتی مجالس و هیئات مذهبی، به مجالس و نمونههای غیردینی،
و تلاش ضمنی برای رعایت چارچوبهای حداقلی شرعی، جذابیت این برنامهها را افزایش دهند، و افرادی از طیفهای مقابل را جذب کنند.
و به قول خودشان بتوانند جایگزینی برای برنامهها و تولیدات رسانهای غرب، ارائه دهند.
🔹 اما باید توجه داشت که،
«بعضی» از لذتهای حرام، جایگزین ندارند!
و این به خاطر جنس آنها و نوع حرام بودنشان است.
مثلا فرض کنید کسی بخواهد برای حالت هیجان جنسی و خلسهی عقلی افراد در پارتیها و مجالس رقص، جایگزین بیاورد.
لذت این مجالس، در خلسهی عقلی و رفتارهای هیجانی و غریزی است،
(یک) دلیل حرمت این مجالس هم، همین خلاص شدن از قید عقل است،
و شما اگر سعی کنید با ریتمهای تند لبمرزی! و هیجان و شور حاصل از آن، به همان حالت سرخوشی و خلسهی عقلی نزدیک شوید، به حرام و مکروهات متمایل شدهاید.
🔹 بنابراین، این که فکر کنیم میتوانیم در همان قالبها و صرفاً با تغییر محتوا، برای برنامههای غیراخلاقی، جایگزینی «در حد آنها» بیاوریم،
و همزمان به شرع هم پایبند باشیم، به نظر عملی نمیرسد.
🔹 به علاوه، امروز دسترسی به برنامههای غیراخلاقی و غیرشرعی، برای همه میسر است،
و در نظر مخاطبی که به چارچوبهای شرعی پایبندی ندارد، برنامههای ما، به صرف چندآهنگ تند و کفزنی و بالاوپایین پریدن، به هیچ وجه نمیتواند با آن نمونههای غیراخلاقی رقابت کند.
چرا که آن برنامهها، همین مولفهها را با دوز بسیار بالاتری دارند!
بُرد ما در تغییر زمین بازی، و معرفی لذتهایی از جنس دیگر است، که او تا به حال تجربه نکرده،
نه تلاش برای چشاندن لذتهایی که خود او بالاترین سطوح آنها را در جایی دیگر چشیده و تجربه کردهاست.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔹 آنچه در بالا میخوانید نظر شهید مطهری دربارهی تعطیلی جمعه، و زمزمههای تعطیلی روزهایی دیگر از هفته است،
که در کتاب آشنایی با قرآن (۷)، صفحات ۸۵ تا ۸۷ آمدهاست.
شهید مطهری، طرح تعطیلی روزهای دیگر هفته را، مقدمهای برای هضم در فرهنگهای غیراسلامی میداند.
🔹 حالا آیا اینها حرف های جدیدی است؟
در همین ایام مطرح شدن این مسئله در مجلس، همین صحبتهای شهید مطهری، با بیانهای شاید جامعتر، توسط افراد مختلف گفته شده،
اما ما عادت کردهایم برای پذیرفتن یا نپذیرفتن یک سخن، صرفاً به گویندهی آن نگاه کنیم،
و غالباً به منطق و استدلال مطالب، توجهی نمیکنیم.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
«هرچند وقت یک بار در روزنامه مینویسند این اسباب زحمت است که ما جمعه را تعطیل کنیم. مردم دنیا همه یکشنبه تعطیل میکنند، ما هم روز یکشنبه را تعطیل کنیم.
اگر بناست یک روز تعطیل بشود چرا روز جمعه نباشد؟ چرا اصلاً ما پیروی بکنیم؟
و اگر بناست روز دیگری را تعطیل کنیم، اگر مثلاً روز سهشنبه را تعطیل کنیم باز از یکشنبه بهتر است، چون یکشنبه یعنی دنبالهروی کردن.
یا مینویسند مبدأ تاریخ ما خوب نیست، ما هم تاریخ میلادی را مبدأ قرار بدهیم، همین کاری که در بسیاری از کشورهای اسلامی متأسفانه کردند.
این اثر استعمار هنوز در کشورهای عربی وجود دارد و این از افتخارات ما ایرانیان است که ما تسلیم این قضیه نشدیم الحمدلله، و بعد از این هم هرگز نخواهیم شد!»
شهید مطهری
کتاب پانزده گفتار
صفحات ۱۹۶ و ۱۹۷
🔹 و البته طبق همین صحبتها، تعطیل کردن شنبه هم نوعی دنبالهروی از غیرمسلمانان است.
و تعطیلی شنبه، حتما باعث کمرنگ شدن تعطیلی جمعه، و شاید حتی مقدمهای برای حذف تعطیلی جمعه باشد!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat